فوتبال و سالها انتظار
امیدها و آینده روشن
با معرفی سرمربی تیم فوتبال امید ایران و انجام مراسم قرعه کشی مسابقات جام ملت های آسیا در رده زیر 23 سال فصلی تازه برای این تیم آغاز شد. ناکامی این تیم طی نزدیک به نیم قرن در صعود به المپیک آن قدر موضوع تکراری است که ذکر دلیل آن هم شاید خریداری نداشته باشد. مدت هاست فوتبال ما با وجود ستاره هایی که بعدها در اروپا هم درخشیدند در تیم امید شاهد موفقیت نبوده است. علل این اتفاق تلخ آن چنان عیان و آشکار است که به راحتی می توان از آن سیاهه ای تهیه کرد. مشکل اساسی در این است که متولیان امر حتی با آگاهی از این دلایل به دنبال برطرف کردن آن نیستند!
شاید اولین و مهم ترین دلیل در این باره تعیین دیرهنگام و نه چندان اصولی سرمربی باشد. تجربه ثابت کرده است در این باره حتی اگر مربی شایسته هم انتخاب شود شرایط او را با نحوه انتخاب و سپس پشتیبانی آن قدر سخت می کنیم که راه به جایی نبرد. در تعیین سرمربی تیم فوتبال امید متولیان فدراسیون و کمیته ملی المپیک نشان داده اند که ید طولایی در سرمایه سوزی دارند. بارها مربیان کاربلد و مورد تایید هم به کار گماشته شده اما با فضای پیرامون تیم امید کاری کرده اند که عطای کار را به لقایش ببخشد.در پی ناکامی های رخ داده در خصوص تیم امید اکنون به جایی رسیده ایم که حتی در "سید" یک این رده در قاره آسیا هم نیستیم! به عبارتی اگر در قرعه کشی اخیرشانس یارمان نبود شاید امروز برای صعود از مرحله اول نیز کاسه چه کنم چه کنم در دست گرفته بودیم. با قرار گرفتن در گروه پنجم این رقابت ها اکنون به جز ازبکستان میزبان، غلبه بر افغانستان و هنگ کنگ دور از دسترس نخواهد بود. اما این یک سوی ماجراست. قطعا در مرحله بعدی رقبای سرسخت و قدرتمند پیش رو خواهند بود و این امر کار رضا عنایتی و شاگردانش را دشوار خواهد کرد.
فهرست دلایل ناکامی تیم امید همانگونه که ذکر شد بارها و بارها از سوی کارشناسان و دلسوزان مطرح شده اما برای این که مروری بر آن داشته باشیم که شاید در این روزها به درد متولیان مصدر کار بخورد و گوش شنوایی هم پیدا کند آن را از زبان کارشناسان امر پیش روی شما عزیزان قرار می دهیم. باید امیدوار باشیم که طلسم چنین ساله تیم فوتبال امید کشورمان این بار بشکند. قطعا آینده فوتبال ما با رسیدن به این موفقیت می تواند بسیار روشن باشد.
به مربی امید زمان بدهند
*ناصر ابراهیمی
شرایط امروز فوتبال کاملا با گذشته متفاوت است. اگر در قدیم در محلات و زمین های خاکی محلی برای پرورش استعدادها وجود داشت امروز چنین مکانی وجود ندارد. آموزشگاه ها در گذشته محل نمایش توانایی بازیکنان نخبه بود. امروزه فوتبال در سطح پایه شکل و نمایی دیگر پیدا کرده و ما نه با شرایط امروز دنیا حرکت می کنیم و نه حتی آنچه در گذشته داشتیم را حفظ کرده ایم.
در چنین شرایطی هر کس سرمربی تیم های پایه شود کاری سخت پیش رو دارد. بازیکنان در این رده هم حرفه ای شده اند و هم تحت قرارداد باشگاه هستند. در کنار آن انعکاس اخبار و توقعات به شدت افزایش یافته که همه این امور کار را سخت می کند. متاسفانه به بخش پایه ها هم توجه لازم نمی شود. باشگاه ها هم توجه لازم به پایه ها ندارند. همه این ها باعث شده که ما بازیکن نخبه نداشته باشیم.
شما در تهران امروز بازیکن نخبه نداریم. اغلب بازیکنان سرخابی شهرستانی شده اند. تغییرات پیاپی در بخش مدیریت باشگاه ها و رها کردن پایه ها و توجه زیاد به نتیجه گیری در رده بزرگسالان روز به روز فوتبال پایه ما را به قهقراء می برد. این مقدمه کوتاه عنوان شد تا به این نکته برسیم که اساس مشکلات موجود پیرامون تیم فوتبال امید را باید در اینجا جستجو کرد.
