نمره منفی کارشناسان ورزش به وزیر!
سال پیش در چنین روزهایی رای اعتماد مجلس به وزیر پیشنهادی رییس جمهوری منتخب برای وزارت ورزش مایه امیدواری اهالی ورزش شد. اگرچه در همان روزها عده ای به این انتخاب و این رای اعتماد انتقادات جدی وارد می کردند اما صدای آنها در میان هلهله ها به جایی نرسید!
منتقدان با استناد به سوابق کاری وزیر ورزش معتقد بودند او شخصیت لازم را به عنوان یک وزیر انقلابی ندارد. ورزشی که مشکلات و نارسایی ها از سر و رویش می بارد نیاز به اقتدار وزیر دارد. وزیری که ضمن آشنایی به مشکلات ورزش دارای "تیم" و برنامه کاری انقلابی باشد. وزیری که برای حفظ صندلی اجازه ورود افراد متفرقه و ناآشنا به محیط ورزش را ندهد.
شاید از همان شب اول تایید مجلس نمایشی آغاز شد که جز اتلاف وقت ثمره ای برای ورزش ایران نداشت. بی درنگ عده ای "سهم خواه" دور وزیر ریختند و با ایجاد فاصله بین او و جامعه ورزش به اسم حفظ جایگاه و "پرستیژ" آن کار دیگر را پیشه کردند. ورزشی ها هم با تجارب قبلی ضمن نیم نگاهی به اطرافیان بر این باورند که عامل اصلی این فاصله خود وزیر است و بس!
امیدها برای تشکیل کارگروه هایی متشکل از ورزشی ها برای حل و فصل مشکلات موجود با سفرهای بی حاصل و نمایشی و حضور در هر آوردگاه کوچک و بزرگ در ورزش ایران و جهان رنگ باخت. گویا قرار است به شکل موقتی از نگاه به آینده دور صرف نظر کرد و این فرضیه را باور کنیم که خود وزیر هم امیدی به بقا حتی طی چهار سال آینده را ندارد!
طی یکسال گذشته صندلی لرزان وزیر باعث شده تا بارها زمزمه استیضاح و استعفای او به گوش برسد و شاید همین امر باعث شده تا او برای ثبات بیشتر در ساختمان دلفریب سئول به روالی تن بدهد که خودش هم اعتقادی به آن ندارد!
شنیدن
سازهای ناهمگون از فدراسیون ها گرفته تا استان ها، اتفاقات تلخی مثل مجمع فدراسیون
کشتی و انتخابات فدراسیون سوار کاری و حتی دو انتخاب ناامیدکننده پیش رو در کمیته
ملی المپیک و فدراسیون فوتبال همه و همه نشان می دهد که حمید سجادی هنوز نرسیده به
ثلث اول کارش کارنامه قابل قبولی ندارد. کارنامه ای که نمره اش را نه دوستان به
منفعت رسیده بلکه جامعه ورزش باید به اولین وزیر ورزشی بدهند.
وزیر، قهرمان گذشته نیست!
*اکبر فلاح
من هم مثل همه جامعه ورزش منتظر بودم تا یک ورزشی را به عنوان وزیر ورزش انتخاب کنند. این اتفاق هم رخ داد اما طول یکسالی که گذشت او توقعات را برطرف نکرد و عملکرد خوبی هم نداشت. ما در بسیاری از زمینه های ورزشی دچار رکود و کم کاری هستیم و جامعه ورزش از این روال راضی نیست.
اداره ورزش نیاز به مدیریت قوی و آشنا به کار دارد که ما شاهد آن نبوده ایم. تعامل لازم با فدراسیون ها وجود ندارد و غالبا به قول هایی که می دهند عمل نمی کنند! برای این که زیر مجموعه ای حرف مدیر را قبول کنند او باید به قول هایی که می دهد پایبند باشد. وقتی در کشتی ما شاهد وعده های بی عمل هستیم طبیعی است که طرفدار فدراسیون خود باشیم. وزیر آمده تا حمایت کند و بودجه را تامین کند. او نباید برای حفظ جایگاهش زیر بار حرف زور برود.
من احساس می کنم وزیر ورزش تحت تاثیر افرادی خارج از محیط ورزش است. من همدوره وزیر ورزش هستم و بارها در اردوها در کنار او بوده ام. بدون تعارف امروز شکل دیگری از حمید سجادی را مشاهده می کنم. او را همان قهرمان گذشته نمی بینم. دوست داشتیم یک ورزشی وزیر شود و وقتی سجادی وزیر شد خوشحال شدیم. اما انتظار چنین رفتار و عملکردی از او را نداشتم.
