PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۷۴۹۷۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۷:۵۳

ابرام چرخی یا اسکوچیچ؟!

ابرام چرخی یا اسکوچیچ؟!
کیهان ورزشی-
اکبر یوسفی هافبک سال های گذشته تیم پاس تهران( راستی پاس چه شد؟ چه بلاها که آدم های کارنابلد پرمدعا سر این فوتبال بدبخت در نیاوردند!) که در کنار مارکار ، خاکپور ، استیلی ، اصغر مدیر ، محسن گروسی ، رضایی منش و... یک تیم گردن کلفت و رویایی ساخته بودند و خودش آن وسط نود دقیقه مردومردانه وبدون آنی کم فروشی می جنگید، در مصاحبه طولانی با یک خبرگزاری، حرف های خواندنی و جالبی زده است، البته خواندنی وجالب برای آنها که امثال یوسفی را قبول دارند و به تجربه و نظر کارشناسی و نگاه فنی، احترام می گذارند ، نه غریبه های آویزان از فوتبالِ گوش به دلالی مال حرامخوار...، که از بخت بد این فوتبال نگون‌بخت، در جایگاه تصمیم گیرنده هم تکیه زده اند... بله، اکبرآقای ما در آن مصاحبه حرف های جالبی زده که برای نمونه به یک مورد آن اشاره می کنیم وخواننده محترم را به خواندن متن کامل که در سایت کیهان ورزشی هم هست، دعوت می کنیم. واما آن یک مورد:" از نظر من اسکوچیچ ضعیف ترین مربی خارجی در تمام ادوار تیم ملی و لیگ برتر ما بوده است، معلوم است وقتی سکان هدایت تیم ملی کشور را به او بدهید، سرش گیج می رود!" و امان جان کلام اکبر یوسفی اینجاست که می گوید:"نباید بگوییم اسکوچیچ سریع ترین صعود تاریخ را داشت، چون این تیم دست" ابرام چرخی" هم بود به جام جهانی صعود می کرد..‌."، ملاحظه فرمودید، عرض کردیم حرف های اکبر آقا و امثال او برای آنها که فوتبالی هستند و خاک زمین خاکی ها راخورده اند و یادر سطوح بالا فوتبال بازی کرده اند کاملا قابل فهم و منطقی است... اما مشکل اصلی و درد جانکاه فوتبال ما این است که سرنوشت آن به دست باندهای دلالی افتاده که جز" پول" معنای چیز دیگری را نمی فهمند وکسانی در جایگاه تصمیم گیرنده آن نشسته اند که بعید است حتی در حیاط منزلشان لگد به گربه زده باشند!

گزک دست خاله زنک ها ندهید!

اقدام باشگاه پرسپولیس در عذر خواهی از ملوان انزلی پسندیده بود و به موقع جلوی سوتفاهمات و اختلافات را گرفت وبهانه وگزک را از دست حرام نویس هایی که کرکس وار از طریق دو بهم زنی وتفرقه افکنی یک لقمه نون حلال! سر سفره می گذارند،گرفت. از قبل بی احترامی به همدیگر وتفرقه ودرگیری میان تیم ها و شخصیت های ورزشی، که بیش از دو دهه است به طور حساب شده و کاملا هدفدار وعمدتا از طریق رسانه ها و برنامه های تلویزیونی پر مخاطب( چه قبلا وچه حالا) رایج شده است،فقط وفقط جریانات فرصت طلب و منفعت جو، به نفع خودشان استفاده می کنند ، چنانکه می بینیم حسابی با گل آلود کردن آب و نفرت پراکنی مدام و حاکم کردن جو بدبینی و بی اعتمادی، آخور آباد کرده و پروار شده اند. بنابراین همه، و به ویژه مدیران باشگاه ها و تیم های ما مراقب باشند تحت الشعاع وتاثیر القائات عناصر تفرقه افکن و خاله زنک های رسانه ای نما با یکدیگر در نیفتند و علیه یکدیگر بیانیه صادر نکنند و... همه چیزرا با گفت و گوی توام با ادب و احترام حل کنند. اینطوری هم به نفع کل فوتبال است و هم مطابق با شئوونات و انتظاراتی است که از نام های بزرگ وتیم های نامدار کشو مان می رود...

...و این است حرفه ای گری!

کسانی که کارشان انحراف افکار عمومی و تحریف موضوعات است، سال هاست در کنار سایر تلاش ها و برنامه های مخرب خود، سعی می کنند " حرفه ای گری" را به شکلی که به نفع خودشان است ، تعریف و تبیین کنند و در زردنامه ها و بعضی برنامه‌های تلویزیونی یکسره اینطور تبلیغ و القا می کنند که حرفه ای گری یعنی اصالت پول ، یعنی بی غیرتی، یعنی بی تربیتی و هرهری مسلکی ،یعنی حرمت شکنی ولاابالیگری و... اما، البته واقعیات دنیای حرفه ای خیلی زود چه در اوج رقابت ها و چه در اظهار نظرهایی که " حرفه" ای ها صورت می دهند، دروغ و فریبکاری آنها برهمگان آشکار می کند.

