چه ارگانی مسئول رسیدگی به اتفاقات تلخ فوتبال پایه است؟!
برکناری مدیران نالایق در ورزش ، ضروری است
جوانان وطن را از خطر «رها بودگی» نجات دهید
**کی پول می آورد ؟!
در ورزشی که ملاک اول و اصلی ترین معیار و شرط مدیریتی این است که" کی می تواند پول بیاورد؟ "! خیلی طبیعی است که مسائل تربیتی و اخلاقی و فرهنگی به محاق برود و فقط در حد شعار و تشریفات به آن توجه شود ، خیلی بدیهی است که این بلاها و گرفتاری ها بر سر رشته جذاب و پرطرفداری مثل فوتبال آوار شود ، کاملا روشن است که بزرگان و چهره های اصیل و محبوب ورزش و خاک خوردگان و سینه سوخته های فوتبال منزوی شوند و مشتی غریبه مجهول الهویه به نام مدیر و رئیس ومسئول و مشاور و... از سرو کول این رشته بالا و پایین بروند و با همفکری و همدستی جریانات دلالی وعناصر فرصت طلب برای آن چنان خط وربط تعیین کنند که بیش از آنکه منافع ملی و مطالبات مردمی مورد نظر باشد، نفع شخصی و باندی و سفرهای پیاپی و بیهوده و غیر ضروری عده ای" ندید بدید " تازه به دوران رسیده که هرگز " سیرمونی" ندارند، تامین شود. وقتی ملاک مدیر شدن در فوتبال و اداره هیات و باشگاه و فدراسیون و تیم و ... " پول" و " پول آوردن"( حالا از هرکجا) و ریخت و پاش باشد، باید هم فدراسیون فوتبال ، بی دروپیکرتر وبی صاحب تر از همیشه باشد ، باید هم هر چه جلوتر می رویم فوتبال و ورزش مان مصداق" سال به سال دریغ از پارسال" باشد، باید هم بچه های رده پایه به دست یک مشت موجود بی شرافت وهیچی ندار( با پوزش از کسانی که برای جوانان ما شرافتمندانه کار می کنند و دل پر خونی هم ازعناصر خبیث و نابکاری دارند که حرفه شریف و محترم مربیگری را لکه دار کرده اند) رها شوند تا...!
**جراحی ورزش ، ضروری است
بارها نوشته و تکرار و تایید کرده ایم تا ملاک هایی نظیر این که" کی پول می آورد ؟" اصلی ترین ملاک مدیریتی ما باشد، از ورزش نمی توان انتظار ایفای نقش و کارکردهای بایسته را داشت و هر روز بایدخبری تلخ بشنویم و شاهد چهره بستن حوادث و اتفاقات ناخوشایند باشیم که دل هر کسی را که از فطرت انسانی و وجدان سالم برخوردار است می سوزاند و خاطر او را می رنجاند. چنانچه بارها نوشته ایم حاکمیت و تداوم این نگرش و روش غلط ، بدون تردید نمی تواند ورزش ما را در مسیر اصلاح و بهتر و قوی تر شدن قرار دهد و به یکی از اصلی ترین مطالبات دوستداران ایران و ورزش ایران پاسخ بگوید. بدون تعارف و لفافه گویی ، تداوم این نگرش و روش هرگز به نفع و مصلحت ورزش پرتوان و مستعد ایران نیست و فقط عده ای فرصت طلب مذبدب یا شارلاتان مسلک های ظاهر الصلاح از این وضعیت سود می برند. در کرت و شماره قبلی هم نوشتیم که این ورزش ، سخت بیمار است و در بعضی جاهای آن فساد و عناصر مفسد رخنه کرده اند که اگر به موقع این زخم ها و مفاسد ، جراحی و درمان نشود بی تردید کلیت ورزش را در برمی گیرد و آن را دربست در خدمت جریانات ضد ورزش و فرصت طلب درمی آورد، جریانات و عناصری که هر چقدر زمان می گذرد در سایه غفلت و وادادگی مسئولان و مدیران ارشد ورزش گستاخ تر وجری تر و وقیح تر شده اند تا آنجا که همین حالا هم خود را صاحب و طلبکار ورزش می دانند. امیدواریم مسئولان ورزش واقعا فراتر از ظواهر وتشریفات، مسئول باشند و خود را برابر خدا و خلق خدا مسئول بدانند و شجاعانه ومردانه به مسئولیت خود چنانچه باید وشاید عمل نمایند.
