PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۷۷۶۸۰
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۹
پاسخ به یک سوال مهم

بساط مسخره بازی در ورزش کی جمع می شود ؟!

بساط  مسخره بازی در ورزش کی جمع می شود ؟!

با بسته شدن پرونده بیست و دومین دوره جام جهانی ، حالا وقت آن است که ریز و درشت این مسابقات مورد بررسی دقیق و تحلیل کارشناسانه قرار گیرد و برای آینده بهترفوتبال - و بلکه ورزش کشور - برنامه ریزی کرد. این مسابقات باید از دو جنبه مورد توجه اهل فن و تحلیل واقع شود. یکی ، نتایج و کارنامه تیم ملی فوتبال ایران در این آوردگاه مهم و مقایسه کم وکیف آن نسبت به دوره های دیگری که تیم کشورمان حضور داشته و دیگری ، بررسی کلی این مسابقات ، هم از حیث فنی و هم از حیث تشکیلاتی و نحوه برگزاری. مسلما جام جهانی این دوره که به خوبی و آبرومندانه در قطر برگزار شد، مثل هر میدان و صحنه دیگری درس های زیادی برای آموختن و یاد گرفتن دارد که باید آنها را فهمید و برای بهبود اوضاع به کار بست. متاسفانه این راست است که براساس واقعیات و سابقه ، ورزش ما و خاصه آنها که نقش اداره کننده و مدیر و برنامه ریز را بازی می کنند، زیاد اهل درس گرفتن و عبرت آموختن نبوده اند و لذا حضور در این میادین ، کمتر آورده ای - به ویژه از حیث مدیریت و اجرا - برای ورزش ما داشته است. فوتبال ایران در شش دوره در بزرگترین میدان فوتبال جهان حضور یافته ، اما مسئولان در ادوار مختلف از برگزاری منظم و محترمانه مراسم اهدای جوایز ، عاجز و ناتوان نشان داده اند. هرگز نمی توانیم فراموش کنیم که در فینال جام حذفی چند سال پیش در خرمشهر ، چه بلبشویی بر ورزشگاه و ورود و خروج تماشاگران حاکم بود، چگونه چشم یک هموطن مشتاق حاضر در ورزشگاه در حد نابینایی آسیب دید و بعد از آن ، موقع اهدای کاپ قهرمانی ، بی نظمی و " هرکی به هرکی " اتفاق افتاد تا آنجا که ‌شنیده شد در آن شلوغ بازار ، کاپ برای دقایقی ( یا ساعتی) گم شده است ! و... این داستان تاسف بار همواره و در هر دوره برای ورزش و فوتبال ما اتفاق می افتد که آخرین نمونه آن ، موقع اهدای جام قهرمانی لیگ گذشته بود که آن همه افراد غیر مسئول و شهرت طلب از سروکول سکو بالا می رفتند تا آنجا که بازیکنان و مربیانی که یک فصل دویده و جنگیده و قهرمان شده بودند، در تصاویر منتشر شده در رسانه ها به زحمت دیده می شدند و...! غرض و منظور ما از این نوشته و ذکر این نمونه های به ظاهر ساده و دم دستی ، مثل همیشه این است که تا اراده مدیریتی و همتی مسئولانه میداندار نشود و این بساط شبیه به مسخره بازی را در گوشه وکنار این ورزش جمع نکند، توقع بهتر شدن و قوی شدن ورزش کاملا بیجا وغیر منطقی است و همانطور که بارها هم تاکید کرده ایم با این اوضاع و نحوه مدیریت، همین که مثلا تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی صعود می کند و جزو برترین های فوتبال دنیا قرار می گیرد، باید کلاهمان را بالا بیندازیم و به آن افتخار کنیم، دیگر صعود و شگفتی سازی و... پیشکش ! این همت و ارده شجاعانه و مسئولانه هم بیش ازهر کسی باید از طرف مدیریت ورزش سر بزند و البته تا زمانی که بخش هایی از ورزش ما - حتی بخش های حساس و حساس ترین بخش ها - در تسخیر غاصبانه مدیران تحمیلی و سفارشی باشد ، انتظار جمع شدن این بساط مسخره بازی و آسیب زننده به ورزش ، بی معنی وغیر منطقی است. آخر ، از کسانی که با حضور تحمیلی و سفارشی در پست های مهم مدیریتی، خود بزرگترین معضل ورزش و ریشه بسیاری از کجروی ها و انحرافات و آفت ها - که همگان از آن اطلاع داریم - هستند، توقع دست زدن به عمل شجاعانه و انقلابی برای اصلاح ورزش داشتن، چگونه می تواند منطقی باشد ، کسانی که با فشار و تحمیل ، پست های مهم را اشغال کرده و با حربه فشار و زور و ارعاب و شکایت و دادگاه و... ( و نه لیاقت و کارآمدی ) می خواهند دهان ها را ببندند و قلم ها را بشکنند تا به خرابکاری و اشتباهات خود در مناصب مدیریتی ورزش ادامه دهند ؟! بزرگترین خدمتی که این جماعت می توانند در حق ورزش و اهالی آن انجام دهند ، این است که اعلام کناره گیری کرده و بیش از این آسیب و ضربه وارد نکنند. سخن ما درباره آفت مدیران تحمیلی در ورزش که در شماره گذشته در همین صفحه و نیز در صفحه تکاپو ( همین شماره) به آن پرداخته ایم، اصلا شوخی و اغراق نیست و بار دیگر با صدای بلند تاکید می کنیم ، ریشه و علت العلل بسیاری از معضلات و گرفتاری های فنی و خاصه اخلاقی و فرهنگی ورزش مثل نتیجه گرایی افراطی، قراردادهای نجومی، دلالیسم افسار گسیخته، بازیکن سالاری، قلم و میکروفون فروشی ، ترویج فرهنگ چاپلوسی و مجیز گویی و نقد گریزی و راستی ستیزی، ترویج ارعاب و خشونت و تهدید و شکایت و بازار گرم تبلیغات کذب و شهرت طلبی، باند بازی و همشهری و قومیت گرایی و میدان دادن به عناصر بی شخصیت و رجاله و کنار زدن افراد محترم و با شخصیت و کاربلد و ده ها مشکل دیگر - که همه می دانیم و ما نیز مثل گذشته به آن خواهیم پرداخت - زیر سر این قماش از به اصطلاح مدیران تحمیل شده به ورزش است و تا چاره ای اساسی برای دفع شر و ضررهای این مثلا مدیران نیندیشیم ، نباید هم از میادین و عرصه های مختلفی مانند جام جهانی درس های لازم را بگیریم و آنها را برای بهتر و قویتر شدن ورزش مستعد کشور عزیز ایران به کار بندیم ...

سیدمحمدسعید مدنی*

پربازدید ها