یادداشت های شبانه
**فولادی که سرد نبود، پروانه ای که بال گشود
دل مان برای فولادی که برابر نماینده تا بن دندان مسلح عربستانی ها شکست خورد و از رسیدن به مراحل بالاتر لیگ قهرمانان آسیا بازماند ، سوخت. این دلسوزی ، نه فقط برای فولاد و نه فقط برای فوتبال ایران ، که برای مظلومیت ایران و ایرانی است. ما مردمانی هستیم که در بزنگاه های حساس و با دستان خالی کارهایی بزرگ انجام می دهیم. تاریخ ، گواه این بزرگی است. کارهای بزرگ ما در همین حوزه ورزش الزاما ریشه در برنامه ریزی های مدون مان نداشته و بهتر است بگوئیم اغلب برنامه ای نداشته ایم ، بلکه تکیه مان بر غیرت و توانمندی های جوانان مان بوده است و همان ها کارهایی کرده اند کارستان. در دیدار چند روز قبل فولاد و الهلال هم خوشبینانه ترین پیش بینی ها حکایت از نبردی یک طرفه و ایضا شکستی سنگین برای تیم ما داشت. شاید همین ذهنیت، جواد نکونام ، سرمربی فولادی ها را به سمت و سوی آن تصمیم غیرحرفه ای و فرار از قطر کشاند و ... اما آنچه در زمین مسابقه دیدیم ، با آنچه تصور می کردیم ، زمین تا آسمان فرق داشت. فولادی که در دیدارهای قبلی اش از سوی رقیبان خود به فوتبالی تدافعی و تخریبی محکوم می شد، همچون پروانه ای بیرون جسته از پیله ، دلبری می کرد و حریف ثروتمند عربستانی ، مقهور نمایش بچه های ما شده بود و شاید اگر لحظه ای غفلت از مدافعان ما سر نمی زد، الان به جای آنها ، ما در فینال حضور داشتیم. بله، دلمان برای این بچه ها سوخت، بچه هایی که نه تنها در فوتبال و ورزش ، نمونه هایشان در سراسر این مرز و بوم بسیارند اما باور نمی شوند و گاهی آنقدر مورد کم توجهی قرار می گیرند که رقبا از این فرصت بهره برده و اعتماد به نفس به یغما رفته آنان را مانند پاشنه آشیل هدف قرار می دهند. بازیکنان فولاد خوزستان در روزی که سرمربی شان فرار را بر قرار ترجیح داده و مدیران باشگاه هم به ضد و نقیض گویی مشغول بودند، فوتبال ایران را سربلند کردند و بعد از مدتها لبخند را بر لبان اهالی فوتبال نشاندند. دم شان گرم.
**«یورگن» و «کارلوس» به هم رسیدند
یورگن کلینزمن ، سرمربی کره جنوبی شد تا فوتبال آسیا به جذابیت هایی که در راه است چشم بدوزد. فعلا به این کاری نداریم که دوستان مان در فدراسیون فوتبال مشغول چه کاری هستند و چرا این طلسم نیمکت تیم ملی شکسته نمی شود. الان حرف مان این است که رقبا بدجوری برای آینده برنامه ریزی کرده اند. بعد از آنکه قطری ها سراغ کارلوس کی روش رفتند و سرمربی سابق تیم ملی ما را روی نیمکت خود نشاندند، نوبت کره ای ها شد تا دست به یک انتخاب جذاب بزنند. فدراسیون فوتبال کره جنوبی اعلام کرد یورگن کلینزمن ، سرمربی سرشناس آلمانی را به عنوان سرمربی جدید تیم ملی این کشور انتخاب کرده است.کلینزمن برای آخرین بار مربی هرتابرلین بود. او سابقه هدایت تیم ملی آلمان را در جام جهانی 2006 داشت و تا سال 2026 با فدراسیون کره جنوبی قرارداد امضا کرده است . او به زودی به سئول می آید و در دیداری دوستانه مقابل کلمبیا (24 مارس) برای اولین بار تیم ملی این کشور را هدایت میکند. این اطلاعات را خبرگزاری فرانسه داده است.تقابل کی روش و کلینزمن بعد از جنجال چند ماه قبل ، این بار در آسیا می تواند جالب باشد. کلینزمن بعد از بازی تیم ملی کشورمان با ولز در جام جهانی 2022 قطر ، اظهارات توهین آمیزی علیه کارلوس کی روش و فوتبال ایران داشت . این موضوع با واکنش تند سرمربی سابق ایران همراه شد. البته مربی آلمانی خیلی زود فتیله را پایین کشید و عقب رفت تا داستان بیخ پیدا نکند.حالا این دو نفر در دو کشور با امکانات و مدعی ، قرار است برای هم شاخ و شانه بکشند و این برای فوتبال آسیا خوب است. حالا باید منتظر بمانیم و ببینیم که کدام اسم عزیز قرار است در نقش سرمربی ایران ، ضلع سوم این مثلث نامیده شود.
