PDF نسخه کامل مجله
دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳ - December 23 2024
کد خبر: ۸۱۱۳۰
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۰
فوتبال بی در و پیکر ایران

بدهکار می روند و طلبکار برمی گردند

بدهکار می روند و طلبکار برمی گردند

فوتبال ایران در زمان تعطیلات بین دو فصل به جای پرداخت به ضعف های موجود و برطرف کردن آن هر ساله با چالش جدید مواجه می شود. برای سرگرم شدن مردم و ایجاد اشتیاق آنها هربار شاهد اتفاقات تلخ و ورود به جزییات آن هستیم. این امری طبیعی است که هر جا منفعتی بود فرصت طلبان آنجا خواهند بود. این مگسان گرد شیرینی با توجه به ذات خود خیلی سریع مسیرها را می یابند و قفل ها را برای ورود خود باز می کنند.
اگر تا دیروز اندک افرادی در این باره فعال بودند بی توجهی ها و درهای باز ورزش و به خصوص فوتبال آنها را در حال تولید نسل می بیند. این افراد سایه و مجهول آن قدر قدرت گرفته اند که با وجود تخلف آشکار دیگر با شنید فریاد "آی دزد آی دزد" نه تنها فرار نمی کنند بلکه طلبکارانه ادعای خسارت هم می کنند. فوتبال، پول ، شهرت و... همه و همه باعث شده تا بوی کباب به مشام این افراد برسد. با تصمیمات آنها حال فوتبال روز به روز خرابتر می شود. اما این داستان ادامه دارد.
رفته رفته شاهد بیرون آمدن افراد فرصت طلب از سایه هستیم. خیلی ها آنها را با چشمان غیرمسلح هم می بینند اما شاهد برخورد لازم نیستیم. نه فقط فوتبال بلکه جامعه از حضور این افراد در حال لطمه خوردن است. آنچه این وسط تاراج می شود سرمایه ملی است، اما هنوز قدرتی برای بازدارندگی آنها مشاهده نمی شود.
از درون زمین بازی و اعضای تیم ها گرفته تا هر آنچه که در فوتبال وجود دارد مورد تاخت و تاز افراد در سایه ای است که امروز ساز می زنند و چندی بعد صدایش را می شنویم. بدهکار می روند و طلبکار برمی گردند و روز از نو و روزی از نو...
رفت و آمد ها از یک بار و دوبار گذشته و به چندین بار رسیده است اما کماکان ادامه دارد. برای ساده ترین کارهای اداری یک دنیا تایید و تاییدیه لازم است اما گویا هر آنچه کار بزرگ و مهم تر شد گرفتن تاییدیه برای آن راحت تر است؟ کار جدال در سطح مدیریت های ورزش به روی سکوها توسط اراذل شناخته شده کشیده و در بازار مکاره فوتبال ارقام نجومی چون نقل و نبات بر سر این وآن می ریزد.
