مدیران واقعی ورزش چه کسانی هستند؟!
اصلاحات
در ورزش
" اصلاحات انقلاب گونه" در ورزش، ضرورتی حیاتی است که
بارها ، به ویژه در این یک سال و نیم اخیر که دولت " انقلابی و مردمی"
سکان قوه اجراییه را به دست گرفته ، در این مجله و خاصه در این صفحه به آن پرداخته
و تاکید شده است. این ضرورت از آنجا احساس و ناشی می شود که تقریبا بر همگان ، به
ویژه آنها که نگاه تحول خواهانه نسبت به ورزش دارند و هرگز به " وضع
موجود" رضایت نمی دهند و نه تنها از آن خشنود نیستتد که سخت منتقد هستند و
حتی در این باره به مسئولان اعتراض جدی دارند، ثابت شده که با این روال و روش های
ثابت و تکراری که سال هاست مدیران ورزش ما در مقاطع مختلف و دولت های با خاستگاه
های سیاسی متفاوت در پیش گرفته و بر ورزش ما حاکم کرده اند و حاضر هم نیستند که در
آن تغییرات اساسی ایجاد کنند، هرگز انتظارات منطقی و به حق - حتی در سطح حداقلی و
" کف" آن - برآورده نخواهد شد.
حرف
های بزرگ، رفتار کوچک!
ما - به معنای اهالی و جامعه ورزش( از راس تا قاعده آن) - سال
هاست ، به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی، درباره ورزش حرف های بزرگ و خواسته ها و
انتظارات بالا و مهمی را مطرح می کنیم ، شعارهای مترقی و آرمان های متعالی مطرح می
کنیم و به این چیزی که " هست" ( برخلاف تلاش ها و القائاتی که در این
باره از سوی افراد و باندهای منتفع از وضع موجود صورت می گیرد)، به هیچ وجه قناعت
نمی کنیم و راضی نیستیم، اما متاسفانه در عمل خیلی سطحی و کوچک عمل می کنیم و کار را به دست مدیران شجاع و با انگیزه و معتقد به
آرمان ها و شعارهای انقلاب نمی سپریم ، سهل
است که خیلی وقت ها و خیلی جاها سکان هدایت ورزش و عنان و اختیار آن را در دست
کسانی رها می کنیم که علیرغم ادعاهایی که دارند و اداهایی که در می آورند، عملا
اعتقادی به این شعارها و آرمان های انقلاب در ورزش و توقعات و مطالبات به حق مردم
و دوستداران ورزش ندارند و آنچنان عمل و
رفتاری را پیش می گیرند و شیوه ها و روش ها و مدیریتی را اعمال می کنند که تثبیت
کننده وضع موجود باشد و دنیا به کام فرصت طلبان و منتفعان وضع موجود باشد وعده ای بی اعتقاد - که در خلوت خود به شعارهای
انقلابی در ورزش نیشخند می زنند و به ریش انقلابی ها و تحول خواهان می خندند- از
قبل ورزش ، سفره و زندگی خود را آباد و به برکت این مدیران واداده و بی اعتقاد ، به عناوین مختلف
نان و نام خود را در ورزش تامین و تثبیت نمایند.
...
از خاک تا افلاک
این است که می بینیم وضعیت کنونی و واقعی ورزش با آنچه "
باید باشد" و دوستداران ورزش مطالبه دارند که " باشد" و حق ، آن
است که " باشد" و توان و ظرفیت آن را دارد که " باشد" ، فاصله ای به مسافت خاک تا افلاک دارد! و باز
بر همین اساس و تکیه بر این واقعیات خوشایند است که اعتقاد داریم برای نجات ورزش
از کسالت و دور باطلی که سال هاست به آن گرفتار آمده ، باید کاری کرد. ورزش مستعد
و با ظرفیت های غنی ایران ، به درستی مدیریت نمی شود و این به گمان ما معضل و
اشکالی است که اگر حل و برای درمان آن
چاره ای اندیشیده نشود، هیچ اقدام و رفتار دیگری به اصلاح و تحول در امر ورزش منجر
نخواهد شد.
باندهای
سایه نشین و مدیران سفارشی
در سال های اخیر ، مساله و مشکل جدیدی که در مدیریت ورزش دیده
می شود و به شدت کار و بار آن را " فشل
" و حرکت رو به جلو را به شدت کند و یا به طور کلی متوقف کرده ، موضوع عناصر
و باندهای سایه نشین است که بدون اینکه در محافل ورزشی آفتابی شوند، کنترل ورزش را
از طریق مدیران دست نشانده و تا خرخره بدهکار خود که در جای جای ورزش کاشته اند،
به دست دارند.
