آقایان ! ایجاد تحول در ورزش ، پیشکش
مشکل پیش پا افتاده " ورود محترمانه " به ورزشگاه ها را حل کنید
*حرفه ای و محترمانه
فرصت نشد بازی حساس لیگ جزیره را که میان دو تیم منچسترسیتی و آرسنال برگزار می شد به شکل " زنده" و مستقیم و حتی بعداً به طور کامل تماشا کنیم ، اما ساعتی بعد از بازی، صحنه های مهم آن را دیدیم و آنچه که از زبان دوستان و همکاران شنیدیم از این حکایت داشت که فوتبال دیدنی و پرهیجانی بود ، تقابلی حساس و تعیین کننده که میان دو تیم بالانشین جدول صورت گرفت و برنده بازی ، از شانس بیشتری برای تصاحب قهرمانی برخوردار است. در سراسر این دیدار ، از دقیقه اول تا پایان بازی که سرانجام با برد قاطع 4-1، به نفع تیم شهر منچستر تمام شد، آنچه به چشم آمد فقط " فوتبال" بود و" رفتار سراسر حرفه ای" . دو تیم - چه آنکه برد و چه آنکه باخت - 90 دقیقه به دنبال کسب نتیجه با همه توان جنگیدند و در پایان هم با برخورد حرفه ای و محترمانه ای که میان بازیکنان و مربیان صورت گرفت، همه چیز به پایان رسید و دو تیم رفتند تا خود را برای چند بازی حساس باقیمانده آماده کنند. " لذت فوتبال" یعنی همین. اینکه بسیاری از صاحب نظران داخلی و خارجی ، " لیگ جزیره (premier league) " را دیدنی تر و جذاب تر از سایر لیگ های بزرگ دنیا می دانند، از همین روست.
*درس و عبرت هم می گیریم ؟!
خواننده گرامی آگاه است که ما اینجا درباره لیگ فوتبال انگلستان حرف می زنیم و از آن به نیکی یاد می کنیم و سیاست های استعماری و خانه خراب کن آن کشور را که اتفاقا ضربات سنگینی را هم به میهن و مردم عزیز ما وارد کرده است( مثل صدور فرمان قتل امیرکبیر و انحراف نهضت مشروطه و کودتای 28 مرداد و...) هرگز تایید نمی کنیم اما با این همه انصاف حکم می کند که هر جا از سوی هرکسی کار خوب و ابتکار پسندیده و اقدام درستی انجام می شود، اولا تایید شود و ثانیا مورد الگو برداری قرار بگیرد. اینکه علی الخصوص در قامت یک مسئول، مثل یک تماشاگر عادی فقط مسابقه ای را از نزدیک یا از طریق تلویزیون ببینیم و ساعتی را به تفریح گذرانده و احیانا چایی نوشیده و تخمه ای بشکنیم و اهل درس گرفتن و عبرت نباشیم و حداکثر از زیبایی بازی یا قشنگی گلی که زده شده و تعویض خوبی که فلان مربی انجام داده و... حرف بزنیم و از آن هیچ درس و نکته ای برای بهتر شدن فعالیت های داخلی ورزش نگیریم و به کار نبندیم، هیچ تاثیر و فایده ای از پخش و تماشای این مسابقات متصور نخواهد بود، کما اینکه تاکنون هم تاثیر چندانی بر روال و کاروبار ورزش ما نداشته است.
*فرم به جای محتوا
ایجاد تحول و پیشرفت کردن در ورزش در گروی این است که ما از تجارب مثبت و الگوهای زنده ( به ویژه از حیث فنی) استفاده کنیم و آنها را بدون ادا درآوردن و تقلید سطحی و فرمالیته، برای بهتر و قوی تر شدن ورزش و اصلاح روش های مدیریت و راهبری آن به کار ببندیم. این کاری است که متاسفانه کم یا خیلی کم درباره ورزش ما انجام می شود و همانطور که بارها هم نوشته ایم از ابتدای ورود ورزش مدرن به ایران( حدود یکصد سال پیش) دست اندرکاران بیش از توجه به ساختار و محتوا ، به " ظاهر و فرم" توجه داشته اند که این داستانی مفصل است و شرح آن در این مجمل نمی گنجد و البته کم و بیش اهالی ورزش از آن مطلع هستند.
