PDF نسخه کامل مجله
پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ - November 21 2024
کد خبر: ۷۴۲۶۸
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۱
اگر فوتبال سامان داشت ، دلال ها خط و ربط تیم ملی را تعیین نمی کردند

وقتی سوگلی های مجری نمای سیما به مربی محترم فوتبال توهین می کنند

مجمع فدراسیون فوتبال باید درباره وضعیت آشفته موجود ، پاسخگو باشد

قراردادهای نجومی بازار نقل و انتقالات طبیعی نیست ، دستپخت دلالی است

" منافع نامشروع " دلال ها ، بزرگترین مانع بر سر اصلاح و سامان یافتن فوتبال

آشفتگی وضع فوتبال و بی ثباتی مدیریتی ، تصادفی نیست ، حاصل یک نقشه ماهرانه است

مدال باارزش هندبال

هندبال ایران اولین مدال جهانی خود را به دست آورد. بعد از آنکه تیم ملی هندبال بدون هیاهو و سروصدا و منت گذاشتن بر سر عالم و آدم به جام جهانی صعود کرد، حالا خبر می رسد که این رشته موفق به کسب اولین مدال جهانی خود شده است. نوجوانان برومند هندبال ساحلی در مسابقات جهانی که در یکی از جزایر یونان برگزار می شد، بر سکوی سوم ایستادند، تا بار دیگر این ادعا که ورزش ما می تواند در رشته های مختلف جزو سرآمدان باشد عملا و عینا اثبات شود.

نتیجه گرایی ، آسان ترین کار

آنچه که باید میانداری کند و توانایی ها و استعدادهای غیر قابل انکار و بالقوه ورزش ایران را به فعلیت در آورد، چنانکه بارها به سهم خود نوشته ایم ، عامل" مدیریت" است. اگر سازوکار مدیریتی ورزش ما - از دیدگاه و نگرش گرفته تا روش و منش - اصلاح شود و کسانی که مسئولیت را درسطح کلان بر دوش می گیرند، فراتر از روزمرگی ها و گرفتار آمدن به ورطه نتیجه گرایی، عمیق تر و جدی تر به ورزش ، نگاه کنند، با توجه به داشته های ذاتی و امکانات و مهمتر از همه نیروی انسانی کارآمد - خاصه جوانان مستعد - ورزش ما می تواند در مسیر پیشرفت و بهتر و قوی تر شدن حرکت کند. بدون تردید عملکرد مدیریت کارآمد و متعهد ، می تواند رفته رفته به اصلاح ساختار ورزش هم منجر شود ، یعنی کاری که علی رغم ضرورت به دلیل سختی، مدیریت های ورزش ما در مقاطع و دوره های مختلف از دست یازیدن به آن طفره رفته و آسان ترین راه را برای دوران مدیریتی خود برگزیده اند که همانا " نتیجه گرایی" است.

ساختار معیوب ورزش

هدف آنها اصلاح زیرساختی ورزش و قلع و قمع کردن پلشتی ها و جریانات مخرب و مزاحم نبوده ، بلکه حداکثر کسب چند مدال در میادین جهانی و صعود فوتبال به جام جهانی ، نهایت آرزوی آنها است! البته این اتفاقات به کرات در ورزش رخ داده است . هم جوانان هنرمند و باغیرت ایرانی از میادین جهانی ، اغلب با افتخار و مدال بازگشته اند و هم فوتبال به دفعات ( شش بار) به جام جهانی صعود کرده است اما اگر قصد خودفریبی و خوش خیالی نداشته باشیم، همه می دانیم در ورزش خیلی از کارهای اساسی و زیربنایی انجام نشده ، باقی مانده و کسی سراغش نرفته و ساختار ورزش کماکان معیوب و پر ایراد است و خلاصه ، این که هست نمی تواند پاسخگوی مطالبات منطقی و انتظارات به حق مردم و علاقه مندان به ورزش باشد.

