زبان سرخ / عاقبت مشاوره با «ارتوپد»!
«كنفوسيوس» چه جذاب و موجز میگوید که : «اشتباه را اصلاح نكردن، اشتباه بزرگتری است.»
کسی نمی تواند ادعا کند که در زندگیاش دچارخطا نشده ؛ بالاخره همه ما کولهباری از اشتباهات داریم که باید از آنها پند بگیریم؛ منتها تفاوت در این است که برخی از خبطها فقط دامنگیر خودمان و یا نهایتا خانواده مان می شود ولی بعضی از اوقات ، افراد (به دلیل جایگاه اجتماعی شان) جامعه ای را به خاطرتصمیمات غلط ، با مخاطره مواجه میسازند .البته افراد خردمند از شکستهایشان برای موفقیت های آینده پل می سازند و در صدد جبران بر می آیند ولی اگر چنین نکنند، نه تنها در جهل مرکب مانده اند ، بلکه سایرین را با خود به ورطه نابودی می برند .
بگذارید برای بار هزارم به نهم اسفند سال 1400 برگردیم ؛ روزی که رئیس تازه انتخاب شده بسکتبال، سکان این فدراسیون را در دست گرفت. وقتی همان اول بسم الله ، ارباب جراید ، دوره اش کردند و برای رسانه هایشان دنبال یک سوژه داغ می گشتند ، سینه سپرکرده ، تیترشان را داد:«کادر فنی تیم ملی بسکتبال تقویت میشود!»
اظهارات رئیس جوان ، که حالا خودش را در قامت منجی می دید به مذاق خیلی ها خوش نیامد و جامعه بسکتبال خیلی زود متوجه شد که به قول ملک الشعرای بهار«چون تو ندانی صفت داوری ، خصم درآید به میانجیگری ».
خیلی ها همان موقع فهمیدند که بوی انتقام جویی می آید ؛ وقتی بعد از چهار بازی و به بهانه یک باخت مقابل قزاقستان (آن هم با یک تیم لت و پار)، مصطفی هاشمی ، مهران حاتمی و کامران جمشیدوند را از کادر فنی تیم ملی کنار گذاشتند، خود گواهی بر این مدعا بود .
نه برای مصطفی هاشمی و دستیارانش و نه برای هیچ کس دیگر ، رپرتاژ نمی رویم ، اما نحوه جدایی نامبردگان از نیمکت تیم ملی ، اگر نگوییم حماقت محض ، اوج کج سلیقگی بود. البته دلیل برکناری آن ها هم بر کسی پوشیده نیست ؛ حمایت هاشمی از کاندیدای دیگری در انتخابات و شاید این جرمی نا بخشودنی بود !
«سعید ارمغانی» که سال ها از فضای بسکتبال ایران دور بود و در کشور مجارستان، فعالیت های پایه ای- آن هم بیشتر در رده دختران- انجام میداد ، به یکباره از آستین فدراسیون نشینان درآمد. او حتی بازیکنان تیم ملی را هم که دعوت کرده بود ، نمیشناخت! در کنفرانس مطبوعاتی، پاسخی برای سئوال خبرنگار کیهان ورزشی نداشت و حتی نمیدانست فلان بسکتبالیست مدعو، در کدام «پوزیشن» یا کدام تیم بازی میکند!
به جز محمد کسایی پور و «دستیار ابدی» و سفارشی هیات رئیسه که همیشه هست، در این مدت چند میلیارد پول بی زبان ، بابت دستمزد و هزینه رفت و آمد «سعید ارمغانی» ، «زلاتکو جوانوویچ» ، «محسن صادق زاده» و «ممی بچیروویچ»ی که بعد به عنوان کارشناس مسائل چین در سمت مدیر فنی منصوب گشت ، حیف و میل شد تا تاوانی برای تقویت کادر فنی تیم ملیای باشد که عملکردش را در کاپ آسیا و انتخابی جام جهانی دیدیم و نیازی به اطاله کلام و توضیحات اضافه نیست .
