خداحافظی با ستارهای که به حقش در فوتبال نرسید
دوران حرفهای گونزالو هیگواین 34 ساله، در شهر نیویورک به پایان رسید و اینتر میامی با شکست در دور اول پلیآف MLS مقابل نیویورک سیتی از دور رقابتها کنار رفت.هیگواین که پس از پایان بازی هنگام ترک زمین اشک میریخت، پیش از این ، روز یازدهم مهر اعلام کرده بود که در پایان فصل MLS، بازنشسته خواهد شد" . اِلپیپیتا " پس از 18 فصل حرفهای، آخرین بازی خود را به عنوان یک فوتبالیست حرفهای انجام داد. هیگواین که خداحافظی تلخی پس از آخرین بازی خود داشت، پس از این شکست گفت: "احساس میکردم چیزی که بیشتر از همه دوست داشتم به عنوان یک شغل به پایان رسیده است؛17 سال و نیم، این نیمی از زندگی و حرفهام بود تصاویری از کل دوران حرفهای من به ذهنم رسید. چه زندگی ای کردم، چه کار کردم، چه تجربه کردم و بسیار خوشحال به بخش دیگری از زندگیام میروم زیرا تا امروز از همه چیزم مایه گذاشتم تا موفق شوم، این واقعاً مهم است. رؤیا به پایان رسیده و زندگی دیگری آغاز شده است".
هیگواین طی یک مصاحبه با رسانه گل، با اشاره به ماهیت مخرب بازی که بر سلامت روان او تأثیر گذاشته است، فاش کرد که قصد ندارد در سطح بالا پیگیر ورزش و مسائل آن شود و دیگر قصد ندارد در کسوت مربی یا مدیر در دنیای فوتبال بماند. او که تجربه حضور در باشگاههای رئال مادرید، ناپولی، یوونتوس، چلسی و میلان را در کارنامه دارد، درباره کاهش عشقش به فوتبال گفت "وقتی بچه بودم، فوتبال را با عشق شروع کردم. به خاطر مشهور شدن یا ثروتمند شدن فوتبالیست نشدم. یک جای کار متوجه میشوید این فوتبال همان چیز قدیمی نیست. ورزش به دلایل زیادی دیگر مثل قبل نیست؛ پول، مدیران ورزشی و قراردادها در کار هستند. زندگی شما به کل تغییر میکند. من مجبور شدم خودم را با این شرایط تطبیق دهم.پس از بازنشستگی دوست دارم آشپزی کنم، گیتار بزنم و انگلیسی یاد بگیرم اما قصد ندارم در دنیای فوتبال بمانم، حداقل برای کوتاهمدت. دنیای فوتبال، روزبهروز سمیتر میشود و دیگر خودم را در چنین دنیایی نمیبینم. میخواهم از ورزش ها فاصله بگیرم. ورزشها را تماشا خواهم کرد اما نمیخواهم نقشی در آن داشته باشم. پس از فوتبال، میخواهم ذهنم را آزاد کرده و از زندگی کنار خانوادهام لذت ببرم”.
وقتی آن مثلت مرگبار بیبیسی یا همان بنزما، بیل و کریستیانو رونالدو به تاریخ پیوست، تنها بنزما بود که در رئال باقی ماند و هنوز پیراهن نبرد کهکشانی را بر تن دارد و هنوز او شماره 9 رئال و مورد اعتمادترین مهاجم تمام مربیان یک دهه گذشته مانده است. او که حالا با 34 سال و 10 ماه سن، دومین بازیکن مسن تاریخ است که صاحب توپ طلا شده، از سال 2009 به رئال مادرید آمد و 14 فصل متوالی را در این تیم بازی کرده است. اما دو سال قبل از اینکه مهاجم فرانسوی وارد سانتیاگو برنابئو شود، این گونزالو هیگواین بود که مسیرش را در مادرید آغاز کرد. با این حال این مهاجم آرژانتینی درست در روزی به فوتبالش پایان داد که همتیمی سابق او موفق شد توپ طلا را از آن خود کند. هیگواین پس از شکست اینتر میامی مقابل نیویورک در پلی آف لیگ آمریکا، برای همیشه کفشهایش را آویخت. او پس از ترک رئال مادرید برای باشگاههای زیادی مانند یوونتوس، ناپولی، میلان و چلسی بازی کرد و در سال 2020 راهی آمریکا شد تا در سواحل جنوبی در شهر میامی به فوتبالش ادامه دهد اما سرنوشت ، مساله عجیبی است. وقتی بنزمای 34 ساله به توپ طلا میرسد، در همین سن ، هیگواین آخرین بازی خود را انجام میدهد؛ بازیکنانی که هر دو در یک سال و یک ماه متولد شدهاند.