رسیدن به عنوان سرمربیگری تیم امید افتخار بزرگی است. برای عنایتی آرزوی موفقیت دارم اما نباید از او انتظار زیادی داشته باشیم. فقط به او توصیه می کنم که از تجربه دیگران بهره بگیرد. فوتبال ما این امکان را ندارد که از یک کادر فنی پرتعداد در تیم هایش بهره ببرد. فدراسیون هم در تشکیل یک کمیته فنی و استفاده از خرد جمعی فاصله گرفته است. تنها باید امیدوار بود که شخص سرمربی برای بهبود کار خودش و نتیجه گیری به این کار همت بورزد.
باید باور کنند افرادی که سالها کسب تجربه کرده اند و عاشقانه در کنار فوتبال هستند دلشان برای نتیجه گیری تیم ملی می سوزد. باید قرارداد طولانی مدت با مربی امیدها و حتی تیم ملی بسته شود و به آنها زمان داد. با قرارداد نیم بند کوتاه مدت و عدم اعتماد به این مربیان به جایی نخواهیم رسید.
شاید اولین و مهم ترین دلیل در این باره تعیین دیرهنگام و نه چندان اصولی سرمربی باشد. تجربه ثابت کرده است در این باره حتی اگر مربی شایسته هم انتخاب شود شرایط او را با نحوه انتخاب و سپس پشتیبانی آن قدر سخت می کنیم که راه به جایی نبرد. در تعیین سرمربی تیم فوتبال امید متولیان فدراسیون و کمیته ملی المپیک نشان داده اند که ید طولایی در سرمایه سوزی دارند. بارها مربیان کاربلد و مورد تایید هم به کار گماشته شده اما با فضای پیرامون تیم امید کاری کرده اند که عطای کار را به لقایش ببخشد.در پی ناکامی های رخ داده در خصوص تیم امید اکنون به جایی رسیده ایم که حتی در "سید" یک این رده در قاره آسیا هم نیستیم! به عبارتی اگر در قرعه کشی اخیرشانس یارمان نبود شاید امروز برای صعود از مرحله اول نیز کاسه چه کنم چه کنم در دست گرفته بودیم. با قرار گرفتن در گروه پنجم این رقابت ها اکنون به جز ازبکستان میزبان، غلبه بر افغانستان و هنگ کنگ دور از دسترس نخواهد بود. اما این یک سوی ماجراست. قطعا در مرحله بعدی رقبای سرسخت و قدرتمند پیش رو خواهند بود و این امر کار رضا عنایتی و شاگردانش را دشوار خواهد کرد.
فهرست دلایل ناکامی تیم امید همانگونه که ذکر شد بارها و بارها از سوی کارشناسان و دلسوزان مطرح شده اما برای این که مروری بر آن داشته باشیم که شاید در این روزها به درد متولیان مصدر کار بخورد و گوش شنوایی هم پیدا کند آن را از زبان کارشناسان امر پیش روی شما عزیزان قرار می دهیم. باید امیدوار باشیم که طلسم چنین ساله تیم فوتبال امید کشورمان این بار بشکند. قطعا آینده فوتبال ما با رسیدن به این موفقیت می تواند بسیار روشن باشد.
*بهمن اسدی
به مربی امید زمان بدهند
*ناصر ابراهیمی
شرایط امروز فوتبال کاملا با گذشته متفاوت است. اگر در قدیم در محلات و زمین های خاکی محلی برای پرورش استعدادها وجود داشت امروز چنین مکانی وجود ندارد. آموزشگاه ها در گذشته محل نمایش توانایی بازیکنان نخبه بود. امروزه فوتبال در سطح پایه شکل و نمایی دیگر پیدا کرده و ما نه با شرایط امروز دنیا حرکت می کنیم و نه حتی آنچه در گذشته داشتیم را حفظ کرده ایم.
در چنین شرایطی هر کس سرمربی تیم های پایه شود کاری سخت پیش رو دارد. بازیکنان در این رده هم حرفه ای شده اند و هم تحت قرارداد باشگاه هستند. در کنار آن انعکاس اخبار و توقعات به شدت افزایش یافته که همه این امور کار را سخت می کند. متاسفانه به بخش پایه ها هم توجه لازم نمی شود. باشگاه ها هم توجه لازم به پایه ها ندارند. همه این ها باعث شده که ما بازیکن نخبه نداشته باشیم.
شما در تهران امروز بازیکن نخبه نداریم. اغلب بازیکنان سرخابی شهرستانی شده اند. تغییرات پیاپی در بخش مدیریت باشگاه ها و رها کردن پایه ها و توجه زیاد به نتیجه گیری در رده بزرگسالان روز به روز فوتبال پایه ما را به قهقراء می برد. این مقدمه کوتاه عنوان شد تا به این نکته برسیم که اساس مشکلات موجود پیرامون تیم فوتبال امید را باید در اینجا جستجو کرد.