کار ساده سالمسازی و شفاف سازی در خرج و دخل فوتبال از دست در رفته است و چنان شده که گویا هر کس قصد شستن پول داشته هیچ آبی بهتر از فوتبال پیدا نمی کند. روز به روز مشکلات بیشتر و بیشتر می شود و ما دلخوشیم که فوتبال داریم و در آن فلان میلیارد به بازیکن می دهیم. افراد در سایه با حمایت های پشت پرده سناریو می نویسند و اجزای فوتبال ملزم به اجرای آن هستند. ببینیم کارشناسان فوتبال در این باره چه می گویند:
بهمن اسدی
مردم را از فوتبال دلسرد نکنید
*حسین کازرانی
وقتی به شرایط امروز تیم های بزرگ فوتبالمان نظر می کنم این سوال برایم پدید می آید که بزرگان این تیم ها کجا هستند که هر کس از گرد راه رسیده ای در باره آینده آنها تصمیم گیری می کند. با وجود بزرگانی که خاک این باشگاه ها را خورده اند چه کسی به خودش اجازه می دهد تا برای افراد مختلف حکم صادر کند؟ اصلا این افراد تاکنون چه کرده اند و جز بدبختی چه بر سر باشگاه ها و فوتبال ما آورده اند که هنوز هم سر کار هستند؟
در باشگاهی مثل استقلال حسن روشن کجاست؟ چطور می شود مدیرانی را بر سر این باشگاه بگذارند که هر روز بدهی بار بیاورند. بزرگان فوتبال اگر چه به زعم مسئولان کمی تند هستند اما همین که زیر بار حرف زور نمی روند و کار را بلدند باید به آنها اعتماد کرد. کجای دنیا مدیرعاملی را بر سر باشگاهی می گذارند که سن و سالی ندارد و از چرخه مدیریت آن هم در باشگاه های بزرگ بی اطلاع است؟
چطور می توانیم از یک عمر تجربه قدیمی ها به سادگی عبور کنیم و عنان کار را در اختیار کسانی بگذاریم که لفظ" بچه" پشت سر آنهاست؟ فوتبال ما امروز باید از چنگ عده ای که در سایه هستند و تصمیم می گیرند و جوابگوی تصمیمات خود نیستند خارج شود. باید به سراغ استخوان خرد کرده های فوتبال رفت. آنها دلسوزند و کار را هم بلدند. من در مورد خودم حرف نمی زنم. دلم برای فوتبال می سوزد. وقتی مشاهده می کنم که دلسوزان واقعی و آنهایی که در این فوتبال سلامتی خود را از دست دادند بیرون گود هستند و عده ای فرصت طلب با حمایت های پنهان برای فوتبال تصمیم می گیرند دلم می سوزد.
یک مدیر جوان را راس کار گذاشتند. فقط باید شکر کنیم که حداقل پایش به توپ خورده است. او کجا پایه های مدیریت در یک باشگاه را آموخته است. خیلی ها که اصلا با توپ و فوتبال بیگانه هستند و از بد روزگار بر آن حاکم شدند. این همه پول از کجا می آید و کجا می رود؟ چه کسی این مدیران را تایید می کند؟ چرا رسیدگی نمی کنند؟ نباید اینگونه مردم را از فوتبال دلسرد کرد. دود این آتش به چشم همه ما خواهد رفت. ای کاش کمی مسئولانه تر فکر و عمل کنیم.
چه کسی اجازه دخالت می دهد؟
*نصرت ایراندوست
مشکلاتی که امروز فوتبال ما را رنج می دهد بیشتر توسط خود عوامل آن به وجود آمده و ما نباید تقصیر را فقط گردن افراد مجهول بیندازیم. گویا منافع برخی حکم می کند که به افراد در سایه اجازه رشد و تاثیرگذاری بدهند. این حضور هم منحصر به یک تیم و یک شهر نیست. تقریبا من هر کجا که بودم این افراد را مشاهده کرده ام و حضور آنها امروزه به امری عادی بدل شده که دیدن آنها باعث تعجب زیاد هم نمی شود!
آنها نقش آفرین هستند و باید دید چه کسی به آنها اجازه می دهد که این قدر در همه امور ورود کنند و نظرات خودشان را هم اعمال کنند. تاثیر و تخریب افراد در سایه در فوتبال ما زیاد است و شک نکنید بخش اعظم مشکلات ما به این افراد و تصمیمات آنها برمی گردد. من کاملا این را لمس کرده ام. گاهی یک بازیکن فاقد کیفیت را به مجموعه تیم تحمیل می کنند. اگر پذیرفته نشود انواع و اقسام دردسرها برای این مجموعه ساخته خواهد شد.
اگر زورشان به سرمربی نرسد به سراغ هیات مدیره می روند و آنها را تحت فشار قرار می دهند. این افراد در ابتدای ورود غالبا از سر دوستی هم وارد می شوند و اگر اهدافشان محقق نشد از هر طریقی به دنبال خواسته های خود می روند. تهدید و ارعاب و عربده کشی و هر اقدامی از این افراد ساخته است. راه مقابله با این افراد واقعا سخت است چون شما رقیب واقعی را جلوی خودتان مشاهده نمی کنید. بعید است حتی فدراسیون حریف آنها شود. شاید وضع قوانین بازدارنده و نظارت بر اجرای آنها برخی اوقات به داد باشگاه های ما برسد.
