رویای برخورد با "دلالیسم" در فوتبال!
بیش از
نیم قرن پیش و زمانی که فوتبال ایران با گذر از شکل سنتی و اطلاق سر طلایی و پا
طلایی سایه ای از باشگاه های حرفه ای را تجربه می کرد با وقوع انقلاب اسلامی با
وقفه مواجه شد. مدتی بازی های استانی(لیگ قدس) گرمی بخش فوتبال بود و رقابت های
باشگاهی درون استان ها محدود شد. باشگاه هایی که غالبا در صندوق عقب اتومبیل برخی
قدیمی ها همه دار و ندارشان نگهداری می شد.از اولین
روزها تا شروع لیگ حرفه ای پرداخت های مالی خیلی محدود بود و نهایتا یک علاقه مند
با اندک کمک مالی امور باشگاه را بر عهده داشت. در این روزها نه از تجار و سیاسیون
خبری بود و نه کسی جرات حرف زدن از پول داشت. پیراهن باشگاه چنان ارزشی داشت که کسی
جرات پیشنهادات خاص نداشت.با
شروع لیگ حرفه ای و حضور پول بی کمال شرایط کاملا عوض شد. از حواشی این فوتبال همین
بس که افراد مرتبط با منابع مالی غالبا دولتی خیلی زود بر امور حاکم شدند و چهره
هایی رو شدند که طی چند سال قبل اثری از آنها در فوتبال مشاهده نمی شد. فوتبالی های
اصیل که با فرهنگ مقابله با افراد حاشیه ای فرصت طلب خو گرفته بودند خیلی زود در
جنگ نابرابر عرصه را باختند تا نسلی عجیب بدون هیچ سابقه فوتبالی بر کار و بار این
رشته حاکم شوند!این
فضا مستعد حضور افراد فرصت طلبی بود که به هر بهانه ای به نیمکت ها و حتی ارکان
باشگاه و فوتبال وارد و رفته رفته حاکم مطلق شوند. عنوان ابتدایی دلال به "ایجنت"
تبدیل شد و از انتقالات یک نفره به "پکیج" بند ارتقای درجه پیدا کرد.
رفته رفته منتقدان جدی گذشته آلوده به این مناسبات این رویه را عادی و حتی لازم
معرفی کردند. اکنون این دلالان که دلسوزان آنها را دمل چرکین فوتبال می دانند در
حال ازدیاد نسل هم هستند!تعداد
این دلالان به دلیل سود سرشار هر روز زیاد می شود و این بازار چنین حکم می کند که
برای منفعت بیشتر می توان به هر کاری دست زد. کیفیت فوتبال و منافع ملی مسئولیتی
برای آنها ایجاد نمی کند و این که استعدادهای شگرف در فوتبال ما نابود می شوند برای
این گروه چندان مهم نیست. مهم این است که این افراد در فصل نقل و انتقالات یا همان
" بره کشان" با چندین جابه جایی میلیاردها پول بی زبان حق بچه های این
سرزمین را به جیب بزنند.این که
چرا چنین شده و چرا با این جریان مخرب برخورد لازم صورت نمی پذیرد جای سوال دارد.
آن را با جمعی از کارشناسان امر مطرح کردیم که پاسخ آنها را در ادامه خواهید خواند.
بهمن اسدی*
پادوهای فوتبال صاحب کار شده اند
*مهدی مناجاتی
در مشکل بزرگ دلالی افسار گسیخته در فوتبال ما؛ نکته مهم کم توجهی و عدم نظارت بهینه مسئولان فوتبال است. این وظیفه مسئولان است که چنین مسایلی را بررسی و با اشراف کافی در صدد مقابله باشند. متاسفانه نه در این باره بلکه در مسایل مختلف شاهد بی وفایی مدیران فوتبال هستیم. این کار لطمه شدیدی به همه ارکان فوتبال زده است. فضایی که در بخش دلالی ایجاد شده و با آن برخورد نمی شد همه را راغب به همراهی کرده است و این را باید خطری بزرگ دانست.