رسیدن به عنوان سرمربیگری تیم امید افتخار بزرگی است. برای عنایتی آرزوی موفقیت دارم اما نباید از او انتظار زیادی داشته باشیم. فقط به او توصیه می کنم که از تجربه دیگران بهره بگیرد. فوتبال ما این امکان را ندارد که از یک کادر فنی پرتعداد در تیم هایش بهره ببرد. فدراسیون هم در تشکیل یک کمیته فنی و استفاده از خرد جمعی فاصله گرفته است. تنها باید امیدوار بود که شخص سرمربی برای بهبود کار خودش و نتیجه گیری به این کار همت بورزد.
باید باور کنند افرادی که سالها کسب تجربه کرده اند و عاشقانه در کنار فوتبال هستند دلشان برای نتیجه گیری تیم ملی می سوزد. باید قرارداد طولانی مدت با مربی امیدها و حتی تیم ملی بسته شود و به آنها زمان داد. با قرارداد نیم بند کوتاه مدت و عدم اعتماد به این مربیان به جایی نخواهیم رسید.
رویه ها باید عوض شوند
*مرتضی فنونی زاده
در خصوص شرایط تیم امید و ناکامی های آن به نظر می رسد که اگر ما مسیر اشتباه کنونی را ادامه دهیم جدای از پنجاه سال گذشته در پنجاه سال آینده هم به جایی نخواهیم رسید. انتخاب های سالهای اخیر نشان داده که ما به جز یکی دو نفر خیلی دقت لازم را در این باره نداشته ایم. من به فرد خاصی اشاره نمی کنم. اغلب مربیان انتخاب شده دوستان من بوده اند و به آنها ارادت هم دارم اما نمی توان واقعیات را کتمان کرد. ذکر این واقعیت ها از سر علاقه به این مربیان و تیم امید است.
تیم امید ما تنها یک درجه از بزرگسالان پایین تر است. به همین دلیل باید مورد توجه جدی باشد. به نظرم کار در این رده نیاز به اشراف مربی به فعالیت در بخش پایه ها دارد. در بحث ملی هم ما نباید رنگ ها را مدنظر قرار دهیم. اغلب بازیکنان ما در سطح ملی این توانایی را دارند که مربی رده های پایه باشند. اما قطعا برای نتیجه گیری در این خصوص باید پله به پله بالا بیایند. هیچ اشکالی ندارد که شروع کار از تیم های نونهالان و نوجوانان یک باشگاه باشد. فضای کار در این رده با بزرگسالان تفاوت اساسی دارد که باید آن را آموخت.
با مرور مشکلات تیم امید به این نتیجه می رسیم که مربی باید قدرت تعامل با باشگاه ها را داشته باشد. اگر چه این امر وظیفه فدراسیون و نهادهای متولی تیم است اما به نظرم نقش مربی در این باره بسیار موثر است. الان نه تنها در تهران بلکه در شهرستانها ما با مشکل ناهماهنگی مواجه هستیم که باید برای آن فکری اساسی کرد. حضور دو متولی به عنوان پشتوانه تیم امید هم دردسرهای خاص خود را دارد. به نظرم کمیته ملی المپیک موظف است که نهایت همکاری و پشتوانه را داشته باشد. نباید فقط دنبال پیروزی ها بود و موقع شکست هر کس از یک سو از پاسخگویی طفره برود.
باید قدرتی وجود داشته باشد که همه را موظف به همکاری با تیم امید کند. وقتی بحث ملی پیش می آید سایر امور در فوتبال مهم نیستند. جدای از این ها ما باید به شرایط حریفان توجه داشته باشیم. کل آسیا در این باره در حال پیشرفت است. اگر دقت نکنیم شک نکنید که موفق نخواهیم بود.
*مرتضی فنونی زاده
در خصوص شرایط تیم امید و ناکامی های آن به نظر می رسد که اگر ما مسیر اشتباه کنونی را ادامه دهیم جدای از پنجاه سال گذشته در پنجاه سال آینده هم به جایی نخواهیم رسید. انتخاب های سالهای اخیر نشان داده که ما به جز یکی دو نفر خیلی دقت لازم را در این باره نداشته ایم. من به فرد خاصی اشاره نمی کنم. اغلب مربیان انتخاب شده دوستان من بوده اند و به آنها ارادت هم دارم اما نمی توان واقعیات را کتمان کرد. ذکر این واقعیت ها از سر علاقه به این مربیان و تیم امید است.
تیم امید ما تنها یک درجه از بزرگسالان پایین تر است. به همین دلیل باید مورد توجه جدی باشد. به نظرم کار در این رده نیاز به اشراف مربی به فعالیت در بخش پایه ها دارد. در بحث ملی هم ما نباید رنگ ها را مدنظر قرار دهیم. اغلب بازیکنان ما در سطح ملی این توانایی را دارند که مربی رده های پایه باشند. اما قطعا برای نتیجه گیری در این خصوص باید پله به پله بالا بیایند. هیچ اشکالی ندارد که شروع کار از تیم های نونهالان و نوجوانان یک باشگاه باشد. فضای کار در این رده با بزرگسالان تفاوت اساسی دارد که باید آن را آموخت.
