غوغای پول کثیف در فوتبال
در وانفسای گرانی، تورم و مشکلات پر شمار مردم که زندگی را از همیشه برایشان سختتر کرده است، عدهای هستند که از کنار ورزش و به ویژه فوتبال درآمدهای چند صد میلیونی و حتی چند ده میلیاردی دارند!
جمعی که همچون حلقههای به هم پیوسته زنجیر اتحادی کثیف را رقم زده و هیچ کس جلو دارشان نیست که اگر بود امروز شاهد این وضعیت شوم و اسفناک برای فوتبالمان نبودیم.
اگر تا همین چندی پیش بزرگترین آسیب بر سلامت فوتبال ما را مافیای دلالی وارد میکرد، امروز همان جماعت با متدی تازه از طریق شرطبندی و قمار به جان ورزش ایران افتادهاند!حالا نتایج، داوریها و حتی کوچکترین اتفاقات فوتبال مثل اوت، کرنر، پنالتی و اخطار و اخراج با هماهنگی و خواست آنان شکل میگیرد!
پیشنهاد پرداخت رقمهایی چند صد میلیونی به داوران بعضی مسابقات برای در آوردن بازی در شرایطی که شاید درآمد یکسال داوری آنها به سختی به صد میلیون تومان هم برسد قطعا وسوسه انگیز خواهد بود. دعوا بر سر داشتن بازیکنان بیشتر در لیگهای مختلف و حتی پایه نیز بر همین اساس رخ می دهد..
شرطبندی در دنیا قوانین خاص خود را دارد اما در ورژن داخلی بیشتر از اینکه شرط بندی باشد گاوبندی و تبانی ست! این چنین است که هر از چند گاهی اشتباهات عجیب بعضی بازیکنان، مربیان و تصمیمات غلط و تعجب برانگیز داوران را دیده و پای خطای سهوی انسانی میگذاریم؛ در حالیکه پشت آن اشتباهات ظاهرا ساده، میلیونها و میلیاردها پول خوابیده است!
در شرایطی که اسپانسرها تمایلی به حضور و حمایت از فوتبال نشان نمیدهند سر و دست شکستن بعضیها برای تیمداری و هزینه کردن میلیاردی در لیگهای پایین و حتی پایه خیلی شگفت انگیز است.شگفت آور تر آنکه همین باشگاه دار با داخل شدن در جریان شرط بندی، همه هزینههای یک سال خود را فقط با تعیین نتیجه بیرون زمین یکی دو بازی تیم خود به دست آورده و بقیه بازیها حکم سود را برایش پیدا میکند!
پولهای جا به جا شده در پروسه شرطبندی در ایران اگر چه بیشتر به مرکزیت کشورهای ترکیه، امارات ،قبرس،آذربایجان، بلژیک و بویژه شهرهای استانبول ،آلانیا،دبی،شارلوا و ...بوده است اما از درگاه اینترنتی داخلی بهره برده و بدون همکاری سیستم بانکی داخلی قادر به پردازش چنین حجم بالایی از گردش مالی نیست. این بدان معناست که دستهایی قوی دانسته یا ندانسته در داخل ایران این جریان مخوف را حمایت و پشتیبانی میکنند.
متاسفانه فوتبال ایران درگیر این پدیده زشت شده و گویی ارادهای برای مبارزه با این جریان مخرب و نابودگر وجود ندارد. مافیای دلالی به شرط بندی هم ورود کرده و چند سالیست که فاز تازهای از سود جویی و منفعت طلبی را به اجرا گذاشته است. در این بین از حمایتهای پیدا و پنهان بعضی قدرتمندان هم برخوردار است. این جریان نه فقط در بین بازیکنان، مربیان، مدیران و مسوولین فوتبال که در میان بعضی از اهالی رسانه، مدیران و مجریان نیز ر نفوذ پیدا کرده و بسیاری از چهرههای سرشناس را درگیر خود کرده است. حضور برخی افراد تحت عنوان کارشناس فوتبال در بعضی برنامههای ورزشی با هیچ متر و معیاری قابل توجیه نیست. مگر آنکه پای مسائلی غیر فوتبالی وسط باشد.آنجا که شخصی با کمترین سابقه فوتبالی و بیشتر به واسطه نسبت درجه یک خویشاوندی با یکی از بزرگان فوتبال به محض بازگشت به ایران در برنامهای زنده حاضر میشود و در مورد همه چیز سخن میگوید به جز آنچه باید بگوید. همان مسائل و سوالاتی که ذهن اهالی فوتبال را در موردش درگیر خود کرده است! او که سالهاست فوتبال و کشور و همه کار های خود را کنار گذاشته و دم به ساعت روی گوشی تلفن همراه خود چمبره زده و پیگیر اخبار و اتفاقات ورزشی و غیر ورزشی دنیاست تا بلکه اتفاق مطلوب نظرش روی دهد بر چه اساسی به عنوان پیشکسوت و کارشناس روی آنتن زنده رسانه ملی می رود؟! او طی پانزده بیست سال گذشته کجای فوتبال بوده است؟!