ستاره آرژانتینی سالها در بهترین تیمهای اروپا بازی کرد و خوش درخشید اما بسیاری از مردم آرژانتین هنوز او را به خاطر موقعیتهایی که در فینال جام جهانی 2014 خراب کرد، نبخشیدهاند. پس از اعلام خداحافظی در واکنش به چنین موضوعی در دفاع از هیگواین گفت " اتفاقاتی که در مورد هیگواین رخ داد، وحشتناک هستند. به خصوص که او دوران فوتبال بسیار خوب و پرافتخاری داشته است. کاری که هیگواین در تیم ملی، رئال، ناپولی و یوونتوس انجام داد، درخشان بود و تکرارش سخت است. او گل های زیادی در دوران فوتبالش زده و قهرمانی های زیادی کسب کرده اما رفتار مردم و بخشی از رسانه های آرژانتین با او پس از جام جهانی 2014 منصفانه نبود. ما به فینال جام جهانی و سپس دو فینال کوپا آمهریکا رسیدیم ولی باختیم. هیگواین مقصر شکست ها نبود و همه سهمی یکسان داشتیم. انتقادات از او بسیار سخت و بیرحمانه بود. فکر میکنید رسیدن به سه فینال بزرگ راحت است؟ با گونزالو بسیار بدرفتاری شد.”
در فصل 2010-2009 کریم بنزما و کریستیانو رونالدو خط حمله رئال مادرید را شکل میدادند. البته رائول افسانهای هم کنارشان بود. از آن زمان آنها روی هم 6 توپ طلا، 12 قهرمانی لالیگا و 13 قهرمانی لیگ قهرمانان را تجربه کردند ، اما در آن فصل هیچ یک از این سه بازیکن آقای گل لالیگا نشدند. آقای گل آن فصل کسی نبود جز گونزالو هیگواین که هیچگاه در نظر گرفته نشد ، مردی که هرگز تمجیدهای شخصی هم تیمیهای خود را دریافت نکرد، اما در سراسر اروپا به موفقیت های بزرگی دست یافت.
این بازیکن آرژانتینی در آن فصل 27 گل در لیگ به ثمر رساند در حالی که فصل قبل از آن هم 22 بار دروازه رقبای لالیگایی را گشوده بود. هیگواین پس از ترک باشگاه دوران نوجوانی خود یعنی ریورپلاته، 18 ماه سخت را در شروع کارش در بین کهکشانیها پشت سرگذاشت اما رفته رفته شروع به درخشش کرد.، او در ادامه 121 گل دیگر برای مادرید به ثمر رساند و پیش از آنکه رئالیها به دهمین قهرمانی خود در اروپا دست پیدا کنند، به ناپولی نقل مکان کرد. در سن پائولو بود که او واقعاً بهترین دوران فوتبال خود را سپری کرد و به دور از همه حواشی و اتفاقات، شخصا از فوتبال لذت برد. او که وجه تمایز ناپلیها در خط حمله بود، به ترتیب با زدن 24 و 29 گل در دو فصل اول حضورش، پنجمین قهرمانی این تیم در جام حذفی و همچنین قهرمانی سوپرجام ایتالیا را جشن گرفت و قرار گرفتن در رده سوم لیگ ایتالیا را تجربه کرد.
فصل بعد ، هیگواین در 35 بازی 36 گل به ثمر رساند تا ناپولی پس از یوونتوس در رده دوم قرار بگیرد. هیچکس در تاریخ لیگ ایتالیا تا به حال نتوانسته در یک فصل بیش از این گل بزند. اگر او پس از دریافت کارت قرمز مقابل اودینزه، سه بازی را به دلیل محرومیت از دست نمیداد، مطمئناً میتوانست به رکورد حیرتانگیز 40 گل برسد. در تیمی که بازیکنانی مانند مارک همشیک، دریس مرتنز، لورنزو اینسینیه و جورجینیو حضور داشتند، هیگواین کاملاً متمایز و تاثیرگذار بود. حتی به این شکل نبود که او دست و پا زده باشد. او در آخرین فصل حضورش در بندر ناپل، 25 گل دیگر در یک فصل زد. چنین آماری در هر لیگ دیگری به دست میآمد، قطعا سر و صدای زیادی به پا میکرد اما در لیگ ایتالیا به گوش کسی نرسید.
