PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ - November 17 2024
کد خبر: ۷۸۰۱۱
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹
داستان صدرنشین شدن آرسنال زیر نظر شاگرد پپ گواردیولا

شارژ " توپخانه " با کمک میکل آرتتا

شارژ

وقتی اسم پپ گواردیولا روی تلفن‌تان ظاهر می‌شود، حتما گوشی را برمی‌دارید و از هر کاری که در حال انجامش هستید دست می کشید. گواردیولا همیشه خواهان تمرکز تمام و کمال است ، انگار که باید وقتی توجه او به شماست، دنیا را روی حالت بی‌صدا بگذارید. میکل آرتتا این مربی را سال‌ها پیش برای اولین بار دید. او در حالی بزرگ شد که گواردیولا را الگوی خود قرار داده بود و این برای زمانی بود که پپ هنوز بازی می‌کرد و توانایی‌های جادویی‌ اش محدود به توپ فوتبال می‌شد و این توانایی‌ها را هنوز به تیم‌هایش نیاورده بود. آرتتای 16 ساله اولین بازی خود در تیم دوم بارسلونا را به عنوان یار تعویضی انجام داد و به جای گواردیولا که در آن زمان کاپیتان تیم بود به میدان آمد. اگر چه آرتتا هیچوقت نتوانست در تیم اصلی بارسلونا بازی کند اما با توجه به این که هم آرتتا و هم گواردیولا تحت اصول یوهان کرایوف ، فوتبال را آموخته بودند در طول سالیان بعد نیز با هم در ارتباط ماندند. یک دهه و نیم بعد، آرتتا تماسی را دریافت کرد که مسیر حرفه‌ای او را تغییر می‌داد.

آوریل 2012 بود . اولین فصل آرتتا با پیراهن قرمز و سفید آرسنال داشت به پایان خود نزدیک می‌شد. گواردیولا تماس نگرفته بود تا به دوست دوران حضورش در لاماسیا کاری پیشنهاد دهد . این اتفاق در تماسی دیگر و زمانی دیگر می‌افتاد. گواردیولا فقط تماس گرفته بود تا از یک دوست قدیمی در مورد تیم چلسی، رقیب بعدی بارسلونا در لیگ قهرمانان، اطلاعاتی کسب کند. آرتتا نظراتش در این باره را گفت و با توجه به این که آرسنال به تازگی با چلسی بازی کرده بود، در مورد نقاط قوت و ضعف آرسنال به گواردیولا گفت. پپ با دقت به حرف‌های آرتتا گوش داد و وقتی تلفن را قطع کرد ، به اطرافیانش گفت :«باید بیشتر از قبل از آرتتا مشورت بگیرم.»

افراد کمی هستند که یکی از نابغه‌ترین مربیان این نسل بخواهد از آنها مشورت تاکتیکی بگیرد ، آن هم یک هافبک 30 ساله که هنوز بازی ملی انجام نداده است. معلوم شد آرتتا یک مغز فوتبالی فوق‌العاده دارد و گواردیولا در ماه‌ها و سال‌های آینده نیز به طور مداوم برای مشورت با او تماس گرفت.

گواردیولا در حالی بزرگ شده بود که از فوتبال انگلیسی لذت می‌برد و آن را از دور ستایش می‌کرد. آرتتا اما چندان از فوتبال انگلیس دور نبود و برخلاف الگویش، بارسلونا را به خواست خودش ترک نکرده بود. آرتتا به مدت یک سال و در فصل 2002-2001 در پاری‌سن‌ژرمن و در کنار بازیکنانی نظیر رونالدینیو، جی‌جی‌ اوکوچا، مائوریسیو پوچتینو و سایر بازیکنان بزرگ این تیم بازی کرده و سپس از بارسلونا جدا شد و این بار به رنجرز رفت. در آن زمان آرتتا تنها 20 سال داشت. بعد از رنجرز، آرتتا به سن سباستین و باشگاه رئال سوسیداد پیوست. میکل جوان در آنجا هم موفق نبود . در اوایل تابستان سال 2004، باشگاه سوسیداد برنامه داشت تا خط هافبک خود را روی محور آرتتا و ژابی آلونسو، دوست دوران کودکی میکل، بنا کند. هر دو هافبک برای مدت زمان کوتاهی توانستند توانایی‌های خود را در سوسیداد پرورش دهند اما در عرض 6 ماه، این زوج به دو سمت متفاوت از مرسی‌ساید رفتند. در ژانویه 2005، آرتتا عضو تیم آبی‌پوش اورتون و آلونسو نیز بازیکن تیم قرمزپوش لیورپول شده بود.

