... با «بساز بفروش» و «طلافروش» ، همین نتایج هم از سرمان زیاد است !
سرنوشت یکی از بهترین تیم های تاریخ بسکتبال
ایران را که می توانست حتی در مسابقات جام جهانی مالاگای اسپانیا هم چشم همگان را
خیره کند، با تدابیر غلط ، تعویض بی موقع کادرفنی و درنظر گرفتن منافع شخصی،طوری
رقم زدند که در ششمین دوره مسابقات قهرمانی
نوجوانان کمتر از ۱۶ سال آسیا به عنوانی بهتر ازهشتمی نرسید . تیم نوجوانان ایران
را که به گواه اکثر کارشناسان غیروابسته و دلسوز حتی می توانست فینالیست این رقابت
ها شود و امید و انگیزه مضاعفی برای اعتلا و توسعه بسکتبال پدید آورد ، با بی خردی و ندانم کاری به
جایگاهی رساندند که حتی موفق به کسب سهمیه برای مسابقات جام جهانی هم نشد . البته
شاید نگرش ما ناصحیح است و از آدم هایی که با یک دست، نقاب هایشان را نگه داشته اند ،با دست دیگرشان کاری به جز
کلاه گذاشتن سر این و آن را نمی شود انتظار داشت .
وقتی بسکتبال این مملکت در چنگال «مدیر بساز بفروش»، «مربی طلافروش» ، «برادر مدیربرنامه ملی پوش » ، «آنالیزورِ پارک»،«ظاهرالصلاح های ریاکار» و ... اسیرشده ، چه توقعی می شود داشت ...؟!
قسمت شگفت انگیز ماجرا اینجاست که «منتقدان پوشالی» ، زمانی از خردترین اتفاقات بسکتبال نمی گذشتند و با خبرسازی های خاله زنکی ، به زعم خودشان مو را از ماست می کشیدند اما حالا در کمال ناباوری ، چشمشان را روی همه پیشامدهای ناگوار و ناکامی ها بسته و روزه سکوت گرفته اند و یک سطر هم از ناکامی تیم مستعد نوجوانان نمی نویسند! همان قلم به مزدهایی که نسبت به تغییرات دبیرکل در فدراسیون قبلی منتقد بودند ، سئوال نمی کنند که چرا در این 4 ماه ، تکلیف دبیر کل فدراسیون مشخص نشده است ؟ اجیرشده هایی که به هر بهانه ای مدیر سابق تیم ملی را " سیبل " می کردند و با بیرحمانه ترین ادبیات ، او را آماج حملات قرار می دادند ، نمی پرسند که مدیرجدید و فرنگ نشین تیم ملی بالاخره چه زمانی آفتابی می شود ؟ یادمان نرفته که گریبان چاک می دادند و نسبت به دعوت نشدن یا خط خوردن امثال سینا واحدی ابراز نگرانی می کردند اما حالا با کنار گذاشته شدن او و بسیاری از ستاره های دیگر توسط سرمربی جدید ، مشکلی ندارند و تصمیمات کادر فنی را سزاوار دانسته و«لام تا کام» دُر فشانی نمی کنند و...
پی نوشت : متاسفانه «بسکتبال امروز» با شیب بسیار تندی در حال تهی شدن از عاشقانی است که بدون هیچ چشمداشتی تاریخ بسکتبال این مملکت را رقم زده و ذره ذره برای آن اعتبار جمع کردند.مادامی که رویکردها«کاسبکارانه» و«ملوک الطوایفی» باشد و با دستمایه قراردادن کلماتی مثل «تقویت کادر فنی»،«چابک سازی»،«توسعه بسکتبال»، «همدلی» و ... ،عوامفریبی سرلوحه کار قرار می گیرد تا بهانه ای برای قالب کردن رفقای گرمابه و گلستان به تیم های مختلف باشد ،چشم اندازی بهتر از این را هم نمی شود متصور بود . برخی ، از قِبَل این بسکتبال هر روز پروارتر شدند اما پیشکسوتی را سراغ داریم که توان تامین ودیعه مسکن استیجاری اش را هم ندارد...
انبوه سازی ، طلا فروشی یا نظایر آن ، به خودی خود هیچ اشکالی ندارد، اما با کسانی که اولویتشان «بیزینس» است و خبر داریم که مکالمات تلفنی روزمره شان، حول و حوش این جور مسائل می چرخد ، نمی شود راه به جایی برد. خودشان بهتر از ما می دانند که بسکتبال،اولویت چندمشان هم نیست.آقایان ! بسکتبال ،عاشق می خواهد نه کاسب... ! شما سرمایه دارانی هستید که سرمایه های بسکتبال این مملکت را می سوزانید و با این تفاصیل شاید بتوان گفت همین نتایجی که گرفتیم و قطعا هم در آینده تکرار خواهد شد ، از سرمان زیاد است ...!
*کامران خطیبی