فردا روشن است
چند روز پیش ، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با دست اندرکاران کنگره ملی شهدای عشایر تاکید کردند:" هر کسی که مردم را از آینده ، ناامید کند، برای دشمن دارد کار می کند، چه بداند و چه نداند ..." . هشدار و نهیبی که امیدواریم همگان به ویژه آنها که خود را طرفدار اسلام و مومن به آرمان های والای آن می دانند و خاصه کسانی که در اینجا و آنجا ردای مسئولیت به تن کرده و دستی در کارهای مدیریتی و اجرایی و رسانه ای و تبلیغاتی دارند، همواره آن را مد نظر داشته باشند و رفتار و گفتار خود را بر پایه این مبنا و توصیه حکیمانه قرار دهند.
نومید
کردن مردم و پاشیدن بذر یاس در میان جامعه
، به صورت های مختلف ممکن است. هم می شود
با حرف های تلخ و نگران کننده و اخبار
دروغین و پخش شایعات بی اساس و مسموم ، این کار را انجام داد و هم می توان با
عملکرد و رفتار و مدیریت غلط چنین کرد و این هر دو ،" دانسته و ندانسته"، از یک طرف ، کام مردم را تلخ و از سوی دیگر ، دشمنان این ملک و ملت را شاد می کند. داستان برای ما که در حوزه
ورزش کار می کنیم، چه آنکه مدیر است و امور اجرایی را به دست دارد و چه آنکه رسانه است و قلم و میکروفون را در اختیار
دارد، غیر از این نیست. در اینجا هم همه باید مراقب باشند که به نفع دشمن و در
پازل او بازی نکنند. هر چقدر مدیران ورزش برای انجام مسئولیت خود جدی تر و کوشاتر
باشند و در مسیر خدمتگزاری به مردم ، صادقانه و مخلصانه حرکت و عمل کنند، بدون تردید نتایج و
بازدهی آن مثبت خواهد بود و همین موجب رضایت مردم نسبت به حال و امیدواری آنان درباره
آینده خواهد شد. وقتی با عملکرد انقلابی و متعهدانه مدیران ، ورزش از حیث اداره و
مدیریت ، بسامان باشد و در ابعاد قهرمانی
و حضور در میادین بین المللی بدرخشد و پرچم و نام عزیز ایران را بلند کند و با کسب
پیروزی ها و مدال های رنگارنگ ، لبخند بر لبان مردم بیاورد و دل آنها را شاد کند،
طبیعی است که به سهم خود موجب غرور ملی و ارتقای روحیه اجتماعی و امیدواری و
خوشبینی نسبت به آینده می شود و بدیهی است که اگر در سایر حوزه های اقتصادی، فرهنگی
،سیاسی ، علمی و ... وضع به همین منوال باشد و مردم ببینند و درک کنند که مسئولان و مدیران
جامعه تمام کوشش خود را به کار گرفته اند تا پیشرفت و موفقیت و رفاه اجتماعی ایجاد
کنند، آنگاه با جامعه ای که به حق و منطقی نسبت به آینده امیدوار است، مواجه خواهیم
بود، آن وقت دیگر ، دشمنان خبیث و بدخواهان این ملک و ملت هر چه بکوشند و بگویند و
بنویسند تا این ملت را نسبت به آینده و کشور خود نومید و پریشان خاطر بسازند، موفق نمی
شوند. دشمن وقتی خوشحال می شود که مدیران - دانسته یا ندانسته - با عملکرد خود،
گزک دست آنها بدهند و مردم را عصبانی کنند. بعد ، رسانه ها و روزنامه ها و رادیو و
تلویزیون هم به جای اینکه تا دشمن نجنبیده و شیطنت و سوء استفاده را آغاز نکرده ، با
تحلیل دقیق ونقد منصفانه ، مدیران و مسئولان را متوجه خطای خود کنند، ماله بردارند
و یکسره در پی تبرئه مدیر غافل و خطاکار و توجیه اشتباه مدیریتی او و در واقع فریب
مخاطب و توهین به شعور و فهم او باشند. این اتفاق متاسفانه به کرات رخ داده و این
روزها در کمال تاسف می بینیم که برخی از برنامه های تلویزیونی به جای نقد دقیق و
دلسوزانه فدراسیون آشفته احوال فوتبال و تیم ملی دلال زده ، به ماله کشی و توجیه