*انگار نه انگار
اشکال اصلی، اما اینجاست که مسئولان و دست اندرکاران کنونی ورزش حتی پس از برپایی و پیروزی انقلاب در این مملکت ، برخلاف انتظار طبیعی که می رفت، به فکر تحول اساسی در شیوه و محتوای ورزش نبوده و درباره ادامه راه و رسم غلط و به ارث رسیده، اصرار و پافشاری کرده و می کنند ، انگار نه انگار انقلابی شده و رژیمی رفته و نظام دیگری برای تحقق آرمان های انقلابی که مردم برپا کرده بودند، در عرصه ها و حوزه های مختلف از جمله ورزش سر کار آمده است.
*پیشرفت هایی بوده ، اما ...
البته در اینکه ورزش نسبت به گذشته تغییرات مثبتی داشته و افتخاراتی در دنیا کسب کرده و مثلا ورزش بانوان از حیث کمی و کیفی ، پیشرفت های غیر قابل انکاری داشته و یا اینکه اصل ورزش و اهمیت آن برای سلامتی و گرایش طبقات و اقشار مختلف جامعه در سراسر کشور به ورزش کردن، تبیین شده و جا افتاده و... برای کمتر کسی شک و شبهه وجود دارد . بخشی از این اتفاقات مثبت ، طبیعی و معلول گذر زمان بوده و بخشی هم حاصل تلاش ها و اقداماتی است که در این باره از سوی مدیران و مسئولان ورزش انجام شده است. با این حال آن تغییرات اساسی و اصلاحات انقلابی هنوز صورت نگرفته و مطالبات منطقی و انتظارات به حق دوستداران و علاقه مندان، هنوز برآورده نشده است.
*اگر صادق باشند ...
این در حالی است که ورزش ما از حیث نیروی انسانی و سرمایه های مادی، " غنی" است و کمبود جدی ندارد. جامعه ورزش برای پیشرفت و بهتر شدن کاملا آماده همکاری و همراهی است ، اما آنچه که از این سرمایه ها و داشته ها و آمادگی ها استفاده نمی کند و آنها را جدی نمی گیرد و اهمیت آنها - به ویژه " حضور و حمایت و پشتوانه مردمی" – را یا در نگاه خوشبینانه درک نمی کند و یا با دیدی بدبینانه به عمد آن را به بازی نمی گیرد، عامل مدیریت ورزش است ، مدیریتی که اگر در ادعاهای خود مبنی بر پیشرفت و تحول ورزش و شاد کردن و خدمت به مردم، صادق باشد ( که ان شاءا... هست) باید خیلی بیش از این با رعایت اصول، قدر این داشته ها و سرمایه های انسانی و مادی و حمایت ها و حضور مردمی را بداند.
*داستانی تلخ و تکراری
تقریبا در همه دنیا با تلاش و تبلیغات و تسهیلات و ایجاد امکانات ، پای مردم را به اماکن و سالن ها و ورزشگاه ها باز می کنند تا با حضور هر چه بیشتر و پرتعداد آنها به شور و شوق و کیفیت مسابقات و نشاط و همبستگی اجتماعی بیفزایند. عزیزانی که ورزشگاه ها و اماکن ورزشی کشورهای پیشرفته و رقابت های بین المللی را از نزدیک دیده اند، حرف بالای ما را حتما تصدیق خواهند کرد . آنجا امکان ندارد تماشاگر بلیت به دست پشت درهای بسته بماند و توهین و تحقیر را هم تحمل کند و یا فردی کارت به دست( خبرنگار، پیشکسوت، عکاس، مربی ، آن هم مربی تیم ملی ! و...) راهی به درون ورزشگاه نداشته باشد و درعوض افرادی عزیز بی جهتِ سفارشی، بدون بلیت و کارت جای بلیت داران و کارت به دست ها را در ورزشگاه ها به اشغال خود درآورند و این داستان تلخی است که نه در یکی دو مسابقه مهم و پرجمعیت و نه در یکی دو سال ، که در مسابقات مختلف و سال های متمادی رخ می دهد و تکرار می شود .