به طور مشخص نمی توان گفت چه شخص یا اشخاصی پشت چنین دعوت و دعوتهاییهستند اما وقتی عمیق تر میشویم با همان جریان مخوف مواجه می شویم همان که نفراتش حلقههای به هم پیوسته یک زنجیرند! از این دست کارشناسان در تلویزیون کم ندیدهایم که ای کاش یکی پیدا شود و دلیل فوتبالی شرکت چنین نفراتی در تلویزیون را شفاف بیان کند!
در این فوتبال ویلموتسها، کیروشها و اسکوچیچها مهرههای پیاده بازی محسوب میشوند اما گردانندگان اصلی بازی، شطرنج بازانی قهار هستند که بالاترین مقامات ورزشی کشور را نیز به صرافت دوسیه نویسی، پای نامه یک انجمن غیر مرتبط با ورزش برای انتخاب فلان سرمربی برای تیم ملی میاندازند همان که تا امروز میلیاردها تومان از حق فوتبال و ورزشمان را مثل هیولا بلعیده و هنوز هم سیر نشده است.
جمعی که همچون حلقههای به هم پیوسته زنجیر اتحادی کثیف را رقم زده و هیچ کس جلو دارشان نیست که اگر بود امروز شاهد این وضعیت شوم و اسفناک برای فوتبالمان نبودیم.
اگر تا همین چندی پیش بزرگترین آسیب بر سلامت فوتبال ما را مافیای دلالی وارد میکرد، امروز همان جماعت با متدی تازه از طریق شرطبندی و قمار به جان ورزش ایران افتادهاند!حالا نتایج، داوریها و حتی کوچکترین اتفاقات فوتبال مثل اوت، کرنر، پنالتی و اخطار و اخراج با هماهنگی و خواست آنان شکل میگیرد!
پیشنهاد پرداخت رقمهایی چند صد میلیونی به داوران بعضی مسابقات برای در آوردن بازی در شرایطی که شاید درآمد یکسال داوری آنها به سختی به صد میلیون تومان هم برسد قطعا وسوسه انگیز خواهد بود. دعوا بر سر داشتن بازیکنان بیشتر در لیگهای مختلف و حتی پایه نیز بر همین اساس رخ می دهد..
شرطبندی در دنیا قوانین خاص خود را دارد اما در ورژن داخلی بیشتر از اینکه شرط بندی باشد گاوبندی و تبانی ست! این چنین است که هر از چند گاهی اشتباهات عجیب بعضی بازیکنان، مربیان و تصمیمات غلط و تعجب برانگیز داوران را دیده و پای خطای سهوی انسانی میگذاریم؛ در حالیکه پشت آن اشتباهات ظاهرا ساده، میلیونها و میلیاردها پول خوابیده است!
در شرایطی که اسپانسرها تمایلی به حضور و حمایت از فوتبال نشان نمیدهند سر و دست شکستن بعضیها برای تیمداری و هزینه کردن میلیاردی در لیگهای پایین و حتی پایه خیلی شگفت انگیز است.شگفت آور تر آنکه همین باشگاه دار با داخل شدن در جریان شرط بندی، همه هزینههای یک سال خود را فقط با تعیین نتیجه بیرون زمین یکی دو بازی تیم خود به دست آورده و بقیه بازیها حکم سود را برایش پیدا میکند!