آرتتا با توانایی به هم ریختن خطوط دفاعی حریف و قدرت جنگندگی بالا خیلی زود قلب هواداران اورتون را از آن خود کرد و روند جریان بازی تیمش را در هر شرایطی تعیین می‌کرد. بعد از 7 فصل و نیم حضور در اورتون و در حالی که تولد 30 سالگی این هافبک نزدیک می‌شد، آرتتا در این فکر بود که آیا هیچوقت انتقالی به یک تیم بزرگ خواهد داشت یا نه. در آگوست 2011، آرسن ونگر به این سوال جواب داد. گویلم بالاگ، خبرنگار اسپانیایی در این باره به " فورفورتو " می‌گوید:«تاثیر حضور آرتتا در آرسنال را نمی‌توان با تعداد پاس یا میزان مالکیت توپ او سنجید. ثبات بالای او به عنوان بازیکن چیزی بود که در آن زمان ونگر نیاز داشت. در یکی از اولین بازی‌های آرتتا، بازی بعد از پایان نیمه اول با نتیجه بدون گل دنبال می‌شد و هیچکس حرفی نمی‌زد. ونگر به گوشه‌ای رفت تا آرتتا به جای او صحبت کند. این دقیقا شخصیت واقعی آرتتا بود.»

آرسنال در روز آخر نقل و انتقالات ، آرتتا ، مرته‌ساکر و چند بازیکن دیگر را خریده بود تا شکست مشهور 8 بر 2 خود مقابل منچستریونایتد را جبران کند. آرتتا جایگزین سسک فابرگاسی بود که به تازگی جدا شده بود اما از آن مهم‌تر نقش یک رهبر و رئیس را برای تیم ونگر داشت و قرار بود این خلا را در تیمی که میانگین سنی‌اش اندکی بیش از 24 سال بود، پر کند. این طور به نظر می‌رسید که آرسنال خیلی عجولانه و بدون هیچ برنامه‌ای مرته‌ساکر و آرتتا را خریده است اما در نهایت، هر دو بازیکن در آرسنال بازنشسته شدند و آرسنال از سال 2014 بازوبند کاپیتانی تیم لندنی را نیز بر بازو بست و مرته‌ساکر نیز کاپیتان دوم تیم شد. لوکاس پودولسکی، بازیکن سابق آرسنال در این باره می‌گوید:«میکل شخصیت فوق‌العاده‌ای داشت. کار کردن با او لذت بخش بود و با جدیت فوتبال را دنبال می‌کرد. درست مثل الان بود. با تمام وجود تلاش می‌کرد و اصلا عوض نشده است.»

آرتتا وظیفه کاپیتانی خود را با نهایت جدیت دنبال می‌کرد و در حقیقت با تعدادی از اعضای کادر فنی رابطه‌ای نزدیک‌تر نسبت به هم‌تیمی‌هایش داشت و کم‌کم تبدیل به یکی از اعضای ثابت تیم آنالیز رقیب بعدی آرسنال شد. در حالی که میکل به روزهای آخر فوتبالش نزدیک می‌شد، شروع به مطالعه برای کسب مدارک مربیگری‌کرد تا مدرک A یوفا را به دست بیاورد. مسیر پیش‌روی او واضح بود ، حتی برای کسانی که هر روز در کنار آرتتا تمرین می‌کردند. پودولسکی می‌گوید:«میکل تصمیم گرفته بود مربی شود و همه چیز را برای این کار آماده کرده بود. در داخل و خارج از زمین می‌توانستم ببینم که او روزی یک سرمربی خواهد شد.»

در سال 2014 یک رسانه از آرتتا در مورد آینده‌ و رویکردش در مربیگری پرسید و میکل گفت :«دوست دارم همه ، 120 درصد به تیم متعهد باشند. این اولین نکته است. اگر این طور نباشد برای من بازی نخواهید کرد. وقتی زمان تلاش برسد، وقت تلاش کردن است و وقتی زمان تفریح برسد، اولین نفری خواهم بود که تفریح خواهم کرد اما تعهد کاملا ضروری است. در درجه دوم می‌خواهم تیمم فوتبالی هیجان‌انگیز ارائه دهد. نمی‌توانم فوتبالی را تصور کنم که در آن همه چیز بر طبق رفتار حریف چیده شده است.»

