درباره مربیگری تیم ملی ، " اهل فن " باید تصمیم بگیرد ، نه دلال !
علت العلل همه گرفتاری ها و مصائب ورزش
پیام سیل جمعیت
در سراسر کشور
به دشمن خارجی و ریاکاران " نقاب انقلابیگری زده " داخلی
** واکنش ها به یک مطلب
مطلبی که با تیتر" جرم بزرگ کی روش" دو شماره پیش در مجله چاپ شد، نزد خوانندگان محترم و علاقه مند بازتاب های متفاوتی داشت که خوشبختانه اکثر این بازتاب ها، نشان می داد که مخاطبان گرامی، منظور اصلی آن نوشته را( که موضع گروه فوتبال کیهان ورزشی بود) دریافته اند و ما را شرمنده مراحم خود نیز می کردند و... البته کسانی هم بودند که محتوای آن مطلب را جانبداری از سرمربی سابق تیم ملی و حتی رئیس فدراسیون تلقی کرده و به این دلیل از ما گله مند بودند و درباره علت دفاع کیهان ورزشی از کی روش و آقای تاج، سوالاتی را مطرح کرده بودند که بعضا در صفحه "صدای شما"ی همین شماره منعکس شده است. خدمت این دسته از عزیزان و احتمالا خوانندگان دیگری که همین شبهات و سوالات برایشان پیش آمده ، خیلی سرراست و بی مقدمه عرض می کنیم که مضمون و موضوع و پیام آن مطلب بیش و پیش از هر چیزی ، هشدار به فدراسیون فوتبال و تصمیم گیرندگان درباره انتخاب سرمربی آینده بود که مراقب باشند در این مورد ، دلالی افسارگسیخته و شارلاتان های رسانه دار، کوچکترین نقش و نظری نداشته باشند. تاکید کرده بودیم بحث سرمربی تیم ملی بحث مهمی است که فقط و فقط و مثل هر جای دیگر دنیا که فوتبال و ورزش آنها " صاحب" دارد و به طور طبیعی قالتاق های کارشناس نما ، همه کاره فوتبال و تیم ملی نمی توانند باشند، " اهل فن" و استخوان خردکرده های کاربلد و باشخصیت می توانند درباره آن نظر و رای بدهند.
**خندیدن به ریش آداب حرفه ای گری !
این تمام حرف ما در آن مطلب بود و نمونه زنده ای را هم مثال زدیم و گفتیم که با قطعی شدن عدم همکاری کی روش با تیم ملی فوتبال ایران، آن کسی که بیش از همه خوشحال شد، همین جریان دلالی و قالتاقیسم هنجارشکن بود، چرا که کی روش ، چه خوب و چه بد، چه موفق و چه ناموفق، چه باسواد و چه بی سواد، خلاصه هر چه که بود، اجازه نزدیک شدن این جریان مخرب و فاسد به تیم ملی و کاروبار آن را نمی داد و ناراحتی این جرثومه های آویزان به فوتبال ایران دقیقا به همین دلیل بود ، نه اینکه اینها مثلا از حیث فنی و تاکتیکی یا علمی مخالف کی روش باشند! این عناصر انگل و باندهای منفعت جو اصلا نمی دانند فن و تاکتیک چیست و با تنها چیزی که در همه عمرشان سروکار نداشته اند ، " علم" است. اینها فقط " پول" را می شناسند و برای به دست آوردن آن هیچ ابایی ندارند که مثل " اسکوچیچی" را به عنوان سرمربی به تیم ملی تحمیل کنند تا نقش" مترسک" را بازی کرده و مهره های دستوری و سفارشی آنها را ( که بعضا در تیم های خود ذخیره هستند و با زیرآب زنی، موقتا جایی برای خود در تیم باشگاهی دست و پا می کنند و حالا دیگر همه، آنها را می شناسند) راه به راه به تیم ملی دعوت کند و از آن بالاتر ، درباره کثافتکاری بعضی از این سوگلی ها و تبدیل شدن اردو و اتوبوس تیم ملی به " جای دیگر" چشمانش را ببندد و به طرف " از گل نازک تر " نگوید و در همه بازی های بعد از آن اتفاقات " جهانی شده" ، از او فیکس استفاده کند و بعد به اتفاق هم به ریش نظم و انضباط و حرمت مردم و شخصیت تیم ملی و ورزش علمی و فوتبال حرفه ای و اخلاق و آداب حرفه ای گری و... بخندند!
