PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۷۹۸۷۲
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۸:۳۳

آخرین مثال برای اثبات یک ادعا

آخرین مثال برای اثبات یک ادعا

در هیاهوی اخبار ناخوشایند و اظهارات کسل کننده ای که فضای فوتبال ما را بیش از هر جای دیگر این ورزش  انباشته و آلوده کرده و طعم و  بوی تهمت و تبانی و تبعیض و رنگ بازی و قبیله سالاری جاهلیتی و... می دهد و در یک کلام از حاکمیت جو بی اعتمادی و حرمت شکنی و نبود فضای مناسب برای رقابت سالم و سازنده حکایت می کند ،
 خبر نایب قهرمانی بانوان هاکی روی یخ ایران در مسابقات قهرمانی آسیا باعت خوشحالی و امیدواری اهالی ورزش شد . تیمی که بدون حمایت های آنچنانی و بریز و بپاش های دیوانه وار و غیر منطقی تقریبا با هزینه شخصی اعضای آن به این رقابت های آسیایی اعزام شده بود با نتایج درخشان و پیروزی های قاطع بر حریفان، مرحله به مرحله تا دیدار نهایی  پیش رفت و سرانجام بر سکوی دوم آسیا ، آرام گرفت. تیمی که به نوبه و سهم خود نشان داد که دختران و پسران و جوانان این آب و خاک در هر عرصه و حوزه ای- از جمله در ورزش و رشته های مختلف - صاحب استعداد و شایستگی هستند و از ظرفیت بالایی برای درخشیدن و خلق افتخار برخوردارند. جوانان برومندی که با این نمایش تحسین برانگیز و کسب این افتخار در خور ستایش ثابت کردند کسانی که می گویند و می نویسند این ورزش برای پیشرفت و قوی تر شدن، از شرایط لازم و کافی برخوردار است و تنها در صورت اعمال مدیریت صحیح می تواند ایران عزیز را به یک کشور" صاحب ورزش"  تبدیل کند ، بی حساب و اغراق آمیز سخن نمی گویند و ادعای آنها مستند به واقعیات غیر قابل انکار است. همه می دانیم که این موفقیت و نظایر آن که به کرات در رشته های مختلف رخ می دهد، محصول کار حساب شده مدیریتی در ورزش نیست. همان طور که اشاره شد  تیم هاکی بانوان  تقریبا با هزینه شخصی اعضا و دست اندرکاران  آن به مسابقات قهرمانی آسیا اعزام شده بود و حالا بعد از کسب این موفقیت از سوی وزیر ورزش وعده داده شده که هزینه اعزام جبران و پاداش مناسبی هم برای بانوان افتخار آفرین در نظر گرفته شود. این کار هر چند در جای خود قابل تقدیر است اما  گویای این است که مدیریت ورزش ما برای این تیم و این مسابقات و... برنامه ای نداشته و پیش بینی های معمول و حداقلی راهم در این باره  نیندیشیده است و... بدین ترتیب موفقیت دیگری به نام ورزش ایران در میادین بین المللی رقم خورد که علت اصلی آن انگیزه و غیرت و هنر شخصی و تیمی بوده است نه تدبیر و برنامه. چنانکه بارها و به دفعات به سهم خود نوشته و تذکر داده ایم برنامه ریزی و تدبیر که خود معلول اصل مهم دیگری به نام" آینده نگری" است در ورزش ما جایگاه و مفهومی ندارد و "روزمرگی " ، سیاست و روش غالب در اداره و مدیریت ورزش است . حداکثر برنامه ریزی در ورزش ما تکاپو و تلاشی است که برای شرکت در مسابقات پیش رو ( قهرمانی قاره ای یا جهانی، المپیک و...) صورت می گیرد ! در حالی که هیچکس - حتی مدیران ورزش ما - نمی داند ورزش ایران برای ده سال آینده خود چه چشم اندازی را ترسیم کرده است و طی این مدت  می خواهد به کدام هدف یا اهداف دست پیدا کند. برای مثال اهالی ورزش می دانند که ژاپنی ها تا سال 2050 برای فوتبال خود هدفی را مشخص کرده و همه برنامه ریزی های مالی و فنی و فرهنگی خود را به طور هماهنگ جهت تحقق آن به کار گرفته اند. طبیعی است که هرگونه تغییر و تحول مدیریتی هم در جهت رسیدن به هدف تعیین شده صورت می گیرد و مدیران ورزش با هر دیدگاه و از هر جناحی که باشند ، به سوی همان " هدف ملی" فعالیت و حرکت می کنند. حرف ما این است که چنین مسائل و مباحثی در ورزش ما موضوعیت نداشته و چیزی به نام هدفگذاری در سطح کلان و ملی وجود ندارد . همه اتفاقات و نتایج در ورزش بیشتر بر مدار شانس و" تقدیر" می چرخد تا برنامه و " تدبیر" ! پیروزی و افتخارآفرینی بانوان هاکی ایران آخرین مثال برای اثبات این ادعاست  .

*سیدمحمدسعید مدنی

پربازدید ها