PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۸۱۲۳۰
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۳

محک زن

محک زن

*تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است

در دورانی که تعداد خبرگان حوزه رسانه های ورزشی همچون رسانه های رسمی فعال در کشور انگشت شمار بود. ضرورت حضور و فعالیت مسئولی با عنوان "مدیر رسانه" در مسابقات نیمه حرفه ای فوتبال آن زمان با نام جام "تخت جمشید" نه احساس می شد و نه اساسا تکلیفی در این خصوص وجود داشت . اما با پیشرفت تکنولوژی در عصر ارتباطات و تغییر آهنگ ورزش از بستر آماتور به سمت حرفه ای گری و صدور آئین نامه ها و دستور العمل های تکمیلی نهاد های بین المللی ورزش مبنی بر توسعه ورزش حرفه ای با توجه و تمرکز بر توسعه مدیریت منابع انسانی در سازمان های ورزشی و ایجاد کمیته ها و بخش های تخصصی در حوزه ورزش حرفه ای ، فوتبال ما نیز لنگ لنگان با محوریت فدراسیون فوتبال و تولیت سازمان لیگ سعی در تطبیق خود با قوانین کنفدراسیون فوتبال آسیا نمود. هر چند این همسان سازی در دو بخش سخت افزار و نرم افزار همچنان با مشکلات بی پایان و کمبودهای فراوانی روبرو بوده ، تا فدراسیون فوتبال با چالشی به نام صدور مجوز حرفه ای و بحران حذف نمایندگان فوتبال ما در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا دست به گریبان بماند. شاید در میان معیارهای مهم و الزامات تعیین شده کنفدراسیون فوتبال آسیا بحث قوانین و مسئولیت های رسانه ای در فوتبال حرفه ای هیچ گاه جز دغدغه های اصلی و جدی باشگاه های شاغل در لیگ برتر ما نبوده تا آن جا که مقاومت برخی باشگاه ها برای عدم معرفی مدیر رسانه ای یا به خدمت گرفتن کارمندهای فاقد تخصص در این زمینه سرانجام سازمان لیگ را مجبور به تدوین آئین نامه رسانه ای لیگ برتر در اواخر سال 1387نمود، تا باشگاه ها ملزم به اجرا و انجام مسئولیت های خود در قبال رسانه ها و متقابلا رسانه ها نسبت به باشگاه ها شوند. با این وجود ، حوزه رسانه در فوتبال حرفه ای ما کماکان مغفول مانده است. شاید به همین دلیل فدراسیون فوتبال پیش از برگزاری کارگاه آموزشی قوانین رسانه ای فوتبال در سالن آمفی تئاتر هتل آکادمی، "نشست هم اندیشی مدیران روابط عمومی و مدیران رسانه هیات های فوتبال و باشگاه ها " را برگزار کرد تا به مصداق کار نیکو کردن از پر کردن است تاکید موکدی بر شرح وظایف و نقش مهم مدیران رسانه ای باشگاه ها در پیش گیری از بروز تنش های حاصل از رفتارهای ناشیانه و غیر حرفه ای مربیان و سایر افراد مسئول در باشگاه ها داشته باشد. در نشست هم اندیشی مورد اشاره بود که رئیس فدراسیون فوتبال، یکی از بدیهی ترین نقش های مدیران رسانه ای را در باشگاه ها به آنها یادآوری کرد. هرچند این تذکر باید برای اهالی رسانه ها گران تمام شود اما اگر واقع بینانه به نحوه عملکرد مدیران رسانه ای باشگاه ها در طول فصل برگزاری مسابقات لیگ برتر فوتبال خود بنگریم درخواهیم یافت این تذکر و انتقاد زیر پوستی از قضا کاملا به جا و درست بوده است. متاسفانه مدیران روابط عمومی باشگاه ها و مدیران رسانه ای فعال در این حوزه تاکنون اثری از" استقلال در کار" را از خود نشان نداده اند. نوشتن "بیانیه" در حمله یا دفاع به سایر "ذی نفعان" فوتبال و رفتار" منفعلانه" از پست مدیر رسانه ای، یک سمت تشریفاتی در فوتبال لیگ برتر ما ساخته است. پستی که فرد شاغل در آن تنها نقش مستمعی بی اختیار را ایفاء می کند . مستعمی که بیش از آن که به عنوان مشاور رسانه ای نقش موثری در شکل گیری سیاست های رسانه ای باشگاه و موضع گیری های مدیران عامل و سرمربیان در قبال مسائل مختلف در طول فصل داشته باشند، مطیع خواسته ها و توصیه های مدیران و مربیانی هستند که به آنها به چشم یک متخصص کاربلد و کاردان نگاه نمی کنند! بلکه آنها را به چشم کارمند ساده ای می بینند که باید بپسندند آن چه را سرمربیان گران قیمت و مدیران از ما بهتران در باشگاه ها می پسندند.حال این سوال مطرح است که :آیا تدابیر فدراسیون فوتبال و تذکرات درست آنها در زمینه شرح وظایف مدیران رسانه ای پس از تشکیل کارگاه آموزشی مربوطه این مشکل دیرین را در فوتبال حرفه ای ما حل خواهد کرد؟ ما چندان به این موضوع خوشبین نیستیم و برای این بدبینی دلیلی داریم. وقتی می خواهیم مشکلی را بر طرف کنیم یا نقطه ضعفی را به نقطه قوت تبدیل کنیم لازم است ابتدا ریشه های مشکل مورد نظر به درستی مورد بررسی قرار گیرد . به عبارت دیگر اول باید "علت" را شناخت بعد به معلول پرداخت. به نظر می رسد فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ باید معیارها و شاخص هایی برای انتخاب مدیر رسانه ای تعیین کند تا باشگاه ها از بین افراد توانمند و واجد شرایط گزینش کنند نه از بین سفارش شده های وصل به حلقه های قدرت ، بدیهی است وقتی افراد سفارش شده از" قدرت در سایه" فوتبال ، با هر عنوانی وارد باشگاه می شود. چنین فردی خود را بدهکار و متعهد نسبت به این جریان می داند و اتفاقا فساد و هر نوع گرفتاری دیگری حاصل ادای دین و تکلیف آنان به ارباب حلقه هاست. بنابراین مادام که متر و معیار و شرایط احراز این پست معلوم نشود خدای نکرده آموزش به یک عده فرد غیر مستقل ، ناکاربلد و احیانا وام دار مافیای رسانه ای کمکی به رفع مشکل فدراسیون ، سازمان لیگ و فوتبال حرفه ای ما نخواهد کرد!