**چند ساعت مانده به پرواز !
آیا این نوشته که حرف همیشگی ما بوده و هست - و تا زنده باشیم و فرصت و توفیق نوشتن داشته باشیم خواهد بود - به معنی حمایت از کی روش و تاج است؟! اگر هم ( با همه این توضیحات) باشد ، ما البته حرفی نداریم ، چون پیش خودمان و وجدان خودمان روسفیدیم که در آنچه می نویسیم و درباره آن هشدار و پیشنهاد می دهیم ، قبل از دیدن مصلحت و منفعت خودمان، مصلحت فوتبال و منفعت ملی و تیم ملی را در نظر می گیریم و این البته در این دوره و زمانه جرم بزرگی است ، جرمی که کوچکترین تنبیه آن ، محرومیت خبرنگاران و نویسندگان کیهان ورزشی از حداقل هاست! خوب است خوانندگان عزیز اطلاع داشته باشند که برای همین مسابقات جام جهانی ، کار اعزام آخرین خبرنگاری که در واپسین لحظات قبل از پرواز درست شد، مربوط به خبرنگار کیهان ورزشی( آقای طباطبایی) بود! در صورتی که این نشریه تقریبا 70 ساله ، مثل همه رسانه ها و نشریات از اوایل مرداد اقدامات قانونی را برای اعزام خبرنگار خود شروع کرده بود. این در حالی بود که بعضی از این به اصطلاح خبرنگاران که با جرات می گوییم فرق " توپ" را با " هندوانه" تشخیص نمی دهند و در همه عمرشان حتی نیمچه لگدی هم به فلان جای گربه نزده اند و در رسانه خود صاحب پست و برو و بیا هستند و به ضرب همین( و نه لیاقت و سواد و شناخت از ورزش) در فدراسیون ها و کمیته ها و سازمان های مختلف ، نقش مشاور را( البته نه مجانا و صرفا برای رضای خالق و خدمت به خلق!) بازی می کنند، هر روز چند ساعت مانده به بازی تیم ملی از دفتر کار خود عازم فرودگاه شده و از آنجا به سمت قطر پرواز می کردند ، بازی را زحمت کشیده ، تماشا و تحلیل!! کرده و آخر شب به ایران مراجعت می فرمودند تا فردا صبح سرکار خود باشند!( و البته روشن است که همه اینها از کیسه مردم عزیز و ورزشدوست بود!) و باز این در حالی است که تا آنجا که ما می دانیم از هر رسانه چندین نفر در قطر حضور داشته اند ، آن وقت به کیهان ورزشی که می رسد( به جرمی که بالاتر گفته شد) اینطور با آن معامله می شود: آخرین نفر در آخرین لحظات!
**حتی یک نماینده !
و باز این در حالی است که چندی قبل از جام جهانی ، در یکی از شهرهای ترکیه بازی های کشورهای اسلامی برگزار می شد و به لطف مدیران و روسایی که خیلی دوست دارند خود را روشنفکر و معتدل و جنتلمن نشان دهند( و البته سر کیهان ورزشی را نتوانستند و نمی توانند کلاه بگذارند و به برکت الطاف الهی ، این نشریه کهنه کار دست آنها و امثال آنها را خوانده و فریب سیاهکاری شان را نمی خورد و خودشان هم خوب می دانند که علی رغم تلاش هایی که کردند و واسطه هایی که تراشیدند و حتی تماس هایی که شخصا و مستقیم گرفتند و چرب زبانی هایی که کردند، فریب نخورد! ) از همه رسانه های مکتوب وغیر مکتوب، چاپی و اینترنتی، باسابقه و کم سابقه، نام آشنا و گمنام و... چندین و چند نماینده و به اصطلاح خبرنگار و عکاس در این کشور حضور داشتند و تنها نشریه ای که حتی یک نماینده در این بازی ها نداشت، مجله قدیمی ایران و نشریه شما گرامیان بود که این چنین بار دیگر مورد لطف و مرحمت این مدیرنماهای عوضی آمده قرار گرفت. البته این نشریه به وظیفه خود عمل کرد و اخبار و نتایج آن بازی ها را در صفحات مجله و سایت انعکاس داد.
