کیهان ورزشی-
اتفاق تلخی که در آبادان رخ داد و فروریختن آن ساختمان زیبا که مدت زمان اندکی از ساخت آن گذشته بود، در نگاه اول این درد را نشان داد که برای عده ای، ظاهر، رونما و بزک کردن، وسیله ای است تا اصل و اساس را نادیده بگیرند. ساختمان بر سر مردم آوار شد؛ مردمی که تصور نمی کردند آن فاجعه رخ بدهد. حادثه تلخ آبادان می تواند برای بسیاری درس باشد، به ویژه برای آنهایی که نمی دانند و نمی خواهند که بدانند ماه همیشه پشت ابر نمی ماند و اگر به درستی وظایف شان را انجام ندهند روزی سیه رو خواهند شد. سالهای زیادی است که فریاد می زنیم فوتبال ایران نیازمند ساختاری مستحکم است تا با تکیه بر آن، مسیر پیشرفت را طی کند اما برای آنهایی که در گذشته صاحب مسئولیت بوده اند و برای افرادی که این روزها پشت میزهای آن فدراسیون نشسته اند، نه این حرف ها اهمیت دارد و نه توانایی ورود به چنین عرصه ای را دارند. فوتبال ایران نیز شبیه همان متروپلی است که زیبا بود و در یکی از خیابان های آبادان پیش روی رهگذران دلبری می کرد اما ناگهان آن شد که نباید می شد. علت آن حادثه هر چه که باشد، قطعا گذر زمان ابعاد آن را نمایان خواهد کرد اما این اتفاق بهانه ای است تا در راستای سلسله مطالب چند وقت اخیر با عنوان «حال بد فوتبال»، به رشته بیماری اشاره کنیم که اراده ای برای بهبود اوضاع و احوال آن وجود ندارد، فوتبالی که مسئولانش به جای سراغ گرفتن از مشکلات اساسی و ساختاری، به دنبال رنگ و لعاب بخشیدن به نمای آن هستند. برای آنها که رفتن به جام جهانی پایان کارتلقی می شد و با ساختن پتکی از آن صعود، به خیال خام خود می خواستند منتقدان دلسوز را ساکت کنند، حالا موضوع انحرافی «صعود از گروه»، به عنوان مبحث اصلی تلقی می شود و این بخشی دیگر از همان بزک کردن های ساختمان شکننده و رو به فروپاشی فوتبال ایران است. این جماعت به تنها چیزی که فکر نمی کنند اصلاح ساختاری است. برای آنها، تشریفات سفر به کانادا و دعوت از برخی چهره های معروف که پیشنهاد شده در معیت تیم باشند و ... در اولویت قرار دارد.
فوتبالی که چند ماه قبل از از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه برده بود، حالا بدترین روزگار خود را پشت سر می گذارد و افسوسمندانه برخی از رسانه ها و در راس همه آنها، تعدادی از برنامه های سیما، به جای پرداختن به اساس مشکلات و دردهایی که به جان آن افتاده، همان سناریوی انحرافی «می توانیم از گروه مان صعود کنیم» را به جامعه القا می کنند تا غافلانه و یا آگاهانه اینگونه نشان دهند که تمام مسائل فوتبال حل شده و حالا فقط مانده صعود از گروه مان در جام جهانی.
متاسفانه در این شرایط و در کنار رسانه هایی که به درستی وظایف خودشان را انجام نمی دهند، چند تن از چهره های فوتبالی نیز همنوا با غریبه های نشسته در فدراسیون فوتبال سناریوی دیکته شده را پیاده می کنند و این خبط آنها برای مدت زمانی روی بورس ماندن و دریافت حقوق های میلیونی، قابل گذشت نیست.
درباره این سناریو و افرادی که ایفاگر نقش های آن هستند باز هم خواهیم نوشت.
*حمید ترابپور