**برکناری مدیران ناکارآمد
در یکی از روزهای هفته گذشته ، رئیس مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری در نشستی خبری اعلام کرد" ۴۰۱ مدیر از مدیران دستگاه ها ارزیابی شده اند و درنتیجه آن ۱۳۰ مدیر ناکارآمد شناسایی و از کار خود برکنار شدند." این خبرهر چند شاید باعث ترس و وحشت کسانی شود که به دلایلی که خودشان می دانند از محاسبه و پاسخگویی باک دارند، اما بدون تردید موجب خشنودی و رضایت عامه مردم و توده های جامعه می شود ، چرا که درمی یابند حساب و کتابی در کار است و کسانی که وظیفه دارند ، به نقش نظارتی خود در کمال دقت و بدون تعارف عمل می کنند. شکی نیست که بی در وپیکری اصلا به نفع مردم و جامعه نیست و حتما به ضرر آنهاست. ریشه اکثر مشکلات اجتماعی و گرفتاری های مردم - از حادثه تلخ ریزش ساختمان تجاری در آبادان گرفته تا فشارهای اقتصادی و معیشتی که با آن در گیرهستند- اگر خوب و دقیق بررسی و کارشناسی کنیم ، در فقدان نظارت و سهل انگاری و جدیت است .
**احساس امنیت
عدم نظارت و بی حساب و کتابی فقط به نفع دشمنان مردم و جامعه و آدم نماهای حریصی که جز منافع ولذایذ خود هیچ چیز ، حتی جان انسان ها برایشان مهم نیست، تمام می شود. این است که عرض می کنیم اینطور اقدامات حتما موجب بالارفتن ضریب امنیت در جامعه می شود و " احساس امنیت" از اصلی ترین شرایط و لازمه های زندگانی پرنشاط و روبه تحول اجتماعی است. در اینجا باید به سهم خود این نکته را هم اضافه کنیم که متاسفانه " اصل نظارت" که یکی از پیش شرط های ایجاد امنیت اجتماعی است، خیلی جاها جدی گرفته نشده و بعضی اخبار ناخوشایند و تاسفبار درباره اختلاس و ارتشاء و حقوق های نجومی و بالاخره همانطور که اشاره شد ریزش ساختمان تجاری مثلا نوساز! و تجاری شهر آبادان که منجر به کشته ومصدومیت شدید تعدادی از هموطنان مان شد از ناحیه همین عدم نظارت بایسته و کافی است.
**مدیرنماهای بی هنر در ورزش ، کم نیستند
باری، این موضوع چنانچه توجه هر شهروندی را که خواهان امنیت روانی و اجتماعی است به خود جلب کرد، توجه ما را هم جلب کرد اما علاوه بر این به عنوان کسی که در حیطه رسانه ورزشی کار می کند و قلم می زند وظیفه خود دیدیم که به مسئولان ذیربط عرض کنیم اولا این کار خدایی وحیاتی( نظارت و بازرسی) را با قدرت و شدت هرچه تمام تر ادامه دهید و برابر فشارها و پاپوش ها و تبلیغات منفی کسانی که از رهگذر بی نظارتی ، دم ودستگاهی برای خود به هم زده و به آلاف و الوفی رسیده اند، مومنانه و انقلابی مقاومت کنید. ثانیا تقاضای ما این است که از حوزه ورزش غافل نباشید وعملکرد و رفتار مدیریتی ورزش در گذشته نزدیک و همین حالا را زیر نظر بگیرید، چراکه اینجا هم در سایه فقدان نظارت، مدیر نماهای بی هنر و طماع کم نیستند، مدیرانی که اصلا لیاقت و جربزه مدیریتی ندارند و صرفا به دلیل لابی گری و باندبازی و یا وابستگی ( فرزند، داماد، عروس و نوه و...! خلاصه به ضرب اصل طاغوتی و نه اسلامی و علوی آقازاده بازی!!) وسفارش های مقامات بالاتر و... صاحب پست و مقام در این ورزش بی زبان و زخم خورده شده اند وسال هاست در مناصب مدیریتی ورزش کنگر خورده و لنگر انداخته اند و بعضی از آنها هم آرام و حق به جانب و چراغ خاموش صرفا به فکر بهره بردن از مواهب مدیریتی و سفرخارجی و... هستند.