بعید می دانم فدراسیون هم به دلیل سختی کار زیربار این جدال برود. شفاف سازی در خصوص نقش مخرب افراد در سایه می تواند یک راهکار باشد. ما مردم نجیبی داریم. آنها با وجود علاقه مندی به تیم خودی حتما به دنبال حقیقت امر هم هستند. آنها دوست دارند به زیبایی های فوتبال نظر کنند. البته برای جلوگیری از سوء استفاده از احساسات علاقه مندان هم باید درون ورزشگاه ها راهکاری اندیشید و اجازه نداد که از این حربه استفاده ناصحیح شود. شاید لازم باشد جلوی برخی افراد جنجال ساز برای ورود به ورزشگاه گرفته شود.
فوتبال ما ساختاردرست ندارد
*نادر فریاد شیران
ما در فوتبالمان ساختاری بسیار شکننده داریم. این ساختار نه چندان مناسب به سادگی به برخی افراد اجازه رسوخ به جایگاه تصمیم گیری می دهد! هر از چندگاهی این معضل بزرگ از یک جا بیرون می زند و ما شاهد رشد این غده های چرکین در ورزش هستیم. در این باره کسانی مقصر هستند که این افراد را وارد چرخه کار می کنند و با عکس گرفتن در کنار آنها به نوعی مجوز کار برایشان صادر می کنند. آنها باید پاسخگوی این اقدام زشت خودشان باشند.
در این اقدام خسارت زننده کسانی مقصرند که تاییدیه صادر می کنند. در گذشته باشگاه های ما ساختاری داشتند که هر کس اجازه ورود به آن را نداشت. گاهی بر اساس اهداف باشگاه مدیریت تصمیم به تغییرات عمده می گرفت. چون کار بر اصولی پایه گذاشته می شد کسی جرات مقابله نداشت. الان گاهی برای تغییرات کوچک هم مدیر و مربی اختیار ندارد. مگر به این شکل کار جلو می رود؟
در کدام باشگاه ما ساختار درست و حسابی داریم؟ چرا باید شاهد حضور افرادی با سابقه بد و شرارت در کنار زمین فوتبال باشیم؟ جالب است که عده ای پای افراد کوتوله را به فوتبال باز کرده اند و حالا که با آنها بر سر منافعی به مشکل خورده اند برای این رشته چالش می سازند. با بنگاه ورشکسته ای به نام باشگاه نمی توان انتظار کار سالم را داشت. رفتارهای غیر اخلاقی نشاندهنده ساختار معیوب فوتبال ماست.
اگر بنای اصلاح و بازگشت به مسیر درست را داریم باید باز تعریفی از ساختار باشگاهی داشته باشیم و برای ورود افراد به این چرخه نظارت کامل انجام شود. این کار با کمک افراد دلسوز و کاربلد شدنی است. اگر چنین کاری از عهده متولیان ساخته نیست بهتر است به جای بازیکن خارجی برویم سراغ مدیر خارجی با دانش تا شاید توسط او مشکلات مدیریتی فوتبالمان را حل کنیم!
زمانی یک حرکت مختصر را در راه مقابله با برخی تخلفات شاهد بودیم و برخورد محدودی با چند مربی صورت گرفت اما برای استمرار کار ما نباید قائم به شخص و اقدامات انفرادی باشیم. باید قانون درست وضع کنیم و نظارت بر حسن انجام آن داشته باشیم وگرنه با اندک جا به جایی همه آنچه رخ داده از بین خواهد رفت. وزارت ورزش و شورای عالی ورزش اگر برگزار شود می توانند در این باره نقش موثر داشته باشند.
چرا تخلف را می بینند و برخورد نمی کنند؟
*بهنام ابوالقاسم پور
در فوتبال ما اصرار به کجراهه نهادینه شده است. گویا برخی افراد دوست دارند با وجود مشاهده اشکالات عدیده به نوعی از کنار آن ساده عبور کنند و خیلی اهل مبارزه با تخلف صورت گرفته نیستند. مسئولان تصمیم گیرنده تخلف را می بینند اما برای این که دچار دردسر احتمالی نشوند به نوعی آن را ماست مالی می کنند. در نهایت این فوتبال و ورزش ماست که لطمه می خورد و ما به جای پیشرفت شاید پسرفت هستیم.
