زلزله روی نیمکت تیم ملی فوتبال ایران
فوتبال
ایران سالهاست در رقابت های مقدماتی جام جهانی کارش را با سر و صدای فراوان ادامه
می دهد. از آن روزی که با وجود شکست سه بر صفر در استرالیا در بازی برگشت و در نیمه
اول دو گل زدیم ولی رویای صعودمان در نیمه دوم رنگ باخت گرفته تا دو صعود تاریخی
در استرالیا شاهد هیاهوی بسیار شده ایم.روزی
در یک قدمی صعود به بحرین باختیم و دچار دلسردی شدیم. روزی دیگر کارمان به بازی با
ایرلند در تهران کشید. بردیم اما صعود نکردیم. در چند دوره اخیر راحت صعود کردیم
اما افق دیدمان همین بود. در دوره قبل در گروه مرگ عالی بودیم اما مسیر صعود سخت
بود!فوتبال
ایران سنت شکنی نکرد. صعود به جام جهانی در این دوره حکایت عجیبی داشت. تا میلی
مترهای حذف پیش رفتیم آن هم در مرحله اول. جنگ سخت با مربی "پولکی" در
گرفت. از آن گذرگاه تنگ و تاریک چنان عبور کردیم که در مرحله دوم در همان دور رفت
صعود را به چشم دیدیم. این پایان ماجرا نبود. گویا صعود بی جار و جنجال قابل قبول
فوتبال ملی ما نیست!تیم ملی
صعود کرده ایران در روزهایی که باید مهیای جام جهانی باشد از درون و اطراف شاهد
حاشیه های سخت شد. دو دستگی بازیکنان، ورود افراد فاقد صلاحیت و نفوذ جریان دلالی
تیم ملی را دچار بحران جدی کرد. عدم احاطه مربی تیم ملی بعد از سختی های فراوان
بحث تغییرات را پیش کشید. فوتبالی که در آن ثبات مدیریت و قدرت تصمیم گیری وجود
ندارد هر روز شاهد حرف و حدیثی شد.با تغییرات
در ارکان فدراسیون زمزمه تغییر مربی شدت گرفت و سرانجام این کش و قوس ها منجر به
زلزله روی نیمکت ملی شد. این تغییرات اگر چه خوب هم باشد پر از حاشیه و جنجال بود.
از نوع رفتار با دراگان اسکوچیچ برای برکناری تا آمدن کارلوس کروش همه و همه جای
حرف دارد. اگرچه عده ای نوع برکناری اسکوچیچ را قبول نداشته باشند اما به ضعف های
او در اداره تیم و اجازه دادنش به برخی جریان های بیرونی اعتراف دارند.دیدگاه
دیگری قدرت کارلوس کروش در اداره تیم ملی را قبول دارد اما نوع رفتار او با جامعه
فوتبال را نمی پسندد ضمن این که کارنامه او را به لحاظ نتیجه گیری نا موفق ارزیابی
می کند. این فضای به هم ریخته و پر از حرف و حدیث باعث نگرانی است. اما اغلب
کارشناسان معتقدند که ما با بازیکنان نخبه می توانیم حتی داعیه صعود داشته باشیم.
کمی باید منتظر ماند. با برنامه های کادر جدید آیا تیم ملی ما فقط به مبارزه با حریفان
فکر خواهد کرد یا نه؟ آیا ما قبل از رویارویی با امریکا، ولز و انگلیس قافیه را در
درون خواهد باخت؟ برای پاسخ به این سوالات باید کمی صبر کرد.
بیشترین بهره به کروش رسید!
