PDF نسخه کامل مجله
پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ - November 21 2024
کد خبر: ۷۸۲۵۰
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۱
تیم ریشه دار و پرطرفدار یا موش آزمایشگاهی ؟!

" شازده پسرها "ی مدیرنمایی که به جای پاسخگویی ، شکایت می کنند !


" قوی شدن " ، تنها راه پاسخگویی
به دشمنی بدخواهان ورزش ایران

راهی جز این نیست

برای اینکه امثال اینفانتینو که بدون تردید سبیلشان به وسیله دلارهای نفتی بعضی از کشورهای دست نشانده قدرت های استعماری و " گاوهای شیرده " آمریکا و اسرائیل، چرب شده، جرات نکنند دهان گشادشان را باز کنند و راه به راه از عبارت مجعول و ضد واقعیات تاریخی درباره خلیج همیشه فارس استفاده کنند، فقط یک راه وجود دارد - که جز این هم راهی نیست - و آن " قوی شدن" است. باید برای تودهنی زدن به این موجودات عوضی و تحریفگران بی شرم و حیا که نه سواد تاریخی دارند و نه جغرافیا را می شناسند، چنان فوتبال و ورزشی ساخت که در میدان عمل، آنها را از کرده خود پشیمان کند، اما سوالی که اینجا به شکل جدی مطرح می شود این است که اصولا مسئولان ورزش و فوتبال ما جز دوتا بیانیه رسمی و کلیشه ای در محکومیت این پاچه ورمالیده های مزخرف گو،اصلا در این فکرها هستند؟ اصلا در ذهنیت و برنامه های خود دغدغه این را دارند که در عرصه های بین المللی ، همواره حضوری ششدانگ و قدرتمند داشته باشند و با چنین حضور، به صورت این نابکاران ضد ایران و ایرانی خاک بپاشند؟!

مسئولان ورزشی به فکر هستند ؟!

بارها نوشته ایم که دشمنان این ملک و ملت ، ورزش ما را جدی گرفته و برای نابود کردن و به حاشیه راندن و منزوی ساختن آن ، طرح و برنامه دارند که بعضی از آنها اجرایی شده و بیشتر آنها در آینده و در فرصت های مناسبی ( که برخی از آنها را خود ما، در اختیارشان می گذاریم) حتما عملی و اجرایی خواهد شد. باز سوال این است که آیا به اصطلاح مسئولان و مدیران ما فراتر از فرصت سوزی ها و مشغولیت های شخصی و تجاری و بازرگانی و... خود اصلا دربارهشرارت ها و خرابکاری های بدخواهان علیه ورزش ما فکر می کنند و در پی چاره اندیشی هستند؟ ما که فکر نمی کنیم چنین افکار و دغدغه هایی در نزد قریب به اتفاق مدیران و مسئولان ورزش ما باشد. می پرسید چرا؟ چون واقعیات این را به روشنی نشان می دهد و می بینیم عملکرد بعضی از این مثلا مدیران چه بر سر فوتبال و ورزش ما آورده است.

کاری که یزدانی خرم انجام داد

برای اینکه حرفمان برای خواننده محترم صرفا شعاری نباشد، یک نمونه ملموس و غیرقابل انکار ذکر می کنیم:
راه مقابله با دشمنی ها و خباثت هایی که از طریق ورزش علیه این سرزمین و مردم آن صورت می گیرد، همان کاری است که حاج آقا یزدانی خرم - که حالا یک سال است به رحمت ایزدی پیوسته - انجام داد. او با مدیریت متعهدانه و مدبرانه خود از والیبال ایران که در سطح آسیا هم یک تیم درجه 2 و3 بود، قدرتی ساخت که به سرعت مرزهای قاره بزرگ را درنوردید و به یک تیم در کلاس جهانی و المپیکی تبدیل شد.