در اغلب اوقات ما افراد تاثیرگذار را با پشتوانه سیاسی و باندی در ورزش می بینیم. تعارف که نداریم من هم در پاره ای از اوقات در گذشته با این جریان مواجه شده ام و آشنایی با این روند دارم. باور کردنی نیست که این فشارها گاهی به مدیران به گونه ای است که اجازه انتخاب معاون خودش را هم ندارد. ما این اتفاقات را به وضوح در ورزش و فوتبال مشاهده می کنیم و امری عادی شده است.
در محدودیت موجود برای مناصب مختلف ما شاهد انواع و اقسام فشارها هستیم. هر کجا که منفعتی در آن باشد افراد ناپیدا به آن ورود می کنند و سهم خواهی می کنند. فقط بحث تحمیل بازیکن نیست. از تهیه البسه بگیرید تا هر چیزی که فکرش را بکنید. فرصت طلبان و سهم خواهان گرد ورزش و فوتبال زیاد هستند. البته نوع جدید دلالی هم در فوتبال پدید آمده است. اتفاقا فقط بحث تیم های لیگ برتری نیست و آنجا به دلیل زیر ذره بین بودن برای افراد در سایه خیلی مکان مناسبی نیست.
وقتی نظارت لازم نباشد هر کجا که امکانش باشد این فرصت طلبان رخنه می کنند. من شاهدم که در بخش پایه که نظارت لازم را نداریم چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. در همه رشته ها و حتی در بخش بانوان هم شاهد این اتفاقات تلخ هستیم.
نکته ای که باید به آن تاکید کنم این که ما فقط بخش منفی کار را نبینیم. دقت کنیم که پای افراد موثر و یاری کننده را از ورزش نبریم. خیلی از جاها دیده ام که افراد علاقه مند بدون پست و مقام به ورزش کمک هم می کنند و هیچ ادعایی هم ندارند. ما باید حساب آنها را جدا کنیم. در خیلی از امور بدون همراهی آنها کار پیش نمی رود. پس هر کس بیرون از مجموعه به ورزش ورود کرد لزوما فرد بدی نیست.
فضا را برای ورود فرصت طلبان باز کرده اند!
*محمد مومنی
نقش افرادی که فقط دنبال منافع شخصی و گروهی هستند، می تواند برای ورزش بسیار مخرب و آسیب رسان باشد. افرادی که امروز بدون اطلاع و تخصص لازم فقط به فکر جیب خودشان هستند و به نوعی مشکلات روحی خود را از این طریق حل می کنند به ورزش ما آسیب فراوان می زنند. آنها اغلب بدون هیچ سابقه ای در ورزش تصمیماتی را اتخاذ می کنند که هیچ ثمره ای ندارد. اگر کسی هم با آن مخالفت کند دچار چالش و مخاطرات فراوان می شود.
وقتی در ورزش ما حرف آدم های کاربلد، دلسوز و زحمتکش را گوش نکنیم حتما جا را برای فرصت طلبان باز خواهیم کرد. این امری طبیعی است. افرادی که سالها زحمت کشیدند وقتی فرصت ابراز وجود نداشته باشند کنار می روند و جای آنها را کسانی می گیرند که تخصص لازم را ندارند. فرق این دو گروه هم کنار آمدن  با خواسته های افراد تصمیم ساز است. برای برخی مدیران ارشد خیلی اصل کار مهم نیست. گویا خروجی کار برای این متولیان امر مهم نیست آنها دنبال کسی هستند که فقط بله قربان گو باشد.
