PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۷۸۱۴۰
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۸
رمز " خوب شعار دادن " و " بد عمل کردن " در ورزش

مدیران واقعی ورزش چه کسانی هستند؟!


مدیران واقعی ورزش چه کسانی هستند؟!

اصلاحات در ورزش
"
اصلاحات انقلاب گونه" در ورزش، ضرورتی حیاتی است که بارها ، به ویژه در این یک سال و نیم اخیر که دولت " انقلابی و مردمی" سکان قوه اجراییه را به دست گرفته ، در این مجله و خاصه در این صفحه به آن پرداخته و تاکید شده است. این ضرورت از آنجا احساس و ناشی می شود که تقریبا بر همگان ، به ویژه آنها که نگاه تحول خواهانه نسبت به ورزش دارند و هرگز به " وضع موجود" رضایت نمی دهند و نه تنها از آن خشنود نیستتد که سخت منتقد هستند و حتی در این باره به مسئولان اعتراض جدی دارند، ثابت شده که با این روال و روش های ثابت و تکراری که سال هاست مدیران ورزش ما در مقاطع مختلف و دولت های با خاستگاه های سیاسی متفاوت در پیش گرفته و بر ورزش ما حاکم کرده اند و حاضر هم نیستند که در آن تغییرات اساسی ایجاد کنند، هرگز انتظارات منطقی و به حق - حتی در سطح حداقلی و " کف" آن - برآورده نخواهد شد.
حرف های بزرگ، رفتار کوچک!
ما - به معنای اهالی و جامعه ورزش( از راس تا قاعده آن) - سال هاست ، به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی، درباره ورزش حرف های بزرگ و خواسته ها و انتظارات بالا و مهمی را مطرح می کنیم ، شعارهای مترقی و آرمان های متعالی مطرح می کنیم و به این چیزی که " هست" ( برخلاف تلاش ها و القائاتی که در این باره از سوی افراد و باندهای منتفع از وضع موجود صورت می گیرد)، به هیچ وجه قناعت نمی کنیم و راضی نیستیم، اما متاسفانه در عمل خیلی سطحی و کوچک عمل می کنیم و کار را به دست مدیران شجاع و با انگیزه و معتقد به آرمان ها و شعارهای انقلاب نمی سپریم ، سهل است که خیلی وقت ها و خیلی جاها سکان هدایت ورزش و عنان و اختیار آن را در دست کسانی رها می کنیم که علیرغم ادعاهایی که دارند و اداهایی که در می آورند، عملا اعتقادی به این شعارها و آرمان های انقلاب در ورزش و توقعات و مطالبات به حق مردم و دوستداران ورزش ندارند و آنچنان عمل و رفتاری را پیش می گیرند و شیوه ها و روش ها و مدیریتی را اعمال می کنند که تثبیت کننده وضع موجود باشد و دنیا به کام فرصت طلبان و منتفعان وضع موجود باشد وعده ای بی اعتقاد - که در خلوت خود به شعارهای انقلابی در ورزش نیشخند می زنند و به ریش انقلابی ها و تحول خواهان می خندند- از قبل ورزش ، سفره و زندگی خود را آباد و به برکت این مدیران واداده و بی اعتقاد ، به عناوین مختلف نان و نام خود را در ورزش تامین و تثبیت نمایند.
... از خاک تا افلاک
این است که می بینیم وضعیت کنونی و واقعی ورزش با آنچه " باید باشد" و دوستداران ورزش مطالبه دارند که " باشد" و حق ، آن است که " باشد" و توان و ظرفیت آن را دارد که " باشد" ، فاصله ای به مسافت خاک تا افلاک دارد! و باز بر همین اساس و تکیه بر این واقعیات خوشایند است که اعتقاد داریم برای نجات ورزش از کسالت و دور باطلی که سال هاست به آن گرفتار آمده ، باید کاری کرد. ورزش مستعد و با ظرفیت های غنی ایران ، به درستی مدیریت نمی شود و این به گمان ما معضل و اشکالی است که اگر حل و برای درمان آن چاره ای اندیشیده نشود، هیچ اقدام و رفتار دیگری به اصلاح و تحول در امر ورزش منجر نخواهد شد.
باندهای سایه نشین و مدیران سفارشی
در سال های اخیر ، مساله و مشکل جدیدی که در مدیریت ورزش دیده می شود و به شدت کار و بار آن را " فشل " و حرکت رو به جلو را به شدت کند و یا به طور کلی متوقف کرده ، موضوع عناصر و باندهای سایه نشین است که بدون اینکه در محافل ورزشی آفتابی شوند، کنترل ورزش را از طریق مدیران دست نشانده و تا خرخره بدهکار خود که در جای جای ورزش کاشته اند، به دست دارند.
مدیران واقعی ورزش؟!
