PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۷۹۴۲۶
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۴۰۲ - ۲۱:۰۴

آیا اراده ای پیدا شده است ؟!

آیا اراده ای پیدا شده است ؟!


این حرف ، حداقل برای خوانندگان محترم و فهیم کیهان ورزشی، حرف تازه ای نیست که ریشه بسیاری از معضلات و مشکلات ورزش ما در " جدی نگرفتن ورزش” از سوی متولیان اصلی آن است. دلیل محکم و غیرقابل انکار این ادعا و نظر بیش از هر چیز ، سپردن کار به دست کسانی است که غالبا نه ورزش را می شناسند و نه با علم و اصول مدیریت آشنا هستند. حاصل و نتیجه عملکرد چنین مدیریتی ، از پیش معلوم است که چه از کار در می آید و چه خواهد بود.

بدون تردید وضعیتی که ورزش ما با آن دست به گریبان است، نتیجه اعمال چنین مدیریتی است که خود ، معلول همان علتی است که بالاتر اشاره شد: " جدی نگرفتن ورزش از سوی کسانی که طبق قانون متولی امر ورزش هستند.”

طبق قانون اساسی، نهاد " دولت " متولی اصلی ورزش در کشور ماست و این نهاد علی رغم حمایت های همه جانبه ای که در دوره ها و مقاطع مختلف - حتی در دوران اوج جنگ تحمیلی - از ورزش کرده و اجازه نداده که چراغ آن در هیچ شرایطی خاموش شود، اما هنوز خیلی از کارهای اساسی و ساختاری هست که انجام نداده و یا انجام نشده( اینها با هم فرق دارند) و ورزش و اهالی آن سال هاست چشم انتظار هستند.

یکی از این کارهای روی زمین مانده و هنوز انجام نشده، تعیین تکلیف تیم های بزرگ و سرمایه های کم نظیری به نام” استقلال” و " پرسپولیس” است. این سوال بزرگ برای همه اهالی ورزش مطرح است که چرا با گذشت بیش از چهل سال از انقلاب اسلامی ، دولت تکلیف این تیم ها را از نظر مالکیتی و مدیریتی روشن نمی کند. در کجای دنیای صاحب ورزش ، با سرمایه های ملی خود چنین معامله و رفتاری می کنند؟ در کجای دنیا با دست خودشان مانع از حضور بین المللی تیم های خود می شوند و دل دوستداران ورزش را می سوزانند و دشمن را شادکام می کنند ؟!

آن از سال گذشته که کنفدراسیون فوتبال آسیا برای تیم های ایرانی که در پهنه این قاره سرشناس هستند، مجوز حرفه ای صادر نکرد و این تیم ها به خاطر اهمال و غفلت و قصور برخی از مسئولان (؟!) اجازه حضور در رقابت های آسیایی را پیدا نکردند و در عوض در لیست تیم های شرکت کننده ، نام هایی را می دیدیم و می خواندیم که در فوتبال قاره کهن سابقه پرافتخار و اصولا محلی از اعراب نداشتند! و این هم از امسال و داستانی که برای استقلال اتفاق افتاد و زحمات این تیم را در کسب قهرمانی بی شکست فصل قبل هدر داد و احساسات طرفداران را که به طور طبیعی جوان هستند به بازی و تمسخر گرفت.

واقعا در این باره چه کسی باید پاسخگو باشد؟ آیا مسائل به وجود آمده با راه انداختن یکی دو " شوی” تلویزیونی و رو در رو قرار دادن عوامل فرعی و غیر اصلی و باز هم پرداختن به " معلول” به جای” علت " ، حل و فصل می شود و مردم و دوستداران ورزش و فوتبال کاملا مجاب خواهند شد که متخلفان سرجای خود نشسته اند و به سزای اعمال خود رسیده اند و دیگر ورزش و فوتبال ما چنین مسائل دم دستی و مشکلات خود خواسته و خود ساخته را نخواهد دید؟