با مرور مشکلات تیم امید به این نتیجه می رسیم که مربی باید قدرت تعامل با باشگاه ها را داشته باشد. اگر چه این امر وظیفه فدراسیون و نهادهای متولی تیم است اما به نظرم نقش مربی در این باره بسیار موثر است. الان نه تنها در تهران بلکه در شهرستانها ما با مشکل ناهماهنگی مواجه هستیم که باید برای آن فکری اساسی کرد. حضور دو متولی به عنوان پشتوانه تیم امید هم دردسرهای خاص خود را دارد. به نظرم کمیته ملی المپیک موظف است که نهایت همکاری و پشتوانه را داشته باشد. نباید فقط دنبال پیروزی ها بود و موقع شکست هر کس از یک سو از پاسخگویی طفره برود.
باید قدرتی وجود داشته باشد که همه را موظف به همکاری با تیم امید کند. وقتی بحث ملی پیش می آید سایر امور در فوتبال مهم نیستند. جدای از این ها ما باید به شرایط حریفان توجه داشته باشیم. کل آسیا در این باره در حال پیشرفت است. اگر دقت نکنیم شک نکنید که موفق نخواهیم بود.
قهرمانی در پایه ها معنی ندارد
*محمد حسین ضیایی
ما برای بررسی آنچه امروز در کلیت فوتبالمان می گذرد قطعا باید به زمینه آموزشی نظر کنیم. این امر به ویژه در بخش پایه ها بسیار مهم و تاثیر گذار است. من سالهاست که اعتقاد دارم اساس آموزشی فوتبالمان در پایه ها دچار اشکالات جدی است. تا این مشکل را حل نکنیم راه به جایی نمی بریم. در کشورهای پیشرفته در پایه چنان کاری انجام می شود که یک مربی با چند روز اردو و هماهنگی و نهایتا چند بازی تدارکاتی خوب مهیای افتخارآفرینی می شود. برای آنها واژه قهرمانی در پایه ها معنا ندارد.
در بخش پایه آنچه باید مدنظر باشه بحث آموزشی و اصول پایه است. شما امروز اگر سری به فوتبال پایه ما در همه نقاط بزنید به شدت درگیر نتیجه شده است. این امر بحث آموزش را به حاشیه می برد و فوتبال ما را از کیفیت خالی می کند. امروز همه ما باید با دقت در بحث آموزش نباید به لحاظ نتیجه گیری به تیم امید فشار بیاوریم. این تیم در نهایت باید با تولید بازیکن نخبه در آینده پشتوانه تیم ملی ما باشد. اگر چنین شد ما باید به کاری که صورت گرفته نمره قبولی بدهیم.
در فوتبال ما خیلی به استعداد تکیه می کنیم. استعدادیابی سخت نیست با دیدن بازی یک بازیکن خیلی راحت می توانیم به استعداد او پی ببریم. مهم پرورش استعداد اوست. این کار با تمرینات خوب و اصولی امکان پذیر است. مربی خوب این توانایی را دارد که تاکتیک های نوین را در نظر می گیرد و بر اساس آن تاکتیک بازیکن مدنظر را پیدا و در میدان به کار می گیرد. مثل اتفاقی که در رئال مادرید و تیم های بزرگ رخ می دهد. فوتبال ما اگر به این نقطه رسید حتما نتیجه خواهد گرفت. در غیر این صورت نمی توانیم انتظار پیشرفت داشته باشیم.
برای کسب مهارت باید کار را تکرار کنیم. اگر این تکرار در باشگاه صورت بپذیرد ما کلی پیش خواهیم رفت. برای پیشرفت باید موضوع عشق و علاقه و ایجاد آن را هم مدنظر قرار دهیم. همه این امور اساس کار موفقیت در فوتبال است. متاسفانه ما بیشتر در حاشیه هستیم تا به این امور توجه کنیم. از شکست ها هم درس نمی گیریم. برای موفقیت مستمر فوتبال ما نیاز به یک گروه فنی متخصص دارد تا همه تیم ها بر اساس برنامه آنها کار کنند. غیر از این باشد باید به حادثه دل ببندیم.
*محمد حسین ضیایی
ما برای بررسی آنچه امروز در کلیت فوتبالمان می گذرد قطعا باید به زمینه آموزشی نظر کنیم. این امر به ویژه در بخش پایه ها بسیار مهم و تاثیر گذار است. من سالهاست که اعتقاد دارم اساس آموزشی فوتبالمان در پایه ها دچار اشکالات جدی است. تا این مشکل را حل نکنیم راه به جایی نمی بریم. در کشورهای پیشرفته در پایه چنان کاری انجام می شود که یک مربی با چند روز اردو و هماهنگی و نهایتا چند بازی تدارکاتی خوب مهیای افتخارآفرینی می شود. برای آنها واژه قهرمانی در پایه ها معنا ندارد.
