این فوتبال را کسی دوست ندارد
مسابقات فوتبال قهرمانی باشگاه های ایران ( لیگ برتر جام خلیج فارس ) به روزهای حساس خود رسیده است و پس از جام جهانی همه منتظر بودیم تا شاهد رشد کیفی آن باشیم. با رسیدن به بازی های به اصطلاح بزرگ ، سخت امیدوار می شویم تا شاهد کیفیت بالا و گرمای قابل توجه در آن باشیم. ابتدای بازی را با امیدواری دنبال می کنیم ، اما غالبا در انتهای آن دلگیر و افسرده می شویم. نه تنها شاهد بازی خوب نیستیم ، بلکه جنجال و هیاهو و تهمت و افترا ، جامعه فوتبال را از تماشای آن هم پشیمان می کند.اگر روزی یک بازی در داخل پایتخت صد هزار نفر را به ورزشگاه می کشاند ، امروز و با وجود همان علاقه مندی ، تعداد کمی از افراد راغب به تماشای فوتبال هستند. ورودی و خروجی فوتبال ما تعادل لازم را ندارند و در عرصه فرهنگی و اخلاقی دچار مشکلات جدی هستیم. برای شرایط امروزی فوتبال دلایل فراوانی را می توان در نظر گرفت : نتیجه گرایی، بحث مالی، ضعف داوران، عدم برخورد لازم از سوی کمیته انضباطی، ضعف مدیران باشگاه ها، زیاده خواهی و زیاده طلبی برخی از مربیان و بازیکنان و... اما بی گمان آنچه به عنوان یک اصل باید در نظر گرفت ، بی سر و سامانی تشکیلات فوتبال است. شاید بتوان به آن لقب " بی صاحبی فوتبال " هم اطلاق کرد.نظر برخی از کارشناسان این است که ریشه بسیاری از ناهنجاری های موجود درون و کنار زمین را باید جای دیگر جستجو کرد. وقتی در زمان انتخابات شاهد روال درست نیستیم ، زمانی که اعتماد لازم در موقع انتخاب فرد شایسته به وجود نمی آید و کار از سرچشمه اشکال دارد ، چگونه می توان از حوادث آن جلوگیری کرد ؟ مسئولان اغلب مقبولیت و توانایی لازم را ندارند و حتی در این راه تلاش هم نمی کنند. اگر زمانی در کنار زمین وجود بزرگ ترهایی که با نگاه نافذ خود خاطیان را بر سر جا می نشاندند کارساز بود ، امروز و در خلاء این افراد هر کس هر آنچه می خواهد انجام می دهد.با کمال تاسف آنهایی که امروز باید به عنوان بزرگتر ، بزرگی کنند ، خود آتش بیار معرکه شده اند. در این بین برخی از افراد هم در نقش " نوچه" خود را وارد معرکه می کنند و صحنه هایی در فوتبال رقم می خورد که این رشته را به ناکجاآباد می برد. چنین است که عده ای منتظر روزهای بدتر هستند. فریاد ها در این باره به جایی نمی رسد و گویا گوش شنوایی نیست. این فوتبال را کسی دوست ندارد.
