زبان سرخ
«آسمان خراش ها» در اسارت «کوتوله ها»!
اصلا مهم نیست که در این بسکتبال مهره کارا و توانایی باشید ؛ همین که با دار و دسته «مشاور غرب آسیا» همسو بوده و اظهار ارادت کنید ، کفایت می کند ! مثل روسای هیات های خوزستان و مشهد که خدمات ارزنده ای برای رشد و توسعه بسکتبال ارائه دادند ، اما چون اختلاف نظرهایی با وی داشتند ، به طرفة العینی برکنار شدند . این قضیه درباره خیلی های دیگر مثل اعضای کادر فنی تیم های ملی ، بازیکنان ملی پوش ، پیشکسوتان ، مسئولین کمیته ها ، رسانه ها و ... هم صدق می کند که جملگی سرنوشتی مشابه را تجربه کردند ؛ حذف!
جامعه شناسان می گویند «چنانچه مدیران بدون در نظر گرفتن توان علمی و تخصصیشان در پستهای مدیریتی گمارده شوند آنها نیز به تبع این انتصاب ناشایست ، همین رویه را در پیش خواهند گرفت زیرا مدیران ارشد مایل نیستند از کسانی که متخصصترند استفاده کنند تا مبادا موی دماغشان شده و آنها را به چالش بکشند. «کوتوله پروری» به انتصاب و ارتقای افراد در پست هاى سازمانى اطلاق مى شود که به لحاظ توانمندى از مدیر منصوب کننده و حتى سایر کارکنان سازمان، داراى پتانسیل کمترى هستند. در واقع هدف اصلى از کوتوله پرورى مقابله با رشد افراد متخصص است. این امر به دلیل کوته نظرى و ترس از تبدیل شدن به رقیب و اشغال پست فعلى در آینده است.کوتوله پرورى توسط مدیرانی توسعه مییابد که قد و قواره شان کوتاهتر از مسندی است که بدان تکیه زدهاند. مدیر غیر توانمند براى ماندن به هر قیمتی، در پستهای مدیریتی پایینتر از خود به جای جانشینپروری و بهره گیری از افراد توانمند، دست به انتصاب مدیرانی کوتولهتر می زند و افراد داراى توانایى بالقوه تصدى پستهاى مدیریتى در سیستم را سرکوب مىکند. آنان با فشار از بالا برای کاستن قد افراد توانمند و یا حداقل خم کردن سرشان تلاش مىکنند قد خویش را بلندتر جلوه دهند که البته بعد از گذشت مدتی ، دستشان رو می شود و...
کوتولههاى زیردست که به دلیل مقایسه خویش با مدیر کوتولهپرور دائما به حمد و ثنای وی میپردازند، به سرعت در این سیستم ارتقاء یافته و جاى خود را به سایر کوتولهها مى دهند و به سرعت تکثیر می شوند. سیستم کوتوله پرور به صورت سلسه مراتبی از بالا به پایین منجر به انتصاب مدیران کوتولهتر و کوتولهتر میگردد و ...» شاید بتوان در یک جمله گفت : کوتوله پروری عملی است ضد شایستهسالاری و متاسفیم که بنویسیم جامعه آسمان خراش ها در چنگال کوتوله ها به اسارت گرفته شده اند و...
پی نوشت: وقتی برخی از مقام داران، شأن فدراسیون را تا این حد تنزل بخشیده که تلفن به دست، مشغول زیرآب زنی «فلان خبرنگار»،«بهمان مجری» ، «بیسار منتقد» و ... شده و کمر همت را برای «آنفالو کردن » این و آن می بندند ، معلوم است که بسکتبال ایران اسیر چنین گرفتاری هایی خواهد شد.
هفته پیش نوشتیم که چیزی از عمر مدیریتی «رئیس جوان» باقی نمانده و تا چند وقت دیگر ، با بدرقه مربع «سرپرست لاستیک فروشی» ، «پسرک جک سوار»، «صدرنشین خالی بندها» و «دلال اجرایی» باید بلیت برگشت به ولایتش را رزرو کند ! حالا هم اخبار موثقی از استعفای وزیر (که البته چپ و راست تکذیب می کنند) به گوش می رسد وشاید این به منزله شکسته شدن «سپر پولادین»ی باشد که حمایت های قومیتی فراوانی را برای مشارالیه ،در پی داشته است .