در واقع مدیران اصلی ورزش همین ها هستند که از مدیران آشکار و رسمی، ابزار دست و مترسک ساخته اند، تا آنجا که حتی اجازه ندارند نزدیکترین معاونان و مشاوران را با تشخیص و اختیار خود اتتخاب کنند. جا دارد دستگاه های نظارتی - و در راس همه ، خود دولت محترم - این موضوع را جدی بگیرند و با کسانی که عقل کل مآبانه چنین آشی را برای ورزش و مدیریت ورزش پخته اند ، با قاطعیت و شدت برخورد کرده و دست مخل و مزاحم آنها را کوتاه و قطع کنند. این اقدام نجات بخش و ضروری با توجه به اینکه ماهیت و حتی اسم و رسم بعضی از این افراد و باندهای سایه نشین و پدر خوانده ورزش " رو" و روشن شده ، شدنی و ممکن است. البته اگر دستگاه های نظارتی و خود دولت از این مسائل و مناسبات و معادلاتی که بر ورزش و مدیریت آن حاکم شده ، اطلاع دارند ‌و می دانند برای ورزش چه باندها و افرادی ، مدیر و خط و ربط تعیین می کنند ، وای به حال ورزش!
کارهای بزرگ ِ تحولی همه جانبه
در هرحال آنچه که از آن گریزی نیست و درباره ورزش بالقوه توانمند و برخوردار از استعداد و ظرفیت های غنی انسانی و مادی ما ، به حکم مطالبات مردمی و برای تحقق شعارهای انقلابی حتما و باید اتفاق بیفتد، " اصلاح انقلاب گونه" و ایجاد تحول اساسی در این حوزه و مقوله است. چند روز پیش ، رهبر انقلاب در دیدار مردمی به مناسبت سالگرد قیام 19 دی ، بار دیگر بر موضوع تحول همه جانبه در کشور تاکید کرده و گفتند : " در ادامه راه نیز در زمینه های مختلف همچون اقتصاد ،فرهنگ، امنیت، علم نیازمند کارهای بزرگ و تحولی هستیم و این تحول مبتکرانه با وجود مسئولان و جوانان پر تلاش در دانشگاه ها و بخش های دیگر، ممکن و شدنی است" . رئیس جمهور محترم نیز در سفر به شمال شرق کشور، در بخشی از سخنان خود در جمع مردم خراسان بر ضرورت تحول و مدیران تحول خواه اصرار ورزید و همچنانکه پیش از این هم گفته بود ، تذکر داد که مدیری که تنبل و به دنبال روزمرگی باشد ، در دولت او جایی ندارد( نقل به مضمون) .
پرونده جداگانه
تردیدی وجود ندارد که حوزه ورزش و مدیران آن هم مخاطب این سخنان هستند و آنها نیز باید در کنار مسائل جاری و روزمره - اگر تاکنون این کار را انجام نداده اند - پرونده جداگانه ای برای موضوع " ایجاد تحول" در ورزش باز کنند و در این باره نیز دغدغه داشته باشند و احساس مسئولیت کنند. باز هم تاکید می کنیم که اصرار بر تداوم منش ها و روش های جاری و رسوب شده جز " به دست خود حرکت رو به جلوی ورزش را متوقف کردن " معنایی ندارد و صواب آن است که هرچه زودتر به این وضع و شرایط پایان داده و بساط و سلطه مدیران و باندهای سایه نشین که مدیران اصلی و خط دهندگان واقعی ورزش هستند ، جمع شود و مدیریت ورزش به شکل مستقل و شجاعانه ، درباره حوزه کاری و عملکرد خود پاسخگوی مردم و مراکز نظارتی مثل مجلس و مدیران رسمی و بالادستی ( نه سایه نشینان خط دهنده) باشد.
" اراده" ای برای اصلاح
وقتی این بساط را جمع کردیم و در ورزش و برای ورزش و خاصه درباره مدیریت ورزش، طرحی نو در انداختیم و شفافیت و روراستی پیشه کردیم و در یک کلمه ، به راستی برای اصلاح وضع ورزش ، فراتر از حرف و شعار،" اراده" کردیم، آن وقت خیلی از مسائل لاینحل و گره ها و معضلات خود ساخته - که بیش از هر چیز ناشی از رویکرد و روش های فعلی حاکم است - یکی یکی حل خواهد شد و یا به سوی حل شدن پیش خواهد رفت.
آب از آب ، تکان نمی خورد!
در این صفحه برحسب وظیفه و به سهم خود بارها و بارها درباره وضعیت مالکیتی و مدیریتی دو تیم معروف و پرطرفدار استقلال و پرسپولیس نوشته ایم و خیلی های دیگر هم در این باره گفتنی ها را گفته اند و نقطه مشترک همه اظهارات ، این مطالبه ساده و خواسته بدیهی بوده که " وضعیت این دو تیم را سامان بخشید و آنها را از این شرایط بی ثباتی و متزلزل مدیریتی نجات دهید " و البته در این باره - و علی رغم همه نوشته ها و تذکرات - هیچ اتفاق اساسی نیفتاده و به اصطلاح ، آب از آب تکان نخورده است.
این بلاتکلیفی تا کی ادامه خواهد داشت؟!
بعد از آن اتفاقات و نصب غریبه هایی با شعارها و ایده های عجیب (ماجرای پفک آبی یادتان هست؟!) به عنوان مدیرعامل و هیات رئیسه ( که بعضی از آنها مشغول آب خنک خوردن هستند!) و تغییرات پیاپی وعدم ثبات مدیریتی که در این دوتیم - و خاصه در دوره دولت قبلی - برقرار بود و عصبانیت و اعتراض هواداران آنها را موجب شده و حتی چند نوبت ، کار اعتراض به اجتماع جلوی مجلس شورای اسلامی کشیده شد، انتظار می رفت که این اتفاقات در دوره بعدی و مدیریت فعلی دیگر رخ ندهد که می بینیم چنین نشده و کماکان عدم ثبات مدیریتی و تغییرات در سطح هیات رئیسه در این تیم ها برقرار است .