*بهمن اسدی
ضربه پول بی کمال به فوتبال
*رضا وطنخواه
در راه برگزاری مسابقات ورزشی و به ویژه فوتبال همیشه و همه جا شاهد فراز و نشیب هستیم اما آنچه در فوتبال ما رقم می خورد ، عبور از استانداردهای موجود است. اگر ما از افراد با صلاحیت در راه اجرای مسابقات بهره ببریم ، آنها با راهکارهای موجود می توانند شرایط خوبی ایجاد کنند. به نظرم مشکل را باید در اینجا جستجو کنیم. مثلا در بخش داوری و خدای ناکرده دست های پشت پرده امکان اتفاقاتی وجود دارد که اساس کار را دچار خدشه خواهد کرد. یادمان نمی رود که بارها از این منظر چقدر ضربه خورده ایم.تفاوت آنچه امروز نسبت به گذشته رقم می خورد را باید در بخش های مالی پیگیر باشیم. در گذشته ، فوتبال ما آماتور بود. پول چندانی در میان نبود. بیشتر افراد با عشق به فوتبال کار می کردند. امروز و با وجود پول زیاد ، افراد متفرقه با اهداف خاص به این بخش ورود کرده اند. آنها برای رسیدن به مقصودشان هر کاری انجام می دهند و متاسفانه بسیاری از فوتبالی ها را هم آلوده کار خودشان کرده اند.امروز بسیاری از ارگان ها، باشگاه ها و بازیکنان کارهایی در کنار فوتبال می کنند که شایسته این رشته و علاقه مندانش نیست. فوتبال ما زمانی حرف اول و آخر آسیا را می زد. الان چه وضعیتی داریم ؟ همان فرصت طلبان اجازه نمی دهند تا افراد شایسته قدیمی در چرخه کار باشند. به این ترتیب ما با خلاء بزرگ اخلاقی هم مواجه شده ایم. الان مسئولان فوتبال ما چه کسانی هستند ؟ روز به روز شرایط بدتر هم می شود. پول و پست و مقام ، آفت بزرگ فوتبال ما شده است.این همه جار و جنجالی که شاهدیم ریشه در مسائل مالی دارد. امروز عده ای برای خود شیرینی و پیدا کردن شهرت در بازی ها اختلال ایجاد می کنند و مدیران هم به جای برخورد لازم به آنها توجه ویژه دارند! رسانه ها هم به این افراد تریبون می دهند. به نوعی خیلی ها در این مسیر ، مقصر هستند. ذائقه مردم را به این سو برده اند. هر کس جنجال کرد ، مطرح می شود. شاید عده ای بر من خرده بگیرند اما بحث تحصیلات عالیه و شخصیت افراد ، عامل مهمی است که امروز فاقد آن هستیم. مدیران باشگاه ها هم در بخش فرهنگی ضعف دارند. البته شرایط هم متفاوت شده و قطعا کار کردن با این نسل ، سخت است.
چرا همه علیه هم شده اند؟
*مهدی اربابی
فوتبال ما این روزها به لحاظ اجرایی شرایط خوبی ندارد که باید عامل اصلی این ماجرا را در بخش مدیریتی - چه در فدراسیون و چه در باشگاه ها - جستجو کرد. از سوی دیگر ما در بخش داوری مسابقات هم با چالش جدی مواجه هستیم. در گذشته ما با جلسات هفتگی و ورود به اتفاقات رخ داده و تصمیمات قاطع و سریع ، مشکل را حل می کردیم. همه کنار زمین بازی بودیم تا نظارت کاملی داشته باشیم اما به نظر می رسد امروز چنین اتفاقی رخ نمی دهد و در کنار زمین ، افرادی که قدرت بازدارندگی از جنجال ها را داشته باشند وجود ندارند.برای کنترل بازی ها شب و روز نداشتیم. حضور گروهی همراه و عاشق کار باعث می شد تا با اطلاع از همه جوانب ، بهترین تصمیم گرفته شود. رسانه ها هم مددکار بودند و با گزارش های خودشان ما را کمک می کردند. به این ترتیب با وجود برخی از اتفاقات ، ما فضایی آرام کنار زمین ایجاد می کردیم. در حضور بزرگان و اهل فن هر کسی به خود جرات جار و جنجال نمی داد. واقعا بزرگترهای تیم ها هم به ما کمک می کردند.در جلسات داوری ، مشکلات کار آنها توسط بزرگان گفته می شد. من گاهی مشاهده می کنم که داوران ما از لحاظ جسمانی و روحی هم مشکل دارند. در گذشته داوران مورد حمایت و احترام بودند. امروز بازیکنان ما اغلب پرخاشگرند و با هر اتفاق کوچک اعتراض می کنند. فوتبال ما نیاز به ناظرانی دارد که احترام ایجاد کنند. ناظر نباید ایجاد وحشت کند. ما در گذشته تلاش می کردیم با ایجاد فضای احترام شاهد اجرای بهتری باشیم اما به نظر می رسد امروز با این هدف بزرگ فاصله بسیار داریم.وقتی یک بازیکن، مربی و باشگاه ، مجریان را در کنار خود احساس کنند و آنها را از خود بدانند قطعا همراهی می کنند. در این زمینه هم ما مشکل جدی داریم. همه عوامل فوتبال به جای احساس همکاری به نوعی علیه هم موضع دارند. این امر باید مدیریت شود که متاسفانه فوتبال ما فاقد آن است. اتفاقاتی در فوتبال را شاهدیم که باعث می شود زیر مجموعه ها را سرکش کند. وقتی در راس فوتبال شاهد اتفاقات نادرست و ناهنجاری باشیم ، حتما در زمین بازی ثمره آن را خواهیم دید.
