اگر " اصل نظارت " اعمال شود ...
ترجیح منافع شخصی به مصالح ملی ، بلای جان ورزش
فاصله بعید " حرف " تا " عملِ " مسئولان ورزش باید کم شود
**شما چه فکر می کنید ؟
طبق معمول که شما وقتی دنبال چیزی می گردی، چیز دیگری را پیدا می کنی! دنبال مطلبی در لابلای اوراق و مجلات می گشتم ، چشمم به یک برگه افتاد که با مداد چیزهایی روی آن نوشته بودم. دقت کردم و خواندم . این مطالب آمده بود:
- " فدراسیون فوتبال بی نظمی و بد اخلاقی را برنمی تابد، ستاره بداخلاق و بی نظم هیچ دردی را دوا نمی کند و به درد خودش هم نمی خورد.
- امروز نظم و انضباط ، ادب و حفظ حرمت ، خط قرمز ما در فدراسیون است.
- فدراسیون فوتبال با بی نظمی مماشات نمی کند. حتی اگر بهترین بازیکن دنیا باشد، جایی در تیم ملی نخواهد داشت.
- مردم باید هم ناراحت باشند، دلخوشی مردم همین فوتبال است و اگر آن را از آنها بگیری ، دلشان به چه چیزی خوش باشد؟ " و نکات دیگری از جنس حرف های بالا.
خیلی زود یادم افتاد که این حرف های چه کسی است . شما خواننده محترم چه فکر می کنید؟ همین یادداشت را برای چند تن از همکاران خواندم و پرسیدم که حدس می زنید اینها حرف های چه کسی است؟
دوستان هرکدام حدس هایی زدند و حرف همه تقریبا این بود که دقیقا نمی دانیم این حرف ها را چه کسی زده ، اما خیلی شبیه مواضع کیهان ورزشی است.
**باز گول خوردیم !
عرض می کنیم که این حرف ها را تقریبا حدود دو سال پیش ، رئیس وقت فدراسیون فوتبال که به تازگی از سوی اکثر اعضای مجمع به این سمت انتخاب شده بود، در مصاحبه با یکی از برنامه های ورزشی سیما، بر زبان آورده بود ، حرف هایی چنان امیدوار کننده که حسابی ما را هم که از اتاق بغلی تحریریه صدای او را می شنیدیم سر ذوق آورد و مواردی از آن را یادداشت کردیم و برای چندهفته ای با استناد به آن برای کیهان ورزشی ، سرمقاله ( چشم انداز هفته) و برای همین صفحه ( تکاپو) مطلب تولید می کردیم و... اما خیلی زود فهمیدیم که این بار هم " هالو بازی " درآورده ! و گول خورده ایم، چون آنچه در عمل اتفاق افتاد، دقیقا برخلاف چیزی بود که شنیده بودیم!
**" باطل شد " !
اینقدر اعمال و رفتار آن آقا و همکارانش با چیزی که می گفتند فاصله و اختلاف فاحش داشت که همه دیدیم و شنیدیم و می دانیم که هنوز کار ریاست آقایان به یک سال نرسیده بود( یعنی سال گذشته همین موقع ها) ، حکم عزل و برکناری آنها صادر شد. صدور این حکم که به دنبال خشم و خروش جامعه شریف فوتبال و رسانه های ورزشی - از جمله مجله کیهان ورزشی که صراحتا روی جلد خود با مهر" باطل شد" ! کارنامه این فرد و همکارانش را مردود و پرونده آنان را مختومه اعلام کرد - صورت گرفت، درست برخلاف اصرار و القائات ماله کشان اجیر شده در رسانه های مختلف - از" ملی" آن گرفته تا " ضدملی" و معاند - فقط و فقط به خاطر مسائل اخلاقی و هنجار ستیزی و قبح شکنی اخلاقی و رفتاری بود که بیش از هر جا در" تیم ملی" و" اردوی تیم ملی" و" اتوبوس تیم ملی" اتفاق افتاده و این مسئول نمایان عوضی آمده که در آغاز کار آنچنان دم از اخلاق و حرمت و مبارزه با بی نظمی و مبارزه با هنجار شکنان و... می زدند ، با وقاحت و بی خیالی نه تنها از کنار آن عبور می کردند بلکه با رفتار و کردار خود بر اینگونه قبح شکنی ها مهر تایید می زدند و خطاکاران را مورد تشویق و حمایت هم قرار می دادند.
