PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۷۶۸۸۴
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۲

پاسخ این سؤال چیست؟!

پاسخ این سؤال چیست؟!

توفیقات و پیروزی های اخیر کشتی فرنگی در آوردگاه جام جهانی و همچنین فوتبال ساحلی در رقابت های بین قاره ای باعث خشنودی و رضایت علاقه مندان به ورزش و دوستداران سرفرازی ایران عزیز در عرصه های جهانی و بین المللی و لاجرم تلخ شدن کام بدخواهان این ملک و ملت شد. بدون کوچکترین تردید و بی هیچ مبالغه و گزافه گویی ، این پیروزی ها در آینده هم - حتی در ابعاد بزرگتر و صحنه هایی مهمتر - می تواند برای ورزش مستعد ما اتفاق بیفتد و تکرار شود ، به شرط آنکه شرایط و لوازم این مهم را رعایت و فراهم آوریم. بی گمان در این میان ، مهمترین شرط و ابزار ، " مدیریت" است. اگر ورزش ما از همه امکانات و دارایی ها برخوردار باشد، از بودجه و پول هنگفت سرشار باشد، مستعدترین و زبده ترین نیروی انسانی را در اختیار داشته باشد، حمایت و پشتگرمی مردمی را دارا باشد و از مجهزترین و استانداردترین ورزشگاه ها و اماکن ورزشی هم بهره بگیرد، اما " مدیر" نداشته باشد، همه آن نعمت ها ، به نقمت تبدیل می شود و باد هوا خواهد شد . در عوض ، اگر ورزش از حداقل همه آنچه که برشمردیم ، برخوردار باشد یا اصلا نداشته باشد، اما " مدیر" به معنای واقعی کلمه بر کاروبار آن مسلط و "مدیریت" در معنای علمی و کارآمد آن بر تار و پود آن جاری باشد، می تواند بسیاری از آن ناداشته ها و کم داشته ها را به بهترین وجه جبران کند. ما در ورزش مثل خیلی از حوزه های دیگر افکار بزرگ و اهداف درخشان و متعالی در سر داریم ، اما بدون تعارف در این باره بیشتر حرف زده و کمتر عمل کرده ایم. رویاپردازانه و بدون اینکه توجه داشته باشیم که در دنیایی زندگی می کنیم که برمدار نظم می چرخد و بر آن حساب و کتابی تام و تمام حاکم است، خواسته ایم بدون رعایت اصول و شرایط و عمل مدبرانه، با دل بستن به شانس و تقدیر و رفتار شلخته و هردمبیل به آن نتایج بزرگ برسیم، حال آنکه نمی دانیم که حتی آن شانس و تقدیر هم مبتنی بر قوانینی است که بعضا نامکشوف مانده است! در این باره کارشناسان و علاقه مندان و دلسوزان ورزش بارها و به کرات هشدار و تذکر داده اند و از مدیران ورزشی و یا مقامات و شخصیت هایی که در انتصاب اینگونه مدیران نقش تعیین کننده دارند، خواسته اند که درباره بزرگترین معضل ورزش کشور، یعنی مدیران توانا و کاربلد و باانگیزه ، دقت کافی و وسواس لازم را به کار بگیرند و آنچنان که می گویند ، عمل کنند و ورزش را با گماردن افراد شایسته بر مسند مدیریت ، " جدی" بگیرند. متاسفانه به این گونه تذکرات و خواسته های به حق اصلا توجه نشده یا خیلی کم توجه شده است و چه بسا دوره ها و مقاطعی را شاهد بوده ایم که بدون تعارف ، افرادی نااهل بر حساس ترین و سرنوشت سازترین مناصب تکیه زده اند ، افرادی که به جای پرداختن به مسئولیت های اصلی خود، مثلا سروسامان دادن به وضعیت مالکیتی و مدیریتی تیم های قدیمی و پرطرفدار ، با عملکرد و رفتارهای عجیب و عمدی خود، فضایی مملو از سوءتفاهم و پرشبهه در ورزش ایجاد کرده و سعی در ایجاد نفرت و درگیری میان طرفداران تیم ها داشته اند. وجود اینگونه مدیران نالایق و اعمال این نوع روش های مخرب مدیریتی ، در حالی است که همه می دانیم ورزش ایران ، دشمنان جدی و قسم خورده دارد که چون تاب و تحمل شادی و خوشحالی مردم را ندارند، یکسره با ترفندها و توطئه چینی و انواع و اقسام خباثت ها و ... سعی در محو و تحریم ورزش ایران دارند و نمی خواهند اولا نام ورزش و ورزشکاران ایرانی در میادین جهانی و بین المللی مطرح شود ( چنانکه اخیرا برای محروم کردن فوتبال ایران از شرکت در جام جهانی دست به ترفند و توطئه زدند و از تمسک به هیچ حربه و ابزاری ابا نکردند و...) و ثانیا اگر تیم ها و ورزشکاران ایرانی در اینگونه رقابت ها شرکت کردند ، موفق نباشند تا کام مردم ایران شاد نشود یا هر طوری شده پیروزی و موفقیت ورزشکاران ایرانی را زیر سئوال ببرند ( چنانکه در جریان رقابت های فوتبال ساحلی با پیش کشیدن بحث های حاشیه ای در رسانه های معاند و ضد ایرانی دیدیم) و سعی دارند آن را لوث و بی ارزش کنند و به نفع اهداف شوم خود مصادره سازند و... سئوال می کنیم در چنین وضع و شرایطی که اهالی فهیم و بصیر ورزش به خوبی می دانند که عین واقعیت است و اصلا اغراق نیست، عقل سلیم چه می گوید؟ وظیفه مدیران ، خاصه مدیران رده بالای ورزش چه باید باشد؟ روزمرگی و اتلاف وقت و جناح گرایی و همشهری بازی و منفعت جویی و فرصت طلبی و... یا لحظه ای آرام و قرار نداشتن و یکسره در جهد و جهاد برای از بین بردن و خنثی سازی موانع داخلی و خارجی و ارتقای هرچه بهتر و سریعتر ورزش؟ کدامیک؟ طییعی است که منفعل عمل کردن و بجا و به موقع اقدام نکردن، شجاعت لازم را نداشتن، به قلب مشکلات نزدن و بازی با الفاظ و کلمات و رودربایستی یا ترسیدن از این و آن و باج دادن به باباشمل های رسانه ای و دلال های افسار گسیخته و شارلاتان های فرصت طلب و... هرگز به صلاح این ورزش نیست و این نوع مدیریت باعث درجا زدن و پسروی ورزش و ناخرسندی دوستداران و خشنودی بدخواهان شرور آن می شود.