دو نکته

باری موفقیت هندبالیست های نوجوان بهانه ای شد تا بار دیگر اولا بر استعداد نهفته و توان ذاتی بچه های ایرانی که بارها و در رشته های مختلف موجب خلق افتخار و کسب مدال های با ارزش شده اند تاکید کنیم. ثانیا به مدیران ورزش به سهم خود یادآور شویم، مشکلات و مسائل ورزش ما از اتفاقات روزمره و برد و باخت های معمول فراتر است و خیلی از کارهای معطل مانده و انجام نشده داریم که برای اینکه ورزش کشور از یک ساختار مستحکم و سامان منطقی برخوردار باشد، انجام آنها ضروری است.

واقعیت غیرقابل انکار

واقعیت غیر قابل انکار و البته تلخ در ورزش ما این است که سامان یافتن کاروبار و اصلاح و تقویت ساختار آن ، کاری ضروری و اجتناب ناپذیر است ، اما علی رغم ضرورت ، فقط حداکثر درباره آن حرف زده می شود و هرگز اقدامی صورت نمی گیرد ، فقط به این دلیل ساده که به نفع و سود افراد و باندها و جریانات طمعکار و فرصت طلب نیست و این واقعیتی است که انکار آن به مثابه انکار روشنایی روز و تاریکی شب است و جالب اینجاست که کسانی و قلم ها و حلقوم هایی با دادن آدرس غلط ، سعی می کنند این واقعیت تلخ را بپوشانند و از نظرها محو سازند.

توقع از مدیران ورزش

البته تکلیف این باندها و جریانات ضد سلامت و اصالت ورزش ، روشن است وغیر از این هم از آنان توقعی نیست، اما توقع از مدیران ارشد این است که با شناخت و اشراف و نظارت بر کاروبار ورزش، واقعیت ها و اولویت های آن را بشناسند و با معرفت و بصیرت کافی ، اجازه ندهند جریانات ضد ورزش برای آنها خط وربط تعیین کنند و اولویت های ورزش را که چیزی جز منافع نامشروع خودشان نیست مشخص کنند. این جریانات مخرب به شدت مخالف سامان یافتن و اصلاح ساختارهای ورزش و طرفدار وضع و حال موجود هستند ، فقط به این دلیل که " هردمبیلی " ورزش و شلختگی و هرکی به هرکی بودن مدیریت ورزش ، ضامن منافع نامشروع آنهاست.

بهترین نمونه

بهترین مثال برای اثبات این نظر، وضعیت حالیه فوتبال است. تصور اینکه این بی سروسامانی رایج و حاکم در فوتبال ، اتفاقی است و اراده ای در کار نیست که هیچ وقت این ورزش پرطرفدار ، سروسامان پیدا نکند تصور بسیار اشتباهی است که اشتباه بودن آن به راحتی قابل اثبات است. ما عرض می کنیم - همانطور که بارها نوشته و تاکید کرده ایم - اراده ای پنهان و نقابزده و دست هایی پشت پرده در کاروبار فوتبال وجود دارد که اجازه نمی دهد این ورزش از نظم و کلاس شایسته و کارآمدی برخوردار باشد و این واقعیتی است که به امروز محدود و مربوط نمی شود و در دوره های مختلف فوتبال ما وجود داشته است ولی حالا و در مقطع و دوره فعلی به اوج خود رسیده، آنچنان که کاملا و بدون کوچکترین شک و تردیدی فوتبال در چنگ این جریانات و گرفتار باندهای لجام گسیخته دلالی است.

" سناریو " برای فوتبال

لذا این که می گوییم داستان بی سروسامانی و آشفتگی وضعیت مدیریتی آن به هیچ وجه اتفاقی و تصادفی نیست، حرفی بی منطق و از سر هیجانات و یا عصبانیت نیست. کسانی در سایه غفلت مسئولان ما برای این فوتبال ( نه فقط برای فوتبال بلکه برای اقتصاد، فرهنگ و...) جوری سناریو می نویسند که این آشفتگی و بی سروسامانی و در واقع بی صاحبی فوتبال ادامه پیدا کند تا منافع و جایگاه آنها حفظ شود و تداوم یابد.