مدیران
واقعی ورزش؟!
در واقع مدیران اصلی ورزش همین ها هستند که از مدیران آشکار و
رسمی، ابزار دست و مترسک ساخته اند، تا آنجا که حتی اجازه ندارند نزدیکترین معاونان
و مشاوران را با تشخیص و اختیار خود اتتخاب کنند. جا دارد دستگاه های نظارتی - و
در راس همه ، خود دولت محترم - این موضوع را جدی بگیرند و با کسانی که عقل کل
مآبانه چنین آشی را برای ورزش و مدیریت ورزش پخته اند ، با قاطعیت و شدت برخورد کرده
و دست مخل و مزاحم آنها را کوتاه و قطع کنند. این اقدام نجات بخش و ضروری با توجه
به اینکه ماهیت و حتی اسم و رسم بعضی از این افراد و باندهای سایه نشین و پدر
خوانده ورزش " رو" و روشن شده ، شدنی و ممکن است. البته اگر دستگاه های نظارتی و
خود دولت از این مسائل و مناسبات و معادلاتی که بر ورزش و مدیریت آن حاکم شده ، اطلاع
دارند و می دانند برای ورزش چه باندها و افرادی ، مدیر و خط و ربط تعیین می کنند ، وای به حال
ورزش!
کارهای
بزرگ ِ تحولی همه جانبه
در هرحال آنچه که از آن گریزی نیست و درباره ورزش بالقوه
توانمند و برخوردار از استعداد و ظرفیت های غنی انسانی و مادی ما ، به حکم مطالبات مردمی و برای تحقق شعارهای
انقلابی حتما و باید اتفاق بیفتد، " اصلاح انقلاب گونه" و ایجاد تحول اساسی در این حوزه و مقوله است.
چند روز پیش ، رهبر انقلاب در دیدار مردمی به مناسبت سالگرد قیام 19 دی ، بار دیگر بر موضوع تحول همه جانبه در کشور تاکید کرده و گفتند
: " در ادامه راه نیز در زمینه های مختلف همچون اقتصاد ،فرهنگ، امنیت، علم
نیازمند کارهای بزرگ و تحولی هستیم و این تحول مبتکرانه با وجود مسئولان و جوانان
پر تلاش در دانشگاه ها و بخش های دیگر، ممکن و شدنی است" . رئیس جمهور محترم نیز
در سفر به شمال شرق کشور، در بخشی از سخنان خود در جمع مردم خراسان بر ضرورت تحول
و مدیران تحول خواه اصرار ورزید و همچنانکه پیش از این هم گفته بود ، تذکر داد که
مدیری که تنبل و به دنبال روزمرگی باشد ،
در دولت او جایی ندارد( نقل به مضمون) .
پرونده
جداگانه
تردیدی وجود ندارد که حوزه ورزش و مدیران آن هم
مخاطب این سخنان هستند و آنها نیز باید در کنار مسائل جاری و روزمره - اگر تاکنون
این کار را انجام نداده اند - پرونده
جداگانه ای برای موضوع " ایجاد تحول" در ورزش باز کنند و در این باره
نیز دغدغه داشته باشند و احساس مسئولیت کنند. باز هم تاکید می کنیم که اصرار بر تداوم منش ها و روش های جاری و رسوب
شده جز " به دست خود حرکت رو به جلوی ورزش را متوقف کردن " معنایی ندارد
و صواب آن است که هرچه زودتر به این وضع و شرایط پایان داده و بساط و سلطه مدیران و باندهای سایه نشین که
مدیران اصلی و خط دهندگان واقعی ورزش هستند ، جمع شود و مدیریت ورزش به شکل مستقل
و شجاعانه ، درباره حوزه کاری و عملکرد خود پاسخگوی مردم و مراکز نظارتی مثل مجلس
و مدیران رسمی و بالادستی ( نه سایه نشینان خط دهنده) باشد.
" اراده" ای برای اصلاح
وقتی این بساط را جمع کردیم و در ورزش و برای ورزش و خاصه درباره
مدیریت ورزش، طرحی نو در انداختیم و شفافیت و روراستی پیشه کردیم و در یک کلمه ، به
راستی برای اصلاح وضع ورزش ، فراتر از حرف و شعار،" اراده" کردیم، آن وقت
خیلی از مسائل لاینحل و گره ها و معضلات
خود ساخته - که بیش از هر چیز ناشی از رویکرد و روش های فعلی حاکم است - یکی یکی حل خواهد شد و یا به سوی حل شدن
پیش خواهد رفت.