محکم کردن درون

مرحوم یزدانی خرم با این اقدام خود دو کار کرد : اولا نشان داد که راه مبارزه با شرارت ها و بدخواهی های خارجی علیه ورزش و ورزشکار ما و خنثی کردن آنها، قوی و قوی تر شدن است که شرط اول آن،" محکم کردن درون" است. یعنی از درون ، منسجم و متحد شدن و همه آنهایی را که انگیزه کار و خدمت دارند و در آن رشته موی سپید کرده و استخوان خرد کرده اند، جمع کردن و از توانایی و تجربه و کارآمدی آنها در جهت مثبت استفاده کردن و البته دفع و کوتاه کردن دست عناصر بی هنر و باج خواه و انگل و آویزان. مرحوم یزدانی خرم با ایمان و توکل به خدا و درایت و هنر مدیریت خود ، این کار اول را با شجاعت و قاطعیت( آنچه که از فقدان آن ، مدیریت ورزش ما رنج می برد و ورزش ما ضربه می خورد) انجام داد.

والیبال ، یک قدرت جهانی

ثانیا ، کار دومی که او انجام داد، تحقق بخشیدن و اثبات عملی شعار" ما می توانیم" بود. او با رفتار و عملکرد مدیریتی خود نشان می داد که به ظرفیت های درون این ورزش و توان و هنر پنهان جوانان ورزشکار این مرز و بوم اعتقاد و باور دارد . اگر اینها به درستی کشف و مدیریت شوند و اگر مدیران به راستی برای کار کردن آمده و اراده خدمت و اصلاح و ساختن داشته باشند، باید فراتر از حرف زدن و حاشیه رفتن ، قدر این استعدادها را بدانند و کفران نعمت نکنند و با فکر سالم و برنامه ریزی دقیق ، این ظرفیت های پنهان را آشکار کرده و این استعدادهای بالقوه را به فعلیت درآورند. مرحوم یزدانی خرم با ارتقای جایگاه والیبال ایران از یک قدرت درجه2 و3 آسیایی به یک قدرت جهانی، سند محکم و مدرک مستدل و محکمه پسندی را برای همیشه دست کسانی مثل ما و این نشریه داد که این حرف و نظر خود ( که البته حرف و نظر خیلی های دیگر هم هست) را با قاطعیت بیشتر و صدای بلندتر و رساتر تکرار کنند.

آب از آب ، تکان نمی خورد !

هر چند که حرف ما و امثال ما هر چقدر هم که قاطعانه و صدای مان هر چند رسا و بلند و حتی کر کننده هم باشد ، با این حال مطمئناً آب از آب ، تکان نمی خورد و کک هیچ مسئول و مدیری نمی گزد.

طاغوت وار و خودکامانه !

البته همه این آقایان مدیر و رئیس و بالاتر و پایین تر - خصوصا در شروع کار و گرفتن پست و مقام - " جو زده" می شوند و از سعه صدر و انتقاد پذیری خود اینجا و آنجا سخن می رانند و سینه سپر می کنند، اما خیلی زود معلوم می شود که بازهم انگار خبری نیست و در بر همان پاشنه قبلی می چرخد و حتی بدتر از همه ، بعضی از این آقایان مثلا مدیر( البته به احتمال بسیار قوی به تحریک مدیران بالادستی و شاید همولایتی ! و مثلا ارشد ! خود که ید طولایی در شکایت و شکایت کشی دارند و با کوچکترین انتقادی دل نازکشان می شکند و کار را به دادگاه و اینطور حرف ها می کشانند) در مقابل کوچکترین انتقاد و کمترین نقدی، به جای پاسخگویی و روشنگری، کار را به شکایت و دادگاه می کشانند که آن نشریه منتقد و آن نویسنده و خبرنگار نقاد " بترسند" و دیگر مرتکب کار خلافی به نام وظیفه شناسی و تحلیل و نقد عملکرد این دست " شازده های" مدیر شده، نشوند! و باز بدتر از این ، وقتی این مدیرنماها از دادگاه و شکایت هم طرفی نبستند و نتوانستند کسی را بترسانند و قلمی را بشکنند بلکه دادگاه شکایت آنها را مردود و خود آنها را محکوم هم کرد! آن وقت به تاکتیک و تهدید بعدی متوسل می شوند و برخلاف همه قوانین و مقررات ملی و بین المللی و جهانی، "طاغوت" وار و خودکامانه صفت، به زیردستی های خود دستور می دهند " کارت ورود به سالن" آن نویسنده ای که مجیز این آدم های کوتوله را نمی گوید و بلکه با شجاعت و صراحت( و البته خیرخواهی) مسائل و عملکرد این " شازده پسرهای" مدیرنما را تحلیل می کند، لغو کرده یا برایش کارت صادر نکنند . مهم نیست که مثلا این خبرنگار از نشریه ای معرفی شده که دو برابر خود او سن و سابقه فعالیت در ورزش دارد!!
ظاهراماجرا اینطوری شده که هر رسانه درستکار و وظیفه شناس و هر کارشناس دغدغه مند و نگران، حرف خودش را بزند و انتقاد و نظر و پیشنهاد خودش را مطرح کند و از آن طرف هم ، مدیران و مسئولان و..‌. بدون توجه و اعتنا به نوشته و گفته های رسانه ها و کارشناسان ، دنبال کار و مشغولیت های خودشان باشند!