**اگر مدیران فوتبال ، هشیار نباشند ...
این دو نمونه را(برخلاف روال و عادت خود که اهل گلایه و توقع نیستیم) آوردیم تا علی الخصوص ، آن دسته از خوانندگان گرامی که درباره بعضی از مواضع کیهان ورزشی شبهه دارند و علت آن را جویا می شوند ، خیالشان راحت باشد که این مجله باسابقه و معتبر و خوشنام بر سر منافع ملی و مصلحت ورزش با هیچ دیارالبشری - حتی خودش! - تعارف و رودربایستی ندارد و چون قلم و صفحاتش " فروختنی" نیست و قصد ندارد آن را به هیچ قیمتی در اختیار جاه طلبان خودکامه قرار داده و " این قیمتی لفظ دری" را به مجیزگویی و چاپلوسی و توصیه ها و سفارش مدیر نماها اختصاص دهد و در ازای سبیلی که چرب می شود ، در برابر رفتارهای غلط و مخل و مضر به حال ورزش سکوت کند و حتی بدتر از این، آنها را ماستمالی کرده و بر روی غلط کاری ها و ضعف هایی که موحب توقف یا کندی حرکت رو به جلوی ورزش مستعد و ورزشکاران برومند این مرزو بوم می شود، ماله بکشد، با بغض و کینه و نفرت این دسته از مدیرنماها روبروست و... بر همین اساس بار دیگر به طور صریح عرض می کنیم امروز بزرگترین خطری که فوتبال ( بلکه ورزش) " پر گیر و گرفت " ما را تهدید می کند و آینده و سرنوشت تیم ملی را به خطر می اندازد ، جریان دلالی فربه و فراگیر است که اگر مسئولان و تصمیم گیرندگان فوتبال هشیار نباشند و در مقابل این جریان ، چون گذشته واداده و منفعل و مرعوب عمل کرده و اجازه دخالت و تصمیم گیری به آنها بدهند ، روزهای روشن و امیدوار کننده ای پیش روی فوتبال - و خاصه تیم ملی ما - نخواهد بود.البته این که چرا فوتبال و بلکه ورزش ما گرفتار و مبتلا به دردهای عدیده شده، خود سوالی است که قبلا به سهم و به قدر فهم خود به آن پاسخ داده ایم و از آنجا که فکر می کنیم موضوعی حیاتی و مهم است ، هر جا لازم باشد ، باز هم به آن خواهیم پرداخت و آن پاسخ را پخته تر تقدیم خوانندگان محترم و مخاطبان گرامی مجله خواهیم کرد.
**مدیران سایه نشین ورزش
پیش از این به کرات نوشته ایم - و صریح هم نوشته ایم - که ریشه اصلی مشکلات ورزش ایران وجود قدرت های پنهان و مدیران سایه نشین است که بدون اینکه خود را آفتابی کنند و سابقه قابل توجه و فهم عمیق و درک درستی از مقوله ای به نام " ورزش" داشته و همچنین با چم و خم و به اصطلاح " جامعه شناسی ورزش ایران" آشنا باشند، صرفا به خاطر روابط و وابستگی های باندی و جناحی و خویشاوندی و... ضمن داشتن چندین و چند پست در حوزه های مختلف وزارتی و وکالتی و مدیریتی و مشاورتی و... الخ چون از دوران طفولیت و کودکی عاشق" توپ بازی"!! هم بوده اند ، عشق شان کشیده در کنار آن پست ها و مشاغل و... همه کاره ورزش مملکت اسلامی ، انقلابی و شهید داده ای که هزاران دشمن کثیف و غدار از داخل و خارج یکسره علیه آن خباثت می کنند، هم باشند و برای آن تعیین تکلیف کنند و از بالا تا پایین ، از شخص وزیر و سایر مقامات رده بالای ورزش تا روسای فدراسیون ها و از پیشکسوت و نوپا ، ورزشکار و مربی و... تا صدا و سیما و سایر رسانه ها، جلوی شان کرنش کرده و مطیع اوامر آنها باشند. ریشه بدبختی ها و گرفتاری ها ، این مدیران سایه نشین و در واقع مدیران اصلی ورزش هستند که حتی برای وزیر هم خط و ربط ، تعیین و نزدیکترین معاونان و حتی کارمندان دفتری را به او تحمیل می کنند.