**اشرف مخلوقات
و به راستی عجیب است کاروبار این موجود دوپا که بشر نام دارد و مکاتب الهی به او ( یعنی به بشر و نه فقط هرکسی که روی دو پای خود ایستاده است) " اشرف مخلوقات" لقب داده اند. عجیب از این نظر که با این همه اتفاقات ریز و درشت که در اطراف او و پیش چشم او می افتد و با این همه تاکید و توصیه ای که مکاتب الهی و پیشوایان بزرگ بشری کرده اند ، باز غالبا اهل عبرت و درس گرفتن و به کاربستن نیست و چون اهل عبرت نیست، از" فرصت" ها و" نعمت" های در اختیار به درستی استفاده نمی کند و هم آنها را به باد می دهد و هم آبرو و حیثیت خود را به حراج می گذارد...
**بازی با عمر و سرمایه
نکته دیگری که با مشاهده آن برگه یادداشت و یادآوری آن حرف ها به ذهنمان خطور کرد ، این بود که چقدر با کلمات و اصطلاحات متفاوت اما با مضمون مشترک ما ، از زبان مسئولان و مدیران مختلف اینطور حرف ها و وعده ها را شنیده ایم و چندین بار امیدوار شدیم و... اما در عمل ، به کرات درست عکس آن حرفها را دیده ایم و خلاصه چطوری داریم با عمر و وقت و سرمایه ها و فرصت ها بازی می کنیم و آنها را یکی یکی هدر می دهیم !
**تا کی ، کار غیر اصولی ؟!
و بالاخره چیز دیگری که به نظرمان رسید و لازم دیدیم آن را در همین صفحه یادآورشویم این است که واقعا از کی و از چه زمانی قرار است به این روش و روند پایان بدهیم و دست از کار غیر اصولی که در خیلی جاها و وقت ها به روال و امری جا افتاده تبدیل شده، برداریم و اصول را به معنای واقعی باور کنیم و آن را در عمل به کار ببندیم؟ همانطور که بالاتر ، از قول فلان مسئول معزول آوردیم، کاملا مشخص است که تقریبا همه معنای کار اصولی را می فهمیم و خط قرمزها را و ضد ارزش های مخل بهبود و پیشرفت امور را می شناسیم و به آنها اذعان داریم و درباره رعایت آنها وعده می دهیم، اما سوال این است که خوب ، چرا برخلاف گفته ها و حتی دانسته های خود عمل می کنیم و مصداق خطاب و عتاب کلام الله قرار می گیریم که:
" لِم تقولون ما لا تفعلون ؟ (چرا می گویید و به گفته های خود عمل نمی کنید ؟!)
**تعارض منافع
ما که هر چقدر پیش خود فکر و موضوع را سبک و سنگین می کنیم ، دلیلی جز این پیدا نمی کنیم که وقتی پای منافع ، آن هم منافع شخصی و قبیله ای و باندی و جناحی وسط می آید، آن وقت چشم ها نمی بیند و فکرها کار نمی کند و اراده ها عمل نمی کند و... و در چنین وضعیتی معلوم است که حرف ها و وعده ها فراموش می شود و منافع ملی ، به راحتی قربانی منافع شخصی یا فلان باند و جناح دلالی و باج خواه می شود.مشکل بزرگی که خیلی جاها ورزش ما و مسئولان و مدیران آن در رده ها و سطوح مختلف با آن درگیر هستند، همین چیزی است که اخیرا خیلی وقت ها تحت عنوان" تعارض منافع" مطرح می شود. تعارض منافع به بیان ساده تر و آنطور که ما می فهمیم یعنی " ترجیح دادن منافع و مصلحت شخصی بر منافع ملی و مصالح جمعی" .