یک بار دیگر پپ گواردیولا، که در آن زمان هدایت بایرن‌مونیخ را برعهده داشت، تحت تاثیر آرتتا قرار گرفت. در نوامبر 2015، این دو بعد از شکست 5 بر یک آرسنال در مرحله گروهی لیگ قهرمانان با هم دیدار کردند و پپ به آرتتا گفته بود اگر روزی باواریا را به مقصد یک تیم انگلیسی ترک کرد، باید با هم همکاری کنند. آرتتا در آن زمان نمی‌دانست که پپ صحبت‌هایش برای گرفتن جای مانوئل پلگرینی روی نیمکت منچسترسیتی در تابستان آینده را شروع کرده است.

وقتی آرسنال در آخرین ساعات پنجره نقل و انتقالات تابستانی سال 2011 برای جذب آرتتا اقدام کرد، او نتوانست پیشنهاد " توپچی‌ها " را رد کند اما 5 سال بعد و وقتی ونگر از او خواست تا اداره آکادمی باشگاه را برعهده بگیرد، مجبور به رد این پیشنهاد شد. یک بار دیگر، تماس تلفنی گواردیولا زندگی‌اش را متحول کرده بود.

وقتی آرتتا در حال گذراندن دوره‌های مربیگری بود، با افرادی نظیر پاتریک ویرا، فردی لیونبرگ، تیری آنری و پپ لیندرز، دستیار فعلی یورگن کلوپ، همکلاس شده بود. آرتتا و لیندرز به خوبی با هم کنار آمده و دوست شده بودند. لیندرز می‌گوید:«از تک‌تک لحظات کنار هم بودنمان لذت بردم. در آن زمان میکل و من هر دو دستیار بودیم ، او دستیار پپ و من دستیار یورگن . با وجود این که با هم رقیب بودیم، به خاطر مسیری که در پیش گرفت و موفقیتش خوشحالم. دوست دارم عملکرد خوبی داشته باشد، البته به جز وقتی مقابل ما قرار می‌گیرد.»

در تابستان 2018، سران آرسنال در فکر این بودند که به آرتتای 36 ساله که در آن زمان هنوز به عنوان دستیار در منچسترسیتی فعالیت می‌کرد، پیشنهاد دهند جانشین آرسن ونگر شود. شاید باورنکردنی به نظر برسد اما آرتتا طرفدارانی داشت. قدر او را در منچسترسیتی می‌دانستند و بازیکنانی نظیر لروی سانه و رحیم استرلینگ به وضوح از او تعریف می‌کردند. او صحبت‌های درون تیمی را انجام می‌داد، از نزدیک فلسفه گواردیولا را دیده بود و همین نیز باعث شد آرسنال به کاپیتان سابق باشگاهش علاقه‌مند شود. در نهایت اما اونای امری به عنوان گزینه‌ای "امن‌تر" به آرسنال آمد. آرسنال در آن سال‌ها در لیگ اروپا بیشترین شانس برای قهرمانی را داشت و امری می‌توانست در این مسیر کمک شایانی کند. با این وجود دوران امری در لندن تنها 18 ماه دوام داشت و بعد از آن سران آرسنال رو به یک مربی اسپانیایی دیگر آوردند. بالاگ می‌گوید:«اگر آرتتا در جایی به دور از منچسترسیتی وارد دنیای مربیگری می‌شد، شاید مسیری متفاوت در پیش می‌گرفت اما تاثیر گواردیولا را نمی‌توان انکار کرد. او از نحوه ارتباط با بازیکنان الگوی زیادی از پپ گرفت. او چیزهایی که یاد گرفته بود را به چیزهایی که خودش از دوران بازی داشت اضافه کرد .»

