سرمربی تیم ملی فوتبال و بزرگترین انتخاب...
گروه فوتبال کیهان ورزشی-
با اعلام رسمی فدراسیون فوتبال امیرقلعه نویی، چهره نام آشنای فوتبال ایران به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران معرفی شد. بنابراین معلوم شد به هر دلیل و علت در نهایت فدراسیون فوتبال گزینه داخلی را برگزینه خارجی ترجیح داد و در دوره پیش رو قرار است مربی از جنس ایران و ساخت فوتبال ایران هدایت تیم ملی را به دست بگیرد. ناگفته پیداست که برای موفقیت در یک کار تیمی، یک نفر هرچقدر هم توانا و باانگیره و کار بلد باشد، نمی تواند کافی باشد، برای توفیق در یک کارملی و پیروزی حرکتی با هدف " ملی"، یک" ملت" و " همه" آنهایی که کاری از دستشان ساخته است باید در اخلاص تمام و به بهترین شکل و صورت انجام دهند. پیداست که نقش " مسئولان" و" مدیران" در این میان خیلی مهم و تعیین کننده است. وقتی مسئولی ، مسئولیت خود را به معنی واقعی جدی گرفت ، طبیعی است دیگران هم کار ووظیفه خود را جدی خواهند گرفت، بنابراین در حرکت تیم ملی به سوی هدف، مسئولان باید جلودار و پیشتاز عمل مخلصانه و مدبرانه باشند . و این البته موضوعی خیلی مهم است که در عین ساده و بدیهی بودن آن ، اما خیلی وقت ها ومثل خیلی اصول و حرف های حق،در مرحله عمل رعایت نمی شود و عواقب منفی آن دامن ورزش و فوتبال کشور را می گیرد. امیدواریم مسئولان فوتبال به وظیفه خود در قبال تیم ملی با جدیت عمل کنند تا حساب کار دست دیگران هم بیاید.
امیر قلعه نویی حالا در سنین" تجربه" و" پختگی" سکان هدایت تیم ملی ایران را بر عهده گرفته و این افتخاربزرگ نصیبش شده است. او که نزدیک سی سال است سابقه مربیگری دارد، با پنج قهرمانی، پرافتخارترین مربی لیگ است و حتی سابقه دوساله مربیگری تیم ملی را در کارنامه خود ثبت کرده، هرگز آدم بیگانه و ناآشنایی نسبت به فوتبال ایران نیست.او حتما در مسیر انجام وظیفه خطیر خود باید در باره همکاران خود و شیوه ها و روش های کاری ونفرات و بازیکنان تیم ملی وتاکتیک های بازی و مقابله با حریفان و... مرتب دست به انتخاب بزند، اما به گمان ما بر سر راه او ودر همین آغاز یک" انتخاب بزرگ" و بی اغراق مهمترین انتخاب وجود دارد که در ادامه راه و انتخاب های بعدی و حتی سرنوشت و نتیجه نهایی ماموریت، خیلی تعیین کننده است، اما این انتخاب مهم و بزرگ کدام است؟
قلعه نویی به عنوان یک مربی موفق ،حتما و بطور طبیعی از هوش بالا و قدرت دریافت و شناخت قابل توجهی برخوردار است، امیرخان، به خوبی با " دال" و" ذال" فوتبال ایران، نقاط قوت و ضعف آن آشناست. آدم ها و جریانات و خط وربط ها ودغدغه ها و خواسته های آنها را می داند و مسائل پنهان و پیدای آن را می شناسد،بنابراین او خوب می داند در این فوتبال، دو جریان شاخص وجود دارد که یکی تمام هم و غم و انتظار و توقع و خواسته اش این است که فوتبال ایران موفق و روبه جلو حرکت کند و درمیادین بین المللی نام عزیز ایران و پرچم مقدس آن را بلندآوازه سازد و .. توقع شخصی که ندارد، هیچ ، حاضر است از سفره خود و عائله وشکم خانواده خود هم بزند، خرج تیم ملی کند و... جریان دوم آن است که جز بطور سیری ناپذیر و جنون آمیز جزنام و نان خود دغدغه ای ندارد و به هیچ چیز اهمیت نمی دهد ومفاهیم قدسی و پرارزشی همچون" ایران" و" مردم" و " افتخار ملی" و" پرچم مقدس" و...