**دردی که دوا و درمان دارد
این دردی است که خیلی جاها و در خیلی حوزه ها ( و نه فقط در ورزش) گریبانگیر این ملک و ملت شده و البته دوا و راه حل دارد. یکی از راه های اصلی درمان این درد ، چنانکه بارها گفته و نوشته شده ، اعمال اصل " نظارت" است . نظارت در عرصه اجتماع و امور و کاروبار مردم اگر جدی گرفته شود، آن وقت می توان جلوی خیلی از انحرافات و کجروی ها ، به ویژه در سطوح مدیریتی را گرفت .
**پیشگیری ، بهتر از درمان
در واقع اجرای اصل نظارت ، مصداق همان چیزی است که می گوییم" پیشگیری بهتر از درمان است"! مثلا اگر اصل نظارت به معنی واقعی ( اقدام برای پیشگیری) و در وقت و مکان خودش اجرا شود، آن وقت " فتنه گران اقتصادی" به وعده ای(!!) که از دو سه سال پیش داده بودند که " دلار را به پنجاه هزار تومان می رسانیم"! نمی توانستند عمل کنند! حالا که دلار به مرز پنجاه هزار تومان رسیده ، آقایان مسئول و مدیر به خط شده اند که با آن مقابله و این معضل اقتصادی را درمان کنند. البته امیدواریم موفق شوند و اجازه ندهند بیش از این فتنه گران اقتصادی و سکه پرستان بی همه چیز با روح و روان و اعصاب و آبرو و سفره و معیشت مردم نجیب و بزرگوار ایران بازی کرده و همدست و همراه دشمنان قسم خورده و کینه توز خارجی ، آنها رابه خاطر انقلابی که کرده و به جرم عزت طلبی و استقلال خواهی، تنبیه و مجازات کنند.
**فتنه اقتصادی
شک نداریم که بخش عمده ای از این فشارها و گرانی ها و هردمبیلی هایی که درباره زندگی اقتصادی مردم وجود دارد، طبیعی نیست و کاملا حساب شده و تحت فرمان و نظارت اتاق های فکری است که از خارج و داخل علیه این ملت و کشور انقلاب کرده ، یکسره توطئه و شرارت می کنند و به تعبیر رئیس جمهور ، " فتنه اقتصادی" برپا کرده اند.
**دست انداختن مردم !
به سخن خود برگردیم. نظیر این ماجراها در ورزش هم وجود دارد . در ورزش هم باید ، به ویژه از سوی مدیران و مسئولان ارشد و همراه و حتی جدی تر از آن از سوی رسانه های درستکار و رسانه ای های با شرف ، اصل " نظارت" اعمال شود تا همه مراقب گفتار و رفتار خودشان باشند و هیچ فردی در قیافه و هیبت مدیر به خود جرات ندهد که با حرف های منطقی و وعده های امیدوار کننده، مردم را دست بیندازد و جامعه ورزش را " سیاه" کند، اما در عمل و اجرا ، " آن کار دیگر" را کند و درست صد و هشتاد درجه مخالف آن حرف ها رفتار وعمل نماید، چنانکه یک نمونه زنده و اخیر آن را در فراز آغازین این نوشته آوردیم. در همین مورد شاید اگر مسئولان به وقت خود و در جای خود نظارت می کردند ، جلوی خیلی از کجروی ها و مفسده انگیزی ها و... - آن هم در سال جام جهانی - گرفته می شد و اصلا ضرورتی برای آن تغییرات وسیع در سطح مدیریت فدراسیون و کادر فنی تیم ملی ، پیدا نمی شد.
**توقع واهی
سخن را خلاصه کنیم . تا زمانی که اصول و سرآمد همه ، صداقت و روراستی و بعد هم اصل نظارت - هم در بعد فردی( همان که در دین مبین و کتاب مجید ، " تقوا" می نامند) و هم در بعد اجتماعی و مدیریتی – جدی گرفته نشود و کاملا برخلاف گفته ها و حرف های خود مبنی بر خدمت به مردم و ...عمل کنیم، توقع بیش از این از ورزش و فوتبال داشتن، توقعی واهی و انتظاری بیجا و کاملا غیر منطقی است...