برای موفقیت در هر کاری باید هر چیزی سر جای خودش باشد. زمانی به حضور مرحوم یزدانی خرم هم انتقاد داشتیم و اعتقادمان این بود که او آشنا به کار نیست
شلم شوربا در ورزش!
*نادر فریاد شیران
سال پیش در چنین ایامی از حضور و دادن رای اعتماد مجلس به یک قهرمان ورزشی برای وزارت ورزش خوشحال شدم. گمان می کردم که با حضور یک ورزشی با توجه به آشنایی او به این حوزه می توان بر مشکلات مزمن فایق آییم. وزیری که مدارج مختلف ورزش را طی کرده بود و حتی در بخش اداری هم سابقه فعالیت داشت. باور داشتم کاری سخت پیش روست ولی امیدوار بودم.
رفته رفته شاهد بودیم که این وزیر ورزشی نه تنها برنامه ای ندارد حتی دارای تیم مدیریتی هم نیست. او به سراغ ورزشی ها هم نیامده تا از طرق مختلف به او نفراتی را تحمیل کنند. به این ترتیب ما امید ورزشی بودن اداره کنندگان ورزش را هم از دست داده ایم. برای انجام یک کار بزرگ به گروه بزرک و کارآمد متخصص نیاز است. ما این را در کار وزیر ورزش ندیدیم و گویا ایشان برای آینده هم در این بخش برنامه ای ندارند تا ناامید شویم.
متاسفانه ما در دولت هم شاهد همین روال هستیم تا معنی کارگروهی برای رسیدن به هدف بزرگ را رنگ باخته ببینیم. امروز ما کسانی را در کنار ورزش می بینیم که مورد نظر وزیرهم نیستند. چگونه می توان به این شکل کار کرد؟ بدون تعارف اگر وزیر ورزش برنامه داشت و همت می کرد بسیاری از مشکلات امروز وجود نداشتند. الان چیزی در حد شلم شوربا را در ورزش شاهدیم.
از فدراسیون ها گرفته تا حتی مدیران ستادی و استانی تحت یک برنامه واحد کار نمی کنند و این امر تنش بزرگی در ورزش ایجاد کرده است. در جنگ قدرت پشت پرده هم گاه شاهد کوتاه آمدن هایی در بخش ورزش هستیم که امیدها را به آینده کم رنگ می کند. اکنون عنان کار در انتخابات فدراسیون ها و حتی کمیته ملی المپیک از دست رفته است و اگر این روال ادامه یابد حنای وزیر در آینده رنگی نخواهد داشت. ما حتی در بخش توجه به پیشکسوتان شاهد عملکرد بد هستیم. این روال باعث شده تا بخش عمده ای از جامعه ورزش منتظر رفتن وزیر ورزش از ساختمان سئول باشند. اتفاق تلخ مجمع فدراسیون کشتی و عدم برخورد با خاطیان نمونه ای از نابسامانی های ورزش است.
مشکلات هزار توی ورزش بیشتر شد
*جمشید حمیدی
در حقیقت من هم سال پیش با حضور یک وزیر ورزشی مثل سایر اهالی ورزش خوشحال شدم. اما امروز به جایی رسیده ام که اشتباه کردیم. ما فراموش کردیم که چه بخواهیم و چه نخواهیم ورزش با سیاست آمیخته است. وزیر ورزشی آمد اما طول یکسال گذشته خطاهای بسیاری داشته است.
وزیر ورزش بیشتر از این که به فکر ورزش و برنامه های کارساز و تحول باشد در مراسم مختلف حضور می یابد. او اوقات کلیدی کارش را با سفرهای نمایشی در مسابقات مختلف از دست داده است. لزومی به برخی سفرها نبود. این زمان باید صرف کارهای زیر بنایی و حل مشکلات اساسی می شد.
مشکل بعدی وزیر ساختار نامناسب فدراسیون هاست که هیچ اقدام جدی برای حل و فصل مشکلات ساختاری و اداری فدراسیون ها نکرده است. امروز شرایط ما در بخش پرسنلی فدراسیون ها حتی بدتر از گذشته است و به عنوان مثال کماکان بازنشسته ها در آن جولان می دهند. نه این که تجربه این افراد به درد نمی خورد اما وزیر تقریبا جوان ما حتی در بعد جوانگرایی و تربیت نیروهای جوان بی برنامه است. وزیر ورزشی حتی پیگیر سپردن اداره فدراسیون ها به ورزشی ها هم نیست.