**«رونالدینیو» خودتی، اون اداتو درمیاره!
در حالی که فدراسیون فوتبال کشورمان از 5 گزینه برای سرمربیگری تیم ملی برنامه خواسته بود، اعلام شد که شاید دو نفر دیگر هم به این 5 نفر اضافه شوند. سپس خبر رسید که یک نفر انصراف داده، نفر دوم هم انصراف داد و بعدی ها نیز یکی یکی کنار کشیدند تا در نهایت ، دو گزینه باقی بمانند. یکی از آنها که فعلا آن سوی آبها ، تیم دارد و نفر دوم هم اخیرا تیمش را در آن سوی آبها ، ول کرده و به ایران برگشته بود. درباره این دو گزینه ، حرف بسیار است اما فعلا قصد ورود مستقیم به این بحث را نداریم. این مقدمه را آوردیم تا به یکی از عجیب ترین سبک های انتخاب سرمربی تیم ملی در جهان اشاره کنیم ، سبکی که در آن گزینه ها را اول در رسانه ها معرفی می کنند و سپس از آنها در همان رسانه ها برنامه می خواهند و در نهایت در همان رسانه ها خبر انصراف شان را می خوانند. این سبک علمی و کاملا به روز ، البته این حسن را دارد که فدراسیون دیگر بدهکار هیچکسی نمی ماند. همه گزینه می شوند و بعد هم خودشان کنار می کشند و فردا هم نمی توانند ادعا کنند که کسی سراغ شان نرفته است. «ما اومدیم، شما نیومدید!» . جالب ترین بخش ماجرا ، آنجایی است که رئیس فدراسیون در اوج این گزینه بازی ها و برنامه خواستن ها، ناگهان در یک مصاحبه اعلام می کند: «سرمربی سابق تیم ملی قطر هم یکی از گزینه های ماست!» این دیگر اوج خلاقیت در دریبل زنی است. راست را نگاه کنی و از چپ بروی. رونالدینیو باید از اینها یاد بگیرد. مگر می شود؟ یک هفته وقت و انرژی خلق را بگیرید و از گزینه های وطنی و برنامه های آنها صحبت کنید و سپس نام سرمربی سابق قطر را از قوطی جادویی تان دربیاورید؟!
**جیب برها در بهشت...!
در روزهایی که نرخ ارز " زبان درازی " می کند و در زمانه ای که باشگاههای بدهکار ما برای پرداختن مطالبات خارجی ها دست از پا درازتر مانده اند، خواندن برخی از اخبار ، دود از کله آدم به آسمان می فرستد.