در برابر منافع شخصی و نامشروعش کوچکترین اهمیتی ندارد و می خواهداز فوتبال وحتی تیم ملی برای خودش دکانی بسازد که منافعش را تامین کند وعقده های روانی و شخصیتی و اجتماعی خود را فرونشاند، این جریان توقع دارد فدراسیون و مربی تیم ملی در خدمت او و خواسته های نامشروع و ضد ملی او قرار بگیرد و اگر غیر از این باشد به ضرب ابزاری که علی الخصوص در رسانه ها وحتی در بعضی برنامه های ورزشی رسانه ملی در اختیار دارد، با راه انداختن بحث های انحرافی و فریب افکار عمومی و القائات دروغین دمار از روزگار آنها در آورد. اتفاقا در این باره همین آقای قلعه نویی،( وخیلی از اهالی فهیم و کارکشته فوتبال که براحتی صداقت را از شارلاتان بازی تشخیص می دهند) تجربه فراموش ناشدنی دارد و خوب یادش می آید که وقتی در جام ملت های آسیا(۲۰۰۷) آنهم به ضرب پنالتی های تعیین کننده در برابر کره جنوبی حذف شد، همین اراذل باجخواه، با ابزار و شیوه های گوناگون حتی غیر ورزشی چه بلایی برسر او آوردند در رسانه های مختلف( حتی روزنامه های سیاسی )، وبدتر از همه برنامه های هماهنگ ورزشی از چند شبکه " سیما" چه هجمه سنگینی علیه او براه انداختند و با دستیاری مترسک های کارشناس نما، به نام کارشناسی و مصاحبه چه" محاکمات طلایی" !( والبته مضحک و تابلویی) را برای او تدارک دیدند و...! و... سرانجام در مقطعی که فوتبال ما بی صاحب تر از هروقت دیگر بوداسباب سقوط وبرکناری او را فراهم آوردند...
آقای قلعه نویی خوب این واقعیات تلخ و سوابق ثبت شده و غیر قابل انکار در تاریخ فوتبال ایران را می داند و خیلی خوب این دو جریان را می شناسد. بنابراین او مثل هرکسی که در این ورزش و فوتبال مسئولیتی بر عهده می گیرد با توجه به این شناخت و تجربیات ،مجبور است یکی از این دو گروه را که همچنان رودر روی یکدیگر، در فوتبال ما حضور دارند، انتخاب کند: " مردم"بی توقعی که همه انتظارشان سربلندی تیم ملی و موفقیت سرمربی آن است یا اراذل فرصت طلب و باندهای منفعت جوی فوتبال را ...
برای قلعه نویی که همواره از" مردم" دم می زند وخود از متن و قلب توده های مردم بلند شده و متوکلانه دست به زانو گرفته و تا قله های افتخار و موفقیت صعود کرده، البته، انتخاب، هر چند حتما با موانع و سنگ اندازی وتخریب ها و خباثت هایی همراه خواهد بود، آسان است... او باید با درس گرفتن از تجربیات ، از فرصت به دست آمده بهترین استفاده را هم برای " شاد کردن دل مردم" و هم برای دفاع از" لیاقت و توانایی مربی ایرانی "، ببرد... و صد البته در این راه همه کسانی که قلبشان برای فوتبال ایران می تپد باید هرکه هستند ودر هر جا که هستند، به بهترین وجه به وظیفه خود عمل کنند.ان شاالله.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
کسی که خدا رو داره از کارشناسهای الکی و آبکی تلویزیون ( نه صدا و سیما ) واهمه نداره . از رسانه های صد من یه غاز هم همینطور.
متشکرم از متن خوبتون.
متشکرم از متن خوبتون.
به اميد پيروزي وموفقيت تيم ملي ايران
قلعه نویی در سه سال اخیر هیچ جامی نیاورده قلعه نویی مربی موفقی در یک سال اخیر نبوده و حتی یحیی گل محمدی مورایس ساپینتو شکستش دادند . انتخاب قلعه نویی بازگشت به عقب بود.و بعید میدانم موفق شود
آزموده را آزمودن خطاست
پربازدید ها
آخرین اخبار