PDF نسخه کامل مجله
جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - November 22 2024
کد خبر: ۷۶۰۷۰
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۴۰۱ - ۲۰:۱۰

یونیون برلین و عبور از دیوار شرقی

یونیون برلین و عبور از دیوار شرقی

در سال 2019، یونیون برلین که در تاریخ 116 ساله‌اش هرگز طعم حضور در بوندسلیگا را نچشیده بود، با برتری مقابل اشتوتگارت در پلی‌آف، به این رقابت ها صعود کرد. هواداران یونیون برلین در اولین دیدار این تیم برابر لایپزیگ، با یک اقدام جالب، قلب فوتبال‌دوستان جهان را تسخیر کردند. این طرفداران وفادار، با شرکت در کمپین "بالاخره رسیدیم"، عکس‌های بسیاری از دوستان و آشنایانشان که در مدت حضور تیم محبوبشان در لیگ‌های رده پایین‌تر، از دنیا رفته بودند را به استادیوم آوردند و صحنه‌ای زیبا را در ورزشگاه آلتن فورستری رقم زدند.

در آن دیدار ، یونیون برلین با 4 گل نتیجه را به لایپزیگ واگذار کرد اما هواداران این تیم برلینی که سالها منتظر چنین لحظه‌ای بودند، از حضور در بوندسلیگا لذت می‌بردند و به باخت فکر نمی‌کردند. این هواداران دوست‌داشتنی قبلا نیز علاقه شدیدشان را به یونیون برلین ابراز کرده بودند. در سال 2008 که این باشگاه با مشکلات مالی دست‌وپنجه نرم می‌کرد، 2500 طرفدار این تیم، به‌صورت داوطلبانه در بازسازی ورزشگاه خانگی یونیون برلین حاضر شدند. آنها هزینه بسیاری را از جیبشان برای بازسازی ورزشگاه خرج کردند و در بازی برابر هرتابرلین، همانند کارگران ساختمانی، با کلاه‌های قرمز در ورزشگاه حاضر شدند. یونیون برلین که روزگاری طولانی در سطوح پایین‌تر آلمان به سر می‌برد، با عملکرد بی‌نظیرش در فصل گذشته بوندسلیگا، یکی از نمایندگان آلمان در فصل آینده لیگ اروپا است.

یونیون باشگاهی مردمی بود که فرهنگ هوادارانش را انعکاس می‌داد. این باشگاه برای همه آنهایی که دوست نداشتند تسلیم زندگی ماشینی در آلمان شرقی شوند، در دسترس بود. بسیاری از سهامداران و هواداران یونیون از همان زمان جنگ سرد همراه این تیم بوده اند و ارزش‌های آنها در یونیون برلین مدرن امروزی منعکس شده است ، باشگاهی که متعلق به هواداران بوده و همیشه رفاقت و حس با هم بودن را القا کرده است. امروز دشمن " اشتازی" آنها به ردبول لایپزیگ تغییر نام داده است.

یونیون برلین که فرزند دوران جنگ سرد در آلمان شرقی است، همیشه تیم ضدسرمایه‌داری و ضد تشکیلات بوده است. آنها یک باشگاه ضد اشتازی یا همان سازمان امنیت برلین شرقی بودند که نادیده گرفته می‌شوند اما در سوی مقابل ، دینامو برلین که تحت حمایت اشتازی قرار داشت، موفقیت‌های بیشتری در زمین به دست می‌آورد.