لزوم شدت عمل در اجرای قانون
*حسین عسگری
آنچه امروز ما به عنوان جنجال در فوتبال شاهد آن هستیم دو علت دارد. در بخش اول ، ضعف داوران در برخورد قانونی با متخلفان است. داوران ما غالبا با خاطیان مماشات می کنند. آنها گمان می کنند با این کار شرایط بهتر می شود. این روزها برخورد با عواملی که روی نیمکت هستند و جنجال می سازند ، با شدت عمل روبرو نیست. بخش دوم مشکلات هم اینکه در اغلب اوقات کمیته انضباطی برخورد لازم را ندارد. شما دنبال عامل دیگری نباشید.قانون الان به صراحت نحوه برخورد را اعلام کرده است. در گذشته قانون این همه صراحت نداشت. اگر این قانون اجرا شود ، خاطیان در همان برخورد اول باید اخراج شوند. اعتراض محترمانه در قانون اخطار دارد ، چه برسد به این که عده ای هر آنچه دوست دارند انجام می دهند. کدام اعتراض امروزی محترمانه است؟ مربی درون زمین می رود و به کمک داور حمله می کند. داور اگر ترس و وحشت دارد ، چرا وارد عرصه قضاوت شده است؟ داوری آسان نیست. اگر توانش نیست باید آن را کنار بگذارید.بعد از موضوع ضعف داور و کمیته انضباطی ، ما باید به سراغ مدیران تیم ها برویم که در قبال این حوادث عملکرد خوبی ندارند. آنها هم درست به وظیفه شان عمل نمی کنند. مربی ، تیم را کنار خط می آورد و تهدید به خروج می کند. او چنین حقی را ندارد. در شرح وظایف او نیست. مدیر باشگاه هم به جای برخورد از او طرفداری می کند! الان مربی همه کاره یک باشگاه شده و برای همه چیز تصمیم می گیرد. پس نقش مدیرعامل کجاست؟ او چه کاره است؟ مربی فقط در حوزه فنی اختیار دارد. با این که عده ای وزارت ورزش را مسئول می دانند به نظرم نباید به آن نقشی بدهیم. وقتی صحبت از استقلال فدراسیون می کنیم ، باید اجازه بدهیم آنها هم پاسخگو باشند. حتی گاهی اظهار نظر وزیر در خصوص " وی ای آر " برای من جای اشکال دارد. وزیر چرا باید در این امور ورود کند؟ اجازه بدهیم که فدراسیون و کمیته انضباطی اختیار عمل داشته و در خصوص اتفاقات رخ داده پاسخگو هم باشند. فدراسیون فوتبال ، مسئول مستقیم کار است. در گذشته هم مشکلاتی بود اما به نظرم داوران این قدرت را داشتند که برخورد لازم را داشته باشند. اتفاقا پخش تلویزیونی هم به تصمیم گیری کمک می کند. هر هفته شرایط بدتر می شود . باید جریمه ها سنگین تر شود.
