PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۸۰۸۸۴
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۴
اگر بخواهیم و اراده کنیم خیلی از مسائل ورزش حل می شود

آدمک های ظاهرالصلاح ، روی اراذل عربده کش را سفید کرده اند

آدمک های ظاهرالصلاح ، روی اراذل عربده کش را سفید کرده اند


*چه کسانی دور و بر مدیران  ورزش هستند؟
ما اگر می فهمیدیم ورزش و جامعه ورزش ما چه بدهی ای به جماعت نامدیر و دلال و خلافکار و باج خواه دارند، خیلی خوب می شد. بی تعارف  و بدون رودربایستی امروز  دور و بر خیلی از مدیران و روسای ورزش ما - که البته خیلی هم خودشان را " جان نثار" و " عاشق خدمت " معرفی می کنند و در گمنامی تمام دستور می دهند طاغوت منشانه برایشان این ور و آن ور" بنر" بزنند!! - را افرادی بدسابقه  و بعضا بسیار مساله دار احاطه کرده اند  که سال هاست بدون اینکه هنر و ابتکار و خدمتی از خودشان بروز دهند، به واسطه عمو و دایی و خاله و عمه و ... به داخل ورزش و برخی از بخش های حساس آن - از جمله رسانه ها و سایت ها و... - نفوذ کرده و با ارعاب و باج خواهی ، برخی از مدیران نامدیر و بی جربزه و بعضا دارای نقاط ضعف گوناگون را به " آدم" خودشان تبدیل کرده اند و از مهمترین دلایل وجود بسیاری از انحرافات و کجروی ها و هنجار شکنی ها و... و در یک کلام ، مانع از پبشرفت و حرکت شتابنده ورزش به سمت اهداف ملی و مطالبات ملی و انقلابی شده اند.
*آدمک های اتو کشیده!
برای مثال در ماجرایی که هفته پیش در اولین تمرین استقلال در فصل جدید پیش آمد، همه آدم های نام و نشاندار را دیدند که عربده کشان به جان برخی از تماشاگران افتاده بودند، اما بعضی از آدمک های اتوکشیده و ظاهر الصلاح را ندیدند که بدون اینکه سابقه اداره یک تیم محلی را هم داشته باشند، بر روی صندلی های کنار زمین در صف  روسای باشگاه بخت برگشته  لمیده بودند!
*قداره کش ها به اینها " شرف" دارند!
 البته آنهایی که مثل این مجله کهنه کار و قدیمی  باید این گونه انگل های چسبیده به ورزش را بشناسند، آنها را خوب می شناسند و " دال" و " ذال شان" را می دانند و می دانند که امثال آن بزن بهادرهای تابلویی که به تماشاگر حمله کردند و بعد هم مورد عتاب و خطاب دستگاه های مختلف - از شخص وزیر گرفته تا باشگاه استقلال - قرار گرفتند، به این انگل های ظاهرالصلاح سفارشی و وصل به بعضی از جاها! شرف دارند. حداقلش این است که آن عربده کش ها،" رو" بازی می کنند و مثل این ظاهرالصلاح های شارلاتان مسلک  پشت ظاهرسازی ها پنهان نمی شوند.
*جولان چسبیده های شارلاتان مسلک در ورزش
متاسفانه  در ورزش و فوتبالی که بسیاری از مدیر نماهای نامدیر بعضی از پست های حساس آن را بدون اینکه شایستگی و لیاقت  داشته باشند، به اشغال خود درآورده اند ، این انگل های شارلاتان مسلک  به عناوین مختلف  جولان می دهند و سلامت و پاکی  آن را سخت به خطر انداخته و محیط  را به نفع منافع کثیف و نامشروع خود آلوده و گند زده کرده اند.
*مدیرانِ نامدیر
 و آنچه که راه نفوذ را - حتی تا روی نیمکت تیم های ملی و نه فقط باشگاهی- برای این موجودات هموار کرده و میدان را برای آنها  فراهم می آورد ، همان مدیران نامدیر دارای نقطه ضعف است. نقطه ضعف بزرگ آنها هم این است که خودشان بهتر از هرکسی می دانند بدون اینکه کوچکترین لیاقتی داشته باشند، صرفا به دلیل وابستگی های فامیلی و آقا زاده بودن و همشهری بودن و ... به مناصب مهم رسیده و به صندلی های حساس تکیه زده اند. اینگونه افراد نالایق پارتی دار یا باندباز چون ورزش و آدم ها و مناسبات و روابط حاکم و جاری در ورزش را نمی شناسند و فقط صندلی ریاست  و استفاده از مواهب آن را دوست دارند، وارد ورزش شده و جای افراد لایق مدیر و ورزشی را اشغال کرده اند  و چون کار را بلد نیستند به انواع و اقسام وسایل متوسل می شوند و با باج دادن به باج خواهان رسانه ای و حتی سپردن پست های حساس به آنها  و زور گیری و تهدید مخالفان و تماشاگران و...( چنان که در تمرین اشاره شده دیدیم وهمه دیدند ) می خواهند  مراتب جان نثاری خود را ثابت کنند و بعد هم هر طوری که شده به ریاست و مدیریت خود ادامه دهند و ...