*بیژن ذوالفقارنسب
با تغییرات کلی که در فدراسیون به وجود آمده قابل پیش بینی بود که روی نیمکت تیم ملی هم شاهد اتفاقاتی باشیم که رخ داد. یک مربی که نتایج خوبی هم گرفته بود کنار رفت. کسی که از این فعل و انفعالات بیشترین سود را برد کارلوس کروش است. او بدون کوچکترین سختی یک تیم حاضر در جام جهانی را تحویل گرفت. این در حالی است که این تیم ظرفیت های عالی هم دارد. تیم ملی بازیکنانی دارد که در اروپا بازی می کنند و شرایط فنی مناسبی هم دارند.بازیکنان نخبه ما غالبا دست پرورده مربیان داخلی هستند که در فوتبال اروپا تکامل یافته اند. امیدوارم که نتایج خوبی هم بگیرند. این تیم دسترنج کروش نیست اما شکل و نمایی خوب دارد. حضور کروش بعد از حوادث خروج او از چرخه فوتبال ما عجیب بود. حتی ما در خروج اسکوچیچ از تیم ملی رفتار مناسبی با او نداشتیم در حالی که او کمترین حاشیه ها را داشت. بر خلاف او کروش تجارب تلخی در برخورد با اطرافیان و حتی فدراسیون ما داشته است.به هر صورت این تغییر صورت گرفته است. باید امیدوار باشیم با تلاش همگانی تیم ملی نتایج خوبی بگیرد. در این مسیر نقش بازیکنان با تجربه ما که سابقه بازی های بین المللی دارند بسیار مهم است. این بازیکنان با حضور در دنیای حرفه ای از بهره هوشی بالایی برخوردارند و می توانند بر مشکلات پیش رو غلبه کنند. آنها برای ارتقای سطح فنی خودشان باید دنبال موفقیت تیم ملی باشند. نکته مهم در این باره شادی مردم است که باید مورد توجه جدی باشد. آنها باید با صداقت و با همه وجود به میدان بروند.فوتبال ایران صاحب اعتبار است و باید برای تثبیت این اعتبار تلاش کنیم. نباید به حرف های حاشیه ای و غیر ورزشی توجه کرد. من بسیار خوشبین هستم با توانی که در تیم ملی سراغ دارم شاهد بازی های خوب از تیم ملی در قطر باشیم. حریفان سختی پیش رو داریم که به خوبی آماده شده اند. در فاصله کوتاه تا جام جهانی باید بهترین تدارکات را ببینیم تا با آرامش وارد میدان شویم.
افراد فاقد صلاحیت تصمیم نگیرند
*ابراهیم قاسمپور
با حضور کارلوس کروش و فهرستی که از جانب او اعلام شد سوالاتی پدید می آید که شاید گویای خیلی از واقعیات باشد. در این فهرست ما حدود هشتاد و پنج درصد افراد قبلی را می بینیم و بقیه افراد هم می تواند بر اساس سلیقه باشد. سوال اول من این است که این فهرست را چه کسی ارائه کرده است. مگر کروش فوتبال ما را به شکل جدی تعقیب کرده است؟
به نظرم شناختی که او از فوتبال ما داشته با فهرست فعلی مطابقت ندارد. مشکل بزرگ در باره تغییرات و شرایط تیم ملی تصمیم گیری افرادی است که صلاحیت لازم را ندارند. حتی بازیکنان حق ندارند در خصوص مربی تیم ملی حرفی بزنند. شرح وظایف آنها مشخص است. اسکوچیچ ضعف هایی داشت. خود ما در کمیته فنی منتقد جدی او بودیم. اسکوچیچ قدرت اداره تیم را نداشت. اما کروش با قدرت اجازه دخالت کسی را نمی دهد. مبارزه با بازیکن سالاری از محاسن کاری کروش است.
اگر چه رفتار ما با اسکوچیچ درست نبود اما باید به ضعف او اشاره داشت. او در تیم قدرت مقابله با دو دستگی را نداشت. بر عکس کروش اجازه بازیکن سالاری را نمی دهد. مشکل ما با کارلوس کروش عبور از حیطه وظایف است به حدی که در هر موردی دخالت می کند. به این دلیل ما با او مشکل داشتیم و از این پس هم اگر مدیریت نکنیم با او مشکل خواهیم داشت.