مشغول هستند و با راه انداختن نمایش های مبتذل و " شو" های سبک( cheap) می خواهند با " حلوا ، حلوا کردن" کام اهالی فهیم و صاحب تحلیل
فوتبال و ورزش را شیرین کنند! و این حتما و بدون شک ، اسمش فریبکاری و انحراف
اذهان است و هرگز ایجاد حس امیدواری و خوشبینی نسبت به آینده نبست . اگر هم نیت این
باشد، این روش ماکیاولیستی است که می خواهد از هرطریق - ولو دروغ و سیاهکاری - به
هدف خود برسد. شعور و قدرت تشخیص مردم را باور کنید . آنها با این نمایش های مضحک
و این " شو"های تهوع آور خوشحال نمی شوند و به آینده نه تنها امیدوار نمی
شوند ، بلکه نسبت به آن سخت نگران می شوند. این کارها و برنامه سازی ها و نوشته ها
و گفته ها ، دشمن را شاد می کند ، به ویژه از این نظر که می بیند رسانه هایی مثل تلویزیون به جای زدن به قلب
مسائل و تحلیل و واکاوی دقیق رویدادها و مسائل ورزش و فوتبال ، به معنای واقعی"
از مرحله پرت" و " الکی خوش" و در یک کلام ، " غافل"
هستند و با همین منوال و راه انداختن هیاهو
و گل و بلبل جلوه دادن همه چیز ، مانع از تحلیل و نقد مسائل و معلوم شدن نقاط قوت
و کشف نقاط ضعف و ضربه پذیر می شوند و این حتما به نفع ورزش و فوتبال و تیم ملی نیست.
باور کنید مردم بهتر از ما می فهمند و درباره
مسائل ورزش تحلیل و تشخیص دارند . آنها با" حلوا ، حلوا کردن " های گریه
آور، کام شان شیرین نشده و نسبت به آینده امیدوار نمی شوند. آنها وقتی عقلا و قلبا
و وجدانا امیدوارمی شوند که ببینند ، خواص ورزش دارند کارشان را با درستی و صداقت
و اخلاص تمام انجام می دهند. آنها وقتی خوشحال و امیدوار می شوند که ببینند
مدیران ورزش ( به تعبیر شهید مظلوم ، بهشتی) " عاشقان خدمت" و نوکری برای
مردم هستند ، نه" شیفتگان قدرت" و بهره برداری هرچه بیشتر از مواهب مدیریتی.
آنها وقتی می بینند مدیری که بی هنری وعدم لیاقتش برهمگان ثابت شده و وانگهی از
نظر قانونی ، دوران بازنشستگی اش فرا رسیده، چنان شیفته پست و مقام است که از توسل
به شبکه های معاند و خونخوار لندن نشین هم ابایی ندارد و برای ماندن به افراد ذینفوذ آویزان می شود
و... ناراحت و دلشکسته می شوند. مردم وقتی از عمق دل ، امیدوار و به آینده خوشبین
می شوند که احساس کنند رسانه ها و کارشناسان ورزش ، به جای خوشمزگی و خود شیرینی و
چاپلوسی و... برای خلافکاران و دلالان و مفسدان، به مردم عملا احترام می گذارند و لذا
شکر نعمت قلم و بیان را به جای می آورند و آگاهانه و منصفانه ، ریز و درشت ورزش را
زیر نظر دارند و به موقع و با شجاعت ، مسائل را نقد می کنند و خطرات و آفات را به
مسئولان هشدار و تذکر می دهند، به جای فریب و لالایی خواندن در گوش بینندگان عزیز
و ارجمند! به وظیفه اصلی کارشناسی و رسانه ای خود عمل کرده و یکسره به روشنگری و اطلاع
رسانی دقیق و ارتقای سطح آگاهی های جامعه می پردازند. خلاصه کلام اینکه ، مردم را
دستکم نگیرید و قیاس به نفس نکنید . آنها واسطه فیض الهی هستند و " دست
خدا" با آنهاست. آنها با فریب و سیاهکاری ، الکی خوش و امیدوار نمی شوند .
" وجدان جمعی" ( به تعبیر دورکیم ، جامعه شناس فرانسوی) بیدار و فعال
است ، صاحب تشخیص و تحلیل است، به راحتی فرق خوب و بد، حقیقت و دروغ، خدمت و خیانت
و ... را تشخیص می دهد و با فریبکاری و " شو" ، امیدوار به آینده نمی
شود و... که این" ناموس خلقت" و از" سنت های الهی" است...