این که بخواهیم تحت هر شرایطی و با قبول هر حرفی جایگاه خودمان را حفظ کنیم از نقاط منفی کار اداره امروز ورزش است. وقتی چنین رویه ای در بالاترین سطوح اجرا شده قطعا اجزای این تشکیلات هم از آن الگو برداری می کنند و کار سخت تر و سخت تر می شود. مشکلات هزارتوی ورزش اکنون به این دلایل همچنان پابرجا و ریشه ای تر هم شده است.
ما اکنون نه شاهد تعامل لازم با ورزشی ها هستیم و نه حریف سیاسیون شده ایم. میزها و مناصب وقتی ارزشمند می شوند که ما اثری مثبت از خود بر جای بگذاریم. اگر وزیر ورزشی مشکلات را حل نکرد چه انتظاری از دیگرانی که از سر ناچاری به ورزش آمدند، داریم. اکنون نه حمایت ورزشی ها را شاهدیم و نه همراهی لازم از سوی دولت! ادامه این مسیر اعتبار گذشته یک قهرمان را خدشه دار می کند. بسیاری از فدراسیون ها دلایلی بر ادامه فعالیت ندارند و ما در حال افزایش فدراسیون هم هستیم! این اتفاق نشان می دهد اسیر روزمرگی شده ایم.
ارتباط با ورزشی ها هم خوب نبود!
*مصطفی کارخانه
این آرزوی دیرینه ورزشی ها بود که سکان هدایت کشتی ورزش به دست یک قهرمان ورزشی سپرده شود. این اتفاق سال پیش رخ داد. دلیل این آرزو هم روشن است. همه امیدوار بودیم که یک قهرمان ورزشی با توجه به آشنایی با شرایط این بخش دلسوزی و همت بلندتری داشته باشد. دولت جدید با شعار کار جهادی وارد عرصه شده بود و حضور یک ورزشی باعث دلخوشی شد.
اما طول یکسال گذشته با وجود برخی موفقیت ها در ورزش عملکرد و خروجی کار باعث رضایت نیست. توقع و انتظار ما این نبوده و نیست. علاوه بر مشکلات موجود در ورزش که دائما در حال بیشتر شدن است وزیر ورزش حتی در ارتباط با ورزشی ها درست عمل نمی کند. مثلا خود من در چند نوبت تقاضای ملاقات داشته ام که به آن پاسخ هم نداده اند! تازه شرایط من با توجه به انتخابات اخیر مربی قرن و اساسا والیبال بهتر از بسیاری از رشته هاست.
انتظار خود من این بود که در یک سال گذشته وزیر ورزشی اهتمام بیشتری حداقل در گرفتن مشاوره از ورزشی ها داشته باشد. آیا این والیبال نیاز به گرفتن مشورت ندارد؟ آیا من نمی توانستم مورد مشورت باشم؟ در خصوص والیبال مشورت از چه کسی گرفته می شود؟
ورزش برای حل مشکلات نیاز به آسیب شناسی دارد. یک وزیر ورزشی باید بیش از همه به این امر اعتقاد داشته باشد. ما اول باید درد را تشخیص دهیم تا به دنبال درمان آن باشیم. تشخیص این درد چگونه ممکن است در حالی که ما پای صحبت اهل فن نمی نشینیم؟ ما در بخش فنی و فرهنگی ورزش مشکلات جدی داریم و نباید دلخوش به کسب چند نتیجه زودگذر باشیم. باید نقطه شروع و پیشرفت مشخص شود. حتی شرایط در رشته های تیمی و انفرادی متفاوت است.
اکنون اگر فوتبال به جام جهانی رسید گویا کارمان تمام شده! کی قرار است به فکر جلوتر رفتن باشیم؟ مگر در والیبال جلو نرفتیم؟ وزیر ورزشی که آمد دلخوش به تغییر این رویه ها بودیم که اصلا چنین نشد. برای پیشرفت باید چندبرابر گذشته کار کنیم اما حتی به اندازه قبل هم کار نشد.
تیم خوبی کنار وزیر ورزش نیست!
*هادی رضایی
با حضور حمید سجادی در وزارت ورزش همه اهالی ورزش انتظار داشتند تا شاهد تحول اساسی در این بخش باشیم. ما در کمیته پارالمپیک به دلیل ثبات شاهد تحولاتی بوده ایم و تجربه لازم را در این زمینه داریم. اما متاسفانه طی سالی که گذشت شاهد تحولی در امر اداره ورزش نبوده ایم. به نظرم نکته مهم در خصوص دلایل عدم تحول ورزش این است که تیم خوبی در کنار وزیر ورزش حضور ندارند. بر اساس امیدهایی که داشتم خیلی دوست ندارم در نقش منتقد ظاهر شوم اما ناچارم قبول کنم وزیر ورزش انتخاب های خوبی در خصوص همکارانش نداشته است.