آرسنال در نهایت در دسامبر 2019 آرتتا را به عنوان سرمربی خود انتخاب کرد. اگر انتخاب مدیران آرسنال را شجاعانه بدانیم، اولین صحبت‌های آرتتا به شدت جسورانه بود و طی آن اعلام کرد که باشگاه راهش را گم کرده است. گرانیت ژاکا دو ماه قبل ، بعد از توهین به هواداران در بازی مقابل کریستال پالاس در لیست فروش قرار گرفته بود. در اولین بازی آرتتا به عنوان سرمربی، مسوت اوزیل دوباره تبدیل به بازیکن خلاق تیم شد و نیکولاس په‌په، رکورد خرید باشگاه نیز نیمکت‌نشین ریس نلسون بود . دیداری مقابل بورنموث که با تساوی 1-1 به پایان رسید.

آرسنال به تدریج بهتر شد و قدم‌هایی رو به جلو برداشت. پابلو ماری و سدریک سوارز در ژانویه به آرسنال آمدند و بوکایو ساکا نیز به تیم اضافه شد. اسکلت تیم داشت در هم تنیده می‌شد و آرتتا نیز ایده‌هایی جدید به تیم تزریق می‌کرد. سدریک می‌گوید:«میکل توجه زیادی به جزئیات بسیار ریز دارد. همیشه سعی می‌کند همه چیز را با جزئیات فراوان آماده کند.»

با این حال، همین جزئیات مشکل‌ساز شدند. بعد از قرنطینه جهان به خاطر کرونا، " توپچی‌ها " در چند بازی پیاپی باختند. آرتتا متوجه شد که ایده‌آل‌هایش برای این گروه از بازیکنان بیش از حد جاه‌طلبانه است. در حالی که بازی‌ها در ورزشگاه خالی برگزار می‌شد، می‌توانستید به راحتی صدای فریاد‌های آرتتا را بشنوید که دستورات تاکتیکی را به چند زبان مختلف برای بازیکنانش دیکته می‌کرد. سدریک می‌گوید:«او تلاشش را می‌کند اما همه چیز به بازیکنان بستگی دارد. اگر او هر بار با یک برنامه بازی مقابل ما ظاهر شود نمی‌توانیم بابت نداشتن اطلاعات کافی از حریف گلایه کنیم.»

با نزدیک شدن به پایان فصل 2020-2019، هواداران آرسنال بالاخره توانستند ببینند مربی‌شان چقدر خوب است و این موضوع با پیروزی مقابل لیورپول در لیگ و سپس منچسترسیتی و چلسی در " اف‌ای کاپ " نمایان شد. شاگردان آرتتا برنامه‌هایش را به خوبی پیاده کردند. بالاگ در مورد قهرمانی آرسنال در " اف‌ای کاپ " می‌گوید:«با وجود این که خیلی از دوران اونای امری نگذشته بود اما می‌توانستید ببینید اتفاقی در حال وقوع است. کارهای زیادی باید انجام می‌شد ولی تیم به وضوح بهتر شده بود. با وجود این که می‌دانستید باید تصمیمات مهم دیگری گرفته شود، اما امیدوار بودید که این موفقیت‌ها ادامه‌دار باشد.»

قرارداد پیرامریک اوبامیانگ، ستاره تیم تمدید شد و ویلیان نیز به طور رایگان از چلسی جذب شد. اندکی بعد و قبل از شروع فصل 2020-2021، رائول سانلی، مدیر فوتبالی آرسنال ، باشگاه را ترک کرد. با حضور ادو به عنوان مدیر فنی، آرتتا گابریل ماگالاش را از لیل و توماس پارتی را از اتلتیکومادرید خرید.

ساختار " پسا ونگر " باشگاه تبدیل به شبکه‌ای از افراد خبره در نقل و انتقالات شد و قدرت نیز در دست سرمربی بود. آرتتا حرف آخر را می‌زد. فتح " اف‌ای کاپ " نیز باعث شد تا هواداران حضور مربی‌ جدیدشان را با جام جشن بگیرند اما این ماه عسل دوام چندانی نداشت.

