بساط مسخره بازی در ورزش کی جمع می شود ؟!
با
بسته شدن پرونده بیست و دومین دوره جام جهانی ، حالا وقت آن است که ریز و درشت این
مسابقات مورد بررسی دقیق و تحلیل کارشناسانه قرار گیرد و برای آینده بهترفوتبال - و
بلکه ورزش کشور - برنامه ریزی کرد. این مسابقات باید از دو جنبه مورد توجه اهل فن
و تحلیل واقع شود. یکی ، نتایج و کارنامه تیم ملی فوتبال ایران در این آوردگاه مهم
و مقایسه کم وکیف آن نسبت به دوره های دیگری که تیم کشورمان حضور داشته و دیگری ، بررسی
کلی این مسابقات ، هم از حیث فنی و هم از حیث تشکیلاتی و نحوه برگزاری. مسلما جام
جهانی این دوره که به خوبی و آبرومندانه در قطر برگزار شد، مثل هر میدان و صحنه
دیگری درس های زیادی برای آموختن و یاد گرفتن دارد که باید آنها را فهمید و برای
بهبود اوضاع به کار بست. متاسفانه این
راست است که براساس واقعیات و سابقه ، ورزش ما و خاصه آنها که نقش اداره کننده و مدیر
و برنامه ریز را بازی می کنند، زیاد اهل درس گرفتن و عبرت آموختن نبوده اند و لذا حضور در این میادین ، کمتر
آورده ای - به ویژه از حیث مدیریت و اجرا - برای ورزش ما داشته است. فوتبال ایران در
شش دوره در بزرگترین میدان فوتبال جهان حضور یافته ، اما مسئولان در ادوار مختلف از برگزاری منظم و محترمانه
مراسم اهدای جوایز ، عاجز و ناتوان نشان داده اند. هرگز نمی توانیم فراموش کنیم که
در فینال جام حذفی چند سال پیش در خرمشهر ، چه بلبشویی بر ورزشگاه و ورود و خروج
تماشاگران حاکم بود، چگونه چشم یک هموطن مشتاق حاضر در ورزشگاه در حد نابینایی
آسیب دید و بعد از آن ، موقع اهدای کاپ قهرمانی ، بی نظمی و " هرکی به هرکی
" اتفاق افتاد تا آنجا که شنیده شد
در آن شلوغ بازار ، کاپ برای دقایقی ( یا ساعتی) گم شده است ! و... این داستان
تاسف بار همواره و در هر دوره برای ورزش و فوتبال ما اتفاق می افتد که آخرین نمونه
آن ، موقع اهدای جام قهرمانی لیگ گذشته بود که آن همه افراد غیر مسئول و شهرت طلب از
سروکول سکو بالا می رفتند تا آنجا که بازیکنان و مربیانی که یک فصل دویده و جنگیده
و قهرمان شده بودند، در تصاویر منتشر شده در رسانه ها به زحمت دیده می شدند و...! غرض
و منظور ما از این نوشته و ذکر این نمونه های به ظاهر ساده و دم دستی ، مثل همیشه
این است که تا اراده مدیریتی و همتی مسئولانه میداندار نشود و این بساط شبیه به
مسخره بازی را در گوشه وکنار این ورزش جمع نکند، توقع بهتر شدن و قوی شدن ورزش
کاملا بیجا وغیر منطقی است و همانطور که بارها هم تاکید کرده ایم با این اوضاع و
نحوه مدیریت، همین که مثلا تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی صعود می کند و جزو
برترین های فوتبال دنیا قرار می گیرد، باید کلاهمان را بالا بیندازیم و به آن
افتخار کنیم، دیگر صعود و شگفتی سازی و... پیشکش ! این همت و ارده شجاعانه و
مسئولانه هم بیش ازهر کسی باید از طرف مدیریت ورزش سر بزند و البته تا زمانی که
بخش هایی از ورزش ما - حتی بخش های حساس و حساس ترین بخش ها - در تسخیر غاصبانه مدیران
تحمیلی و سفارشی باشد ، انتظار جمع شدن این بساط مسخره بازی و آسیب زننده به ورزش
، بی معنی وغیر منطقی است. آخر ، از کسانی
که با حضور تحمیلی و سفارشی در پست های مهم مدیریتی، خود بزرگترین معضل ورزش و
ریشه بسیاری از کجروی ها و انحرافات و آفت
ها - که همگان از آن اطلاع داریم - هستند، توقع دست زدن به عمل شجاعانه و انقلابی
برای اصلاح ورزش داشتن، چگونه می تواند منطقی باشد ، کسانی که با فشار و تحمیل ، پست
های مهم را اشغال کرده و با حربه فشار و زور و ارعاب و شکایت و دادگاه و... ( و نه
لیاقت و کارآمدی ) می خواهند دهان ها را ببندند و قلم ها را بشکنند تا به خرابکاری
و اشتباهات خود در مناصب مدیریتی ورزش ادامه دهند ؟! بزرگترین خدمتی که این جماعت می توانند در حق
ورزش و اهالی آن انجام دهند ، این است که اعلام کناره گیری کرده و بیش از این آسیب
و ضربه وارد نکنند. سخن ما درباره آفت
مدیران تحمیلی در ورزش که در شماره گذشته در همین صفحه و نیز در صفحه تکاپو ( همین
شماره) به آن پرداخته ایم، اصلا شوخی و اغراق نیست و بار دیگر با صدای بلند تاکید
می کنیم ، ریشه و علت العلل بسیاری از معضلات و گرفتاری های فنی و خاصه اخلاقی و
فرهنگی ورزش مثل نتیجه گرایی افراطی، قراردادهای
نجومی، دلالیسم افسار گسیخته، بازیکن سالاری، قلم و میکروفون فروشی ، ترویج فرهنگ
چاپلوسی و مجیز گویی و نقد گریزی و راستی ستیزی، ترویج ارعاب و خشونت و تهدید و
شکایت و بازار گرم تبلیغات کذب و شهرت طلبی، باند بازی و همشهری و قومیت گرایی و
میدان دادن به عناصر بی شخصیت و رجاله و کنار زدن افراد محترم و با شخصیت و کاربلد
و ده ها مشکل دیگر - که همه می دانیم و ما
نیز مثل گذشته به آن خواهیم پرداخت - زیر سر این قماش از به اصطلاح مدیران تحمیل شده
به ورزش است و تا چاره ای اساسی برای دفع شر و ضررهای این مثلا مدیران نیندیشیم ، نباید هم از میادین و عرصه های مختلفی
مانند جام جهانی درس های لازم را بگیریم و آنها را برای بهتر و قویتر شدن ورزش
مستعد کشور عزیز ایران به کار بندیم ...
سیدمحمدسعید مدنی*