در بخش پایه آنچه باید مدنظر باشه بحث آموزشی و اصول پایه است. شما امروز اگر سری به فوتبال پایه ما در همه نقاط بزنید به شدت درگیر نتیجه شده است. این امر بحث آموزش را به حاشیه می برد و فوتبال ما را از کیفیت خالی می کند. امروز همه ما باید با دقت در بحث آموزش نباید به لحاظ نتیجه گیری به تیم امید فشار بیاوریم. این تیم در نهایت باید با تولید بازیکن نخبه در آینده پشتوانه تیم ملی ما باشد. اگر چنین شد ما باید به کاری که صورت گرفته نمره قبولی بدهیم.
در فوتبال ما خیلی به استعداد تکیه می کنیم. استعدادیابی سخت نیست با دیدن بازی یک بازیکن خیلی راحت می توانیم به استعداد او پی ببریم. مهم پرورش استعداد اوست. این کار با تمرینات خوب و اصولی امکان پذیر است. مربی خوب این توانایی را دارد که تاکتیک های نوین را در نظر می گیرد و بر اساس آن تاکتیک بازیکن مدنظر را پیدا و در میدان به کار می گیرد. مثل اتفاقی که در رئال مادرید و تیم های بزرگ رخ می دهد. فوتبال ما اگر به این نقطه رسید حتما نتیجه خواهد گرفت. در غیر این صورت نمی توانیم انتظار پیشرفت داشته باشیم.
برای کسب مهارت باید کار را تکرار کنیم. اگر این تکرار در باشگاه صورت بپذیرد ما کلی پیش خواهیم رفت. برای پیشرفت باید موضوع عشق و علاقه و ایجاد آن را هم مدنظر قرار دهیم. همه این امور اساس کار موفقیت در فوتبال است. متاسفانه ما بیشتر در حاشیه هستیم تا به این امور توجه کنیم. از شکست ها هم درس نمی گیریم. برای موفقیت مستمر فوتبال ما نیاز به یک گروه فنی متخصص دارد تا همه تیم ها بر اساس برنامه آنها کار کنند. غیر از این باشد باید به حادثه دل ببندیم.
انتخاب مربی پاشنه آشیل فوتبال ملی
*مهدی پاشازاده
ابتدا من برای رضا عنایتی و تیمش آرزوی موفقیت دارم. در خصوص معیارهای انتخاب مربی بدون این که منظورم به انتخاب تیم امید باشد به نظرم به شکل کلی فوتبال ما در این باره دچار مشکل جدی است. کمتر انتخابی را به یاد داریم که موفقیت آمیز بوده باشد. این در حقیقیت پاشنه آشیل فوتبال ماست. در خصوص پایه ها اگر ما انتخاب درست نداشته باشیم آینده فوتبالمان را با خطر مواجه می کنیم. البته این اتفاق تلخ دور از انتظار هم نیست. وقتی در این باره سرمایه گذاری لازم را نداریم نباید توقع موفقیت زیادی را داشته باشیم.
نه در سطح ملی که که حتی در باشگاه ها ما شاهد چنین اتفاق تلخی هستیم. نکته مهم تر این که ما در رده پایه بدترین شکل کار را در بخش امیدها داریم. تیم امید ما دو متولی دارد. باشگاه ها بازیکن خود را به سختی در اختیار تیم امید قرار می دهند که در بخشی حق هم دارند. انتخاب ها هم در طول سالهای اخیر در بخش فنی تابع اصول درست نبوده است. در این مسیر ما کلی نیروی آینده دار در بخش مربیگری را سوزاندیم. گویا اینجا برای برخی افراد سکوی پرتاب در امر مربیگری شده است.
این را تکرار می کنم که موضوع و طرف صحبت من رضا عنایتی نیست. او از جمله خوبان فوتبال ماست و قطعا سرمایه ای بزرگ برای آینده فوتبال ایران. مشکل بزرگ در بخش مربیگری پایه ها قرارداد و حضور کوتاه مدت است. مربیانی که به کار گمارده می شوند به فاصله کوتاهی برکنار می شوند. ما از این مسیر کلی ضرر کرده ایم. بیاییم یکبار هم ثبات را تجربه کنیم. به نظرم این کار جلوی خسارت زیاد را خواهد گرفت. مربی تمرکز داشته باشد. کار با جوانترها را بیشتر تجربه کند.