پاسخ به طور قطع و یقین منفی است. البته مسائل اصلی ورزش ما یکی یکی نمایان می شود و مثلا مشخص می شود که این حوزه هم به نوبه خود دارای اهمیت و ظرافت های خاص خودش است که باید برای تعیین مدیر و مدیریت در آن وسواس و دقت لازم را به خرج داد و کاروبار ورزش را به دست افراد غیر متخصص - ولو دارای نیت خیر و خدمت - یا هر جویای نان و نام از گرد راه رسیده ای نسپرد و در واقع رها نکرد! سال هاست دلسوزان و خیرخواهان ورزش(از جمله همین کیهان ورزشی) درباره مسائل مختلف و معضلات رنگارنگ تذکر و هشدار می دهند و خواهان این هستند که متولیان و مسئولان مستقیم و غیر مستقیم، برای ورزش اهمیت لازم و کافی را قائل شوند و آن را فراتر از " توپ بازی” ببینند و فکر نکنند که فقط با " کمک های مالی”( که انصافا قابل توجه هم بوده) وظیفه خود را در قبال ورزش و ورزشکاران و اهالی ورزش - که عمدتا " نسل جوان " هستند - تمام و کمال انجام داده اند . ورزش را در حد خودش - نه بیش و نه کم - " جدی " بگیرند و مدیرانی کارآمد برای آن تعیین کنند و گرد و خاک ناشی از شلتاق دلالی مخرب و افسار گسیخته را فرو نشانند و بالاخره اصول دیگری مثل " شایسته سالاری”،که باند بازی و قوم و خویش گرایی حسابی جای آن نشسته و باز به ویژه اصلی مهم و بسیار موثر یعنی " نظارت” را درباره آن اعمال کنند و ورزش را از ضربات عدیده فنی و فرهنگی و اخلاقی و... ناشی از " رها بودگی” نجات بخشند، اما متاسفانه این حرف ها و هشدارها و دلسوزی ها جدی گرفته نشده، چون اصل ورزش را جدی نگرفته اند. برای مثال الان سال هاست که علاقه مندان به فوتبال از " عملکرد هیات فوتبال " پایتخت کشور، انتقاد می کنند و تذکر و هشدار می دهند، اما آنهایی که باید در این باره " کاری” می کردند و تحقیقی انجام می دادند، این نقدها و هشدارها را نادیده گرفته و از یک گوش می شنیدند و از گوش دیگر خارج می کردند و... سرانجام و بالاخره! پس از نزدیک به 16 سال، رئیس هیات فوتبال تهران را که حسابی کنگر خورده و لنگر انداخته و برای خودش و خویشان و نزدیکانش حکومتی ملوک الطوایفی درست کرده بود و گوشش بدهکار و خودش پاسخگوی هیچ دیارالبشری نبود و به انتقادها و تذکرات پوزخند می زد و جاه طلبانه هرکسی را که با او کنار نمی آمد و مثلا در انتخابات به وی رای نمی داد برکنار می کرد ، اول هفته گذشته مجبور به استعفا کردند . در واقع او برکنار شد ، در حالی که چند روز قبل از آن برای مخالفان رجز خوانده بود و نوچه های رسانه ای هم آن را با آب و تاب منعکس کرده بودند که " قرص و محکم سر جای خود هستم” و حتی شب قبل از استعفا در یک برنامه تلویزیونی هم شرکت کرده و از عملکرد خالصانه!! و کارنامه مشعشع!! خود دفاع کرده بود و... البته معلوم نشد این فرمان استعفا و برکناری از طرف چه منبع و کانون ذینفوذی صادر شد . هر چه هست بدون تردید از طرف مسئولان ارشد ورزش و فوتبال نبوده چون همانطور که اشاره شد طرف برای هیچکدام از اینها تره هم خرد نمی کرد تا چه برسد به اینکه از دستور استعفا و برکناری آنها اطاعت کند! دلیل ما برای این ادعا هم این است که " هیات فوتبال” فقط یک نمونه است و از این نمونه ها در ورزش فراوان است ، مثلا فدراسیونی را سراغ داریم که خودکامانه و با رفتار طاغوتی برای خبرنگاران منتقد خود ، " کارت ورود” به سالن مسابقات را صادر نمی کند ! در هرحال ، همانطور که اخیرا بارها و همچنین در سرمقاله اول سال هم نوشتیم، ورزش مستعد و بالقوه توانمند کشورمان ، علی الخصوص در بخش مدیریتی آن سخت محتاج تحولی اساسی است و ما برهمین مبنا اتفاقات تلخ به وجود آمده را به فال نیک می گیریم و امیدواریم اتفاقات ناخوشایندی که در همین ابتدای سال برای یکی از تیم های پرطرفدار و باسابقه فوتبال کشورمان چهره بست و همچنین تغییرات بسیار دیرهنگاهی که در فوتبال تهران صورت گرفت ، شروعی باشد برای تحولات اساسی و اصلاحات انقلاب گونه در ورزش، چرا که ادامه این روش ها و مدیریت ها، اصلا به نفع ورزش کشور و زیبنده این نظام مقدس و این مردم بزرگ نیست.

* سیدمحمدسعید مدنی

پربازدید ها