PDF نسخه کامل مجله
دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳ - December 23 2024
کد خبر: ۷۸۱۴۴
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۲۴

فوتبال ، در خدمت مردم یا در چنگ نااهلان؟!

فوتبال ، در خدمت مردم یا در چنگ نااهلان؟!

از پنجشنبه ای که گذشت نیم فصل برگشت لیگ فوتبال ایران(با نام خلیج همیشه فارس) شروع شد و از این به بعد هر چه می گذرد بر حساسیت و هیجان رقابت ها افزوده می شود و علاقه مندان به فوتبال و طرفداران تیم ها با اشتیاق بیشتری - البته متاسفانه نه از نزدیک و با حضور در ورزشگاه ها ، بلکه از دور و از طریق رسانه ها و عمدتاً گیرنده های رادیو و تلویزیونی - این مسابقات را پیگیری خواهند کرد. عدم حضور تماشاگران در ورزشگاه ها ( که البته به طور ناخواسته به فوتبال ما تحمیل شده) نقص بزرگ و شاید بزرگترین نقص لیگ فوتبال ماست که مسئولان امر باید برای رفع این نقیصه فکری بکنند و چاره ای بیندیشند. چیزی که مسلم است اینکه ، هر مشکلی راه حلی دارد که با تفکر و مشورت و تدبیر ، باید به دنبال یافتن آن بود و هرگز نباید به شرایط تحمیل شده و ناخواسته رضایت داد ، به ویژه اگر در نظر داشته باشیم که به گواه غریبه و آشنا ، علی رغم کمبودها و ضعف های بسیار ، یکی از نقاط قوت لیگ فوتبال ما و شاید قوی ترین آن ( و اصولا ورزش ما ) حضور پررنگ و پرشور و اشتیاق تماشاگران است. پیش از این بارها به سهم خود درباره حضور پرشمار تماشاگران پرشور در ورزشگاه ها نوشته و از مسئولان امر خواسته بودیم که قدر این حضور را عملا بدانند و حرمت و احترام بهترین حامیان فوتبال و بی توقع ترین آنها را به مناسب ترین شکل ممکن رعایت کنند . یادآور شده بودیم که برگزاری مسابقات " یکصد هزار نفری" - آن هم در محیط امن و بی حاشیه - بزرگترین سرمایه این فوتبال و خارچشم همه بدخواهانی است که با لطائف الحیل علیه این ملک پرافتخار و این مردم مقاوم و سربلند ، دشمنی و کینه توزی می کنند . بارها در این باره دلسوزان و خیرخواهان نوشته و گفته اند که حضور پرشمار و مشتاقانه جوانان و مردم در کنار فوتبال، مایه حسرت و حسادت بسیاری از کشورهای همسایه است که با پول و مخارج هنگفت و پرداخت مبالغ نجومی و دیوانه وار برای خرید ستارگان بازنشسته فوتبال دنیا و کشاندن تیم های حرفه ای و سرشناس به ورزشگاه های خود و اهدای جوایز نفیس و اتومبیل های لوکس( لاکچری!) و... می خواهند هر طوری که شده سکوهای خالی را پر کنند و... آن وقت ، بدون اینکه مسئولان سایه نشین و آشکار و مدیران واقعی و تحمیلی ورزش و فوتبال ما کار خاصی انجام داده باشند، تماشاگر ایرانی چون ورزش در خون او جاری است، سکوها را مملو از حضور گرمابخش خود می کند اما افسوس ، آنهایی که باید، قدر خیلی از نعمت ها - از جمله این مردم و وظیفه شناسی و حمایت های آنها - را نمی دانند ، سهل است که اصلا فهم و درک درستی از" مردم" ندارند...
همه می دانیم که بدون تعارف درحال حاضر فوتبال جذاب ترین و پرطرفدارترین ورزش دنیاست که قلب میلیاردها نفر را تسخیر کرده و آنها هر روز وهر لحظه ، اخبار و رویدادها و موضوعات آن را با علاقه و کنجکاوی دنبال می کنند. بنابراین فوتبال علاوه بر یک رشته ورزشی و فراتر از یک مسابقه میان دو تیم ،" فرصتی" است که مثل هر فرصت دیگری باید قدرش را دانست و با هشیاری و برنامه ریزی از کارکردهای موثر و مثبت آن به بهترین وجه استفاده کرد.