این روند باعث شده تا روز به روز در بخش پایه شاهد پسرفت باشیم. گویا قصد نداریم از گذشته درس بگیریم. در موضوع امیدها ما همچنان با مشکل دو متولی روبه رو هستیم و کشمکش ها پیدا و پنهان ادامه دارد. یکبار برای همیشه باید این مشکل را حل کنیم. اگر برنامه ریزی داشته باشیم قطعا باشگاه با اشراف به آن برنامه بازیکن خودش را در اختیار قرار می دهد. این امر جز با ایجاد اعتماد و هماهنگی میسر نخواهد شد.
*مهدی پاشازاده
ابتدا من برای رضا عنایتی و تیمش آرزوی موفقیت دارم. در خصوص معیارهای انتخاب مربی بدون این که منظورم به انتخاب تیم امید باشد به نظرم به شکل کلی فوتبال ما در این باره دچار مشکل جدی است. کمتر انتخابی را به یاد داریم که موفقیت آمیز بوده باشد. این در حقیقیت پاشنه آشیل فوتبال ماست. در خصوص پایه ها اگر ما انتخاب درست نداشته باشیم آینده فوتبالمان را با خطر مواجه می کنیم. البته این اتفاق تلخ دور از انتظار هم نیست. وقتی در این باره سرمایه گذاری لازم را نداریم نباید توقع موفقیت زیادی را داشته باشیم.
نه در سطح ملی که که حتی در باشگاه ها ما شاهد چنین اتفاق تلخی هستیم. نکته مهم تر این که ما در رده پایه بدترین شکل کار را در بخش امیدها داریم. تیم امید ما دو متولی دارد. باشگاه ها بازیکن خود را به سختی در اختیار تیم امید قرار می دهند که در بخشی حق هم دارند. انتخاب ها هم در طول سالهای اخیر در بخش فنی تابع اصول درست نبوده است. در این مسیر ما کلی نیروی آینده دار در بخش مربیگری را سوزاندیم. گویا اینجا برای برخی افراد سکوی پرتاب در امر مربیگری شده است.
این را تکرار می کنم که موضوع و طرف صحبت من رضا عنایتی نیست. او از جمله خوبان فوتبال ماست و قطعا سرمایه ای بزرگ برای آینده فوتبال ایران. مشکل بزرگ در بخش مربیگری پایه ها قرارداد و حضور کوتاه مدت است. مربیانی که به کار گمارده می شوند به فاصله کوتاهی برکنار می شوند. ما از این مسیر کلی ضرر کرده ایم. بیاییم یکبار هم ثبات را تجربه کنیم. به نظرم این کار جلوی خسارت زیاد را خواهد گرفت. مربی تمرکز داشته باشد. کار با جوانترها را بیشتر تجربه کند.
این روند باعث شده تا روز به روز در بخش پایه شاهد پسرفت باشیم. گویا قصد نداریم از گذشته درس بگیریم. در موضوع امیدها ما همچنان با مشکل دو متولی روبه رو هستیم و کشمکش ها پیدا و پنهان ادامه دارد. یکبار برای همیشه باید این مشکل را حل کنیم. اگر برنامه ریزی داشته باشیم قطعا باشگاه با اشراف به آن برنامه بازیکن خودش را در اختیار قرار می دهد. این امر جز با ایجاد اعتماد و هماهنگی میسر نخواهد شد.
نیاز تیم امید به آرامش
*فرشید طالبی
کسب عنوان سرمربیگری تیم امید برای هر کسی به ویژه مربی جوان یک افتخار بزرگ است. من این را به دوست عزیزم رضا عنایتی تبریک می گویم و برایش آرزوی موفقیت دارم. فراینده صورت گرفته در انتخاب مربی در فوتبال ما فرسایشی است و لطمه شدیدی به کار می زند. پیرامون این انتخاب هم دیدیم که چقدر وقت تلف کردیم. به این ترتیب کار از همان ابتدا دچار مشکل می شود. این همان حاشیه سازی و ایجاد مشکل برای مربی انتخاب شده است. خوشبختانه این بار چرخ به گونه ای چرخیده که نوبت به مربیان ایرانی رسیده است. این را باید نقطه مثبت بدانیم.
طی سالیان اخیر با مربیان خارجی توفیق چندانی نداشتیم. در مورد انتخاب های اخیر هم به نظرم با وقت کشی در نهایت مجبور به انتخاب افراد شدیم. در بخش امیدها ما یک مشکل بزرگ هم داریم و آن عدم همراهی باشگاههاست که البته تا حدودی حق هم دارند. بازیکنان کلیدی در برخی باشگاه ها اگر در اختیار آنها نباشد به شدت به کارشان لطمه وارد می کند.