بگذریم ؛ خواستیم عرض کنیم که نیمکت تیم ملی با چه رویکردی و در چه فرآیندی، دستخوش تغییرات شد و چه کسانی روی آن نشستند.
۱۲3 روز تا جام جهانی باقی مانده و رئیس فدراسیون می گوید : «گزینههای اروپایی و تراز اول را برای تیم ملی بسکتبال مد نظر داریم!»
بدون شک ، این اظهارات ، فرار رو به جلو است و اگر فدراسیون در این فاصله کوتاه ، به جای «بچیروویچ» ، «اوبرادویچ» را هم بیاورد ، کاری از پیش نمی برد . تا مربی خارجی با فضای بسکتبال ایران و شرایط فرهنگی ما آشنا شود شاید ماه ها طول بکشد و این یعنی از دست رفتن فرصت ها .
هیچ عقل سلیمی ، مخالف حضور مربی تراز اول خارجی و بهره گیری از دانش روز بسکتبال نیست اما بعید است در این شرایط سخت اقتصادی، فدراسیون ، به جز مربیان درجه چندم و بنجل فرنگی بتواند عایدی خاصی داشته باشد و اینجاست که باید طبق وظیفه مان هشدار دهیم که در صورت این اتفاق ، لطمه جبران ناپذیر دیگری بر پیکره بسکتبال ایران وارد خواهد شد . پند گرفتن یا ملول شدن هم ، با خود آقایان است .
دوباره تکرار می کنیم که مطالبه جامعه بسکتبال این است که در بازیهای آسیایی «هانگژو»، روی سکو برویم ، حضوری آبرومندانه در مسابقات جام جهانی داشته باشیم و سهمیه المپیک پاریس را بگیریم ؛ بهانه هایی مثل تغییر نسل و جوانگرایی هم نخ نما شده و قابل پذیرش نیست . البته این طور که در خبرها آمده است در نشست نمایندگان فدراسیون با مسئولان کمیته ملی المپیک ، قول کسب مدال داده شده است که امیدواریم چنین باشد ...
سعید ارمغانی که متوجه تزلزل جایگاهش شده ، اخیرا نسبت به شرایط حاکم بر بسکتبال ایران انتقاد و عنوان کرده : «اکنون تمام تیمها مشغول برنامهریزی هستند که در چه تورنمنتهایی حضور داشته باشند، اما تازه ما به دنبال این هستیم که برای سرمربی تصمیمگیری کنیم».
پی نوشت: شاید مشاوره رئیس جوان با کارشناسان واقعی، پیشکسوتان دغدغه مند و استخوان خردکرده های بدون توقع ، بتواند نقشه راهی برای برون رفت از وضع موجود را طراحی کند ؛ کسانی که بدون حب و بغض و فارغ از در نظر گرفتن منافع شخصی ، بیتجربگی و جوانی وی را جبران کرده و به جای بار ، یار فدراسیون خواهند شد .
مشاورت با آن ارتوپدی که لگد به فلان جای گربه نزده یا تحت تاثیر قرار گرفتن توسط کسانی که خودشان یک «صفر بزرگ» هستند ، چاره ساز نیست و به گواه کارنامه یکسال و اندی گذشته، فقط ناکامی و شکست نصیبمان می کند ، از ما گفتن بود!
با این که معتقدیم ظرفیت های بسکتبال ایران بیش از این حرف هاست و مربیان کارکشته و امتحان پس داده ای داریم که توان احیای این پیکر نیمه جان را دارند اما تصمیم با شماست . مخالف حضور مربی خارجی در این مقطع هستیم ولی اگر مرغ تان یک پا دارد، مربی بزرگ خارجی بیاورید که فردا روز جای گله هم نباشد .
اصفهانی های عزیز و ظریف٬ ضرب المثل قشنگی دارند که «نون و پنیر با دل دردش ، قیمت چلوکباب در میاد»!
* کامران خطیبی