با جنجال ، ضعف خود را پوشش می دهند
*ابراهیم قاسمپور
ما شرایط خوبی در فوتبال از لحاظ اجرا و کیفیت نداریم. متاسفانه غالبا شاهد کشمکش و بلوا هستیم که تماشای آن را هم سخت می کند. برای حل این مشکل ، راهکار مشخصی وجود دارد و آن هم برخورد قاطع با عوامل جنجال ساز است. البته این کار نیاز به مدیران کاربلد دارد. من پیش از این هم گفته ام که ای کاش به جای این همه تغییر در بخش مربی و بازیکن ، امکان این را داشتیم که مدیران خود را آموزش بدهیم و یا از خارج ، مدیر کارآمد بیاوریم!به نظرم نابسامانی فوتبال ، ریشه در عملکرد مدیران دارد. بدون تردید بهترین راهکار، برگزاری کلاس های آموزشی سطح بالا برای مدیران و معاونان است تا شاید آنها با طی مدارج علمی و کسب دانش لازم ، عملکردی بهتر داشته باشند. بدون این کار به نظرم محیط فوتبال روز به روز بدتر شده و ناهنجاری ها افزایش می یابد.من بازی پرسپولیس و فولاد را دیدم. این چه فوتبالی بود ؟ شاید دوستان از من ناراحت شوند اما واقعیات را باید گفت. یک تیم از این طرف و تیم دیگر از آن طرف فشار می آورد و جنجال می ساخت. داور و عوامل برگزاری آن وسط نمی دانستند چه کار کنند. چرا باید چنین باشد؟ از این فوتبال چه کسی لذت می برد؟ ده نفر کنار زمین می ریزند. این یک فرهنگ شده که گویا هر کسی که صدایش بلندتر باشد نتیجه می گیرد.متاسفانه فضای موجود علاوه بر دل آزار بودن به کیفیت کار هم لطمه وارد کرده است. یعنی در بازی های بزرگ هم ما شاهد فوتبال خوب نیستیم. به نظرم علت این شلوغ بازی ها هم مشخص است. بسیاری از این افراد درصددند تا ضعف های خود را پوشش دهند. روی ضعف های خود ماله و رنگ می کشند تا کسی آن را نبیند. این همه جنجال دلیل ندارد. مگر در دنیا شاهد فوتبال نیستیم؟ مگر کسی از این کارها می کند؟ مربی کت در می آورد و به زمین می رود. واقعا عجیب نیست؟ مربی جلوی اوت انداختن بازیکن حریف را می گیرد. اینها همه از یک جا ریشه می گیرد. حرمت ها از بین رفته است. در گذشته حجب و حیا بود و از بزرگترها متانت را یاد می گرفتیم. رسانه ها هم این قدر دنبال جنجال نبودند. اگر هم اتفاقی رخ می داد ، هرگز در این سطح نبود.
فوتبال ، نیازمند انقلاب است
*عبدالرحمان شاه حسینی
من قبل از ورود به بحث مورد نظر ، به جام جهانی اشاره می کنم. اگر دقت کرده باشید ما در جام جهانی با آن سطح از مسابقات و حساسیت های بالا در این تعداد از بازی ، فقط دو مورد انضباطی داشتیم. هر دو مورد هم شعارهای نژادپرستانه بود که برخورد لازم هم صورت گرفته شد. این را مقایسه کنیم با آنچه در فوتبال ما رقم می خورد. واقعا باعث تعجب است. گویا همه چیز ما باید همخوانی داشته باشد.یادمان نرفته که در بحث انتخابات فدراسیون فوتبال چه اتفاقاتی رخ داد. شاید گروهی فراموش کرده باشند اما ریشه مشکلات آنجاست. مدیران باشگاه های ما چه می کنند؟ واقعا برخی از رفتارهای آنها در شان فوتبال ماست؟ این رفتارهای مبتدیانه ، خود به خود باعث بروز ناهنجاری می شود. وقتی بزرگ خانواده رفتارش مناسب نباشد ، حتما سایرین از او تبعیت خواهند کرد. اگر غیر از این بود ، باید تعجب می کردیم.وضعیت همه ارکان فوتبال ما از داوری گرفته تا بازیکنان ، همسو با مدیریت کلان آن است. کاربلدها را خانه نشین کرده اند. گویا عده ای با وجود تخلفات عدیده مصونیت دارند. امروز بیانیه نویسی باب شده و فدراسیون هم به جای برخورد ، خودش بیانیه صادر می کند. مگر کسی که باید با خاطیان برخورد کند نیاز به بیانیه دارد ؟ او باید وظیفه اش را انجام دهد.معتقدم که اگر همه افراد حاضر در فوتبال فقط دنبال انجام وظیفه بدون اغماض و مصلحت اندیشی باشند ، خیلی زود مشکلات موجود برطرف خواهد شد. اگر ارکان قضایی فوتبال عادلانه، به موقع و شجاعانه حکم درست صادر کنند ، حتما شرایط بهبود می یابد. نباید در این امور ، دانه درشت و دانه ریز داشته باشیم. نباید تبعیض داشته باشیم. برای این که بفهمیم ارکان قضایی فوتبال عملکرد درستی دارند یا نه ، باید به خروجی کار آنها نظر کنیم. آیا شرایط فوتبال ما در بخش انضباطی نسبت به گذشته بهتر شده است؟ به جرات می گویم که ما در قوانین فوتبال بیش از هشتاد درصد نیازها را لحاظ کرده ایم. مشکل بزرگ در این باره اجرای قانون است. نحوه اجرا و زمان آن مشکل بزرگی شده که اعتمادها را از بین برده است. گاهی برای یک نفر در یک روز حکم صادر می شود و زمانی دیگر حتی برای همان موضوع پرونده هم تشکیل نمی شود. فوتبال ما در این باره نیاز به انقلاب دارد.
فرهنگ گمشده فوتبال !
*محمد نصرتی
مشکلاتی که امروز در زمین های فوتبال در خصوص جار و جنجال مشاهده می کنیم ، به فرهنگ افراد ربط دارد. فرهنگ بازی فوتبال هنوز در بین برخی از افراد جا نیفتاده و متولیان امر هم در این باره به وظیفه خود عمل نکرده اند. احترام و تعهد باید در ورزش ، سرلوحه کار همه باشد اما متاسفانه این گونه نیست و خیلی ها آن را رعایت نمی کنند. البته در حوزه های دیگر هم ما با همین مشکل مواجه هستیم و منحصر به فوتبال نیست.امروز برای برگزاری یک بازی شاهد فشارهای فراوانی از همه سو هستیم. این فشارها باعث می شود تا آرامش لازم وجود نداشته باشد. برای این که از این فضا فاصله بگیریم ، باید همه به هم کمک کنیم. باشگاه، بازیکن، طرفدار ، مجریان و داوران همه تحت فشار هستند. در این فضا افراد با شخصیت های متفاوت وجود دارند. برخی روحیه آرام و متین دارند و برخی دیگر پرخاشگری می کنند. عدم برخورد لازم با کسانی که ناهنجاری ایجاد می کنند ، باعث شده تا دیگران هم به این سو کشیده شوند. بسیاری از افرادی که تا دیروز آرام بودند هم امروز وارد فضای جنجالی شده اند. از این شرایط هیچکس راضی نیست. اگر شرح وظایف مشخص شود و هر کس در حیطه کاری خودش فعالیت کند ، بسیاری از جنجال های امروزی فروکش خواهد کرد. ریشه همه این امور هم در فرهنگ مناسب است. برخورد قهری تا حدود زیادی می تواند چاره کار باشد. باید جریمه ها سنگین تر شود تا بازدارنده باشد. اکنون ما با جریمه های اندک نمی توانیم بازدارندگی لازم را ایجاد کنیم. شاید به این شکل بتوانیم به هدف برسیم. شاید یکی از دلایل این شلوغ بازی ها سرپوش گذاشتن روی ضعف ها باشد. افراد از این طریق می خواهند از زیر بار مسئولیت های خود شانه خالی کنند. اگر کسی تخصص لازم را داشته باشد و آن را خوب اجرا کند ، قطعا موفق است. اینکه با دخالت در کار دیگران دنبال موفقیت باشیم اساس کار را به هم می ریزد. اوضاع همانی می شود که امروز است. اگر جرایم را سنگین کنیم ، کار اجرایی هم ساده تر می شود. البته ما مشکلات داوری و خلاء " وی ای آر " هم داریم که باید در این خصوص اقدام کنیم. مدیران هم نباید تحت تاثیر فرهنگ هواداری باشند.