*دست از شعار دادن بردارید
در شماره پیش نوشتیم که برای نگارنده ، این داستان چهل است که تکرار می شود و هرساله اتفاق می افتد. چه زمانی قرار است این مسائل بدیهی در ورزش ما پایان یابد ؟ چه وقت قرار است حرمت کارت و بلیتی که خودمان صادر کرده ایم را رعایت کنیم ؟ بالاخره کی قرار است دست از حرف زدن و شعار دادن برداریم و واقعا و عملا به " مردم" - این بزرگترین سرمایه ورزش - احترام بگذاریم و حضورشان در ورزشگاه ها را مغتنم بشماریم و آنها را برخلاف همه جا، از حضور در ورزشگاه ها فراری و منزجر نسازیم؟ اینها سوالاتی است که پاسخی برای شان دریافت نکرده ایم و طی همه این سال ها هیچ مسئولی از خیل مسئولان رنگارنگ، یا اصلا حاضر به پاسخگویی نبوده و یا پاسخ قانع کننده ای نداشته است.
*خاطره دو همکار ما
همه می دانیم که سال هاست اوج رقابت های لیگ فوتبال اسپانیا، وقتی است که رئال مادرید و بارسلونا - چه در سانتیاگو برنابئو و چه در نیوکمپ - مقابل یکدیگر صف آرایی می کنند. دیدار این دو تیم یکی از پرتماشاگرترین بازی های دنیای فوتبال است. هنگام مصاف این دو تیم علاوه بر اینکه سکوهای ورزشگاه مملو از جمعیت می شود، میلیون ها بیننده هم در چهار گوشه جهان و پنج قاره دنیا با اشتیاق پای گیرنده های خود می نشینند. دو تن از همکاران ما که در سال 1992 برای تهیه گزارش از مسابقات پارالمپیک به کشور اسپانیا سفر کرده بودند بعد از بازگشت برای ما تعریف کردند که در آنجا به تماشای بازی رئال و بارسلونا در نیوکمپ رفته اند! جالب است بدانید که مجوز ورود دوستان ما به ورزشگاه کشور بیگانه برای تماشای آن بازی پرتماشاگر در استادیوم مملو از جمعیت و با حضور ستارگانی چون یوهان کرویف فقید( سرمربی بارسلونا)، استویچکف و... صرفا کارت خبرنگاری موسسه کیهان بوده که در گوشه ای از آن ، کلمه" press" دیده می شد ! همین کارت و کلمه ، مسئولان و ناظمان بازی را مجاب کرده بود که حرمت خبرنگاران را - که اسپانیایی هم نبوده و بیگانه بوده اند - بجا آورند و آنها را به قسمتی که برای اینطور مواقع از قبل پیش بینی کرده بودند، راهنمایی کنند و همکاران ما در کمال آرامش و خاطرجمعی به تماشای آن بازی بزرگ و مهم بنشینند. این را فقط بگذارید کنار صحبت های آندرانیک تیموریان ، مربی تیم ملی که در توضیح اینکه چرا فقط در40 دقیقه از " شهرآورد" در ورزشگاه حاضر بوده ، می گوید به سختی توانسته به درون ورزشگاه راه پیدا کند و...! آن وقت بیشتر متوجه می شویم که فاصله از کجا تا به کجاست و حرفه ای گری و رفتار حرفه ای فقط به حرف و ادا و... نیست . بگذریم!
*" شهرآورد " هم فنی و هم اخلاقی
بالاتر ، از بازی حساس " سیتی - آرسنال" نوشتیم و " کیفیت فنی" و " رفتار حرفه ای" دو تیم را ستودیم، اما همه می دانیم که سه چهار روز قبل از این بازی ، شهرآورد پایتخت میان دو تیم " پرسپولیس و استقلال" انجام شد، دیدار دو همشهری و دو رقیب دیرینه که بیش از پنجاه سال است بزرگترین و حساس ترین مسابقه داخلی فوتبال ایران را برگزار می کنند و میلیون ها طرفدار را با شور و شوق و هیجان به تماشای خود می نشانند. دیدار آخر این دو که " یکصدمین" مصاف آنها بود ، به دلیل شرایط جدول حساسیت مضاعفی داشت . شاید از این نظر دیدار این دو تیم حساس تر از بازی اشاره شده در لیگ جزیره بود، چرا که اینجا ضلع سومی در کورس قهرمانی وجود داشت به نام سپاهان که بر اهمیت برخورد این دو تیم می افزود . باری، همه دیدیم و دیدند و حتما این سخن ما را تصدیق می کنند که دیدار دو تیم معروف و پرطرفدار پایتخت، از حیث فنی و رفتار حرفه ای و اخلاق ورزشی، از خیلی از بازی های گذشته میان این دو تیم بهتر و مقبول تر انجام شد. در این بازی که نتیجه اش 1-0 بود، یکی برد و یکی باخت، اما در حین و پایان بازی( از یکی دو صحنه که بگذریم) اتفاق ناخوشایند و برخورنده ای نیفتاد و همه چیز حرفه ای و محترمانه برگزار شد و این یعنی اثبات وجود همان " آمادگی" که در میان جامعه علاقه مند به ورزش در کشورمان برای همکاری و همراهی در جهت بهبود شرایط وجود دارد.