**فوتبال " پایه " را دریابید
مسئولان ارشد و دولتمردان دلسوز و متعهد ما بدانند که ورزش ما سال هاست ، به ویژه طی هفت هشت سال اخیر،از ناحیه بی نظارتی ضربات سخت و سنگینی خورده است ، ضرباتی که نه فقط از نظر فنی و برد و باخت و ... به ورزش آسیب زده بلکه فرهنگ واخلاق و سلامت مادی و معنوی جامعه ورزش خاصه نسل جوان آن را به شدت تهدید می کند. شنیدیم که چند روز پیش در برنامه" فوتبال یک" بحث هایی در باره فساد اخلاقی و رخنه و نفوذ عناصر ناباب و اراذل و اوباش مفسد در فوتبال پایه تهران مطرح شده که اگر به فرمایش مولای متقیان(ع) هر انسان شرافتمند و باغیرتی از شنیدن آن بمیرد، حق دارد. سال های سال است که خیلی از دلسوزان و افراد آشنا با مسائل فوتبال در این باره هشدار می دهند، حالا تلویزیون هم، بعد از ارسال پیام ها و فیلم های مردمی ، در برنامه ای درشبکه ورزش مجبور! شده در دقایقی از وقت گرانبهای خود که به آفساید بودن یا نبودن فلان توپ و پنالتی نبودن یا بودن فلان حادثه اختصاص پیدا می کند به این موضوع حیاتی اشاره کند - که البته همین هم جای تشکر دارد- و در این باره هشدار بدهد. این فقط یک نمونه و مثال بود وگرنه از این مثال ها و اتفاقات تلخ که از یک سو ناشی از وادادگی و انفعال و یا بی لیاقتی و عدم جربزه مدیران است و از سوی دیگر به رها بودن ورزش و فقدان نظارت دقیق برکار وبار این مقوله مهم - که با نسل فردا و آینده ساز کشور سروکار دارد- برمی گردد، فراوان است.
**موضوعات فرعی به جای موضوعات اصلی
وادادگی و روزمرگی حاکم بر ورزش ما و عدم رعایت اصل مهم نظارت که هم در کتاب آسمانی ما بر آن تاکید شده و هم در سنت و سیره پیامبر(ص) و روش حکومتی علی(ع) به روشنی قابل ملاحظه است و علاوه براین ، کارآمدی و فایده آن در کوره تجربه بشری و آزمایش های اجتماعی وتاریخی به ثبت رسیده ، در حالی است که بدخواهان و دشمنان این آب و خاک برای جوانان ما برنامه ها و نقشه ها دارند و در اجرای آن هم اولا لحظه ای غفلت نمی کنند و ثانیا از هر ابزار و امکانی استفاده می کنند . آنها حتی با حربه کارساز و بسیار خطرناک " نفوذ " ، می خواهند کاری بکنند که ورزش وامکانات ورزش ما ، مسئولان و مدیران ورزش ما و رسانه و تلویزیون ما ناخواسته و ناخودآگاه ، بر وفق مراد آنها عمل و رفتار کنند و به جای پرداختن به مسائل اصلی به موضوعات فرعی که در هرحال در اولویت نیستند بپردازند و جرات درافتادن با مفاسد و پلشتی ها را نداشته باشند .
**در ورزش ، همه چیز امن و امان است ؟!
آنها اینطور به اهالی ورزش القاء می کنند که ورزش هیچ مشکلی ندارد، ورزش های پایه ما مثل دوومیدانی و ژیمناستیک و... در نهایت صحت و سلامت هستند و همه هنر و انرژی و سرمایه و همه هوش و حواس مسئولان به کشف نیروهای جوان و استعدادهای پنهان در چهار گوشه این کشور پهناور است وهرگز با خاصه خرجی و منت پذیری، دنبال این نیستند که قهرمانی پا به سن گذاشته برایشان مدالی از هرجا که شده بیاورد و مسئولان به بهانه آن سینه سپر کنند و مدعی شوند که" بله ، ما هم دوومیدانی داریم" و ورزش را اصولی مدیریت می کنیم! درشرکت های مسئول ورزشگاه ها و اماکن ورزشی با رعایت اصل شایسته سالاری، همه چیز مثل ساعت پیش می رود و رفیق بازی و باندبازی و سیاهکاری جای اصل مهارت و تخصص ننشسته، در بسکتبال ما هیچ " تغییر اتوبوسی" و تصفیه حساب خطی وباندی صورت نمی گیرد و همه تغییرات و عزل و نصب ها خداوکیلی فقط و فقط برای خدمت به ملک وملت و ارتقای سطح کمی و کیفی بسکتبال کشور است و ... الخ تنها چالش ومساله ای که بر سر راه ورزش ما وجود دارد که اگر آن را حل کنیم ، دیگر به یک کشور " صاحب ورزش" تبدیل می شویم، این است که" فوتبال ما در جام جهانی از گروه مقدماتی به دور بعدی صعود کند" ! اگر این موفقیت هم حاصل شود، ورزش ما مرحله تازه ای را در طول عمر وحیات خود آغاز می کند! این " القای غلط" موضوعی جدی است و ما در این باره قصد مبالغه و گزافه گویی نداریم. برای اثبات این ادعا کافی است که به اظهار نظر مسئولان(؟!) فوتبال ویا محور برنامه های ورزشی تلویزیون ما کمی دقت کنید.