امروز به نظرم بزرگترین نیاز رضا عنایتی برای موفقیت ایجاد آرامش پیرامون او و تیمش است. نباید با فشارهای جانبی برای تیم امید دردسر درست شود. اگر نتیجه می خواهیم همه باید به او کمک کنیم. او کلی مشکل دارد نباید بر این مشکلات اضافه کرد. حتما رضا عنایتی می داند که یک فرصت استثنایی را صاحب شده است. برای موفقیت در آن دلش از همه بیشتر می سوزد و تلاش دارد تا بهترین تصمیمات را بگیرد. استفاده از تجربه قدیمی ها در این بخش یکی از این راههاست. اطمینان به افراد همکار مهم ترین بخش کار است. باید به او اجازه داد تا نفرات مورد اعتماد را در کنار خود داشته باشد.
اگر متولیان فوتبال به انتخاب درست خود اعتقاد راسخ دارند باید به او اجازه دهند تا کارش را با تدابیر مدنظرش پیش ببرد. مگر هشت سال به کروش فرصت ندادیم؟ اگر تیم امید ما شکل درستی به خود بگیرد شک نکنید که ما پشتوانه ای عالی در سطح ملی خواهیم داشت. خوشبختانه مربیان جوان ما دانش به روز فوتبال را دارند و اگر از آنها حمایت شود قطعا پاسخگوی نیازهای فنی فوتبال ما را خواهند بود. فقط باید در زمینه دانش افزایی به روز آنها همت کنیم.
*فرشید طالبی
کسب عنوان سرمربیگری تیم امید برای هر کسی به ویژه مربی جوان یک افتخار بزرگ است. من این را به دوست عزیزم رضا عنایتی تبریک می گویم و برایش آرزوی موفقیت دارم. فراینده صورت گرفته در انتخاب مربی در فوتبال ما فرسایشی است و لطمه شدیدی به کار می زند. پیرامون این انتخاب هم دیدیم که چقدر وقت تلف کردیم. به این ترتیب کار از همان ابتدا دچار مشکل می شود. این همان حاشیه سازی و ایجاد مشکل برای مربی انتخاب شده است. خوشبختانه این بار چرخ به گونه ای چرخیده که نوبت به مربیان ایرانی رسیده است. این را باید نقطه مثبت بدانیم.
طی سالیان اخیر با مربیان خارجی توفیق چندانی نداشتیم. در مورد انتخاب های اخیر هم به نظرم با وقت کشی در نهایت مجبور به انتخاب افراد شدیم. در بخش امیدها ما یک مشکل بزرگ هم داریم و آن عدم همراهی باشگاههاست که البته تا حدودی حق هم دارند. بازیکنان کلیدی در برخی باشگاه ها اگر در اختیار آنها نباشد به شدت به کارشان لطمه وارد می کند.
امروز به نظرم بزرگترین نیاز رضا عنایتی برای موفقیت ایجاد آرامش پیرامون او و تیمش است. نباید با فشارهای جانبی برای تیم امید دردسر درست شود. اگر نتیجه می خواهیم همه باید به او کمک کنیم. او کلی مشکل دارد نباید بر این مشکلات اضافه کرد. حتما رضا عنایتی می داند که یک فرصت استثنایی را صاحب شده است. برای موفقیت در آن دلش از همه بیشتر می سوزد و تلاش دارد تا بهترین تصمیمات را بگیرد. استفاده از تجربه قدیمی ها در این بخش یکی از این راههاست. اطمینان به افراد همکار مهم ترین بخش کار است. باید به او اجازه داد تا نفرات مورد اعتماد را در کنار خود داشته باشد.
اگر متولیان فوتبال به انتخاب درست خود اعتقاد راسخ دارند باید به او اجازه دهند تا کارش را با تدابیر مدنظرش پیش ببرد. مگر هشت سال به کروش فرصت ندادیم؟ اگر تیم امید ما شکل درستی به خود بگیرد شک نکنید که ما پشتوانه ای عالی در سطح ملی خواهیم داشت. خوشبختانه مربیان جوان ما دانش به روز فوتبال را دارند و اگر از آنها حمایت شود قطعا پاسخگوی نیازهای فنی فوتبال ما را خواهند بود. فقط باید در زمینه دانش افزایی به روز آنها همت کنیم.
نگرش ها در تیم امید باید تغییر یابد
*محسن خلیلی
وقتی مشکلی به شکل طولانی رخ می دهد و زمان عدم موفقیت در آن دچار اختلال می شود گویای این واقعیت است که ما در آن زمینه درست عمل نمی کنیم و باید به فکر راه چاره برای برون رفت از آن باشیم. باید در این باره تحول ایجاد کنیم و افراد تاثیر گذار در تصمیم گیری نگرش خود را عوض کنند. هر وقت تیم های پایه را به اندازه تیم های بزرگسال مورد توجه قرار دهیم و بابت آن تدبیر لازم را داشته باشیم بدون شک مسیر پیشرفت را طی خواهیم کرد.