من نمی گویم افراد سیاسی وارد ورزش نشوند. اما این ورود غالبا دید اجتماعی و فرهنگی ندارد. دیدگاه باندی و گروهی فقط دنبال نفع و سود است. وقتی چنین فرهنگی حاکم شد شما دیگر نباید سالمسازی در جامعه را انتظار داشته باشید. من نگران آینده ورزش هستم. ما اگر در این بخش با قدرت عمل کنیم شک نکنید روزهای سختی پیش رو داریم. تحولاتی که در بخش ورزش حتی در آسیا شاهدیم نشان می دهد که اگر دقت نکنیم در رقابت های پیش رو به دلیل کیفیت نازل ورزش شکست خواهیم خورد. این امر ضربات سختی به روح و روان جامعه ما وارد می کند.
با میدان دادن به افراد در سایه و تصمیمات اشتباه آنها ما اعتماد به ورزش را از مردم سلب کرده ایم. ما قبل از انتخابات خدمت رییس جمهوری بودیم. آنجا وزیر فعلی ورزش عنوان کرد که باید این بخش را به دست اهل خودش بسپاریم. اکنون ایشان چنین کرده اند؟ این اتفاق رقم خورده است؟ این تاکید آقای رییس جمهوری هم بود. آیا اجرا شد؟ اگر در ورزش خوب کار نکنیم. به یکدیگر اعتماد نکنیم فضا را برای ورود افراد فرصت طلب باز کرده ایم. این درد بزرگ امروز ورزش است.
مدیرعامل هم حریفشان نیست!
*فرشید طالبی
برای آنچه امروز در فوتبال ما رقم می خورد و اغلب از آن ناراضی هم هستیم باید به سراغ متولیان امر رفت. این متولیان قطعا از سوی کسانی تایید شده اند. با آمدن یک مدیر به فوتبال به طور قطع افرادی به عنوان همکار و مشاور دور او جمع می شوند. در یک باشگاه از این گونه افراد فراوان داریم. نفراتی که به عنوان معتمد مدیر، مربی و حتی بازیکن خود را به چرخه مدیریت می رسانند و در راه اداره باشگاه نقش آفرین هم می شوند.
برخی مسایل را به راحتی نمی توان عنوان کرد. مثلا برخی از افراد در سایه و تاثیرگذار؛ ریشه سیاسی و جناحی دارند. آنها از طریق سیاست وارد ورزش می شوند و اگر نظارت دقیق بر کار آنها نباشد شک نکنید که ما ضربات جبران ناپذیری را متحمل خواهیم شد. جناحی که زمانی محدود برای اداره کار دارد امکان برنامه ریزی بلند مدت ندارد پس می آید در زمان کوتاه نظرات و خواسته های خود را اعمال کند و این چنین به اساس کار لطمه می خورد.
به همین دلیل اجازه نمی دهند فوتبال به دست بخش خصوصی سپرده شود. قرارشان این است که افراد مرتبط با خودشان بر کار گمارده شوند. پس فوتبال مسیری به جز آن که باید را طی می کند. آنها هدف خاص دارند هدفی که اصلا ورزشی نیست. منافع اقتصادی ، سیاسی و منافع شخصی در آن موج می زند. اگر در گذشته تعداد این افراد محدود بود ما امروز آنها را در جاهای مختلف می بینیم. در رشته ها و باشگاه های مختلف ورزشی!
من سالها در این ورزش فعال بوده ام. گاهی این افراد چنان نفوذی دارند که مدیرعامل باشگاه هم حریف اینها نمی شود. مثلا در چرخه مربیان ما افراد محدودی داریم. شک ندارم برخی از این مربیان شایسته هستند اما قطعا عده ای دیگر با فشار جانبی به کار گمارده می شوند. ردپای افراد سایه را اینجا به راحتی می توان پیدا کرد. وقتی فوتبال ما از شکل ورزش و فرهنگ خارج شد دیگر نمی توان از آن چنین انتظاری داشت. افراد فرصت طلب هم دنبال همین خلاء می گردند. آنها به سرعت خود را به این محیط می رسانند و اهداف خود را آنجا جستجو می کنند. به نظرم فوتبال ما نه یک جا بلکه در اغلب جاها به شدت درگیر چنین افرادی است که فوتبال را به بیراهه می برند. متاسفانه لطمه آن را ما در جامعه خواهیم خورد.

پربازدید ها