برای موفقیت در آینده باید همه افراد به وظایف خود به خوبی عمل کنند تا تیم ملی از این به بعد در آرامش کامل بهترین مسیر را برود. همه باید حمایت کنند تا تیم با همه قدرتش به میدان برود. مخالفت ها با کروش دلیل مشخصی دارد. او هشت سال فرصت داشت. بهترین امکانات را هم در اختیار داشت. به نظرم چیزی به فوتبال ما ارائه نکرد. ما دو بار با او به جام جهانی رفتیم که اتفاق عجیبی نبود. ما در دوره ای تنها با یک سهمیه آسیا و اقیانوسیه آن هم با مربی ایرانی این راه را رفته ایم.
او بهترین بازیکنان را داشت اما جامی نگرفت. او شخصیت قوی دارد اما مربیان را با کارنامه ارزیابی می کنند. او در دوران طلایی مصر و کلمبیا هم نتیجه خوبی نگرفت. برای موفقیت کروش مثل دوره اسکوچیچ باید امیدوار به خلاقیت بازیکنان باشیم.
ملی پوشان دنبال شاد کردن مردم باشند
*رضا قفلساز
پروژه تغییر مربی تیم ملی زمانی کلید خورد که ما در تیم ملی در بین بازیکنان دچار اختلاف نظر شدیم. گویا برخی از بازیکنان سراغ افرادی خارج از حیطه فوتبال رفتند. ما قدیمی ها چنین رفتاری را نمی پسندیم. بازیکن حق ندارد در خصوص تعیین مربی اظهار نظر کند. این نکته مهمی است که من موافق آن نیستم و بابت آن افسوس خوردم که چرا فوتبال ما به چنین روزی افتاده باشد.با گذر از این نکته که باید مهم هم تلقی شود امیدوارم تیم ملی موفق ظاهر شود و در جام جهانی هم خوب بازی کند. به نظرم اسکوچیچ در مدت زمان حضورش در تیم ملی خوب کار کرد و نتایج خوبی هم گرفت. ما رفتار مهربانانه و درستی با او نداشتیم. اکنون باید دید که مسئولان امر در خصوص این تغییر چه هدفی را دنبال می کنند. آیا هدف موفقیت در سه بازی ایران در جام جهانی است؟ مگر الان تضمینی وجود دارد؟ما در حالی کروش را آورده ایم که در دوره حضورش موفقیت چندانی نداشته است. مگر او برای ما جام گرفت؟ اسکوچیچ که از او ضعیف تر در نظر گرفته می شود نیز همان کار کروش را در زمانی سخت انجام داد. اصلا در این باره چه کسی تصمیم می گیرد؟ جایگاه کمیته فنی فدراسیون فوتبال کجاست؟ نقش این کمیته چیست؟ من می دانم اعضای قبلی این کمیته افراد مطرحی در فوتبال ما هستند. به این شکل ماندن آنها چه معنایی دارد؟ این تناقض های رفتاری باعث تاسف است.برخی افراد ضعف مدیریت اسکوچیچ را دلیل برکناری او می دانند اما ما می توانستیم با یک مدیر توانمند در خصوص اداره کار تیم ملی او را یاری کنیم. ما چنین افرادی را در فوتبالمان داریم. این ضعف ماست و نه ضعف اسکوچیچ...
توصیه من به بازیکنان این است که از این به بعد فقط باید تابع تدابیر کادر فنی باشند. تمرکز خود را برای بهترین عملکرد داشته باشند. حتی اگر یک دقیقه به زمین رفتند با تمام توان بازی کنند. با ایجاد آرامش پیرامون تیم ملی باید به دنبال کسب نتیجه خوب برای شاد کردن دل مردم بود.