متاسفانه علی رغم جایگاهی که فوتبال در کشور ما و نزد اهالی ورزش و به ویژه نسل جوان دارد، و با وجود اینکه فوتبال در ایران به اندازه کافی از استعدادهای ناب و خدادادی برخوردار است و به ضرب همین داشته ها، افتخارات بزرگی را در میادین مختلف کسب کرده است - به طوری که در دهه های 60و 70 میلادی ، قدرت اول و بلا منازع آسیا بود - از سوی کسانی که باید و وظیفه دارند ، به این رشته ورزشی توجه لازم نمی شود و فوتبال ما در بسیاری از جاها تقریبا به دست نااهلان و منفعت طلبان و باندهای دلالی و بدتر از همه عناصر و جریانات فاسد و مخرب رها شده است. مشکلات و معضلات و آفاتی را که فوتبال ایران گرفتار آن است ، همه کسانی که اهل ورزش و پیگیر مسائل و اخبار هستند، می دانند و در این مجال مختصر هم بنا نداریم در این باره تحلیل و کالبد شکافی کنیم . خلاصه اینکه این فوتبال در همه ابعاد فنی، اداری، مالی ، اجرایی و علی الخصوص فرهنگی و اخلاقی با مشکل و مساله مواجه است و به جرات می توان‌ گفت که علی رغم حرف ها و شعارها ، هیچ گامی برای حل اساسی مشکلات برداشته نشده، به طوری که امروز شناخته شده ترین و پرطرفدارترین و مردمی ترین تیم های ما ، از نظر سازمان های رسمی فوتبال - مثل کنفدراسیون فوتبال آسیا - از ابتدایی ترین استانداردهای حرفه ای بی بهره هستند و صلاحیت حضور در رقابت های باشگاهی آسیا را ندارند، یعنی همان رقابت هایی که در آن ، تیم های ایرانی سه بار به مقام قهرمانی رسیده و بارها به فینال راه پیدا کرده اند. این یک نمونه ملموس و البته بسیار برخورنده است ، به طوری که هر ایرانی باغیرتی را که اهل فوتبال هم نباشد ، سخت ناراحت و رنجیده خاطر می کند. از این دست نمونه ها با شدت و ضعف متفاوت در این فوتبال آنقدر زیاد است که این حرف ما را که برای سامان بخشی و روبراه کردن وضع فوتبال ایران کوچکترین قدمی برداشته نشده، به راحتی اثبات می کند. یک نمونه دیگر ، سال هاست - به ویژه در دهه اخیر – که بارها و بارها همین مجله و بعضی از رسانه ها و کارشناسان و خاک خورده ها و... درباره وضعیت نابسامان و اخبار نگران کننده فوتبال تهران می نویسند و هشدار می دهند و اخیرا هم شنیده ایم که بعضی از برنامه های ورزشی تلویزیون ( ان شاءا... با نیت خیر و قصد اصلاح و نه تصفیه حساب شخصی و...) بحث فوتبال تهران و نحوه اداره و مدیریت پر حرف و حدیث آن را پیش کشیده اند و... اما از آن طرف، یعنی از سوی به اصطلاح مسئولان بالادستی ورزش ، شاهد کوچکترین عکس العمل و اقدامی در قبال این همه نوشته و هشدار نبوده ایم و فوتبال تهران کماکان به حال خود رها بوده و به شکل ملوک الطوایفی اداره می شود.
وضعیت فوتبال ایران به عنوان پرطرفدارترین رشته ورزشی ، گویای همه آن چیزی است که بر کلیت ورزش ما حاکم است. مسائل و مشکلات فوتبال ، حل شدنی است ولی به اراده محکم و عزم انقلابی و تدبیر کارساز و اقدام شجاعانه و مردانه احتیاج داریم ، اراده و عزمی که مسئولان و مدیران ورزش و فوتبال - بر اساس نمونه ها و شواهد فراوان - نشان داده اند که حداقل فعلا فاقد آن هستند...

*سیدمحمدسعید مدنی

پربازدید ها