پولهای جا به جا شده در پروسه شرطبندی در ایران اگر چه بیشتر به مرکزیت کشورهای ترکیه، امارات ،قبرس،آذربایجان، بلژیک و بویژه شهرهای استانبول ،آلانیا،دبی،شارلوا و ...بوده است اما از درگاه اینترنتی داخلی بهره برده و بدون همکاری سیستم بانکی داخلی قادر به پردازش چنین حجم بالایی از گردش مالی نیست. این بدان معناست که دستهایی قوی دانسته یا ندانسته در داخل ایران این جریان مخوف را حمایت و پشتیبانی میکنند.
متاسفانه فوتبال ایران درگیر این پدیده زشت شده و گویی ارادهای برای مبارزه با این جریان مخرب و نابودگر وجود ندارد. مافیای دلالی به شرط بندی هم ورود کرده و چند سالیست که فاز تازهای از سود جویی و منفعت طلبی را به اجرا گذاشته است. در این بین از حمایتهای پیدا و پنهان بعضی قدرتمندان هم برخوردار است. این جریان نه فقط در بین بازیکنان، مربیان، مدیران و مسوولین فوتبال که در میان بعضی از اهالی رسانه، مدیران و مجریان نیز ر نفوذ پیدا کرده و بسیاری از چهرههای سرشناس را درگیر خود کرده است. حضور برخی افراد تحت عنوان کارشناس فوتبال در بعضی برنامههای ورزشی با هیچ متر و معیاری قابل توجیه نیست. مگر آنکه پای مسائلی غیر فوتبالی وسط باشد.آنجا که شخصی با کمترین سابقه فوتبالی و بیشتر به واسطه نسبت درجه یک خویشاوندی با یکی از بزرگان فوتبال به محض بازگشت به ایران در برنامهای زنده حاضر میشود و در مورد همه چیز سخن میگوید به جز آنچه باید بگوید. همان مسائل و سوالاتی که ذهن اهالی فوتبال را در موردش درگیر خود کرده است! او که سالهاست فوتبال و کشور و همه کار های خود را کنار گذاشته و دم به ساعت روی گوشی تلفن همراه خود چمبره زده و پیگیر اخبار و اتفاقات ورزشی و غیر ورزشی دنیاست تا بلکه اتفاق مطلوب نظرش روی دهد بر چه اساسی به عنوان پیشکسوت و کارشناس روی آنتن زنده رسانه ملی می رود؟! او طی پانزده بیست سال گذشته کجای فوتبال بوده است؟!
به طور مشخص نمی توان گفت چه شخص یا اشخاصی پشت چنین دعوت و دعوتهاییهستند اما وقتی عمیق تر میشویم با همان جریان مخوف مواجه می شویم همان که نفراتش حلقههای به هم پیوسته یک زنجیرند! از این دست کارشناسان در تلویزیون کم ندیدهایم که ای کاش یکی پیدا شود و دلیل فوتبالی شرکت چنین نفراتی در تلویزیون را شفاف بیان کند!
در این فوتبال ویلموتسها، کیروشها و اسکوچیچها مهرههای پیاده بازی محسوب میشوند اما گردانندگان اصلی بازی، شطرنج بازانی قهار هستند که بالاترین مقامات ورزشی کشور را نیز به صرافت دوسیه نویسی، پای نامه یک انجمن غیر مرتبط با ورزش برای انتخاب فلان سرمربی برای تیم ملی میاندازند همان که تا امروز میلیاردها تومان از حق فوتبال و ورزشمان را مثل هیولا بلعیده و هنوز هم سیر نشده است.
در میان این همه بلاتکلیفی تیم ملی فوتبال و هوادارانش برای حضور در جام جهانی جالب است که همه حضرات در کمال آرامش به کار خود مشغول هستند. تیم ملی برنده یا بازنده باشد برایشان فرقی نمیکند آنها مهرههای خود را چیده اند. پس برنده اصلی اتفاقات پیرامون تیم ملی در قطر هم آنها خواهند بود!
*سید مهدی فاطمی
پربازدید ها
آخرین اخبار