کریسمس 2020 روزهای خوبی برای آرسنال نبود. " توپچی‌ها" در 7 بازی در لیگ به پیروزی نرسیده بودند و در باکسینگ‌دی نیز باید مقابل چلسی قرار می‌گرفتند ، همان تیمی که گواردیولا برای گرفتن مشورت در موردش با آرتتا تماس گرفته بود. ویلیان آماده نبود. به جای او امیل اسمیت‌رو به زمین فرستاده شد تا بار خلاقیت تیم را به دوش بکشد و ساکا و مارتینلی نیز در کناره‌ها به میدان رفتند. حداقل آرتتا مطمئن بود که این بازیکنان جوان حاضرند تا 120 درصد توان خود به تیم متعهد باشند. اسمیت‌رو می‌گوید:«وقتی آرتتا پا به باشگاه گذاشت، من به طور قرضی به هادرزفیلد رفتم. او مرا به دفترش فرا خواند و گفت می‌خواهم بروی و تجربه کسب کنی و وقتی برگشتی مرد باشی. می‌توانست ببیند که چقدر خجالتی هستم.»

اسمیت‌رو دنبال جلب توجه نبود و این دقیقا همان چیزی بود که آرسنال نیاز داشت. تفاوت زیادی بین او و اوزیل بود که کم‌کم از ترکیب دور شده و خیلی زود قراردادش فسخ شد. اسمیت‌رو دائما در تلاش بود تا به جای دیده شدن، برای هم‌تیمی‌هایش موقعیت بسازد. در نهایت آرسنال با نتیجه سه بر یک چلسی را شکست داد. بخش جدید زاده شده بود چرا که آرسنال آرتتا فهمید می‌تواند با اعتماد به جوانان در اختیارش به خوبی بازی کند. اسمیت‌رو می‌گوید:«وقتی انتقال قرضی‌ام تمام شد، اعتماد به نفس بسیار بیشتری داشتم. میکل دوباره مرا کناری کشید و گفت راهی طولانی را آمده‌ای و گفت خیلی از من راضی است. کار او با جوانان خیلی خوب است. زیاد با ما حرف می زند، راهنمایی‌مان می‌کند و به صورت انفرادی کمک‌مان می‌کند. این چیزی است که به عنوان یک بازیکن جوان می‌خواهید.»

آرسنال در پایان فصل 2020-2021 کار خود را در رده هشتم به پایان رساند و بیشتر درسی برای تمام اعضای باشگاه بود. برای بسیاری از هواداران آرسنال فصل بعد اولین فصل بدون فوتبال اروپایی بود. با این حال بالاگ می‌گوید هیات مدیره آرسنال هیچ تصمیمی برای برکناری آرتتا نداشت. او می‌گوید:«برخی مسائل زمان می‌برد و مدیران آرسنال حاضر بودند صبر کنند. نشانه‌ای ندیدم که دنبال مربی دیگری باشند. اگر باشگاه بزرگی مثل آرسنال مربی بخواهد، سراغ مربیان بزرگ می‌رود و همه متوجه می‌شوند اما هیچ تماسی با مربیان بیکار گرفته نشد. مدیران آرسنال کاملا پشت آرتتا بودند.»

آرسنال به ایده‌‌آل‌های مربی خود وفادار ماند و قرارداد قرضی مارتین اودگارد را تبدیل به دائمی کرد چرا که اودگارد بازیکن مورد علاقه آرتتا بود: جوان، باهوش و پا به توپ و الگویی برای سایر بازیکنان. بازیکن نروژی پیراهن شماره 8، پیراهن مربی سابق خود، را گرفت. اودگارد می‌گوید:«هر روز چیزی جدید یاد می‌گیرم. جزئیات زیادی وجود دارند و همین مسائل به پیشرفت ما کمک می‌کند. آرتتا فقط نمی‌گوید چه کار کنیم، به ما دلیلش را هم می گوید. این به تیم کمک می‌کند که مسائل را درک کرده و پیشرفت کند.»

اودگارد تبدیل به فرمانده خط میانی شد ، آرون رمزدیل را برای دروازه به خدمت گرفتند و بن وایت نیز با 50 میلیون پوند برای خط دفاع خریداری شد. بازیکنان کمتر شناخته‌ شده‌ای نظیر آلبرت سامبی لوکونگا و نونو تاوارز به تیم لندنی آمدند. در نهایت خرید تاکهیرو تومیاسو باعث شد تا خریدهای آرسنال تکمیل شود.