**ورزشکار یا " ابزار" ؟!
بله، در چنین شرایط واوضاع و احوالی که ورزش معنای خود را از دست داده و راه بایسته و اصلی را گم کرده ، در وضعیتی که ملاک مدیر شدن در ورزش ما این است که" کی می تواند پول بیاورد ؟" ! و" کدام می تواند سبیل این و آن را چرب کند و با جرینگ جرینگ پول و پاداش های آنچنانی و کارت هدیه های گرانقیمت ، دهان معترضان و آدم های ناراحت را ببندد؟" و ورزش و جوانان ما به حال خود رها شده اند وخیلی از مسئولان به آنها به عنوان " ابزاری" برای مدال آوری و تحکیم پست و مقام خود می نگرند(برای نمونه به مصاحبه روح الله رستمی ، وزنه بردار پارالمپیکی که در شماره پیش در مجله چاپ شد مراجعه نمایید) ، دشمن سخت هشیار و بیدار است و سعی می کند از طریق ورزش برپیکر این ملک پرگهر و مستقل ضربه انتقامی وارد کند و برجسم و جان جوانان و مردم" سم" نومیدی و یاس تزریق نماید.
**هوشیاری دشمن و غفلت مدیران بی لیاقت
او برای ورزشکاران زبده و افتخارآفرین ما دام گسترده و تله گذاشته و تلاش می کند آنها را نسبت به آب و خاک و مردم و اعتقادات و فرهنگ خودی بدبین و متنفر کند و به پشت کردن به مام میهن و مردم مظلوم سرزمینش وادارد و به آوارگی و پناهندگی بکشاند و ازاین اتفاق ورزشی، حربه ای " سیاسی" در جهت اهداف و تبلیغات خود بسازد و یا اگر نشد کاری کند که هر اتفاقی هم که در داخل ورزش رخ می دهد، مثلا تیمی قهرمان می شود ، از طریق عناصر نفوذی خود از زبان مربی، بازیکن ، کاپیتان و حتی مدیر آن تیم حرف هایی بیرون بکشد که به جای دفاع از مردم و جامعه و کشور و... هلیم دشمن را هم بزند و آتش بیار معرکه ای بشود که آن نابکاران در صدد راه انداختن آن هستند و یا بر آتش اختلاف و تفرقه دامن بزند و رقابت دیرپای و سازنده و شیرین قرمز و آبی را به تنفر و قشون کشی تبدیل کند، جنگ قومیتی راه بیندازد و بازی دو تیم قدیمی و ریشه دار و پرطرفدار کشور را به جنجال و توقف بکشاند و... و خلاصه کاری کند که با استفاده از غفلت و یا بی لیاقتی مدیران عوضی آمده، کسی از ورزش لذت نبرد و دعوا و درگیری و جنجال و بدبینی و نفرت و تفرقه و... به جای همه زیبایی های ورزش و فوتبال بنشیند و خوراک برای شبکه های معاند فراهم بیاید.
**"فحش دادن" ، کار خوبی نیست !
در چنین وضعیتی خیلی خنده دار و بلکه گریه دار است که می بینیم دوربین برنامه هایی که قرار بود" فاخر" باشند اما" فیک"(fake) از کار درآمده اند و متعلق به تلویزیونی هستند که قرار بود " دانشگاه" باشد، روی لب و دهان بازیکن جوان و هیجان زده وعصبی داخل زمین" زوم" شده تا با زیرکی تمام و تعهدی مثالزدنی! و بالاخره استفاده از هنر لب خوانی! ثابت کند او دارد در گرماگرم بازی که هیچکس حواسش نیست،" فحش ناموسی" می دهد و ... بعد ، مجری محترم به بینندگان عزیز و ارجمند پیام اخلاقی بدهد که" فحش دادن کار خوبی نیست، آن هم اینطور فحش ها...!!"
**جوانان وطن را دریابید
سخن را جمع کنیم، هرچند این حرف ها که درد ورزش است و با آنها بیش از هر چیز می خواهیم به مسئولان و مدیران ورزش و غیر ورزش به سهم و وظیفه خود هشدار دهیم که از خواب غفلت برخیزند و به جای پرداختن به مسائل جزئی و دست چندم به اصل ماجرا بپردازند و جوانان وطن را دریابند و... تمامی ندارد و اگر عمری بود و توفیقی ، در شماره های آتی هم به آن خواهیم پرداخت چون سخت معتقدیم تا همگی ، خاصه مدیریت ورزش ما از این کژراهه ای که در پیش گرفته اند بازنگردند و قدم در مسیر اصلی و بایسته نگذارند ما بدون تعارف ، چیزی به نام" ورزش " نداریم و اینکه هست اسمی است از ورزش که به ضرب آن نامحرمان وفرصت طلبان و مفتخورها به نان و نوا می رسند ، نه ورزش و اهالی آن.
*سیدمحمدسعید مدنی