از خصلت های یک ورزشی، رک بودن، بدون تعارف بودن و ورزشی عمل کردن است. در غیر این صورت تفاوتی با غیر ورزشی ها ندارد. ما انتظار چندانی هم از وزیر ورزشی نداریم به جز این که فقط خودش باشد. او ضمن ایجاد تعامل با ورزشی ها باید هنر همراه کردن دولت را بلد باشد اما تاکنون هیچکدام از این خواسته محقق نشده است. چنین عملکردی است که باعث ناامیدی می شود.
این عملکرد حتی به سابقه و اعتبار وزیر لطمه می زند و ادامه کار به نفع خود او هم نیست. با گذشت یکسال از حضور سجادی در وزارت ورزش او اکنون تجربه بیشتری دارد و اگر خیلی زود با اقدامات سریع اعتماد لازم را ایجاد نکند کارش به شدت سخت تر خواهد شد. این همه تلاطم در کشتی ورزش اصلا پسندیده نیست. ما حتی در راه اعزام ها هم شاهد کارکارشناسی نیستیم و این را در مسابقات همبستگی کشورهای اسلامی شاهد بودیم. بزرگ کردن برخی موفقیت ها برای نمایش دادن فریبکاری است. در این باره بیش از همه ورزش لطمه می خورد.
شرایط
امروزورزش ما با گذشته متفاوت است. اعزام ها و برنامه ها باید کیفی باشند تا با کمیت
پایین با کیفیت بهتر جبران مافات کنیم. انتظار داشتم تا وزیر ورزشی با اشراف به
کار جلوی فرهنگ تبلیغ بیش از حد در خصوص برخی موفقیت های نه چندان با ارزش را بگیرد
اما همراهی با این امر نشان می دهد ما به دنبال هدف های بزرگ نیستیم و این خطر
بزرگی است که این بخش را تهدید می کند.
خبر خاصی در ورزش به گوش نمی رسد!
*علیرضا اسدی
ورزش ما در دریایی از نداری ها با توقعات فراوان مردم مواجه است. برای بررسی وضعیت امروز ورزش باید به سراغ ساختارهای موجود آن از فدراسیون ها گرفته تا معاونت ها و اجزای دیگر رفت. برای ارزیابی مدیریت تازه ورزش باید دید چه تیمی وارد آن شده است. این گروه آیا توانایی تحول در ورزش را دارد؟ باید شرایط فدراسیون ها را بررسی کرد و این که در آنها چه می گذرد. با گذر از این بررسی ها باید به یک سوال اساسی پاسخ داد و آن اینکه آیا در یک سال اخیر خبر خاصی را در ورزش شنیده ایم؟برای بررسی و قضاوت در مورد عملکرد وزیر ورزش سوال های دیگری می توان مطرح کرد. این که ما در راه مقابله با تهدیدهای بین المللی و یا تامین منابع مالی اقدامی را شاهد بوده ایم؟ ارتباط امروز ورزش ما با مراجع قانون گذاری مثل مجلس چگونه است؟ اصلا این افرادی که امروز به عنوان نیروی انسانی و مدیریت وارد ورزش شده اند چه امیدی در دل مردم به وجود آورده اند؟ پیشرفت در هر کاری با وجود نیروی انسانی کارآمد و نیز تامین منابع مالی لازم محقق می شود. آیا ما در این باره برنامه ای را شاهد هستیم؟ فدراسیون های ورزشی امروز جوابگوی عملکرد خود و شفاف سازی لازم هستند؟ آیا از بازخوردهای مردمی بهره لازم را می برند؟ اگر مطالبات مردم مهم است باید به آن توجه شود. ما در طول یکسال چقدر خبر امیدبخشی تحویل مردم داده ایم؟ تراز مالی باشگاه ها در چه وضعیتی قرار دارد. در این باره چه سیاستی را دنبال می کنیم؟ من در فوتبال 500 شاخصه برای طرح دارم. به چند نمونه از آن توجه شده است؟ کسی به چنین جزییاتی توجه کرده یا به سمت حل مشکلات حرکت کرده ایم؟ بدون تردید با طرح این سوال ها و رسیدن به جواب آن می توان فهمید که مسیر طی شده طول سال گذشته اشتباه بوده و ما را به هدف نمی رساند. اکنون به جایی رسیده ایم که با کوچکترین اتفاقی فضای ورزش ملتهب می شود و این روال؛ مدیریت در آینده را بسیار سخت می کند. نباید پست های زودگذر ما را وادار به قبول هر فشاری کند. اگر نتوانستیم کار کنیم باید برویم.