در تیم کروش ناز کردن معنی ندارد
*بهتاش فریبا
اتفاقات اخیر پیرامون تیم ملی از دو منظر قابل بررسی است. در نگاه اول باید از تغییر اسکوچیچ سخن گفت. او در شرایط سختی آمد. در آن شرایط حتی مربیان ایرانی این مسئولیت را قبول نمی کردند. نتایج خوبی هم گرفت. اما ما با او درست برخورد نکردیم. حتی پیشنهاد مربیگری تیم امید به او اتفاق بدی بود و شخصیت او را زیر سوال برد. اگر تاثیر او را در پیروزی ها قبول نداشته باشیم باید پرسید پس چرا ما با ویلموتس نتیجه نگرفتیم؟
بزرگترین اشکال در دوره کاری اسکوچیچ اختلاف نظرها درون تیم ملی بود. تیم از درون به چند گروه تقسیم شد که این لطمه بزرگی است. با استناد به این مشکل نگاه دوم شکل می گیرد. از این منظر کار ما حرفه ای بود. فوتبال رشته ای بی رحم است. توخل هم با آن کارنامه درخشان عوض می شود. همیشه گفته ایم که ساک مربی بغل نیمکت است و احتمال دارد انتهای هر بازی آن را بردارد و برود!این حق فوتبال ماست که در خصوص مربی تیم ملی تصمیم بگیرد اما این کار می تواند شکل معقول و محترمانه داشته باشد. اینجاست که وظیفه من قدردانی از اسکوچیج است و آن را ابراز می کنم. اگر چه به نظرم اسکوچیچ قدرت یکدل کردن بازیکنان را نداشت. اختلافات عمیق بود و این امری خطرناک است. بر عکس او باور دارم که کروش استاد این کار است. در تیم کروش کسی جرات ناز کردن ندارد. او با کسی در این باره شوخی ندارد. ما این را در تمرینات او دیده ایم و بازیکنان خوب او را می شناسند.البته کروش معایبی هم دارد. او فوتبال ما را کوچک می داند و البته این اتفاق به دلیل ضعف مدیریت ما در قبال اوست. کروش برای تیمش دعوا می کند و دنبال بهترین هاست در حالی که اسکوچیچ قانع بود و کوتاه می آمد. برای من فرقی ندارد کدامیک باشند برای من مهم موفقیت تیم ملی ایران است. ما باید تلاش کنیم به مرحله بعد برویم که این امر به شدت به نفع فوتبال ماست. در این مسیر هر مقام مسئولی حتی وزیر نباید در امور فنی دخالت کنند. بازیکنان هم باید همه توان خود را بگذارند و مطیع باشند. فهرست اخیر کروش و عدم حضور برخی بازیکنان نشان داد که او مستقل عمل می کند.
صعود کنیم هم مدیون کسی نیستیم!
*محمد پنجعلی
من نظر خاصی در خصوص کارلوس کروش نمی دهم و از بازیکنان تیم ملی می خواهم که به خاطر شادی مردم و تعصبی که به پیراهن ملی دارند با همه توان تلاش کنند. اکنون همه باید کمک کنند و مشکلات را برطرف کنیم. این تیم باید به مرحله بعد صعود کند و در این شرایط کاری به رفتن و آمدن مربیان نداشته باشیم. آنها می آیند پولشان را می گیرند و به نظرم تعصب لازم را به این پیراهن ندارند. بارها دیده ایم که تا پولشان عقب می افتد با شکایت و اعتراض چگونه با فوتبال ما رفتار دارند.نکته مهم در زمان فعلی این است که بازیکنان در غالب یک تن و یک قلب با همه وجود تلاش کنند. درون زمین برای هم فداکاری کنند و شک نداریم در چنین حالتی امکان صعود هم داریم. به نظرم تیم فعلی ایران شرایط عالی به لحاظ بازیکن دارد. آنها تجربه بین المللی لازم را دارند. این امتیاز بزرگی برای هر تیمی است. اگر تیم ما صعود کند مدیون کسی هم نیستیم. مربی هم نمی تواند ادعای معجزه داشته باشد! تیم ایران توانایی و امتیازات بالایی دارد.