جامعه شناسان می گویند «چنانچه مدیران بدون در نظر گرفتن توان علمی و تخصصیشان در پستهای مدیریتی گمارده شوند آنها نیز به تبع این انتصاب ناشایست ، همین رویه را در پیش خواهند گرفت زیرا مدیران ارشد مایل نیستند از کسانی که متخصصترند استفاده کنند تا مبادا موی دماغشان شده و آنها را به چالش بکشند. «کوتوله پروری» به انتصاب و ارتقای افراد در پست هاى سازمانى اطلاق مى شود که به لحاظ توانمندى از مدیر منصوب کننده و حتى سایر کارکنان سازمان، داراى پتانسیل کمترى هستند. در واقع هدف اصلى از کوتوله پرورى مقابله با رشد افراد متخصص است. این امر به دلیل کوته نظرى و ترس از تبدیل شدن به رقیب و اشغال پست فعلى در آینده است.کوتوله پرورى توسط مدیرانی توسعه مییابد که قد و قواره شان کوتاهتر از مسندی است که بدان تکیه زدهاند. مدیر غیر توانمند براى ماندن به هر قیمتی، در پستهای مدیریتی پایینتر از خود به جای جانشینپروری و بهره گیری از افراد توانمند، دست به انتصاب مدیرانی کوتولهتر می زند و افراد داراى توانایى بالقوه تصدى پستهاى مدیریتى در سیستم را سرکوب مىکند. آنان با فشار از بالا برای کاستن قد افراد توانمند و یا حداقل خم کردن سرشان تلاش مىکنند قد خویش را بلندتر جلوه دهند که البته بعد از گذشت مدتی ، دستشان رو می شود و...
کوتولههاى زیردست که به دلیل مقایسه خویش با مدیر کوتولهپرور دائما به حمد و ثنای وی میپردازند، به سرعت در این سیستم ارتقاء یافته و جاى خود را به سایر کوتولهها مى دهند و به سرعت تکثیر می شوند. سیستم کوتوله پرور به صورت سلسه مراتبی از بالا به پایین منجر به انتصاب مدیران کوتولهتر و کوتولهتر میگردد و ...» شاید بتوان در یک جمله گفت : کوتوله پروری عملی است ضد شایستهسالاری و متاسفیم که بنویسیم جامعه آسمان خراش ها در چنگال کوتوله ها به اسارت گرفته شده اند و...
پی نوشت: وقتی برخی از مقام داران، شأن فدراسیون را تا این حد تنزل بخشیده که تلفن به دست، مشغول زیرآب زنی «فلان خبرنگار»،«بهمان مجری» ، «بیسار منتقد» و ... شده و کمر همت را برای «آنفالو کردن » این و آن می بندند ، معلوم است که بسکتبال ایران اسیر چنین گرفتاری هایی خواهد شد.
هفته پیش نوشتیم که چیزی از عمر مدیریتی «رئیس جوان» باقی نمانده و تا چند وقت دیگر ، با بدرقه مربع «سرپرست لاستیک فروشی» ، «پسرک جک سوار»، «صدرنشین خالی بندها» و «دلال اجرایی» باید بلیت برگشت به ولایتش را رزرو کند ! حالا هم اخبار موثقی از استعفای وزیر (که البته چپ و راست تکذیب می کنند) به گوش می رسد وشاید این به منزله شکسته شدن «سپر پولادین»ی باشد که حمایت های قومیتی فراوانی را برای مشارالیه ،در پی داشته است .
هامش : «جین وبستر»،نویسنده معروف رمان «بابا لنگ دراز» در کتاب «دشمن عزیز» می نویسد:«همیشه در زندگی هر کس، یک دماغه صخرهای وجود دارد که یا به سلامت از آن میگذرد یا کشتیاش به آن میخورد و متلاشی میشود. مشکل اینجاست که تو همیشه نمیتوانی دماغه صخرهای زندگیات را تشخیص بدهی. گاهی دریا کاملا مهآلود است و تو قبل از آنکه ملتفت بشوی به صخره خوردهای و تمام ...»
* کامران خطیبی
پربازدید ها
آخرین اخبار