*بلیت به دست های پشت در مانده !
همه اینها را گفتیم و نوشتیم تا این سخن همیشگی خود را تکرار و بر آن تاکید کنیم که ورزش ما به معنای واقعی به یک اصلاح اساسی احتیاج دارد و مدیران و مسئولان آن باید به خود تکانی بدهند و خیلی فعال تر از این و بسیار فراتر از مسائل روزمره و گذرا ، به فکر ایجاد تحول باشند. واقعا باید به این سوال - که شاید دم دستی به نظر برسد اما از نظر ما اتفاقا خیلی هم با اهمیت است - پاسخ داده شود که تا کی خبرنگار کارت به دست و تماشاگر صاحب بلیت باید برای ورود به ورزشگاه و جایگاهی که حق قانونی اوست و یا آن را خریداری کرده، با مشکلات عدیده و درگیری و تحمل توهین و تحقیر و... رویرو شود؟ آیا مسئولان ورزش و هر مسئول و تشکیلاتی که در این باره وظیفه دارد ، نباید یک بار برای همیشه فکری کرده و ترتیبی اتخاذ کند که حرمت تماشاگر و مربی و پیشکسوت و اهالی رسانه و... مثل همه جای دنیا در ورزشگاه های ما هم ( علی الخصوص در رویدادهای جذاب تر و شلوغ تر) رعایت شود؟
*کی مقصر است ؟!
اینکه می گوییم این موضوع خیلی مهم است از آن روست که اولا تا در هر جا و هر وقت، " حرمت" ها رعایت نشود و کار بر مدار حساب و کتاب و نظم و قانون نگردد، محال و صد محال است که خروجی و محصول آن ، مثبت و پربار باشد و ثانیا خود همین مورد، مثال و نمونه خوبی است که نشان می دهد ظاهرا قرار نیست در ورزش ما مشکلی در حد " ورود محترمانه به ورزشگاه" حل ، نقصی برطرف و ضعفی تقویت شود و امور سامان پیدا کند. در این باره کسانی به خاطر جاه طلبی های حقیر خود از یکسو و نبودن اراده و شهامت در نزد مسئولان ورزش از سوی دیگر، بیشترین سهم و تقصیر را دارند.
*خدا پدرت را بیامرزد !
نوشته بالا را سر وقت مقرر تحویل آقای طباطبایی، مدیر فنی مجله داده بودیم که به عکاس مان که روز قبل به ورزشگاه آزادی رفته بود ، برخوردیم و او بدون اینکه از محتوای مطلب ما آگاه باشد، اول از ترافیک تهران گفت و بعد ، از ممانعت ها و سختگیری هایی که جلوی درب اصلی ورزشگاه صورت می گرفت. پرسیدیم یعنی برای ورود به بازی پرسپولیس- گل گهر هم مشکل داشتید؟ پاسخ ، مثبت بود و او گفت اولا ماموران می گفتند " ظرفیت تکمیل است" و ثانیا برای ما تعیین تکلیف می کردند و می گفتند شما که عکاس هستید باید دو ساعت! زودتر می آمدید و... خلاصه با هزار بگیر و ببند ، عکاس مجله به همراه تنی چند از همکاران دیگر از درب " فدراسیون کشتی" وارد ورزشگاه شدند و... آقای عکاس ما شکایت به یکی از مسئولان برگزاری لیگ برتر می برد و پاسخ جالبی می شنود : " خدا پدرت را بیامرزد . ما هم که مسئول برگزاری مسابقات هستیم ، گاهی اوقات با سختی و دعوا وارد ورزشگاه می شویم... !
خدمت مسئولان محترم عرض می کنیم که ما توقع نداریم ورزش را متحول و زیر ساخت های آن را تقویت کنید اما منتظر خواهیم ماند تا ببینیم که آیا مشکل پیش پا افتاده " ورود محترمانه به ورزشگاه " را می توانید با کمک و هماهنگی دستگاه های ذیربط حل کنید یا خیر! مشکلی که تاکید می کنیم مال یک بازی و دو بازی و یک سال و دو سال هم نیست و حداقل چهل است که ما و همکاران و تماشاگران و... با آن دست به گریبان هستیم و...