آب از
آب ، تکان نمی خورد!
در این صفحه برحسب وظیفه و به سهم خود بارها و بارها درباره
وضعیت مالکیتی و مدیریتی دو تیم معروف و پرطرفدار استقلال و پرسپولیس نوشته ایم و
خیلی های دیگر هم در این باره گفتنی ها را گفته اند و نقطه مشترک همه اظهارات ، این مطالبه ساده و
خواسته بدیهی بوده که " وضعیت این دو تیم را سامان بخشید و آنها را از این
شرایط بی ثباتی و متزلزل مدیریتی نجات دهید " و البته در این باره - و علی رغم همه نوشته ها و
تذکرات - هیچ اتفاق اساسی نیفتاده و به اصطلاح ، آب از آب تکان نخورده است.
این
بلاتکلیفی تا کی ادامه خواهد داشت؟!
بعد از آن اتفاقات و نصب غریبه هایی با شعارها و ایده های
عجیب (ماجرای پفک آبی یادتان هست؟!) به عنوان مدیرعامل و هیات رئیسه ( که بعضی از
آنها مشغول آب خنک خوردن هستند!) و تغییرات پیاپی وعدم ثبات مدیریتی که در این
دوتیم - و خاصه در دوره دولت قبلی - برقرار
بود و عصبانیت و اعتراض هواداران آنها را موجب شده و حتی چند نوبت ، کار اعتراض به
اجتماع جلوی مجلس شورای اسلامی کشیده شد، انتظار می رفت که این اتفاقات در دوره
بعدی و مدیریت فعلی دیگر رخ ندهد که می بینیم چنین نشده و کماکان عدم ثبات مدیریتی
و تغییرات در سطح هیات رئیسه در این تیم
ها برقرار است .
چون که صد آمد ...!
این روزها هم باز
صحبت تغییر هیات رئیسه دو تیم مطرح است! مشکلات استقلال و پرسپولیس - هم در این
دولت ، هم در دولت قبلی و هم در دولت های قبل تر - حل نشده و بلاتکلیفی این دو تیم کماکان ادامه دارد ، برای
اینکه آن " اراده" در هیچ دولت و دوره مدیریتی وجود نداشته است ، اراده ای که بخواهد ورزش را در حد خودش جدی بگیرد،
مشکلات حل ناشده آن را حل کند ، کارهای زمین مانده را بردارد و به آن سامان و نظم
ببخشد و متحول کند و در مسیر پیشرفت و تحول و قوی تر شدن به حرکت در آورد. تاکید می کنیم ، اگر این اراده که
شاید بزرگترین گمشده ورزش ما باشد، به وجود بیاید ، به مصداق "چون که صد آمد،
نود هم پیش ماست"، حتما بعد از چند
دهه پرسپولیس و استقلال هم سروسامان پیدا می کنند و علاوه بر ورزش، کارکردهای
رفاهی و اقتصادی و تربیتی و فرهنگی و... خود را خیلی بهتر و بسیار بیشتر و فراتر
از حال به منصه ظهور می رسانند. آن وقت ورزش مستعد ایران در مسیر پیشرفت و تحول و
قوی تر شدن قرار می گیرد و... آن وقت خیلی از توانایی های بالقوه آن به فعلیت در
می آید و ظرفیت های پنهان آن آشکار می شود.
اما متاسفانه این اراده
ضروری ، برای ورزش و در نزد مدیران آفتابی و سایه نشین
آن وجود ندارد. به ورزش کماکان به عنوان ابزاری سیاسی نگاه و کارکردهای آن هم در همین حوزه محدود می شود و
دولت ها سعی می کنند که از ورزش و نتایج و مدال ها - بدون اینکه برای اصلاح ساختار
و تقویت داشته ها و بروز ظرفیت های پنهان آن، کاری انجام دهند - به نفع خود
استفاده کنند و پیروزی و موفقیت و مدال آوری ورزشکاران و تیم های ورزشی را جزو موفقیت های چهار ساله خود جا بزنند. این
است که همانطور که در آغاز مطلب هم نوشتیم ، در ورزش حرف های خوب و شعارهای امید
بخش و حتی ایده های خیلی بلندپروازانه می شنویم، اما خیلی ضعیف و سطح پایین و کوچک عمل می کنیم.
سیدمحمدسعید مدنی*