با این سطح از آمادگی بعید بود که یوونتوس او را نادیده بگیرد و در نهایت این انتقال انجام شد و خشم مردم ناپل را برانگیخت. او با بیانکونری طی 4 سال به سه قهرمانی اسکودتو رسید و در این بین مدتی به طور قرضی برای میلان و چلسی بازی کرد چراکه با ورود رونالدو به تورین، این بازیکن آرژانتینی تقریبا کنار گذاشته شده بود. او در سال 2020 به اینتر میامی رفت تا در کنار برادر بزرگتر خود فدریکو بازی کند. هیگواین در آمریکا 29 گل دیگر به ثمر رساند تا در مجموع 365 گل در 786 بازی باشگاهی و ملی خود داشته باشد. اما هیگواین در میان سیل اشکهایش برای همیشه با دنیای فوتبال وداع کرد. او که قبلا هم اعلام کرده بود در پایان این فصل لیگ آمریکا بازنشسته خواهد شد، با شکست 3-0 در بازی پلیآف مقابل نیویورک سیتی به دوران حرفهای و پرافتخار فوتبالش پایان داد.
او صحنه فوتبال را به عنوان بازیکنی ترک کرد که هرگز آنقدر که شایستهاش بود به رسمیت شناخته نشد. این واقعیتی بود که باعث شد او به دلیل تعدد گزینهها در خط حمله، از رئال مادرید و یوونتوس کنار گذاشته شود. حتی هواداران ناپولی که او کارهای زیادی برای آنها انجام داد، بیشتر با حس تنفر به رفتن او به یوونتوس فکر میکنند تا اینکه از گلزنیهای بیپایانش به خوبی یاد کنند.
هیگواین که در فصل 2016-2015 توانست 36 گل با پیراهن ناپولی در سری آ به ثمر برساند، در تابستان 2016 با انتقالی 90 میلیون یورویی از ناپولی به یوونتوس پیوست که باعث شد برای همیشه در شهر ناپولی منفور شود. او در اینباره گفت: "برخی لحظات در فوتبال ، فراموششدنی نیستند. یکی از زیباترین احساساتی که یک بازیکن فوتبال میتواند تجربه کند، این است که یک استادیوم پر از تماشاگر نامش را فریاد بزند. در استادیوم بعد از هر گل اسمم را فریاد میزدند اما خب ، برعکسش هم میتواند اتفاق بیفتد. در فوتبال، همه چیز خوب نیست. روزی60 هزار نفر اسم شما را فریاد میزنند و زندهباد سر میدهند. پانزده روز بعد ممکن است توهین و آرزوی مرگ کنند. اوضاع ، سریع عوض میشود، خیلی سریع”.
هیگواین میگوید از وقتی به تیم اول ریورپلاته اضافه شد، زندگی او نیز برای همیشه تغییر کرد : "34 سال دارم و 15 سال ، غیر طبیعی زندگی کردم ، یعنی درست از زمانی که برای تیم اول ریورپلاته بازی کردم. یک زندگی پر از استرس و نگرانی داشتم که ویژه فوتبالیستهاست و این اصلا منصفانه نیست. خیلی ها تصور می کنند یک فوتبالیست حرفهای هیچ کمبودی در زندگی اش ندارد اما این اشتباه است. زندگی ما فوتبالیستها وابسته به نتایجی است که با تیمهایمان کسب میکنیم. اگر روی دور برد باشیم، تا مدتی همه چیز خوب است و اگر روند نتایج ، بد باشد، نمی توانیم از خانه خارج شویم. همچنین همیشه کسانی هستند که در کوچه و خیابان به شما توهین کنند و شما حق هیچ واکنشی ندارید چون عواقب سنگینی خواهد داشت. در عصر شبکههای اجتماعی ، هر رفتار و حرکت شما را زیر ذرهبین میبرند. همین باعث میشود زندگی شما همیشه با اضطراب و نگرانی همراه باشد. کافی است در یک بازی ، موقعیت های گلزنی را از دست بدهید یا یک پنالتی را گل نکنید. ممکن است تا مدت ها با عواقبش دست به گریبان باشید. در نهایت کسی توجه نمیکند که فوتبال یک ورزش و یک حرفه است و ما هم انسان هستیم.".
* عرفان خماند