اگر این اتفاق نیفتد

به هر حال آنچه که در آن شکی نیست و هر چقدر زمان می گذرد درستی آن روشن تر و بیشتر ثابت می شود ، این است که با این وضع و اوضاع و با افرادی که بدون داشتن لیاقت و شایستگی کافی، پست های مدیریتی را در ورزش، غصب کرده اند، اصلا نمی توان به آینده امیدوار بود و اینجاست که باز حرف همیشگی و اعتقاد قلبی و نظر کارشناسی خود را با صدای بلند اعلام می کنیم که ورزش ما به شدت به اصلاحات و خانه تکانی اساسی نیاز دارد و اگر این اتفاقات رخ ندهد ، نه تنها وضع ورزش بهتر از این نخواهد شد، بلکه به مصداق" هر دم از این باغ بری می رسد..." هر روز خبری ناخوشایند و حتی تلخ به گوشمان می رسد که سخت احساسات جامعه و مردم را جریحه دار می کند و حیثیت و آبروی اهالی محترم ورزش را زیر سوال می برد و در رسانه های ورزشی و غیر ورزشی منعکس می شود که طبق معمول مشتی بدخواه وطن فروش که با پول کثیف دشمنان قسم خورده این ملک و ملت ارتزاق می کنند، از آن به نفع اهداف سیاسی و ضد ایرانی خود نهایت استفاده را می برند. در هفته ای که گذشت ماجرایی که ظاهراً در یکی از مثلا مدارس!! فوتبال در شهر مقدس مشهد اتفاق افتاده ، سخت موجب تاثر و نگرانی اهالی نجیب و صدیق ورزش شد. اینطور اتفاقات که اخیرا متاسفانه کم هم رخ نمی دهد، دارد در کنار سایرآفات و آسیب های قبلی و نهادینه شده این ورزش - و خاصه فوتبال - به شکل یک روال و روند غلط و تاسفبار در کنار پدیده هایی مثل دلالی و فساد مالی و تبانی و... برای خودش جا باز می کند و مثل موارد قبلی و آفات نوع دیگر ، مسئولان و مدیران بزرگ و کوچک طبق معمول چند روز داد و قال راه می اندازند و بیانیه صادر می کنند و قول رسیدگی می دهند و... بعد هیچ اتفاقی نمی افتد و دوباره روز از نو ، روزی از نو!

پرونده هیات فوتبال

الان حداقل چند سال است که فقط همین کیهان ورزشی دارد درباره هیات فوتبال تهران و اخبار ناخوشایندی که از آن به گوش می رسد، می نویسد و هشدار می دهد ، کارشناسان و مطلعان دیگری یا از طریق این مجله یا رسانه های دیگر کم و بیش همین هشدارها را می دهند و اخیرا تلویزیون ناپرهیزی کرده و (ان شاءا... با نیت خیر) پرونده ای برای فوتبال تهران باز کرده است ، اما از طرف مقامات ارشد ورزش و اداره هایی که وظیفه نظارت و حراست و پیگیری اینگونه مسائل را دارند، حداقل ما هیچگونه واکنش و پیگیری را شاهد نبوده ایم و خود هیات فوتبال هم هرگز - حداقل برای روشن کردن اذهان عمومی - خود را ملزم به پاسخگویی ندیده و...