**ریشه گرفتاری های ورزش
اگر عمری بود و خدا توفیق داد ، به زودی خواهیم نوشت که چرا می گوییم این " پدر خود خوانده " های ورزش ریشه و علت العلل مصائب و مشکلات هستند، اما اجمالا بدانیم که اگر مدیران تحمیلی و سفارشی و بیگانه با ورزش و علم و هنر مدیریت ، یکه تازی می کنند و مردان لایق و کاربلد را به کنج انزوا رانده اند ، اگر در این ورزش نتیجه گرایی افراطی بیداد می کند و جای همه ارزش های اخلاقی و پهلوانی را گرفته، اگر در ورزش و فوتبال ما قراردادهای نجومی منعقد و بی حساب و کتاب و بی حاصل پول خرج می شود، اگر دلالیسم بی مهار در ورزش و فوتبال ما جولان می دهد و به خاطر منافع نامشروع ، مربی و بازیکن به تیم ملی تحمیل می کند و ریشه فن و فرهنگ و اخلاق را می سوزاند و از فساد و مفسده جویی ، قبح زدایی می کند، اگر بازیکن سالاری به یک روال رایج تبدیل شده، اگر از سروکول این ورزش ، مربیان خارجی بی هنر با هزینه های گزاف بالا می روند، اگر در این ورزش و فوتبال ، قلم و میکروفون فروشی به یک امر عادی تبدیل شده، اگر درباره مدیران ورزش( خاصه سفارشی های آن!) به جای نقد، مجیز گویی و پاچه خواری و چاپلوسی نشسته ، اگر به جای پاسخگویی به نقد و نقادی ، شاهد تهدید و ارعاب و شکایت و دادگاه هستیم ، اگر دروغ و تبلیغات کاذب جای شفاف سازی و آگاهی بخشی را گرفته، اگر در میان برخی از مسئولان و مدیران ، نقد گریزی و راستی گریزی به یک خلق و خو تبدیل شده، اگر تحلیل های غلط در بعضی از رسانه های فراگیر از جمله بعضی از برنامه های ورزشی تلویزیون جای تحلیل های علمی و کارشناسانه نشسته، اگر در انتخاب مدیران و همکاران به جای رعایت اصل " شایسته سالاری" ، ضد ارزشی به اسم " پسرخاله بازی " و قومیت گرایی و همشهری بازی و باند و جناح گرایی تعیین تکلیف می کند و... همه و همه زیر سر مدیران سایه نشین است. اطمینان می دهیم و اعلام می کنیم که تا در این باره از طرف متولی قانونی و رسمی ورزش( یعنی دولت)، کاری اساسی صورت نگیرد ، وضع ما از اینی که هست بدتر نشود ، بهتر نخواهد شد وعنان و اختیار ورزش مردم انقلاب کرده و شهید داده ، در بسیاری از جاها، کماکان در دست دلال ها و رمال ها و کار چاق کن ها و... خواهد بود ، نه در دست اهلش و در خدمت مردم و بچه های مردم.
**پیام سیل جمعیت به دشمن خارجی و منافق " نقاب انقلابیگری زده " داخلی
در این باره طبیعی است که مجله ای کهنه کار و معتبر مثل کیهان ورزشی که فقط به لطف خدا و حمایت خوانندگان و مخاطبان فهیم و هشیار خود، در مسیر درستی و مبارزه با زشتی ها و پلشتی ها و مفاسد و مفسدان و... گام بر می دارد ، مثل کسان دیگری که هدفی جز خدمت و آرزویی جز پیشرفت روزافزون ورزش مستعد ایران عزیز ندارند، ساکت نخواهد ماند ، کوتاه نخواهد آمد و به وظیفه خود عمل خواهد کرد و البته خیلی مهمتر و بالاتر و قویتر از کیهان ورزشی و مثل آن، " مردم" هستند. آری، همین مردمی که 44 سال است پای انقلابی ایستاده اند که برای سربلندی و تعالی و پیشرفت همه جانبه از جمله ورزش و خوشبختی خودشان و کشورشان برپا کرده اند، در این باره( تا تحقق کامل خواسته ها و آرمان ها) هم به هیچ وجه حاضر به کوتاه آمدن و عقب نشینی نیستند، نه مقابل خباثت ها و شرارت های دشمنان خارجی و نه انفعال و وادادگی عناصر داخلی و خیانت و خنجر از پشت زدن بعضی از منافقان نفوذی ... این پیام را سیل جمعیت و خیابان های لبریز از مردم در سراسر کشور ، همین هفته پیش در آن حماسه بزرگ و راهپیمایی کم نظیر به دشمنان کینه توز استقلال و عزت ایران دادند و با آنها اتمام حجت کردند ، هم با دشمنان علنی و بی نقاب خارجی و هم البته با ریاکاران " نقاب انقلابیگری زده " داخلی...!