فرصت نشد بازی حساس لیگ جزیره را که میان دو تیم منچسترسیتی و آرسنال برگزار می شد به شکل " زنده" و مستقیم و حتی بعداً به طور کامل تماشا کنیم ، اما ساعتی بعد از بازی، صحنه های مهم آن را دیدیم و آنچه که از زبان دوستان و همکاران شنیدیم از این حکایت داشت که فوتبال دیدنی و پرهیجانی بود ، تقابلی حساس و تعیین کننده که میان دو تیم بالانشین جدول صورت گرفت و برنده بازی ، از شانس بیشتری برای تصاحب قهرمانی برخوردار است. در سراسر این دیدار ، از دقیقه اول تا پایان بازی که سرانجام با برد قاطع 4-1، به نفع تیم شهر منچستر تمام شد، آنچه به چشم آمد فقط " فوتبال" بود و" رفتار سراسر حرفه ای" . دو تیم - چه آنکه برد و چه آنکه باخت - 90 دقیقه به دنبال کسب نتیجه با همه توان جنگیدند و در پایان هم با برخورد حرفه ای و محترمانه ای که میان بازیکنان و مربیان صورت گرفت، همه چیز به پایان رسید و دو تیم رفتند تا خود را برای چند بازی حساس باقیمانده آماده کنند. " لذت فوتبال" یعنی همین. اینکه بسیاری از صاحب نظران داخلی و خارجی ، " لیگ جزیره (premier league) " را دیدنی تر و جذاب تر از سایر لیگ های بزرگ دنیا می دانند، از همین روست.
*درس و عبرت هم می گیریم ؟!
خواننده گرامی آگاه است که ما اینجا درباره لیگ فوتبال انگلستان حرف می زنیم و از آن به نیکی یاد می کنیم و سیاست های استعماری و خانه خراب کن آن کشور را که اتفاقا ضربات سنگینی را هم به میهن و مردم عزیز ما وارد کرده است( مثل صدور فرمان قتل امیرکبیر و انحراف نهضت مشروطه و کودتای 28 مرداد و...) هرگز تایید نمی کنیم اما با این همه انصاف حکم می کند که هر جا از سوی هرکسی کار خوب و ابتکار پسندیده و اقدام درستی انجام می شود، اولا تایید شود و ثانیا مورد الگو برداری قرار بگیرد. اینکه علی الخصوص در قامت یک مسئول، مثل یک تماشاگر عادی فقط مسابقه ای را از نزدیک یا از طریق تلویزیون ببینیم و ساعتی را به تفریح گذرانده و احیانا چایی نوشیده و تخمه ای بشکنیم و اهل درس گرفتن و عبرت نباشیم و حداکثر از زیبایی بازی یا قشنگی گلی که زده شده و تعویض خوبی که فلان مربی انجام داده و... حرف بزنیم و از آن هیچ درس و نکته ای برای بهتر شدن فعالیت های داخلی ورزش نگیریم و به کار نبندیم، هیچ تاثیر و فایده ای از پخش و تماشای این مسابقات متصور نخواهد بود، کما اینکه تاکنون هم تاثیر چندانی بر روال و کاروبار ورزش ما نداشته است.
*فرم به جای محتوا
ایجاد تحول و پیشرفت کردن در ورزش در گروی این است که ما از تجارب مثبت و الگوهای زنده ( به ویژه از حیث فنی) استفاده کنیم و آنها را بدون ادا درآوردن و تقلید سطحی و فرمالیته، برای بهتر و قوی تر شدن ورزش و اصلاح روش های مدیریت و راهبری آن به کار ببندیم. این کاری است که متاسفانه کم یا خیلی کم درباره ورزش ما انجام می شود و همانطور که بارها هم نوشته ایم از ابتدای ورود ورزش مدرن به ایران( حدود یکصد سال پیش) دست اندرکاران بیش از توجه به ساختار و محتوا ، به " ظاهر و فرم" توجه داشته اند که این داستانی مفصل است و شرح آن در این مجمل نمی گنجد و البته کم و بیش اهالی ورزش از آن مطلع هستند.