اگر فوتبال ، سامان داشت ...

اگر این فوتبال سروسامان پیدا کند ونظم و نسق یابد، آن وقت هرکسی باید سرجای خودش بنشیند و در چارچوب وظایف و اختیارات خود عمل کند و پای خود را از گلیم خود درازتر نکند.

آن وقت آدم های مزاحم و جریانات غیر مسئول اجازه مداخله و اخلالگری پیدا نمی کنند و با قاطعیت به عقب رانده می شوند.

اگر این فوتبال سروسامان پیدا کند، آن وقت جریانات مخرب و بعضا مفسد دلالی ، تکلیف همه چیز این فوتبال - مثلا نقل و انتقالات - را تعیین نمی کنند و اصلا حرفی از این مبالغ نجومی که کوچکترین همخوانی با وضع و حال نزار این فوتبال ندارد، به میان نمی آید ، فوتبالی که تشکیلات فوتبال آسیا ، دو باشگاه بزرگ و پرطرفدارش را برای حضور در مسابقات آسیا فاقد صلاحیت و غیر استاندارد اعلام می کند و به این مسابقات راهش نمی دهد، فوتبالی که حالا نه تنها نمی تواند به حسرت ۵۵ ساله خود برای رفتن به المپیک پایان دهد بلکه در رده المپیکی و امیدهای خود از پس تیم هایی مثل ازبکستان و ترکمنستان برنمی آید و در همان مرحله اول حذف می شود و ... این است که می گوئیم این قراردادها همخوانی و تناسبی با واقعیات فوتبال ما ندارند، اصلا طبیعی نیستند و دستپخت دلالی اند .

رای خریدن و رای فروختن

اگر فوتبال سروسامان پیدا کند و هرکسی سرجایی که شایسته آن است بنشیند، آن وقت دیگر خروجی و نتیجه کار مجمع آن به اینجا نمی رسد که امروز رسیده! آن وقت به جای سبیل چرب کردن و باند درست کردن و لابی کردن و رای فروشی و ... ، شرافت و وجدان کاری ، میدانداری می کند و افراد باشخصیت، رای خود را - نه به خاطر یک ساندویچ یا وعده یا سفر و .‌‌.. ، بلکه با تکیه بر شناخت و تخصص و با نگاه به منافع ملی و انتظار و توقع عمومی - به صندوق می اندازند و سعی می کنند" بهترین" ها را برای فوتبال و نه برای خودشان و منافع خودشان انتخاب کنند و... آن وقت رئیس اتتخابی مجمع ، فرد اصلحی است که در تمام دوران مسئولیتش جز سودای خدمت و نوکری مردم و رشد و اعتلای فوتبال مستعد ایران ، چیز دیگری در سر ندارد، نه اینکه هنوز یک سال از انتخابش نگذشته، افتضاح این انتخاب معلوم شود و مهر " باطل شد" بر چهره اش کوبیده شود .

منافع ملی ، قربانی منافع شخصی

آری ، اگر فوتبال سروسامان یابد و کار به دست کاردان و اهل بیفتد، آنگاه برای هدایت تیم ملی و انتخاب کادر فنی، سپیدمویان باشخصیت و استخوان کرده های بامعرفت تصمیم می گیرند، نه شارلاتان ها و باندها و سایت های دلالی که فقط به منافع هرچه بیشتر خود فکر می کنند و برایشان سرنوشت تیم ملی اصلا مهم نیست و به راحتی ، منافع ملی و انتظارات مردمی را قربانی منافع شخصی و هوا و هوس های فردی می کنند و... بنابراین ملاحظه می فرمایید که اینکه فوتبال ما سروسامان نمی گیرد و نباید هم سروسامان بگیرد و به درستی و با ثبات ، مدیریت و برنامه ریزی نمی شود و بر آن ، آشفتگی و بی صاحبی و تزلزل مدیریتی حاکم است، بی جهت و تصادفی نیست، بلکه نقشه ای حساب شده و ماهرانه در کار است که وضعیت بی سروسامانی تداوم پیدا کند و فوتبال از مدیریت درست وحسابی و مدیر باشخصیت کاربلد همواره بی بهره باشد . تنها در چنین شرایطی است که اوباش فرصت طلب و بیگانه با ورزش و روح و مرام ورزش و منفعت جو که اکثرا هم به قول معروف لگد به گربه هم نزده اند، میداندار می شوند و خط و ربط تعیین می کنند .