امروزه متاسفانه برخی پادو های فوتبال صاحب کار شده اند و طوری رفتار می کنند که بزرگ ترها باید با آنها همراهی کنند وگرنه از چرخه فوتبال محو می شوند. دلیل کنار ماندن بزرگان فوتبال هم همین است. آنها هر حرف زوری را قبول ندارند و با آن مقابله می کنند. کسی که اصول فوتبال را آموخته حاضر به همراهی با جریانی دلالی نمی شود. البته متاسفم که برخی بزرگان فوتبال شاید به دلیل مشکلات زندگی مجبور به همراهی با این جریان فاسد شده اند.
آنچه امروز به عنوان مبلغ روی قراردادها قید می شود با آنچه در زمین بازی مشاهده می شود تناسبی با هم ندارد. در این باره اما دلال به کیفیت کاری ندارد. برخی بازیکنان میلیاردی امروز حتی در حد و اندازه بازیکنان سابق ما در بخش پایه و آموزشگاهی هم نیستند. مبالغ کلان اغلب موجب جابه جایی بازیکن می شود و تیم ها تاکتیک خاصی را ندارند. این را به وضوح در فوتبالمان مشاهد می کنیم.
نکته دل آزار در این باره عدم برخورد و نظارت کافی است. چنین رویه ای این شائبه را به وجود می آورد که شاید مدیران و مسئولان با دلالان همراه باشند. تاکنون همتی برای مقابله با این جریان مخرب را شاهد نبوده ایم و تا زمانی که این ارقام و این پرداخت و جابه جایی ها مورد بررسی و کنکاش نباشد فوتبال ما پیشرفت لازم را نخواهد کرد.
با جریان دلالی اساس فوتبال زیر سوال است
*ضیا عربشاهی
صادقانه و بدون رودر بایستی باید گفت فوتبال ما امروز اسیر دست جریان دلالی است. این به ظاهر "ایجنت" ها غالبا مجوز این کار هم را ندارند! آنها همگی وابسته به یک "ایجنت" کار خود را پیش می برند. درآمد این افراد را بزرگترین جراحان دنیا هم ندارند. ای کاش این دلالان به کم و یا رقم ثابت راضی می شدند اما قانع هم نیستند و هر روز در حال افزایش ارقام قرارداد هستند تا سود بیشتری را ببرند.
من قاطعانه می گویم بین صدتای اول و صدتای دوم فوتبالیست های ما فاصله چندانی نیست اما دلالان فاصله قرارداد این دو گروه را به شدت متفاوت کرده اند. کدام بازی یک طرفه است و ما نقش کدام بازیکن را در این فوتبال متمایز مشاهده می کنیم که فاصله های ارقام این قدر زیاد شده؟ تنها توجه به این نکته نقش موثر دلالان را نشان می دهد. ظرف یکسال بازیکن مگر چقدر رشد می کند که رقم قراردادش ده برابر می شود؟ اینها نقش کلیدی و مخرب جریان دلالی را نشان می دهد.
جالب این که اغلب تیم های ما دولتی هم هستند. با جسارت می گویم که مدیر دولتی می بیند که بازیکن یک میلیارد هم نمی ارزد اما چند میلیارد به او می دهد! فقط بحث بازیکن نیست. مربیان ما هم اسیر دست جریان دلالی هستند. اگر نباشند راه به جایی نمی برند. مربیان چرخشی همین جا شکل می گیرند. چرا باید یک مربی ناموفق از این تیم به آن تیم برود و دیگران فرصت بروز توانایی های خود را نداشته باشند؟ حتما مدیران با چنین مربیانی شریک هستند.