*انگار نه انگار
اشکال اصلی، اما اینجاست که مسئولان و دست اندرکاران کنونی ورزش حتی پس از برپایی و پیروزی انقلاب در این مملکت ، برخلاف انتظار طبیعی که می رفت، به فکر تحول اساسی در شیوه و محتوای ورزش نبوده و درباره ادامه راه و رسم غلط و به ارث رسیده، اصرار و پافشاری کرده و می کنند ، انگار نه انگار انقلابی شده و رژیمی رفته و نظام دیگری برای تحقق آرمان های انقلابی که مردم برپا کرده بودند، در عرصه ها و حوزه های مختلف از جمله ورزش سر کار آمده است.
*پیشرفت هایی بوده ، اما ...
البته در اینکه ورزش نسبت به گذشته تغییرات مثبتی داشته و افتخاراتی در دنیا کسب کرده و مثلا ورزش بانوان از حیث کمی و کیفی ، پیشرفت های غیر قابل انکاری داشته و یا اینکه اصل ورزش و اهمیت آن برای سلامتی و گرایش طبقات و اقشار مختلف جامعه در سراسر کشور به ورزش کردن، تبیین شده و جا افتاده و... برای کمتر کسی شک و شبهه وجود دارد . بخشی از این اتفاقات مثبت ، طبیعی و معلول گذر زمان بوده و بخشی هم حاصل تلاش ها و اقداماتی است که در این باره از سوی مدیران و مسئولان ورزش انجام شده است. با این حال آن تغییرات اساسی و اصلاحات انقلابی هنوز صورت نگرفته و مطالبات منطقی و انتظارات به حق دوستداران و علاقه مندان، هنوز برآورده نشده است.
*اگر صادق باشند ...
این در حالی است که ورزش ما از حیث نیروی انسانی و سرمایه های مادی، " غنی" است و کمبود جدی ندارد. جامعه ورزش برای پیشرفت و بهتر شدن کاملا آماده همکاری و همراهی است ، اما آنچه که از این سرمایه ها و داشته ها و آمادگی ها استفاده نمی کند و آنها را جدی نمی گیرد و اهمیت آنها - به ویژه " حضور و حمایت و پشتوانه مردمی" – را یا در نگاه خوشبینانه درک نمی کند و یا با دیدی بدبینانه به عمد آن را به بازی نمی گیرد، عامل مدیریت ورزش است ، مدیریتی که اگر در ادعاهای خود مبنی بر پیشرفت و تحول ورزش و شاد کردن و خدمت به مردم، صادق باشد ( که ان شاءا... هست) باید خیلی بیش از این با رعایت اصول، قدر این داشته ها و سرمایه های انسانی و مادی و حمایت ها و حضور مردمی را بداند.
*داستانی تلخ و تکراری
تقریبا در همه دنیا با تلاش و تبلیغات و تسهیلات و ایجاد امکانات ، پای مردم را به اماکن و سالن ها و ورزشگاه ها باز می کنند تا با حضور هر چه بیشتر و پرتعداد آنها به شور و شوق و کیفیت مسابقات و نشاط و همبستگی اجتماعی بیفزایند. عزیزانی که ورزشگاه ها و اماکن ورزشی کشورهای پیشرفته و رقابت های بین المللی را از نزدیک دیده اند، حرف بالای ما را حتما تصدیق خواهند کرد . آنجا امکان ندارد تماشاگر بلیت به دست پشت درهای بسته بماند و توهین و تحقیر را هم تحمل کند و یا فردی کارت به دست( خبرنگار، پیشکسوت، عکاس، مربی ، آن هم مربی تیم ملی ! و...) راهی به درون ورزشگاه نداشته باشد و درعوض افرادی عزیز بی جهتِ سفارشی، بدون بلیت و کارت جای بلیت داران و کارت به دست ها را در ورزشگاه ها به اشغال خود درآورند و این داستان تلخی است که نه در یکی دو مسابقه مهم و پرجمعیت و نه در یکی دو سال ، که در مسابقات مختلف و سال های متمادی رخ می دهد و تکرار می شود .
*دست از شعار دادن بردارید
در شماره پیش نوشتیم که برای نگارنده ، این داستان چهل است که تکرار می شود و هرساله اتفاق می افتد. چه زمانی قرار است این مسائل بدیهی در ورزش ما پایان یابد ؟ چه وقت قرار است حرمت کارت و بلیتی که خودمان صادر کرده ایم را رعایت کنیم ؟ بالاخره کی قرار است دست از حرف زدن و شعار دادن برداریم و واقعا و عملا به " مردم" - این بزرگترین سرمایه ورزش - احترام بگذاریم و حضورشان در ورزشگاه ها را مغتنم بشماریم و آنها را برخلاف همه جا، از حضور در ورزشگاه ها فراری و منزجر نسازیم؟ اینها سوالاتی است که پاسخی برای شان دریافت نکرده ایم و طی همه این سال ها هیچ مسئولی از خیل مسئولان رنگارنگ، یا اصلا حاضر به پاسخگویی نبوده و یا پاسخ قانع کننده ای نداشته است.