با این حال بعد از تمام این اتفاقات، بدترین شروع آرسنال در تاریخ لیگ برتر رقم خورد. دومین فصل کامل آرتتا با شکست‌های پیاپی آغاز شد. شکست مقابل برنتفورد و سپس چلسی و منچسترسیتی باعث شد تا تیم جوان آرتتا به قعر جدول بچسبد. یک بار دیگر موقعیت آرتتا در خطر قرار گرفت ولی هیات مدیره باز هم حامی مربی‌اش بود. پودولسکی می‌گوید:«جالب‌ترین موضوع این است که هیات مدیره به او زمان داد. همه می‌گفتند باید مربی را عوض کنیم. چرا آرتتا را آوردند ؟ اما آرتتا به خودش اعتماد داشت. هر کس برای هدفی می‌جنگد و می‌توانید ببینید استعدادیابی، نقل و انتقالات و تصمیمات درست، چه نتایجی می‌تواند داشته باشد. وقتی به خودتان اعتماد داشته باشید و همه در کنار هم کار کنند، همه چیز امکان‌پذیر است.»

لیندرز هم با این موضوع موافق است و می‌گوید:«او در حال تغییر دادن باشگاه است. هیچ ستایشی بهتر از این در فوتبال وجود ندارد.»

آرسن ونگر بعد از بازنشستگی خود در سال 2018 دیگر به باشگاه برنگشت ، نه در تمرینات حاضر شد و نه به استادیومی برگشت که در ساخت آن نقش داشت. با این وجود این روزها بازیکنان هر روز مربی فرانسوی را می‌بینند. بعد از مشکلاتی که برای تیم پیش آمد، آرتتا درخواست کرد تا عکسی از ونگر را روی دیوار بکشند. طولی نکشید که بعد از آن شروع فاجعه‌بار، دیدگاه‌های آرتتا یک بار دیگر مجال خود نمایی پیدا کردند و تیم او در 8 بازی بعدی شکست نخورد و در همین حین مربی به دنبال پیدا کردن راه‌هایی جدید برای انگیزه دادن به بازیکنانش بود. به طور مثال قبل از سفر به لیورپول- که البته با شکست 4 بر صفر آرسنال همراه بود- آرتتا سعی کرد با پخش سرود معروف " هرگز تنها قدم نخواهی زد " هواداران لیورپول در تمرین، فضا را برای بازیکنانش شبیه‌سازی کند. اودگارد با خنده می‌گوید:«وقتی موزیک را شنیدیم همه اندکی سر در گم بودیم. آنفیلد پر سر و صداترین ورزشگاه انگلیس است و این راه خوبی برای آماده‌سازی تیم بود. در کل میکل خیلی خلاق است و تا جای ممکن هر کاری برای آماده‌سازی تیم لازم است را انجام می‌دهد. حضور در جلسات در کنار او حس خوبی دارد. می‌توانید از او یاد بگیرید. ایده بردارید و جزئیات زیادی وجود دارد که به شما یاد می‌دهد. یاد گرفتن این مسائل در مورد فوتبال خیلی خوب است.»

آرتتا کادر فنی را جمع کرده است که همگی وظیفه صحبت کردن با این بازیکنان را چه از نظر فوتبالی و چه شخصی بر عهده دارند. سلامت روان، اعتماد به نفس و جا افتادن در یک کشور خارجی همه مسائلی هستند که کادر فنی روی آنها کار می‌کنند. به همین خاطر هم آرتتا جایزه مربی ماه که در سپتامبر 2021 به او اختصاص پیدا کرد را به کادر فنی‌اش تقدیم کرد تا با این کار از زحمات آنها تشکر کند.

همانطور که از یک تیم جوان انتظار می‌رود، آرسنال دائما بین یک تیم فوق‌العاده و در هم شکننده در نوسان بود و حد وسط هم نداشت.آنها تنها در سه بازی در طول فصل 2021-2022 به تساوی رسیدند که کمترین میزان تساوی در میان تیم‌های لیگ برتری بود. آنها یا حریف را در هم می‌کوبیدند یا کاملا سردرگم و ترسیده به نظر می‌رسیدند. بازیکنان باتجربه‌تر نیز کمک چندانی به تیم نمی‌کردند. الکساندر لاکازت در تمام فصل فقط دو گل از جایی به جز نقطه پنالتی به ثمر رساند و در ژانویه 2022 نیز قرارداد اوبامیانگ به خاطر بی‌نظمی‌های مکرر فسخ شد. اوبامیانگ از خط قرمز آرتتا رد شده بود و همین باعث شد تا در کمتر از یک سال سرنوشتی مشابه با اوزیل پیدا کند. بالاگ می‌گوید:«مربی باید شجاع باشد. سران باشگاه به او گفتند هر تصمیمی بگیرد از او حمایت خواهند کرد و تصمیمات مهمی گرفته شد.»

