یادداشت های شبانه
ریشه مشکلات فوتبال ایران پیدا شد؛ امیر قلعهنویی!
هفته گذشته آتشبار مخالفان امیر قلعه نویی 24ساعته فعال بود. این مربی که به همراه تیم ملی در تورنمنت کافا به سر می برد تا زمان نگارش این متن هیچ واکنشی به حملات همه جانبه نشان نداده است . البته همانطور که هفته گذشته نیز نوشتیم بهتر است سرمربی تیم ملی روی کار فنی خود تمرکز داشته باشد و به جای آنکه وارد بازی ای شود که دیگران برایش به راه انداخته اند، در زمین فوتبال و با عملکرد فنی خود پاسخ این حملات را بدهد اما در عین حال نباید از این نکته غافل شد که در هر جای دنیا وقتی فردی را به عنوان سرمربی تیم ملی کشورشان انتخاب می کنند موظف هستند تمام قد از او و در واقع از انتخاب خودشان و مهمتر از اینها از جایگاه سرمربیگری تیم ملی دفاع کنند، کاری که فدراسیون فوتبال کشورمان نه تنها انجام نمی دهد بلکه به نظر می رسد مدیران آن پشت قلعه نویی پنهان شده اند که مبادا از قبل این آتشبازی ها خراشی به خودشان بیفتد و ...
امیر قلعه نویی مثل هر مربی و همچون هر انسانی نقاط ضعف و قوت دارد. به او و عملکردش در تمام این سالها نیز نقدهایی وارد بوده اما نقد از سر دلسوزی و در مسیر اصلاح با تخریب شخصیت تفاوت دارد و آنچه امروز از سوی مخالفان این مربی می بینیم نه نقد است و نه نشانه ای از دلسوزی در آن دیده می شود؛ تخریب است و تخریب که آن هم ریشه در اختلافات شخصی دارد.
بخشی از اتهاماتی که این روزها به این مربی می زنند فدراسیون فوتبال را موظف می کند تا بدون معطلی وارد میدان شود و اجازه ندهد بیش از این جایگاه مهم سرمربیگری تیم ملی خدشه دار شود.
آنچه این روزها از سوی بخش اعظمی از مخالفان سرمربی تیم ملی می بینیم عقده گشایی شخصی است و سکوت فدراسیون فوتبال در این ماجرا، این برداشت را به همراه دارد که ظاهرا ریشه تمام مشکلات فنی و غیر فنی این فوتبال امیر قلعه نویی بوده و ...(!)
سپاهان ، " چراغ خاموش " حرکت میکند
این روزها که باشگاههای پرطرفدار تهرانی درگیر مسائل عجیب و غریب خودشان هستند و درباره مربیان و بازیکنان آنها هر روز یک خبر و شایعه به گوش می رسد، باشگاه سپاهان ، " چراغ خاموش " مشغول تدارک تیمی قدرتمند برای لیگ بیست و سوم است. زیرکی اصفهانی اینجا مشخص می شود که می بینیم در اولین گام برای مهمترین پست اقدام و مبلغی که باشگاه سابق پیام نیازمند می خواست را پرداخت کردند.
سپاهان البته بر اساس اخباری که می رسد مذاکره با نفرات مورد نظر خود را آغاز کرده و با آنها به توافق نیز رسیده است. در کنار این فعالیت ها در نظر داشته باشید که وضعیت سرمربیگری این تیم نیز کاملا مشخص است و مورایس در آرامش اتفاقات را رصد می کند. آنها به کسی بدهی ندارند؛ نه داخلی و نه خارجی. همه این مسائل را که در کنار هم قرار می دهیم از حالا می توان قاطعانه گفت که تیم اصفهانی مدعی جدی قهرمانی لیگ پیش رو به حساب می آید ، لیگی که بی شک جز سپاهان حداقل سه مدعی جدی دیگر برای کسب جام دارد.