**توهین به اهالی فوتبال
حالا که صحبت به اینجا رسید خوب است برای ملموس و عینی تر شدن حرف و بحثمان به یک نمونه دیگر که اتفاقا جزو موضوعات روز فوتبال ماست، اشاره ای بکنیم . علاقه مندان به فوتبال می دانند که مربی پرتغالی تیم استقلال بعد از درگیری ها و برخوردهای لفظی و فیزیکی که از ابتدای شروع کارش در فوتبال ایران ، یعنی آغاز لیگ بیست و دوم با افراد وعناصر مختلف ( از برخورد با امداد گران کنار زمین گرفته تا داور و کمک داور و مربی و کمک مربی تیم حریف و...) داشت، بعد از بازی پیکان هم در مصاحبه خود از الفاظ و کلماتی استفاده کرد که نه فقط مربیان و نیمکت نشینان تیم حریف را هدف قرار می داد ، که بسیاری از اهالی فوتبال ایران آن مصاحبه را به " خود" گرفتند و آن حرف ها را توهین به فوتبال ایران و اجزا و عناصر فعال و شاغل در آن تلقی کردند ، تا آنجا که بعضی از پیشکسوتان و چهره های شناخته شده فوتبال ایران در این باره واکنش نشان دادند و رفتار و گفتار این مربی را تقبیح و محکوم کردند.
**اختیارات مدیریتی
کیهان ورزشی نیز در صفحات مربوط به لیگ خود بر اساس وظیفه در این باره ساکت نبوده و چند بار نوشته که مسئولیت کنترل رفتار و گفتار این مربی خارجی بیش از هرکسی و پیش از هر نهاد و کانونی برعهده " مدیران" و بزرگترهای این تیم است که مسئولیت های رسمی دارند. اجرای کارآمد و موثر این مسئولیت و کنترل هم فقط از طریق اعمال اصل" نظارت" ممکن است . بنابراین مدیران تیم استقلال به خاطر خودشان و تیمشان هم که شده در برابر این فرد خارجی نباید واداده و منفعل و ترسو برخورد کنند بلکه باید از اختیارات مدیریتی خود استفاده و به مربی خارجی خود بفهمانند که به چه کشوری آمده و در چه تیمی و با چه سوابق و طرفدارانی مشغول به کار شده و مواظب رفتار و کردار و گفتارش باشد.
**حد خود را شناختن
وقتی مصاحبه مربی ذکر شده را بعد از پیروزی بر ملوان در جام حذفی خواندیم و متوجه شدیم که وی از ادبیات مودبانه و گفتار محترمانه استفاده کرده و به خاطر سوء برداشت هایی که از حرف های قبلی او( خاصه بعد از بازی پیکان) شده، از همگی عذرخواهی کرده است، این احساس به ما دست داد که به احتمال زیاد از طرف مدیران و بزرگترهای تیم با این مربی صحبت شده و به وی درباره اعمال و حرکاتش، تذکر داده شده که ایشان در مصاحبه اخیر خود از کلمه " احترام" بیش از هر کلمه دیگری استفاده کرده است. امیدواریم چنین باشد ، نه اینجا ، در هرجا و همه وقت . اگر همه، به ویژه مدیران و مسئولان ما ، به مسئولیت ها و وظایف خودشان به بهترین وجه عمل کنند، در این صورت هرکسی حد خودش را می داند، سرجای خود می نشیند و در جهت تحقق هدف مشترک تیمی و گروهی بر وظیفه و کاروبار خود متمرکز می شود. تقریبا همگان قبول دارند که یکی از آرام ترین و معقول ترین و درعین حال موفق ترین مربیان فصل جاری فوتبال ایران، سرمربی پرتغالی تیم سپاهان اصفهان است . بدون شک عامل مدیریت و اعمال اصل مهمی چون" نظارت" ، در شکل گیری این واقعیت نقش غیرقابل انکاری داشته است.