کار شجاعانه ، اخراج کردن اوبامیانگ نبود بلکه تقویت نکردن تیم بعد از رفتن این مهاجم بود که باعث می‌شد در صورت ناکامی آرسنال در قرار گرفتن در میان تیم‌های برتر، آرتتا در سیبل انتقادات قرار بگیرد. آرسنال اگر چه در بهار عملکرد خوبی داشت اما شکست در 4 بازی از 5 مسابقه میانه ماه مارس ، کار تیم آرتتا را خراب و دو شکست مقابل نیوکاسل و تاتنهام در ماه می نیز شرایط را بدتر کرد اما بازیکنان جوان تیم می‌خواستند شرایط را عوض کنند. گابریل مارتینلی می‌گوید:«ذهنیت ما بهترین خصوصیت ما است. تیم جوانی داریم اما سن همه چیز نیست و ذهنیت ما فوق‌العاده است. در همه مسابقات با ذهنیت برد حاضر می‌شویم.» زخم‌های ایجاد شده بر روی پیکره تیم، زودتر از تصور شفا پیدا کردند.

آرتتا اکثر اوقات در مورد رنج کشیدن صحبت می‌کند. خود او قطعا در مسیر حرفه‌ای که داشته رنج زیادی کشیده است . مصدومیت شدید زانو شانس او را برای بازی در تیم ملی گرفت ، آن هم در مقطعی که در آستانه دعوت شدن به " لاروخا " بود. او از کنار نیمکت به بازیکنانش می‌گوید باید برای رنج کشیدن آماده باشند و کار سخت را در آغوش بکشند.

آرسنال در سال‌های اخیر رنج کشیده است ، به خصوص از ناحیه خط حمله. آرتتا صبورانه منتظر گزینه درست ماند و در این تابستان گابریل ژسوس را جذب کرد. اگر چه بازیکن برگزیده آرتتا دقت هری کین را ندارد اما سرعت بالایی دارد، دریبل می‌زند و مدافعان را به هم می‌ریزد و همین کافی است. ژسوس تا میانه فصل 5 گل زده که چندان چشمگیر نیست. با این حال هواداران او را دوست دارند زیرا با تمام توان برای تیم تلاش می‌کند. ژسوس می‌گوید:«همه روحیه تیمی ما را می‌بینند. می‌ توانید ببینید چقدر به هم علاقه داریم و می‌خواهیم به هم کمک کنیم.» در حقیقت، گابریل مارتینلی نیز اعلام کرده بود که خرید یک مهاجم جدید کمک به اوست و نه مانعی برای پیشرفتش. مارتینلی می‌گوید:«بیشتر خودم را یک وینگر می‌دانم ولی می‌توانم در پست مهاجم هم بازی کنم. بازی در کنار ژسوس را دوست دارم چون زیاد حرکت می‌کند.» ژسوس نیز می‌گوید:«یک خانواده هستیم و به همین خاطر هم عملکرد خوبی داریم. بیشتر از این که خانه باشم، اینجا هستم و قطعا همه چنین شرایطی را دوست دارند.»

ژسوس تنها بازیکنی نبود که آرتتا از باشگاه سابقش در تابستان جذب کرد. الکساندر زینچنکو نیز در تحول این فصل آرسنال نقشی مهم داشته است. ژاکا هم در این فصل متحول شده و کمک زیادی به تیم می‌کند. حالا آرسنال بیشتر شبیه یک تیم پخته و باتجربه است تا تیمی برای آینده. آنها در صدر جدول هستند و امتیازات کمی از دست داده‌اند.

6 سال از زمانی که گواردیولا از آرتتا خواست در کنارش کار کند می‌گذرد و حالا این دو در کورس قهرمانی لیگ برتر با هم در رقابت هستند. آرتتا قطعا مسیر پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و حالا دیگر نیازی نیست که کسی به ایده‌های او اطمینان داشته باشد. حالا همه می‌توانند درستی ایده‌های آرتتا را به وضوح ببینند.

* آرمین زمانی