جریان دلالی قیمت بازیکن خارجی را تا چند برابر ارزش و رضایتش بالا می برد و هزینه گزافی روی دوش فوتبال ماست. یک شرکت خاص فوتبال ما را می چرخاند و این یعنی می توان به همه چیز شک کرد. تا برخورد لازم صورت نگیرد به هیچ جا نخواهیم رسید. چرا دهه شصتی ها باید کنار باشند چون با جریان دلالی همراهی نمی کنند؟
استثمار مهارتی به نام دلالی!
*محمد مومنی
در آغاز کلام و بدون تعارف باید گفت که شغل دلالی در فوتبال امروز بسیار نان و آبدار است و به این شکل همه افراد حاضر در این جامعه دوست دارند به این صورت فعالیت کنند. به همین دلیل ما شاهد رشد قارچ گونه دلال هستیم که در همه اشکال در فوتبال ما وجود دارند. از این مسیر خیلی از افراد که اصلا آشنا به فوتبال هم نیستند پولدار شده اند! همین افراد هم هستند که به هر شکل ممکن فوتبالی ها و نخبه ها را از کنار فوتبال فراری می دهند.
شما یک نگاه به جامعه دلالی فوتبال بیندازید. اغلب آنها به الفبای فوتبال هم آشنا نیستند و فقط با چرب زبانی و مسایل حاشیه ای خود را به فوتبال ما تحمیل کرده اند. همین نکته کافیست تا فوتبال ما از لحاظ فنی لطمات شدیدی را متحمل شود. چنین است که فوتبال ما شاهد پیشرفت لازم نیست. مربیان هم تحت فشار این جریان غالبا بازیکنانی در اختیار می گیرند که اساسا با تدابیر فنی آنها همگامی ندارد!
با ادامه چنین روندی فوتبال کیفیت خود را از دست داده است و تماشاگر هم از تماشای آن ناراضی است. ما حتی در عرصه بین المللی شاهد ضررهای بسیاری هستیم. زمانی دو تیم سرخابی پله پرتاب بودند الان بازیکنان معمولی را به خارج می برند و خیلی سریع با چند برابر قیمت به فوتبال ما برمی گردانند! قیمت ها در حال حاضر به شدت نجومی شده و کسی هم در صدد مقابله با آن نیست.
دلالان، امروزه با این ترفند و با بالا بردن قیمت ها سود چند برابری می برند. این را اغلب مسئولان می دانند اما غالبا با رفع مسئولیت از کنار آن به سادگی عبور می کنند. این درد بزرگ دامنگیر فوتبال شده و چون خوره شیره جانش را می خورد و با کمال تاسف همه تماشاگرند. متاسفانه هر کس با این جریان فساد همراه نباشد باید از چرخه کار خارج شود. به نظرم در این چرخه معیوب شاید پول حتی به دست بازیکن هم نرسد و فقط جیب دلال پر می شود. این یک استثمار مهارتی است.
مدیریت ضعیف عامل رشد دلالی است
*ابراهیم صادقی
در فوتبالی که در آن نتیجه گرایی فرهنگ حاکم است قطعا نباید دنبال روال منطقی و آینده ساز باشیم. من در مورد خودم و اهدافم در تیم سایپا حرف نمی زنم منظور من شرایط بد حاکم بر فوتبال است که صبر و تحمل برنامه میان مدت هم ندارد. ما تیمی تشکیل دادیم که خروجی آن بازیکنان مطرح امروز مثل ( حسین زاده، جلالی و امیرعلی صادقی ) است. اما مدیریت باشگاه(پس از تعویض) بر اساس فرهنگ نتیجه گرایی صبوری لازم را نداشت.
وقتی این صبوری وجود نداشت و نتیجه گرایی سریع هدف شد همه منابع مالی یک باشگاه باید خرج عقد قرارداد با بازیکنان بزرگ شود. به این ترتیب است که پای دلالان و سودجویان به فوتبال باز می شود. مدیران باشگاهی ما امروز به دنبال نتیجه آنی هستند و حاضری خور شده اند. این شکل از کار قیمت بازیکن را بی جهت بالا می برد و سود سرشاری را به جیب کسانی می ریزد که اساسا برای آنها کیفیت و آینده فوتبال معنی ندارد!