برای مثال ببینید یک بازیکن سوپر حرفه ای که در تیم های بزرگ دنیا، تیم ملی اسپانیا، بارسلونا، بازی کرده و جام جهانی را بالای سر برده است و حالا کسوت مربیگری بارسلونا را برتن کرده یعنی " ژاوی هرناندز" چقدر حرفه ای ( ونه هرهری!) صحبت می کند ؛ تنها چیزی که در حرف های او نیست، " منیت" است: "رویای من این است که بارسلونا قهرمان و موفق شود.چنین اتفاقی برای من زمانی که بازیکن بارسا بودم، رخ داد. برای من قهرمانی بارسلوناست که اهمیت دارد نه اینکه این تیم با من قهرمان شود." او در بخش دیگری می گوید:" الان هم نه قصد دارم از پپ بهتر باشم ، نه از یوهان کرویف ونه از هیچ شخص دیگری. من از آنها کلی چیز یاد گرفته ام. نه رقیب شان هستم ونه دشمن شان، من خودم را شاگرد آنها می دانم." حالا شما این حرف های آخر ژاوی را مقایسه کنید با حرفهای بعضی مربیان جوان ما که به تحریک وفتنه گری بعضی از آدم ها و جریانات ناراحت که از طریق به جان هم انداختن آدم ها نان می خورند، چگونه راجع کسانی که بالاخره حق مربیگری به گردن آنها دارند، حرف می زنند...

توطئه دقیق ۲۵ ساله!

با دلخوری می گفت مگر قرار است" شعبون بی مخ "و"حسین رمضون یخی" ، هفته دوازدهم با هم زیر گذر آب منگل درگیر شوند که این روزنامه اینطوری ، تیتر، زده است؟ گفتم ان‌شاالله که منظوری نداشته اند و برای جلب مخاطب و با لحنی طنز آلود، تیتر" قرار دعوا" را زده باشند..‌. وانگهی هرکس سلیقه کاری خودش را دارد ولی ما نه به عنوان همکار بلکه به عنوان یک مخاطب و خواننده به بهانه این تیتر که بعد از قرعه کشی لیگ بیست ودوم در یکی از نشریات ورزشی وابسته به دولت چاپ شده بود ، عرض می کنیم،دیگر" دعوا" بس است. رقابت و مسابقه و کری خواندن در حد معمول و متعارف آن و... خیلی هم خوب است باعث شیرین شدن و ایجادهیجان سالم در رقابت ها و مسابقات و ارتقای سطح کیفی لیگ می شود. واین حتما به نفع فوتبال ملی است و موجب می شود از دل چنین رقابت هایی یک تیم ملی گردن کلفت و قوی متولد شود، اما آنچه بد است و اصلا به صلاح فوتبال نیست وفقط جریانات سوءاستفاده چی وفرصت طلب از آن بهره می برند، دعوا و درگیری و حرمت شکنی و توهین و بدبینی و... است. بارها نوشته ایم، اینجا بازهم می نویسیم و اینقدر می نویسیم تا خوش خیال ها هم باور کنند که ایجاد جو اختلاف و تفرقه و دامن زدن به اختلافات وبدبینی و از بین بردن مناسبات فوتبال بر پایه احترام و اعتماد و... یک نقشه حساب شده و توطئه دقیق است که جریانات ضد فوتبال و منفعت جو ودلال مسلک به کمک ابزارهای مختلف، خاصه رسانه ها، حدود ۲۰ و ۲۵ سال است دارند روی آن کار می کنند، تا بتوانند درسایه این بدبینی ها و بدگمانی ها وراه انداختن " بابابازی"! و... از آب گل آلود شده به نفع خود ماهی های چاق وچله صید کنند. دلسوزان وعلاقمندان واقعی فوتبال هشیار باشند، خاصه تیم های بزرگ و پرطرفدار و ایضا رسانه های دلسوز و قلم به دستان متعهد وآخرت باور...

امیدواریم مسئولان بالادستی با نگاه به مصالح ملی ، پیگیری کنند

ما ضمن اینکه باکسی پدرکشتگی وبحث شخصی نداریم وسعی می کنیم احترام همه را حفظ کنیم،اماآنجاهم که پای مصالح اجتماعی و منافع ملی و انتظارات اهالی ورزش وسط می آید با کسی پسرخاله نیستیم و برسر انجام مسئولیت، با کسی پیوند اخوت نبسته ایم. بنابراین، مواضع و تحلیل های ما بر ملاک غرض و مرض یا رفاقت و بده بستان های کاسبکارانه استوار نیست. لذا اینکه می گوییم فلان کس برای تیم ملی صلاحیت مربیگری ندارد، منظورمان این است که او نمی تواند با جریانات دلالی مداخله گر در کاروبار تیم ملی مقابله کند، یا اینکه اگر می گوییم دیگری صلاح نیست رییس فدراسیون فوتبال بشود منظورمان این است که با توجه به گرفتاری ها و مشکلات عجیب وغریبی که باندهای آلوده ومفسد برای فوتبال ایجاد کرده اند، این گونه افراد که بعضا امتحان پس داده هستند، مرد درافتادن با این جریانات فاسد وقلع و قمع کردن آنها و نجات دادن فوتبال نیستند و... سهل است که ابزار دست وهموارکننده راه آن جریانات مفسد ومخرب هم باشند...امیدواریم مسئولان بالادستی و تشکیلات ناظر هم با درک وضعیت فوتبال و جولان جریانات مفسد دلالی در آن به وظیفه خود عمل کننند ولااقل به نامه ای که معاونت حقوقی وزارت ورزش اخیرا به دادسرای فرهنگ و رسانه نوشته، توجه و مسائل رابه طور دقیق با نگاه به مصالح ملی فوتبال بررسی وپیگیری نمایند.

*سیدمحمدسعید مدنی

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مجید منتظری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۵
خدا پدرت را بیامرزه آدم دوکلمه حرف حساب وبی شیله پیله میشنوه یا میخونه به یک آرامشی در این فوتبال دلال زده میرسه وخدارا شکر میکنه که هنوز هستند انسان‌های شریفی که دلشان برای این کشور وورزش آن خصوصا فوتبال میسوزه وبرای سلامت آن تلاش میکنند
زنده باشی پهلوان
پربازدید ها