**فرهنگ و تفاوت فرهنگی
قبل از آنکه سخن را به پایان ببریم ، حیفمان می آید که این نکته را هم اضافه نکنیم که اگر مصاحبه اشاره شده و عذرخواهانه سرمربی تیم استقلال را خوانده یا شنیده باشید، تایید خواهید کرد که یکی دیگر از کلمات و موضوعاتی که او بر آن تاکید دارد و چند بار آن را تکرار می کند، کلمه و مفهوم" فرهنگ"'، است . او ریشه خیلی از سوء تفاهمات یا برخوردها و درگیری های خودش را در بحث فرهنگ و" تفاوت فرهنگی" و... می داند، حرفی که ( حتی اگر او قصد فرافکنی هم داشته باشد) به شکل اصولی و در معنای علمی آن ، درست و از موضوعات جدی و اساسی است که مسئولان و مدیران ورزش ما باید برای آن اهمیت بایسته ( و نه حرفی و شعاری) قائل باشند و نه تنها به موضوع" فرهنگ" در کلیت ورزش توجه لازم را داشته باشند، بلکه در جزئیات و بخش های خردتر، مثل استخدام مربی یا بازیکن خارجی، برای آن پرونده و حساب جداگانه ای باز کنند . البته این خود بحث مفصل و مهمی است که از حوصله خواننده و وظیفه این نوشته خارج است.
وقتی مصاحبه مربی ذکر شده را بعد از پیروزی بر ملوان در جام حذفی خواندیم و متوجه شدیم که وی از ادبیات مودبانه و گفتار محترمانه استفاده کرده و به خاطر سوء برداشت هایی که از حرف های قبلی او( خاصه بعد از بازی پیکان) شده، از همگی عذرخواهی کرده است، این احساس به ما دست داد که به احتمال زیاد از طرف مدیران و بزرگترهای تیم با این مربی صحبت شده و به وی درباره اعمال و حرکاتش، تذکر داده شده که ایشان در مصاحبه اخیر خود از کلمه " احترام" بیش از هر کلمه دیگری استفاده کرده است. امیدواریم چنین باشد ، نه اینجا ، در هرجا و همه وقت . اگر همه، به ویژه مدیران و مسئولان ما ، به مسئولیت ها و وظایف خودشان به بهترین وجه عمل کنند، در این صورت هرکسی حد خودش را می داند، سرجای خود می نشیند و در جهت تحقق هدف مشترک تیمی و گروهی بر وظیفه و کاروبار خود متمرکز می شود. تقریبا همگان قبول دارند که یکی از آرام ترین و معقول ترین و درعین حال موفق ترین مربیان فصل جاری فوتبال ایران، سرمربی پرتغالی تیم سپاهان اصفهان است . بدون شک عامل مدیریت و اعمال اصل مهمی چون" نظارت" ، در شکل گیری این واقعیت نقش غیرقابل انکاری داشته است.
**فرهنگ و تفاوت فرهنگی
قبل از آنکه سخن را به پایان ببریم ، حیفمان می آید که این نکته را هم اضافه نکنیم که اگر مصاحبه اشاره شده و عذرخواهانه سرمربی تیم استقلال را خوانده یا شنیده باشید، تایید خواهید کرد که یکی دیگر از کلمات و موضوعاتی که او بر آن تاکید دارد و چند بار آن را تکرار می کند، کلمه و مفهوم" فرهنگ"'، است . او ریشه خیلی از سوء تفاهمات یا برخوردها و درگیری های خودش را در بحث فرهنگ و" تفاوت فرهنگی" و... می داند، حرفی که ( حتی اگر او قصد فرافکنی هم داشته باشد) به شکل اصولی و در معنای علمی آن ، درست و از موضوعات جدی و اساسی است که مسئولان و مدیران ورزش ما باید برای آن اهمیت بایسته ( و نه حرفی و شعاری) قائل باشند و نه تنها به موضوع" فرهنگ" در کلیت ورزش توجه لازم را داشته باشند، بلکه در جزئیات و بخش های خردتر، مثل استخدام مربی یا بازیکن خارجی، برای آن پرونده و حساب جداگانه ای باز کنند . البته این خود بحث مفصل و مهمی است که از حوصله خواننده و وظیفه این نوشته خارج است.
*سیدمحمدسعید مدنی
پربازدید ها
آخرین اخبار