*جوانگرایی برای رضای دل سازمان لیگ یا منافع فوتبال؟

تصویب قانون جدید سهمیه سنی بازیکنان در فهرست بازیکنان تیم های حاضر در مسابقات فصل جدید لیگ برتر فوتبال کشور با حذف سهمیه بازیکنان زیر بیست و پنج سال و منظور کردن آنها در لیست بازیکنان بزرگسال، همچنین کاهش تعداد بازیکنان بزرگسال تیم های لیگ برتری از بیست بازیکن به نوزده بازیکن! از آن دست تغییراتی خواهد بود که به نظر چون با نگاه و تحلیلی سطحی در فوتبال حرفه ای ما تنظیم شده و به تصویب هیات رئیسه رسیده اثر بخش نباشد. در حقیقت قانون جدید بعید است هدف نهایی از تصویب آن را به شکل دلخواه تامین کند و یا منشا اثر و تحولی در فوتبال ملی ما شود. در مقابل قانون جدید مورد اشاره، نمایندگان فوتبال ما را در مسابقات لیگ قهرمانان فوتبال آسیا با محدودیت هایی مواجه خواهد کرد، به ویژه که باشگاه های ما در مقام رقابت با نمایندگان فوتبال عربستان در این مسابقات در جذب بازیکنان با کیفیت خارجی ناموفق هستند . گذشته از این بازیکنان جوان و کم تجربه فوتبال ما به دلیل ایرادهای مشهود و غیر قابل انکار در مسیر استعدادیابی و آموزش و پرورش بازیکنان رده سنی پایه به طور طبیعی در کوتاه مدت در چنین میادینی برای فوتبال ما راه گشا نخواهند بود. در این میان مصاحبه نایب رئیس دوم و رئیس کمیته مسابقات فدراسیون فوتبال آن هم با لحنی پر از تحکم و با نگاهی از بالا به پائین نسبت به باشگاه های معترض مبنی بر این که : "اعمال این قانون در فصل جدید مسابقات لیگ برتر حتمی بوده و سازمان لیگ به این قبیل اعتراض ها وقعی نخواهد نهاد" . تنها نمک بیشتری به زخم کادر فنی برخی از تیم های معترض پاشید و اصلا پسندیده نبود چرا که به قول رئیس فدراسیون فوتبال این مصوبه ها نعوذبالله وحی منزل نیستند که نایب رئیس دوم عدول از آنها را غیر قابل قبول و ناشدنی بخواند و بنامد! از طرف دیگر هدف سازمان لیگ اگر جوانگرایی و کمک به فرآیند تغییر نسل در فوتبال ما است باید بداند که این مهم با این مصوبه ها و قوانین فرمایشی شدنی نخواهد بود و اساسا جوانگرایی در باشگاه ها و مسابقات لیگ برتر باید با میل و اراده قلبی و برنامه قبلی باشگاه ها و کادر فنی آنها محقق شود تا منافع فوتبال ما تامین شود، نه با زور و تهدید و از سر اجبار و نه برای رضای دل سازمان لیگ یا مسئولان فدراسیون فوتبال! در این میان اعضای کارگروه منتخب فدراسیون فوتبال نیز می توانستند با دعوت از سرمربیان و کارشناسان فوتبال شناخته شده و با در نظر گرفتن دغدغه ها و نگرانی های به حق کادر فنی نمایندگان فوتبال ما در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا ، مشورت بیشتری بگیرند و "طرح نو" خود را دراندازند. همانطور که اشاره شد اجرای چنین قوانینی در صورتی برای باشگاه های ما سودمند و موثر خواهد بود که ما در فرآیند استعدادیابی و آموزش و پرورش آنها در آکادمی های