*متخصص یا چاقو کش؟!
 این است که چنانکه در مقدمه این نوشته هم آوردیم دور و بر اینگونه مدیران(!) به جای افراد با شخصیت و تحصیلکرده و روانشناس و جامعه شناس و مشاوران و متخصصان مدیریتی و ورزشی و علوم تربیتی و ...  بزن بهادرها و قداره کش ها و دلال ها و قلم فروش ها و لمپن های رسانه ای و... قرار گرفته اند و انصافا با این اوصاف ، از چنین مدیران و نحوه مدیریتی ، انتظار چه پیشرفت قابل توجهی باید داشت؟ با چنین بلایی که خودمان به دست خودمان بر سر ورزش کشورمان می آوریم ، آیا کنفدراسیون فوتبال آسیا حق ندارد تیم های ما ( همین استقلال با نزدیک به هشتاد سال قدمت) را فاقد استانداردهای مقدماتی حرفه ای گری اعلام  و آنها را از جمع تیم های  حاضر در رقابت های باشگاهی  حذف کند؟!
*آدرس غلط ندهید
 دلیل اصلی و ریشه این  بلاهای خودساخته که بر سر ورزش ما می آید چیزی نیست به  جز وضعیت مدیریتی . اگر جای دیگری به دنبال دلیل و علت بگردیم، انحراف و فریب و آدرس غلط دادن است و کسی که این آدرس را می دهد، به هیچ وجه قصد روشنگری ندارد بلکه قصد دارد با راه انداختن بحث های انحرافی، حواس ها را از علت اصلی و ریشه مشکل پرت کند.
*تحول اساسی و اصلاحات انقلابی
همواره نوشته ایم  و این اواخر بیشتر تاکید کرده و بر این مطلب و موضوع اصرار داشته ایم که ورزش ما با این روش و منشی که در پیش گرفته، راه به جایی نمی برد و هرگز نمی تواند به مطالبات به حق دوستداران خود پاسخ دهد لذا به یک تحول اساسی و اصلاحات واقعی در حد یک انقلاب احتیاج دارد و این تحول و اصلاحات و انقلاب - و هر چیزی ‌که اسمش را می گذارید - بیش از هر جا باید در " مدیریت ورزش" و نگرش ها و روش های حاکم بر آن اتفاق بیفتد.
*آقایان  ورزش را جدی نگرفته اند
بارها نوشته ایم  که ورزش از سوی کسانی که طبق قانون در قبال آن وظیفه دارند و متولی رسمی هستند، جدی گرفته نمی شود. در این باره هم مثال و شاهد که اثباتگر سخن ماست، فراوان است، اما مهمترین دلیلی که باعث می شود این حرف را بزنیم و مرتبا آن را تکرار کنیم، این است که متولی رسمی و قانونی ( یعنی دولت) اگر ورزش را جدی می گرفت ، آن را به دست افراد کاردان و شایسته و باانگیزه و بالاخره کاربلد می سپرد و اصل " شایسته سالاری" را در باره آن با جدیت و بی رودریایستی اعمال می کرد .
*خیلی از جاها کار دست " نا اهلان" است
اما آنچه در عالم واقعیت به عینه مشاهده می شود، درست برعکس است و ورزش و مناصب ریز و درشت ورزشی در بسیاری از جاها ، بدون توجه به اصل شایسته سالاری و بدون دغدغه و وسواس لازم درباره انتصابات و انتخاب ها، به دست کسانی سپرده شده که به معنای واقعی " نا اهل " هستند و همانطور که بارها نوشته ایم این قماش از مدیران اشتباهی و عوضی آمده نه ورزشی هستند ، نه ورزش و فضا و آدم ها و روابط و مناسبات حاکم بر آن را می شناسند، نه از افراد و جریانات فعال  آگاهی دارند ، نه با علم و اصول مدیریت آشنا هستند و بالاخره نه حتی " جنم" مدیریتی دارند .