این بازار مکاره بهشت دلالان است و آنها هر فصل با جابه جایی ها منافع سرشاری به جیب می زنند. در این باره قطعا باید مشکل را از ناحیه مدیرانی دانست که به دلیل عدم اشراف به کار؛ تن به هر خواسته و قیمتی می دهند تا مثلا با نتیجه گیری لازم جایگاه خود را حفظ کنند. قرارداد ما در سایپا در زمانی برای 43 نفر از اعضای تیم کلا 11 میلیارد و دویست میلیون تومان شد و همان زمان تنها یک بازیکن خارجی در تیم های رقیب 16 میلیارد پول گرفته بود. الان که این ارقام به شدت افزایش هم یافته است. چرا باید چنین شود؟
اکنون نگاه به امروز، جای "پروژه" داشتن در فوتبال را گرفته است. جالب این که خیلی از تیم ها با وجود هزینه زیاد باز هم راه سقوط را در پیش گرفته اند. برای مقابله با جریان دلالی نیاز به مدیران کاربلد داریم. مدیرانی که شاخصه های لازم را داشته باشند. مدیریت ورزشی با مدیریت کارخانه فرق دارد. باید مدیران ورزشی پرورش دهیم تا این همه دچار ضرر نشویم.
نظارت حلقه گمشده فوتبال است
*مهدی جهانشاهی(رییس هیات فوتبال استان کرمان)
مشکلات مالی و عقد قراردادهای بازیکن و ارقام آن، ریشه در عدم نظارت دارد. فوتبال ما حالت تجاری ندارد. بخش عمده هزینه ها در بخش فوتبال مربوط به عقد قرارداد با بازیکنان است. در شرایطی که ما اقتصادی ضعیف داریم و در فوتبال درآمد چندانی وجود ندارد؛ رشد فراوان ارقام قرارداد به شدت تعجب آور است. هزینه ها بالا و درآمدها پایین است و به همین دلیل بخش خصوصی راغب به ورود به فوتبال نمی شود.
وقتی ماجرای پول کلان بی حساب به میان آمد بی درنگ پای فرصت طلبان و سودجویان وسط کشیده می شود. بحث دلالی رونق می گیرد وفوتبال دچار مشکلات جدی می شود. متاسفانه ساختار فوتبال ما غلط است. در چنین ساختاری نمی توان نظارت درست داشت. به این ترتیب نظارتی بر قراردادها و کیفیت ارائه شده وجود ندارد. الان صحبت از هزینه 350 میلیارد تومانی برای یک تیم در میان است. این ارقام از کجا تامین می شود؟ چگونه می توان چنین مبلغی را تامین کرد؟ بخش خصوصی مگر توان ورود به این بخش را دارد؟
الان در کرمان ما با هزینه بالای 150 میلیاردی برای اداره یک باشگاه مواجه هستیم. بدون حق پخش تلویزیونی و درآمدسازی های رایج این رقم تامین شدنی نیست. سیستمی برای کنترل این روال از پرداخت ها هم وجود ندارد. نگاهی به کار یوفا نشان می دهد که آنها اجازه ورود پول بی حساب را نمی دهند. فوتبال را با پول عوض نمی کنند. آن را در اختیار هر بنگاه صاحب پول قرار نمی دهند. ورود پول به چرخه فوتبال اصول دارد.
ما با چنین بی توجهی ها و عدم نظارتی نابودی فوتبال را باعث شده ایم. الان هر بنگاه مالی یا فرد پولداری که تیم را رها کند آن تیم درجا نابود می شود. اتفاقی که بر سر بسیاری از تیم ها آمده است. آنها نه تنها خود بلکه سایر تیم ها را با ارقام بالا نابود می کنند. باید ساختار را درست کرد. اصول و قانون را حاکم کنیم وگرنه به جایی نمی رسیم.