قراردادهای نجومی بازار نقل و انتقالات طبیعی نیست ، دستپخت دلالی است

توهین مجری نماها به مربی محترم

آری، تنها در چنین شرایطی است که نوچه های آنها در رسانه ها ، صاحب نظر و برنامه می شوند و با وقاحت و گستاخی به مردان خوشنام و مربیان محترم فوتبال که باجشان به این اراذل باجگیر و سوگلی های بعضی از مثلا مدیران سیمایی نرسیده، توهین می کنند.( منظورمان دقیقا بی سروپایان وقیح و مجری نماهای قرتی صفتی است که در برنامه شب های دلالی به مربی محترم و با تربیت ، محرم نویدکیا توهین کردند و البته نظیر این هتاکی و وقاحت و ‌کثافتکاری در برنامه های مختلف ورزشی و غیر ورزشی تلویزیون زیاد اتفاق می افتد و حالا کارشان به جایی رسیده که خیلی راحت و عالمانه!!! انجام دستور و حکم خداوند را موجب بروز " آرتروز" در میان مومنان می دانند و... خلاصه ، یکی داستان است پر از آب چشم ما ، اوضاع این سیمای ما!) و البته بدیهی هم هست که در چنین شرایطی آدم های محترم و اصیل و استخوان خرد کرده ای که شخصیت و احترام خودشان را به هیچ قیمتی معامله نمی کنند، کنار می کشند و منزوی می شوند و چنان از این فوتبال به گند آلوده فاصله می گیرند که حتی اخبار عادی آن را هم پیگیری نمی کنند.

سرمربی تیم ملی ، دست نشانده دلالی است

خوب است حالا که بحث به اینجا کشید و برای اینکه باز موضوع ، عینی تر وملموس تر شود این نکته را هم عرض کنیم ، امروز( از باندهای دلالی رقیب که بگذریم) اکثر منتقدان و کسانی ( از جمله کیهان ورزشی) که به حق ، خواهان برکناری به اصطلاح سرمربی(؟!) و کادر فعلی تیم ملی هستند، مبنا و خاستگاه این نظرشان قبل از آنکه " فنی" باشد، نقش و نفوذ جریان دلالی در تیم ملی است که از طریق اسکوچیچ انجام می شود. تردیدی وجود ندارد که این مربی کروات به اندازه خودش کارش را بلد است و در لیگ هم کارنامه بدی نداشته ، اما صرف نظر از این بحث ، ما مربیان خیلی بهتری در لیگ داریم . ایراد و اشکال اصلی اینجاست که این مربی و همکارانش ، نماد و نشان نفوذ دلالی منفعت جو و افسار گسیخته به عمق تیم ملی فوتبال هستند ، به این معنی که این مربی چون دست نشانده دلال های سایت و رسانه دار است، اجازه ندارد بر اساس قابلیت ها و تشخیص خود عمل کند و مثل موم در دستان این مفسدان قرار دارد. آنها هستند که خیلی جاها( که اظهر من الشمس است و هر نابینایی متوجه می شود) می گویند فلان و فلان بازیکن را دعوت کن و... و وجدان کاری را زیر پا بگذار و فلان و فلان بازیکن را دعوت نکن و اگر مجبور شدی و دعوت کردی ، بازی نده و... فلان اردو را قبول کن و فلان حریف تدارکاتی را قبول نکن و ... خلاصه تا آنجا پیش می روند که لیست و" ارنج" دست او می دهند و وی و همکاران "بوندسلیگایی" اش جز اطاعت از اربابان خود چاره ای ندارند و... الخ.