داستان " وی ای آر" ؛ همان که بود
در کوران مسابقات لیگ برتر قبلی بارها ماجرای آوردن سیستم کمک داور ویدئویی به فوتبال ایران داغ شد و هر بار هم فدراسیون فوتبال یک سطل آب سرد بر سر مطالبه گران ریخت و گفت نمی شود که نمی شود. البته وزیر ورزش و جوانان در راستای خوشبینی های معروف خود چند بار صراحتا از آمدن " وی ای آر" به فوتبال ایران قبل از آغاز لیگ بیست و سوم خبر داد و خیلی زود هم مشخص شد که ایشان یا از ساز و کار این سیستم و مقدمات ورود آن به کشور اطلاعات دقیقی ندارد و یا عده ای از اطرافیان وی سر کارش گذاشته اند و ...
با تمام این صحبت ها و نقل قول ها و ادعاها، لیگ بیست و سوم از رگ گردن نزدیک تر است و باید بپذیریم که سیستم " وی ای آر" به این مسابقات هم نخواهد رسید و داستان داوری ها و جار و جنجال هایی که انگار نان عده ای در آن است را باز هم شاهد خواهیم بود.
چه کسانی وزیر را سر کار گذاشته بودند؟
بعد از مدتها خواندن مصاحبه های ریز و درشت از حمید سجادی ، وزیر ورزش درباره حذف نشدن استقلال از لیگ قهرمانان آسیا که در برخی از آنها انگار جناب وزیر شوخی اش گرفته بود، این تیم رسما از آسیا کنار گذاشته شد. درباره چرایی این اتفاق می توان صدها صفحه " یادداشت شبانه " نوشت. مثلا پرسید چرا همان افرادی که در این فاجعه نقش داشتند هنوز همه کاره باشگاه استقلال هستند؟ یا می توان از وزیر ورزش و جوانان سوال کرد که چرا یک نفر در آن دستگاه عریض و طویل به خودش زحمت یک عذرخواهی از طرفداران استقلال را نداد؟ خب ، لابد کسی مقصر نبوده که بخواهد سرش را پایین بیندازد و یک کلمه بگوید: ببخشید. حالا همه اینها به کنار، جناب آقای سجادی حداقل بیاید و بگوید طی یک ماه گذشته بر اساس کدام اطلاعات ، دم و دقیقه از حذف نشدن استقلال صحبت می کرد؟ حداقل بگوید چه کسی یا کسانی ایشان را سر کار گذاشته بودند؟ این هم سوال مهمی است که ؛ آیا می توان به راحتی وزیر ورزش مملکت را سر کار گذاشت؟
شما هم علی دایی باشید!
آن روزهایی که کریستیانو رونالدوی افسانه ای خودش را می کشت تا به رکورد گلزنی علی دایی نزدیک شود خیلی ها در همین خاک خودمان برای آنکه دایی و گل های زده اش را زیر سوال ببرند این جمله که: " مگر به چه تیم هایی گل زده بود " را بر زبان می آوردند. بعد هم فوری از تیم هایی چون افغانستان، مالدیو ، گوام و ... نام می بردند تا ارزش کار ستاره سالهای دور فوتبال مان را زیر سوال ببرند. البته این حرف ها دو منظوره بود؛ هم کوچک کردن کار بزرگ علی دایی و هم ابرستاره جلوه دادن رونالدو که صد البته ابرستاره هم بود. حالا داستان به نوعی دیگر در حال تکرار است. تیم ملی کشورمان به جبر و یا به خواسته مدیران فدراسیون و مربیان این تیم رقبای ساده را به تیم های قدر ترجیح داده است. اتفاقا با همان تیم ها یا تیم هایی شبیه به آنها بازی داشته ایم که قبلا دایی دروازه شان را به توپ می بست . پس این فرصت برای مهاجمانی چون طارمی و آزمون فراهم است تا علی دایی دیگری برای فوتبال ایران باشند . آیا می توانند؟ گذر زمان نشان می دهد.
* حمید ترابپور