چون که صد آمد ...!

این روزها هم باز صحبت تغییر هیات رئیسه دو تیم مطرح است! مشکلات استقلال و پرسپولیس - هم در این دولت ، هم در دولت قبلی و هم در دولت های قبل تر - حل نشده و بلاتکلیفی این دو تیم کماکان ادامه دارد ، برای اینکه آن " اراده" در هیچ دولت و دوره مدیریتی وجود نداشته است ، اراده ای که بخواهد ورزش را در حد خودش جدی بگیرد، مشکلات حل ناشده آن را حل کند ، کارهای زمین مانده را بردارد و به آن سامان و نظم ببخشد و متحول کند و در مسیر پیشرفت و تحول و قوی تر شدن به حرکت در آورد. تاکید می کنیم ، اگر این اراده که شاید بزرگترین گمشده ورزش ما باشد، به وجود بیاید ، به مصداق "چون که صد آمد، نود هم پیش ماست"، حتما بعد از چند دهه پرسپولیس و استقلال هم سروسامان پیدا می کنند و علاوه بر ورزش، کارکردهای رفاهی و اقتصادی و تربیتی و فرهنگی و... خود را خیلی بهتر و بسیار بیشتر و فراتر از حال به منصه ظهور می رسانند. آن وقت ورزش مستعد ایران در مسیر پیشرفت و تحول و قوی تر شدن قرار می گیرد و... آن وقت خیلی از توانایی های بالقوه آن به فعلیت در می آید و ظرفیت های پنهان آن آشکار می شود.
اما متاسفانه این اراده ضروری ، برای ورزش و در نزد مدیران آفتابی و سایه نشین آن وجود ندارد. به ورزش کماکان به عنوان ابزاری سیاسی نگاه و کارکردهای آن هم در همین حوزه محدود می شود و دولت ها سعی می کنند که از ورزش و نتایج و مدال ها - بدون اینکه برای اصلاح ساختار و تقویت داشته ها و بروز ظرفیت های پنهان آن، کاری انجام دهند - به نفع خود استفاده کنند و پیروزی و موفقیت و مدال آوری ورزشکاران و تیم های ورزشی را جزو موفقیت های چهار ساله خود جا بزنند. این است که همانطور که در آغاز مطلب هم نوشتیم ، در ورزش حرف های خوب و شعارهای امید بخش و حتی ایده های خیلی بلندپروازانه می شنویم، اما خیلی ضعیف و سطح پایین و کوچک عمل می کنیم.

 سیدمحمدسعید مدنی*








پربازدید ها