*دقت و دلسوزی
 در حالی که اگر آنهایی که ‌طبق قانون متولی و مسئول ورزش هستند، آن را جدی می گرفتند  و برای تحول و پیشرفت اراده جدی و برنامه ای دقیق داشتند، به مطالبات به حق و انتظارات منطقی جامعه بسیار بزرگ و فراگیر ورزش اهمیت می دادند و برای آن احترام قائل بودند و بالاخره برایشان سرنوشت ورزش با ظرفیت و بالقوه توانمند ما مهم بود، مدیریت و اداره آن را به دست هرکس و ناکسی  نمی سپردند و در این باره حتما دقت و دلسوزی بیشتری به خرج می دادند.
*فقط دلال ها از این ورزش لذت می برند!
در هرحال باز سخن خود را تکرار می کنیم که اگر در باره وضعیت  ورزش و خاصه نحوه مدیریت و اداره آن فکری اساسی و تحولی ملموس صورت نپذیرد، ورزش به جای حرکت در مسیر پیشرفت و روبه جلو، درجا خواهد زد و پس پسکی حرکت می کند!  نحوه مدیریت فعلی ورزش در سطح خرد و کلان، آسیب ها و ضربات سنگینی  وارد آورده که موجب شده کسی به جز انگل ها و دلال ها  لذت نبرد و از بودن در ورزش و با ورزش، حالش خوب نشود و احساس خوبی نداشته باشد.
*احساس امنیت
یکی از مضرات چنین مدیریت هایی در ورزش این است که رفتار و عملکرد ناشیانه این مدیران نامدیر تحمیل شده به ورزش به جو بی احترامی و بی اعتمادی دامن می زند و " احساس امنیت" روانی و فکری و( با توجه به آنچه در تمرین کذایی تیم تهرانی  پیش آمد) جسمی و فیزیکی در ورزش یا وجود نداشته و یا به صورت کمرنگ وجود داشته باشد .
*حرف های علی آقا جباری
علی جباری ، پیشکسوت استقلال و ملی پوش نام آشنای فوتبال ایران در دهه های 40 و 50 در تحلیل اتفاقات کذایی می گوید:" آقای ...( مدیر سال گذشته این تیم) برای نابودی باشگاه آمد و الان هم یکسری افراد را دارد که با شوراندن  آرامش را از تیم می گیرند و ... "
حرف هایی ‌که از آن " ناامنی" در فوتبال احساس می شود. کسانی ماسک زده  در این تیم  نفوذ کرده اند تا به اسم دوست و خودی به آن ضربه بزنند، مدیریت سابق این تیم علیه آن توطئه می کند و چنین غائله هایی را ترتیب می دهند و‌ بالاخره کسانی هستند که " از بالا" این اتفاقات را طراحی می کنند.
*مدیران و مجریان رنگی!
البته این فقط  حرف و نظر علی آقای جباری نیست . این اواخر تقریبا روزی نبوده که تلفن های کیهان ورزشی زنگ نخورد و خوانندگان عزیزی با علائق  مختلف و گرایش های متفاوت رنگی ، در این باره که فضای ورزش قابل اعتماد نیست و کسانی در لباس مدیر و مسئول و مقام اجرایی لیگ و ... از این و آن تیم، جانبداری و به تیم دیگر اجحاف می کنند، با همکاران و شخص نگارنده سخن نگویند. اکثر این عزیزان از کیهان ورزشی می خواهند به رسالت حرفه ای خود عمل کند و به این رفتارهای غلط و غیر حرفه ای و مسببان و عاملان آن یورش ببرد. ما هم البته در حد فهم و توان خود در این باره کوتاهی نمی کنیم.
*تسلیم مدیران به " وضع موجود" ورزش
البته فعلا که گوش شنوایی در ورزش برای شنیدن حرف حساب وجود ندارد و هرکسی کارخودش را می کند و هر چه به زبانش می آید، می گوید و  آنچه زیاد یا اصلا مهم نیست، سروسامان دادن به وضعیت ورزش و استفاده بهینه از کارکردهای مثبت و متنوع آن است . چنان به نظر می آید که کسانی که در ورزش مسئولیت دارند و قرار است وضعیت آن را روبراه کنند و آن را در مسیر آرمان های انقلابی و منافع ملی به حرکت درآورند، خود وضعیت موجود را - که بیشتر دستپخت عناصر و جریانات فرصت طلب و دلالی است - قبول کرده و به آن تسلیم شده اند و از دست زدن به اقدامات اصلاحی و اساسی و مبارزه با موانع و مفاسد و مسببان آن عاجز و نومیدند و نه هیچ طرح و برنامه ای برای اجرا و نه اصلا فکر و ایده ای  در سر دارند و خلاصه چنانکه گفته شد تسلیم وضع موجود شده اند و از این هم بدتر اینکه خود در تداوم وضع موجود و کمک به جریانات مخرب منفعت جو - که نفع خود را در همین وضعیت می دانند - سهم بسزایی دارند! تعیین مدیران غریبه و ناآشنا برای ورزش و جایگاه های حساس آن شاهدی غیر قابل انکار است برای اثبات سخنان ما.