حرف های حسن آقا

حسن روشن ، چهره نام آشنای فوتبال ایران و یکی از چند ستاره مطرح فوتبال ایران در دهه 50 در مصاحبه ای در باره وضعیت تیم استقلال و کیفیت فنی و نتیجه گیری این تیم در لیگ برتر ، در بخشی از حرف های انتقادی خود، گریزی به کمیته فنی فدراسیون فوتبال می زند . خلاصه و لب کلام او این است که کار در خیلی از جاهای این فوتبال در دست کاردان نیست. حسن آقا می گوید این کمیته ها هم بیشتر جنبه صوری دارد و نظر آنها در نهایت تابع آن کسی است که در راس فدراسیون نشسته است. این اولین بار نیست که چنین حرف هایی را می شنویم و حسن روشن هم اولین نفری نیست که چنین نظراتی دارد. غرض آنکه در این ورزش و درباره این فوتبال گفتنی ها را گفته اند و آسیب ها و آفت ها بیان و بر نقاط قوت و مثبت آن تاکید و پیشنهادات و نظرات هم برای اصلاح امور مطرح شده، اما مشکل اصلی آنجاست که فعلا اراده ای برای گوش دادن به این حرف ها در نزد مسئولان وجود ندارد و همانطور که بالاتر گفته شد کارشناسان و صاحبان فکر و نظر می نویسند و می گویند و از آن طرف مسئولان با تاکید و ژست انتقاد پذیری و داشتن گوش شنوا کار خودشان را می کنند ، کارهایی که غالبا به نفع هرکسی و هرچیزی ، غیر از ورزش و اهالی ورزش است!

علت یا معلول ؟!

بعضی از دوستان و خوانندگان ‌گرامی مطرح می کنند که خوب است در این صفحه علاوه بر توجه به مسائل کلان ورزش به مسائل و امور جاری هم پرداخته شود و این دوستان به طور مشخص به شرایط به وجود آمده در تیم استقلال اشاره می کردند. خدمت این دوستان عرض کردیم - و اینجا هم تاکید می کنیم - که ما در این صفحه تلاش داریم به جای پرداختن به معلول ، به علل و ریشه معضلات و گرفتاری های ورزش بپردازیم. برای مثال آنچه امروز تیم استقلال یا تیم ها و موضوعات دیگر با آن درگیر هستند، ریشه در مسائلی دارد که ما بارها در این صفحه به آن پرداخته ایم ، مسائلی مثل مدیریت کلان ورزش، مشکلات حل نشده و موضوعات بر زمین مانده ورزش و... برهمین اساس می توان علت خیلی از ابهامات و مشکلات ورزش را دریافت و به آنها پی برد. آن وقت می شود پاسخ این سوال و نظایر آن را دریافت که در کجای دنیا تیمی که قهرمان می شود، فصل بعد مدیر و مربی و کاپیتان و مهره های کلیدی آن عوض و یا اخراج و... می شوند؟!

موش آزمایشگاهی !

کجای دنیا عنان و اختیار فنی تیم پرطرفدار و ریشه داری را که ده ها پیشکسوت و استخوان خرد کرده و مربی دارد به دست هر " از گرد راه رسیده خارجی " می سپارند تا اولا با آن مثل موش آزمایشگاهی رفتار کند و ثانیا با رفتار و کردار و اعمال " غیرطبیعی" و عصبانیت های ناشی از غرور بیجا ، هم شخصیت و سابقه آن تیم را زیر سوال ببرد و هم تمرکز و اعصاب بازیکنان را تحت تاثیر قرار دهد و تضعیف کند و...؟! به نظر ما پاسخ این سوال و سوالات نظیر آن و به طور کلی تحلیل مسائل و معضلاتی که ورزش در آن غرق شده و گرفتار آمده ، در بعضی از همان موضوعات و عواملی است که ما به وسع و توان خود در این صفحه و نوشته ها به آن می پردازیم، مسائلی مثل فقدان اراده اصلاح، اخلال و اعمال قدرت مدیران سایه نشین، چنگ اندازی مدیران سفارشی بر مناصب حساس و مهم ورزش ،رخنه دلالیسم مخرب به مراکز حساس از طریق بعضی از رسانه های ورزشی و... این مسائل را وقتی در نظربگیریم آن وقت مثلا تحلیل آنچه که امروز در تیم استقلال می گذرد، خیلی خیلی آسان خواهد بود! با این همه ما با احترام به نظر این دسته از خوانندگان گرامی ، سعی می کنیم در این صفحه به مسائل جاری و ملموس ورزش هم بپردازیم و از آنها به عنوان نمونه های زنده و مثال های روشن، یاد کنیم...

*سیدمحمدسعید مدنی

پربازدید ها
آخرین اخبار