داستان آلمان پس از جنگ جهانی دوم ، داستانی غریب بود. نیمه غربی این سرزمین با نام آلمان غربی قدرت برتر فوتبال جهان شد و در همان ایام نیمه شرقی این سرزمین به غول بزرگ ورزش بدل شد، غولی که در المپیک حتی آمریکا را پشت سر گذاشت و در کنار شوروی به قدرت بزرگ ورزش جهان تبدیل شد. اما سرانجام دیوار برلین در سال 1989 فرو ریخت و آلمان متحد شد. این مساله تاثیر فراوانی در ورزش آلمان گذاشت. دیوار مشهور و بدفرجام برلین 40 سال پیش، یعنی در سال 1961 ساخته شد و اضافه بر شئون سیاسی و اقتصادی، فاصله عظیمی بین ورزش و فوتبال دو کشور نیز انداخت ، فاصله‌ای که سالها پس از برچیده شدن و فرو ریختن دیوار هنوز سر جایش است و باشگاه های ثروتمند غرب آلمان را از تیم‌های کوچک و بسیار فقیر شرق این سرزمین سراسر سیاسی، جدا و متمایز می‌کند. در زمان جدایی، یکی از هزاران تفاوتی که بین دو آلمان وجود داشت، مقوله فوتبال بود. در حالی که بوندسلیگای آلمان غربی دوره های موفقیت آمیز فراوانی در اروپا داشت، اوضاع اوبرلیگای آلمان شرقی چندان خوب نبود، به استثنای چند درخشش نسبی در اروپا که بزرگترینشان صعود ماگدبورگ به فینال جام برندگان جام سال 74 بود . لیگ در انحصار تنها سه تیم قرار داشت، اف سی ماگدبورگ به همراه دینامو درسدن و برلینر اف سی دینامو. این تیم‌ها در مقایسه با همتایان غربی شان، منابع، کادر فنی و استعداد لازم برای رقابت در برترین سطح فوتبال جهان را نداشتند.

با اتحاد دو آلمان ، لیگ فوتبال این دو کشور هم با یکدیگر ادغام شد . بدین ترتیب فوتبال آلمان شرقی در سال 1991 به تاریخ پیوست و پرونده‌اش بسته شد اما با فروپاشی دیوار برلین، اعتبار باشگاه‌های فوتبال آلمان شرقی هم فرو ریخت و چیزی جز ورشکستگی و گمنامی برای آن‌ها نداشت. مشکلات شدید اقتصادی سبب شد تیم‌های آلمان شرقی پس از متحد شدن آلمان نتوانند جای پایی محکم در بوندسلیگا بیابند. البته یونیون برلین از منطقه شرق کشور، در سالهای اخیر شگفتی ساز شده و حالا خودش را به سطح اول بوندسلیگا رسانده است.

به موفقیت آلمان شرقی در ایجاد هویت منحصر به خود خرده ای نمی‌توان گرفت. بهترین نمونه آن باز هم در طرفداران یونیون برلین متجلی است. در دوران کمونیسم، یونیون برلین نه تنها به عنوان تیمی ضد دولت کمونیست حاکم شناخته می‌شد بلکه آن ها رقیب " برلینر اف سی دینامو " هم بودند که وابسته به اشتازی، پلیس مخفی بدنام آلمان شرقی بود. آن‌هایی که مخالف دولت کمونیستی بودند اما جرات آمدن به خیابان ها را نداشتند، به استادیوم " اندر آلتن فورستری" می آمدند تا احساسات ضد نظام خود را از طریق شعارها و تشویق ها بروز دهند. در نهایت کار به جایی رسید که اشتازی سوابق تماشاگرانی را که به تماشای بازی های یونیون برلین می آمدند ثبت و ضبط می کرد. البته این اطلاعات بعدها پس از اتحاد دو آلمان منتشر شد.

اگرچه یونیون برلین به وضوح موضعی ضد حکومتی داشت، اما حکومت قطعا بر عقاید و نظرات این باشگاه اثر خود را گذاشته است. هواداران این باشگاه خود را عمیقا شرقی می دانند. در مقاله سال 2001 روزنامه تلگراف، به این نکته به خوبی اشاره شده است: "هواداران به شکل متعصبی شرقی هستند. پیشنهاد برگزاری بازی‌های بزرگ اروپایی این تیم در ورزشگاه المپیک برلین غربی، باعث شد تا هواداران خشمگین در تابستان به خیابان‌ها بیایند و اعتراض خود را نشان دهند."