*کتونی زرنگی!
 مدیرانی که سابقه ای در ورزش و جایگاهی نزد اهالی آن ندارند مجبورند برای کسب وجهه و مقبولیت  نزد اهالی و طرفداران تیم ها ،  به جای مدیریت معقول منطقی و آینده نگرانه شهر را شلوغ کنند و یکسره به دنبال " بمب ترکاندن" باشند و از ابزار مختلف " پول و زور" استفاده کنند و به جای افراد متخصص و صاحب صلاحیت، از دلال ها و بزن بهادرها بهره ببرند! کسی هم شک نداشته باشد که در افزایش سرسام آور قراردادها و ... همین مثلا مدیران هستند که  به اشاره و اغوای جریانات دلالی - که بعضا هم عنوان" مدیر رسانه ای" را یدک می کشند و به جای پوشیدن " کتونی زرنگی" با کت و شلوار در کنار آقای مدیر تحمیلی راه می روند -  در جلسات اداری و تمرینی شرکت می کنند !! و...
*حداقل به وجدان خود پاسخ دهید
آیا غیر از این است که این مدیران را مقامات ارشد ( یعنی شخص وزیر و همکاران و دوستان نزدیک او) برای ورزش و باشگاه ها و حوزه های مختلف آن تعیین می کنند ؟ سوالی که این آقایان اگر به طور علنی به آن جواب نمی دهند ، خوب است لااقل در خلوت و تنهایی به خود و وجدان شان پاسخ دهند این است که : خدا وکیلی ، ملاک و علت انتخاب اینگونه مدیران در مراکز مختلف ورزشی چیست؟ خدمت به ورزش و پاسخ به مطالبات به حق مردم دوستدار ورزش و کمک به ارتقاء و رشد همه جانبه آن ، یا از خجالت دوستان و آشنایان و شرکا درآمدن و جبران محبت های کسانی که خود آنها را به این پست و مقام رسانده اند و یا ... ؟!
*خدشه دارشدن اعتماد و اعتبار ورزش
پاسخ البته با توجه به واقعیات و نگاه منصفانه  کاملا برای کارشناسان و اهالی ورزش روشن است. آنچه که واقعا باید درباره آن فکری کرد و چاره ای اندیشید این است که ادامه این روند اعتماد را تضعیف می کند و لاجرم به " اعتبار" ورزش ضربه  و به حرمت شکنی و بی احترامی  دامن می زند و اتفاقاتی را سبب می شود که تقریبا همه روزه در ورزش خود شاهد آن هستیم .  باید در این باره و برای درمان این درد چاره ای عاجل اندیشید.
*درمان درد آسان است، اما ...
به گمان ما درمان این درد آسان است و روبراه کردن و سامان بخشیدن همه جانبه ( اجرایی، فنی، مالی، اخلاقی و...) به اوضاع ورزش کاری است ممکن و شدنی ، به شرط آنکه اولا " اراده اصلاح" در کار باشد ( چیزی که امروز نزد متولیان ورزش به هیچ وجه وجود ندارد)  ، ثانیا در همه جا - خاصه در بخش مدیریتی - به جای سیاهکاری و عوامفریبی و فریبکاری، در برخورد با ورزش و جامعه آن صداقت و روراستی پیشه کنیم و بالاخره مماشات و خودبینی و رنگ بازی و سیاسی کاری را کنار بگذاریم و با اقتدار و شجاعت قانون و مقررات را درهمه جا و همه چیز و درباره هر فرد و تیم و رنگ و... اعمال کنیم . اگر بخواهیم  و اراده کنیم خیلی از مسائل حل می شود . افسوس که نمی خواهیم و اراده ای برای اصلاح - به ویژه نزد مسئولان ارشد ورزش - وجود ندارد ...

*سیدمحمدسعید مدنی





پربازدید ها