*خاطره دو همکار ما
همه می دانیم که سال هاست اوج رقابت های لیگ فوتبال اسپانیا، وقتی است که رئال مادرید و بارسلونا - چه در سانتیاگو برنابئو و چه در نیوکمپ - مقابل یکدیگر صف آرایی می کنند. دیدار این دو تیم یکی از پرتماشاگرترین بازی های دنیای فوتبال است. هنگام مصاف این دو تیم علاوه بر اینکه سکوهای ورزشگاه مملو از جمعیت می شود، میلیون ها بیننده هم در چهار گوشه جهان و پنج قاره دنیا با اشتیاق پای گیرنده های خود می نشینند. دو تن از همکاران ما که در سال 1992 برای تهیه گزارش از مسابقات پارالمپیک به کشور اسپانیا سفر کرده بودند بعد از بازگشت برای ما تعریف کردند که در آنجا به تماشای بازی رئال و بارسلونا در نیوکمپ رفته اند! جالب است بدانید که مجوز ورود دوستان ما به ورزشگاه کشور بیگانه برای تماشای آن بازی پرتماشاگر در استادیوم مملو از جمعیت و با حضور ستارگانی چون یوهان کرویف فقید( سرمربی بارسلونا)، استویچکف و... صرفا کارت خبرنگاری موسسه کیهان بوده که در گوشه ای از آن ، کلمه" press" دیده می شد ! همین کارت و کلمه ، مسئولان و ناظمان بازی را مجاب کرده بود که حرمت خبرنگاران را - که اسپانیایی هم نبوده و بیگانه بوده اند - بجا آورند و آنها را به قسمتی که برای اینطور مواقع از قبل پیش بینی کرده بودند، راهنمایی کنند و همکاران ما در کمال آرامش و خاطرجمعی به تماشای آن بازی بزرگ و مهم بنشینند. این را فقط بگذارید کنار صحبت های آندرانیک تیموریان ، مربی تیم ملی که در توضیح اینکه چرا فقط در40 دقیقه از " شهرآورد" در ورزشگاه حاضر بوده ، می گوید به سختی توانسته به درون ورزشگاه راه پیدا کند و...! آن وقت بیشتر متوجه می شویم که فاصله از کجا تا به کجاست و حرفه ای گری و رفتار حرفه ای فقط به حرف و ادا و... نیست . بگذریم!
*" شهرآورد " هم فنی و هم اخلاقی
بالاتر ، از بازی حساس " سیتی - آرسنال" نوشتیم و " کیفیت فنی" و " رفتار حرفه ای" دو تیم را ستودیم، اما همه می دانیم که سه چهار روز قبل از این بازی ، شهرآورد پایتخت میان دو تیم " پرسپولیس و استقلال" انجام شد، دیدار دو همشهری و دو رقیب دیرینه که بیش از پنجاه سال است بزرگترین و حساس ترین مسابقه داخلی فوتبال ایران را برگزار می کنند و میلیون ها طرفدار را با شور و شوق و هیجان به تماشای خود می نشانند. دیدار آخر این دو که " یکصدمین" مصاف آنها بود ، به دلیل شرایط جدول حساسیت مضاعفی داشت . شاید از این نظر دیدار این دو تیم حساس تر از بازی اشاره شده در لیگ جزیره بود، چرا که اینجا ضلع سومی در کورس قهرمانی وجود داشت به نام سپاهان که بر اهمیت برخورد این دو تیم می افزود . باری، همه دیدیم و دیدند و حتما این سخن ما را تصدیق می کنند که دیدار دو تیم معروف و پرطرفدار پایتخت، از حیث فنی و رفتار حرفه ای و اخلاق ورزشی، از خیلی از بازی های گذشته میان این دو تیم بهتر و مقبول تر انجام شد. در این بازی که نتیجه اش 1-0 بود، یکی برد و یکی باخت، اما در حین و پایان بازی( از یکی دو صحنه که بگذریم) اتفاق ناخوشایند و برخورنده ای نیفتاد و همه چیز حرفه ای و محترمانه برگزار شد و این یعنی اثبات وجود همان " آمادگی" که در میان جامعه علاقه مند به ورزش در کشورمان برای همکاری و همراهی در جهت بهبود شرایط وجود دارد.