حال ، آینده فوتبال باشگاهی این مناطق چیست؟ باشگاه هایی همانند برلینر اف سی دینامو پس از اتحاد به شدت ناموفق بوده‌اند، از سوی دیگر دینامو درسدن که در بوندسلیگای 2 حضور دارد، همچنان آسانسور وار به فعالیت خود ادامه می دهد. در مقابل، باشگاه هایی همچون یونیون برلین، سعی دارند که تیمی بهتر برای رقابت در بالاترین سطح فوتبال آلمان بسازند. آن ها مشکلات مالی فراوانی در گذشته داشتند، اما توانسته‌اند از شر آنها رها شوند. تمرکز آنها بر این است تا بتوانند خود را به عنوان رقیبی برای هرتا برلین مطرح کنند. ضرب المثلی در آلمان وجود دارد که می گوید، دیوار هنوز در ذهن شرقی‌هاست ، شرقی هایی که برخی از آنان درگیر اوستالژی (نوستالژی) حکومت سابق و مظاهر زندگی آن مانند فیلم"خداحافظ لنین" هستند و برخی به دنبال شکستن دیوارهای ذهن خود. به هر روی در دنیایی که بعد تجاری فوتبال، از بعد ورزشی آن پیشی گرفته است، جایی برای عشق بازی با الگوی سوسیالیستی باقی نمانده است.

نیویورک تایمز می‌نویسد: "لیگ قهرمانان اروپا در طول این سال‌ها، تمام عدم قطعیت خود را از دست داده است”. این تیتر وضعیتی را توصیف می‌کند که در بالاترین سطح فوتبال باشگاهی اروپا وجود دارد؛ وضعیتی که در آن فوتبال به جهانی تبدیل شده که تنها قدرت‌های سنتی فوتبال اروپا یا باشگاه‌هایی که توسط میلیاردرها خریداری شده‌اند، می‌توانند در بالاترین سطح رقابت کنند. بازار فوتبال اروپا در حال رونق است. سرمایه‌گذاری‌ها پس از همه‌گیری کرونا برای منفعت اقتصادی و سیاسی مالکان، رو به افزایش بوده است. فوتبال مسیر سرمایه‌داری خود را ادامه می‌دهد و تنها چند ذی‌نفع می‌توانند در بالاترین سطح آن باشند. آنها باعث به وجود آمدن وضعیت نسبتاً کسل‌کننده و قابل پیش‌بینی آزاردهنده‌ای هستند که باعث می‌شوند شما قدردان وجود تیم‌هایی مانند یونیون برلین باشید. آنها رویای غایی رومانتیک‌های فوتبال هستند؛ تیمی غنی از فرهنگ با حامیان منحصر به فرد. حتی اگر تا حالا نامشان را هم نشنیده باشید و یا اخبار مرتبط با آنها را نخوانده باشید، باز هم وجود چنین تیم‌هایی ماهیت پروژه‌ای به نام سوپرلیگ اروپا را زیر سوال می‌برد.

آنها پس از مدت‌ها مبارزه تاریخی با سیستم سرکوبگر آلمان شرقی، امروز خود را به بوندسلیگا رسانده‌اند و در بالاترین سطح فوتبال آلمان با یکدیگر متحد شده‌اند. در سال 2019، آنها به لیگی رسیدند که در دهه گذشته تنها یک قهرمان داشته و باشگاه‌های ثروتمندی مانند هافنهایم یا لایپزیگ نتوانستند برای بایرن مونیخ مزاحمتی ایجاد کنند. مردان اورس فیشر از زمانی که در سال 2019 به بوندسلیگا آمدند، به از بین بردن شرط‌هایی که بر سر ناکامی‌شان بسته شده بود، ادامه می‌دهند.. آنها از نظر تاکتیکی درخشان هستند و موفقیت‌شان در دفاع منظم و سازماندهی خوب ریشه دارد. آنها مطابق با نقاط قوت خود بازی می‌کنند و در حملات خود سریع هستند.

این باشگاه در فصل نقل و انتقالات تنها 33 میلیون یورو هزینه کرد . این در حالی بود که تیم کوچکی مانند کلوب بروژ بلژیک بیش از 50 میلیون برای خرید و فروش بازیکنان هزینه کرده است. باشگاه‌های بزرگتری مانند بایرن مونیخ، پاری‌سن‌ژرمن و منچستر سیتی همچنان به ولخرجی‌های خود ادامه می‌دهند و غالبا این هزینه‌ها آنها را به موفقیت می‌رساند اما ذات وجودی و موفق بودن تیم‌هایی مانند یونیون برلین است که لحظات دراماتیک فوتبال را رقم می‌زند و نشان می‌دهد هنوز فضایی در میان باشگاه‌های بزرگ اروپا وجود دارد که به فرهنگ هواداری بیشتر از منافع مالی ارزش می‌دهد.

*عرفان خماند