اگر به این امر باور داشته باشیم که تیم ایران دارای توان زیادی در بین بازیکنانش است این که مربی در طول این مدت کوتاه کاری نمی تواند بکند را باید قبول کنیم. این مربی مگر در امریکای جنوبی و افریقا با آن همه فرصت و این همه بازیکن کاری انجام داد؟ اگر ملاک صعود باشد که ما قبل از این با وجود تنها یک سهمیه در آسیا و اقیانوسیه با مربی ایرانی این موفقیت را کسب کرده ایم.ما باید به صعود از مرحله اول فکر کنیم. وقتی در فوتسال مقام سوم جهان را کسب کرده ایم. وقتی در والیبال می درخشیم چرا نباید در فوتبال با این همه استعداد شگرف به فکر موفقیت بیشتر باشیم. این تنها مدیریت، برنامه و ثبات می خواهد که باید آن را ایجاد کنیم. ما باید در هزینه ها دقت عمل داشته باشیم. این پول متعلق به بچه های زحمتکش این مملکت است. نباید آن را مفت از دست داد. اگر همین امر تحقق یابد شک ندارم در سطح دنیا مطرح خواهیم شد.
ترسی از بازی با تیم های مطرح نداریم
*نیما نکیسا
تیم ملی فوتبال ایران به تعداد قابل توجه بازیکن نخبه دارد. بازیکنان ما در لیگ های معتبر دنیا بازی می کنند و به نظرم در سطح بالا واهمه ای از رویارویی با تیم ها و بازیکنان مطرح جهان ندارند. برای آنها بازی با تیم هایی مثل امریکا، انگلیس و ولز اتفاق عجیبی نیست. ما حتی سابقه بازی خوب مقابل تیم هایی مطرح تر را در دوره قبل داریم. ما در جام جهانی دوره قبل هم نمایش خوبی داشتیم. امروز بازیکنان ما نسبت به دوره قبل پخته تر هم شده اند. آنها شرایط امروز را به خوبی درک می کنند.تنها نکته ای که نگران کننده است جناح بندی در تیم ملی است. جناح بندی هایی که بخش زیادی از آن حتی خارج از محیط تیم ملی و پشت پرده صورت می گیرد. اگر این مشکل درون تیم بود برای من عادی به نظر می رسید اما این که پشت پرده اتفاق بیفتد باعث تاسف است. ریشه این اتفاق بد هم در منیت هاست. آنجا که برخی افراد برای منافع شخصی حتی ملیت خود را فدا می کنند.در حالی که جوانان این مرز و بوم برای حفظ اعتبار وطن از جان خود گذشته اند متاسفم که برخی افراد فقط دنبال پست و مقام و منفعت باشند. به نظرم بازیکنان ما با هوش هستند و تحت تاثیر این رفتارها قرار نخواهند گرفت. آنها با تجربه ای که دارند متوجه مسئولیت های خود هستند. موفقیت های تیم ملی باعث خوشحالی مردم می شود و این بسیار ارزشمند است. شادی این مردم آن قدر ارزش دارد که ما برای آن همه توان خود را به کار ببندیم.به عنوان یک بازیکن ملی به نظرم حضور کروش برای یکدست و یکدل کردن بازیکنان حتما موثر خواهد بود. شاید اضطراب هایی وجود داشته باشد که با آمدن کروش و تدابیر او می توان آن را برطرف کرد. اگر چه من با ابقای اسکوچیچ موافق بودم اما تغییر فعلی را هم می پسندم. آمدن کروش می تواند کار اسکوچیچ را کامل کند و این دلیلی بر ضعف اسکوچیچ نیست. او تیم را به خوبی به این مرحله رساند و بقیه مسیر با یک نفر دیگر بهتر طی خواهد شد. اسکوچیچ خیلی زحمت کشید و من به سهم خودم از او تشکر می کنم.