یکی از آن اخبار، مذاکرات باشگاه فولاد خوزستان با دو گزینه خارجی برای جانشینی جواد نکونام بود. خبرگزاری تسنیم نوشته که مدیران باشگاه فولاد مذاکراتی را با دراگان اسکوچیچ و آندره آ استراماچونی داشته اند تا یکی از آنها را برای حضور روی نیمکت فولاد راضی کنند. این خبر را بگذارید کنار یک خبر دیگر تا احتمالا سر شما هم مثل سر ما داغ کند. مدیران باشگاه استقلال در تلاشند تا با معاون اول رئیس جمهور دیدار کنند و از وی برای پرداخت مطالبات آندره آ استراماچونی ، سرمربی اسبق خود (تا لحظه نگارش این متن با در نظر گرفتن نوسانات ارزی بیش از 100 میلیارد تومان می شد) که پایش را روی خرخره آبی ها گذاشته، کمک دولتی بگیرند و خطر محرومیت و سقوط را از سر بگذرانند و ...نتیجه گیری ساده از دو خبر بالا این می شود که؛ درست در همان لحظاتی که مدیران یک باشگاه دولتی به دنبال تهیه پول از بیت المال برای ریختن به حساب استراماچونی بابت مطالباتش بودند، مدیران یک باشگاه دولتی دیگر، به جهت راضی کردن همان جناب استراماچونی برای آمدن به ایران و پر کردن آن یکی جیبش از همان پول های بیت المال ، دست و پا می زدند و ... از جیب مردم به جیب مربی خارجی... ؛ آن هم دلاری و یورویی، عجب بازی قشنگی!
**نظرسنجی فدراسیون فوتبال و دم خروس
فدراسیون فوتبال اعلام کرده که مردم در نظر سنجی ها برای انتخاب سرمربی تیم ملی به مربی خارجی رای داده اند. ای کاش درباره منبع این نظرسنجی ها و صحت و سقم آنها نیز توضیحاتی داده می شد. ضمنا حالا که بحث نظرسنجی برای فدراسیون اهمیت پیدا کرده و مبنا قرار گرفته، چه خوب است همین فدراسیون در سایت رسمی اش یک نظرسنجی ترتیب دهد و از مردم بپرسد که درباره عملکرد مدیران فوتبال بعد از جام جهانی در مسیر اصلاح امور این رشته چه نظری دارند؟ این موضوع نظرسنجی ، اما هر چه که هست کمی مشکوک است زیرا ردپای برخی از جریانات خزنده در آن مشاهده می شود. کافی است اخبار مرتبط با نیمکت تیم ملی یکی از سایتهای معروف به دلالی را طی چند روز گذشته مطالعه کنید تا متوجه شوید که در انتهای تمام اخباری که پیرامون گزینه های داخلی نیمکت تیم ملی زده بودند، یک تکمله با این مضمون وجود داشت: فدراسیون به موازات برنامه گرفتن از ایرانی ها ، بحث جذب مربی خارجی را هم دنبال می کند و ... حالا دم خروس دارد بیرون می زند. چند روزی صبر می کنیم تا ابعاد ماجرا نمایان شود. آن روز شاید پاسخ این پرسش که؛ چرا گزینه های سرمربیگری تیم ملی یکی یکی انصراف دادند نیز مشخص شود.
**اشک هایش ...
سیامک نعمتی با گلی که برای پرسپولیس در دیدار با سپاهان در جام حذفی زد، پایه گذار برد دلچسب سرخپوشان در روزی شد که سپاهان در خانه و در برابر قدرت و انگیزه بالای میهمان خود ، چاره ای جز تسلیم شدن نداشت. اشک های سیامک بعد از آن گل، شکستن بغض فروخورده ای بود که به قول خودش بار بزرگی را از روی شانه هایش برداشت. این همان سیامکی است که تا چند روز قبل ، پرسپولیسی ها پایشان را در یک کفش کرده بودند و می خواستند ردش کنند برود اما سماجت او برای ماندن و دست بسته باشگاه، سبب شد تا بماند و خیلی هم زود حقش را بگیرد. اشک های سیامک بعد از آن گل، نه فقط برای باشگاه پرسپولیس و سرمربی آن ، بلکه برای همه فوتبال ما این درس را داشت که گاهی آنگونه که ما تصور می کنیم و مشاوران مان در گوش مان می خوانند ، انتخاب هایمان درست نیست. گاهی باید کمی صبر کرد و به آنهایی که برای پیراهن و باشگاه خود ارزش قائل هستند و عشق به آن لباس در وجودشان نهادینه شده است، فرصت داد و در حقیقت این فرصت ، هم برای آنها مفید خواهد بود و هم برای خودمان.
*حمید ترابپور