حرف هرگز این نیست که در ورزش کار نشده یا نمی شود . اینکه عین بی انصافی است بلکه آن است که این نوع رفتار و مدیریت ، متناسب با اهداف بزرگ و ملی ورزش نیست و مدیران ورزش باید آن را جدی بگیرند و فعال تر و محکم تر به وظایف خود بپردازند و بالاخره حرف این است که حداقل به اندازه بدخواهان و در حد تلاش های تخریبی آنها، ورزش ایران را جدی بگیرید و برای حل مشکلات آن اقدام کنید و سئوال ها را پاسخ دهید . مثلا به جای توجیه و بازی با کلمات درباره اداره شدن بیش از ده فدراسیون به وسیله سرپرست، یا به جای لاپوشانی ضعف ها و عملکرد غلط بعضی از مدیران ضعیف و مذبذب و .‌‌.. برای حل و اصلاح آن اقدام کنند . از این نوع مثال ها که حکایت گر ضعف های مدیریتی در ورزش است، زیاد سراغ داریم، اما غرض این مقال ، برشمردن و به رخ کشیدن این نمونه ها و ضعف ها نیست، بلکه مقصود اصلی این است که با این نوع رفتارها و شیوه های منفعلانه مدیریتی، از این ورزش در ابعاد فنی و اخلاقی و فرهنگی بیش از این نباید توقع داشت و به طور طبیعی انتظار تحقق اهداف بزرگ ورزش، بسیار دور از دسترس است .

سیدمحمدسعید مدنی*

پربازدید ها