این که ما با رسیدن به زمان مسابقه تازه در پی انتخاب و ارائه راهکار باشیم قطعا ما را به هدف نمی رساند. گاهی دیده ایم که یک نفر اعضای تیم را انتخاب کرده و یک مربی دیگر مجبور شده با نفرات برگزیده او کارش را ادامه دهد. این ها اشکالات اساسی در راه عدم موفقیت فوتبال ما به ویژه در بخش پایه هاست. شاید یک مربی تفکرات دیگری داشته باشد و حتی بازیکنان دیگری به کار او بیایند. تعلل موجود در انتخاب مربی عوارض بدی دارد که این یکی از آنهاست.
من به بحث جوانگرایی در هر کاری علاقه مند هستم. انتخاب رضا عنایتی با پیشینه خوب در بخش بازی و حتی تا حدودی در زمینه مربیگری موجب دلگرمی هم هست. او فاصله سنی زیادی با امیدها ندارد و این خودش امتیازی خوب محاسبه می شود. من به این که مربی باید حتما سالها در بخش پایه کار کرده باشد اعتقادی ندارم. یک مربی با داشتن شخصیت ویژه می تواند از عهده کار برآید. عنایتی می تواند با کمک گرفتن از کسانی که در این باره تجربه دارند کارش را پیش ببرد. در بخش تیم های ملی هماهنگی بین بازیکنان اصل مهم است که باید بیشتر به آن توجه کرد.
بازیکن در سطح ملی نباید مشکل اصول اولیه داشته باشد. در تیم ملی فقط باید هماهنگی ایجاد کرد. متاسفانه اگر در این باره لطمه خورده ایم به این دلیل بوده که قدرت ایجاد هماهنگی نداشته ایم. چند ستاره ناهماهنگ نمی توانند ما را در نتیجه گیری موفق کنند. در کنار کادر فنی باید کمیته ای مسئولیت برنامه ریزی های بیرونی و ایجاد اردوهای موثر را داشته باشند تا کادر فنی فقط به درون مستطیل سبز متمرکز شود. در غیر این صورت راه به جایی نخواهیم برد.
*محسن خلیلی
وقتی مشکلی به شکل طولانی رخ می دهد و زمان عدم موفقیت در آن دچار اختلال می شود گویای این واقعیت است که ما در آن زمینه درست عمل نمی کنیم و باید به فکر راه چاره برای برون رفت از آن باشیم. باید در این باره تحول ایجاد کنیم و افراد تاثیر گذار در تصمیم گیری نگرش خود را عوض کنند. هر وقت تیم های پایه را به اندازه تیم های بزرگسال مورد توجه قرار دهیم و بابت آن تدبیر لازم را داشته باشیم بدون شک مسیر پیشرفت را طی خواهیم کرد.
این که ما با رسیدن به زمان مسابقه تازه در پی انتخاب و ارائه راهکار باشیم قطعا ما را به هدف نمی رساند. گاهی دیده ایم که یک نفر اعضای تیم را انتخاب کرده و یک مربی دیگر مجبور شده با نفرات برگزیده او کارش را ادامه دهد. این ها اشکالات اساسی در راه عدم موفقیت فوتبال ما به ویژه در بخش پایه هاست. شاید یک مربی تفکرات دیگری داشته باشد و حتی بازیکنان دیگری به کار او بیایند. تعلل موجود در انتخاب مربی عوارض بدی دارد که این یکی از آنهاست.
من به بحث جوانگرایی در هر کاری علاقه مند هستم. انتخاب رضا عنایتی با پیشینه خوب در بخش بازی و حتی تا حدودی در زمینه مربیگری موجب دلگرمی هم هست. او فاصله سنی زیادی با امیدها ندارد و این خودش امتیازی خوب محاسبه می شود. من به این که مربی باید حتما سالها در بخش پایه کار کرده باشد اعتقادی ندارم. یک مربی با داشتن شخصیت ویژه می تواند از عهده کار برآید. عنایتی می تواند با کمک گرفتن از کسانی که در این باره تجربه دارند کارش را پیش ببرد. در بخش تیم های ملی هماهنگی بین بازیکنان اصل مهم است که باید بیشتر به آن توجه کرد.
بازیکن در سطح ملی نباید مشکل اصول اولیه داشته باشد. در تیم ملی فقط باید هماهنگی ایجاد کرد. متاسفانه اگر در این باره لطمه خورده ایم به این دلیل بوده که قدرت ایجاد هماهنگی نداشته ایم. چند ستاره ناهماهنگ نمی توانند ما را در نتیجه گیری موفق کنند. در کنار کادر فنی باید کمیته ای مسئولیت برنامه ریزی های بیرونی و ایجاد اردوهای موثر را داشته باشند تا کادر فنی فقط به درون مستطیل سبز متمرکز شود. در غیر این صورت راه به جایی نخواهیم برد.
پربازدید ها
آخرین اخبار