*بلیت به دست های پشت در مانده !
همه اینها را گفتیم و نوشتیم تا این سخن همیشگی خود را تکرار و بر آن تاکید کنیم که ورزش ما به معنای واقعی به یک اصلاح اساسی احتیاج دارد و مدیران و مسئولان آن باید به خود تکانی بدهند و خیلی فعال تر از این و بسیار فراتر از مسائل روزمره و گذرا ، به فکر ایجاد تحول باشند. واقعا باید به این سوال - که شاید دم دستی به نظر برسد اما از نظر ما اتفاقا خیلی هم با اهمیت است - پاسخ داده شود که تا کی خبرنگار کارت به دست و تماشاگر صاحب بلیت باید برای ورود به ورزشگاه و جایگاهی که حق قانونی اوست و یا آن را خریداری کرده، با مشکلات عدیده و درگیری و تحمل توهین و تحقیر و... رویرو شود؟ آیا مسئولان ورزش و هر مسئول و تشکیلاتی که در این باره وظیفه دارد ، نباید یک بار برای همیشه فکری کرده و ترتیبی اتخاذ کند که حرمت تماشاگر و مربی و پیشکسوت و اهالی رسانه و... مثل همه جای دنیا در ورزشگاه های ما هم ( علی الخصوص در رویدادهای جذاب تر و شلوغ تر) رعایت شود؟
*کی مقصر است ؟!
اینکه می گوییم این موضوع خیلی مهم است از آن روست که اولا تا در هر جا و هر وقت، " حرمت" ها رعایت نشود و کار بر مدار حساب و کتاب و نظم و قانون نگردد، محال و صد محال است که خروجی و محصول آن ، مثبت و پربار باشد و ثانیا خود همین مورد، مثال و نمونه خوبی است که نشان می دهد ظاهرا قرار نیست در ورزش ما مشکلی در حد " ورود محترمانه به ورزشگاه" حل ، نقصی برطرف و ضعفی تقویت شود و امور سامان پیدا کند. در این باره کسانی به خاطر جاه طلبی های حقیر خود از یکسو و نبودن اراده و شهامت در نزد مسئولان ورزش از سوی دیگر، بیشترین سهم و تقصیر را دارند.
*خدا پدرت را بیامرزد !
نوشته بالا را سر وقت مقرر تحویل آقای طباطبایی، مدیر فنی مجله داده بودیم که به عکاس مان که روز قبل به ورزشگاه آزادی رفته بود ، برخوردیم و او بدون اینکه از محتوای مطلب ما آگاه باشد، اول از ترافیک تهران گفت و بعد ، از ممانعت ها و سختگیری هایی که جلوی درب اصلی ورزشگاه صورت می گرفت. پرسیدیم یعنی برای ورود به بازی پرسپولیس- گل گهر هم مشکل داشتید؟ پاسخ ، مثبت بود و او گفت اولا ماموران می گفتند " ظرفیت تکمیل است" و ثانیا برای ما تعیین تکلیف می کردند و می گفتند شما که عکاس هستید باید دو ساعت! زودتر می آمدید و... خلاصه با هزار بگیر و ببند ، عکاس مجله به همراه تنی چند از همکاران دیگر از درب " فدراسیون کشتی" وارد ورزشگاه شدند و... آقای عکاس ما شکایت به یکی از مسئولان برگزاری لیگ برتر می برد و پاسخ جالبی می شنود : " خدا پدرت را بیامرزد . ما هم که مسئول برگزاری مسابقات هستیم ، گاهی اوقات با سختی و دعوا وارد ورزشگاه می شویم... !
خدمت مسئولان محترم عرض می کنیم که ما توقع نداریم ورزش را متحول و زیر ساخت های آن را تقویت کنید اما منتظر خواهیم ماند تا ببینیم که آیا مشکل پیش پا افتاده " ورود محترمانه به ورزشگاه " را می توانید با کمک و هماهنگی دستگاه های ذیربط حل کنید یا خیر! مشکلی که تاکید می کنیم مال یک بازی و دو بازی و یک سال و دو سال هم نیست و حداقل چهل است که ما و همکاران و تماشاگران و... با آن دست به گریبان هستیم و...
*سیدمحمدسعید مدنی
پربازدید ها
آخرین اخبار