کلاهبردار کارشناس!
گفت : شنیدی یکی از متهمان کلاهبرداری، که حکم جلبش را هم صادر کرده اند ، به تازگی کارشناس صدا و سیما شده است؟
گفتم : متاسفانه باید عرض کنم بله .
گفت : مگر بررسی سوابق و نظارتی روی این موضوع وجود ندارد ؟
گفتم : شخصا 2،3 سال پیش درباره آسیب های کارشناسان سفارشی، خدمت یکی از مدیران ارشد صدا و سیما هشدار دادم اما متاسفانه به خرجشان نرفت که نرفت.
گفت : یعنی کسانی در پشت پرده برای دعوت از آدم ها «لابی» می کنند؟
گفتم : زدی وسط خال ؛ اتفاقا می گویند در کارشناس شدن این متهم کلاهبرداری ، پای یکی از مربیان علمی (!) و وسط باز بسکتبال در میان است ، همان شخصی که صبح تا شب مشغول کارشناسی کردن در رسانه های مختلف است ، از زمین و زمان ایراد می گیرد ولی کارنامه اش پر از خالی است و به تازگی و به بهانه های مختلف حتی از تصمیمات اشتباه فدراسیون هم حمایت می کند . متوجه شدی یا بیشتر توضیح بدهم ؟!
گفت : بَله ، شیرفهم شدم . پس ظاهرا همه ما سرِکار هستیم و این جماعت ، صحنه گردانان بسکتبال این مملکت شده اند .
گفتم : حضرت مولانا در مثنوی معنوی چنین نقل می کند :
موشی افسار شتری را گرفت و به راه افتاد. شتر به دلیل طبع آرامی که داشت با وی همراه شد ولی در باطن منتظر فرصتی بود تا خطای موش را به وی گوشزد کند. این دو به راه خودادامه دادند تا به کنار رودخانه ای رسیدند. موش از حرکت باز ایستاد و شتر از او پرسید: چرا ایستاده ای ؟ تو رهبر و پیشاهنگ من هستی. موش گفت: این رودخانه خیلی عمیق است.شتر، پایش را در آب نهاد و رو به موش گفت: عمق این آب فقط تا زانوست. موش گفت: میان زانوی من و تو فرق بسیار است. شتر پاسخ داد: تو نیز از این پس رهبری موشانی چون خود را بر عهده گیر!
* کامران خطیبی