عذرخواهی از خوانندگان محترم

حرفمان را تمام کنیم ، حرف های ناخوشایندی که همانطور که امثال حقیر را که می نویسد آزار می دهد ، حتما خواننده گرامی و محترم را هم آزار می دهد. ما هم دوست داریم از مسابقات ، نتایج ، هیجانات ، زیبایی ها و ... برای مخاطب محترم بنویسیم، اما چه کنیم که ورزش و خاصه فوتبال را در چنگ گرگ ها گرفتار می بینیم ، چه کنیم که وجدان کاری و شرف حرفه ای به ما اجازه نمی دهد مانند برنامه های ورزشی سیما ، خاصه در شبکه ۳ و ورزش، سرمان را مثل کبک در برف فرو کنیم و به جای روشنگری و آگاهی بخشی و رسوا کردن نفوذی های سیاهکار و قالتاق های ظاهرالصلاح ، با انجام " شو" و " فشن" و ... و یا انتشار رنگین نامه ، سر بیننده عزیز و ارجمند و خواننده گرامی را کلاه بگذاریم و با پشت کردن به مردم و منافع ملی ، توجیه گر" وضع موجود" باشیم که دلال های قانون شکن و جریانات فرصت طلب ضد ورزش برای ورزش ما و اهالی آن ساخته اند. از این نظر از خواننده بزرگوار عذرخواهی می کنیم.

توقع از رسانه ها

با این همه اطمینان داریم که آنها با تحلیل درست از آنچه بر سر فوتبال ما می رود، به ما حق می دهند و اصلا انتظارشان از مجله معتبر و خوشنام کیهان ورزشی همین است که منصفانه وعالمانه ، وضعیت حاکم بر ورزش و فوتبال را نقد و شجاعانه به زشتی ها و پلشتی ها و مسببان آن حمله کند و نقاب فریب را از چهره آنها کنار بزند و البته این توقعی است که همه دوستداران اصیل ورزش ایران از رسانه ها دارند. آنهاانتظار دارند رسانه ها به جای اینکه از وضع موجود فوتبال و ورزش - که اصلا قابل دفاع نیست - دفاع کنند، به تحلیل و نقد آن بپردازند و به جای حمایت از فلان باند دلالی، به وظیفه ملی و حرفه ای و شرعی خود عمل کنند و با ارائه راهکارهای علمی و دقیق ، مدافع منافع ملی و حریم و حرمت تیم ملی کشور باشند...

*سیدمحمدسعید مدنی

انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
گودرزی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۴
بدا به حال تلویزیون ‌و شبکه ورزش ؛ تلویزیون افتاده دست عده ای ناکارشناس و ... توهین به فوتبال عادی شده و هر کسی با خودش قهر کرده علیه فوتبال صخبت می کند. استاد مدنی بی تربیتی در ورزش و سیما باب شده
سجاد دادخواه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۵
با سلام درود خدمت سردبیر و کارکنان کیهان ورزشی و بخصوص نویسنده محترم آقای مدنی فقط وفقط میتوانم بگوئیم شیر مادرت حلالت ان شاالله همینطور که از ناحق گویی و ناحقی نگذشتی و این متن زیبا رو نوشتی ممنونم
ahmadi
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۷
چون آقای محرم نویدکیا آرام با ادب و الگوی اخلاقی برای جامعه هست
متاسفانه رسانه ها دنبال
حمایت از افراد شلوغ و پر سر و صدا هستند
و از تخریب مربی ها و بازیکن هایی که الگوی اخلاقی هستند لذت می برند
مجریان این گستاخی و جسارت را پیدا کردند که توهین کنند وگرنه مربی برای توهین کردن زیاد بود هم اینه اجازه نداشتن و هم جرات
و این باعث تاسف است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۹
محرم درجه یکه.. ممنون از شما و از تحلیلتون و دل پردردتون که درد دل ماهم هست. داد و فغان از دست این سیما . هر چند که با ادبیات دوسه جمله تان موافق نبودم. ولی تحلیلتان کاملا درست بود جناب مدنی .
پربازدید ها
آخرین اخبار