پیشرفته و مجهز و زیر نظر زبده ترین مربیان در حوزه تیم های پایه هیچ کمبود و نگرانی نداشته باشیم. اما وقتی می بینیم بازیکنان شاخص در پست های کلیدی چون : مهاجم نوک ، هافبک بازیساز و مدافعان میانی در فوتبال ما تولید نمی شود، تا جایی که صمد مرفاوی سرمربی سابق تیم فوتبال جوانان به صراحت می گوید : "ما در این رده سنی با تراکم هافبک دفاعی مواجه هستیم و سایر نیازهای ما پس از جستجوهای فراوان و بررسی های طولانی تامین نگردید" و وقتی صحت این ادعا را با حذف تیم فوتبال جوانان مان در رقابت های آسیایی می بینیم . می توانیم نتیجه بگیریم که حرف و ادعای صمد مرفاوی بی پایه و اساس نبوده است. وقتی به عنوان مثال در تیم صعود کرده تیم فوتبال نوجوانان ما جای خالی بازیکنانی مثل الهیار صیاد منش در نوک حمله دیده می شود یا وقتی در تیم فوتبال جوانان مان مهاجمی در حد و اندازه سردار آزمون نمی بینیم باید به سرمربیان تیم های لیگ برتر خود حق بدهیم که روی سرمایه های جوان موجود نمی توانند آن قدر حساب باز کنند و نباید انتظار داشت سهمیه مورد نظر بازیکنان زیر بیست و سه سال در فهرست بازیکنان شاغل در لیگ برتر باشگاه ها ، در کوران یک فصل فشرده فوتبالی "لیگ برتر ، جام حذفی ، لیگ قهرمانان آسیا " قادر به جایگزین سازی با بازیکنان ملی پوش باشگاه ها شوند. بازیکنان شاخص و ملی پوشی که در این فصل از رقابت ها درگیر مسابقات انتخابی جام جهانی و جام ملتهای آسیا نیز هستند و به طور حتم در تیم های باشگاهی شان به دلیل کاهش تعداد بازیکنان بزرگسال بیشتر از فصل قبل توسط سرمربیان خود در ترکیب اصلی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. در نتیجه کمتر استراحت خواهند کرد و بیشتر آسیب خواهند دید! به این ترتیب با یک حساب سرانگشتی در خواهیم یافت که قانون غیر قابل عدول مورد اشاره نایب رئیس دوم فدراسیون فوتبال تنها موجب افزایش تحلیل قوای بدنی و بالاتر رفتن درصد آسیب دیدگی ملی پوشان شاغل در لیگ برتر ما در طول فصل جدید خواهد شد، در نتیجه نه تنها باشگاه های ما در مسابقات لیگ قهرمانان فوتبال آسیا آسیب خواهند دید، بلکه تیم ملی فوتبال ما نیز با احتمال از دست دادن چند بازیکن کلیدی در مسابقات مهم پیش رو در معرض تهدید جدی قرار خواهد داشت! البته این احتمال را نیز باید در نظر گرفت که هم زمان گرفتن بازیکنان تیم فوتبال امید از باشگاه های ذینفع به منظور شرکت در مسابقات انتخابی پیش رو و بازی های آسیایی بیش از هر زمان دیگری دشوار خواهد بود. بنابراین با در نظر گرفتن احتمال ضرر نمایندگان فوتبال ما در آسیا ، تیم ملی در مسابقات مهم آتی و تیم فوتبال امید باید دید این جوانگرایی تا چه اندازه در راستای منافع ملی فوتبال ما به کار خواهد آمد؟!

*تیم ملی و تیم امید یک روح در دو بدن

در شماره های گذشته نوشتیم که راه تغییر نسل در فوتبال ملی از مسیر تیم فوتبال امید می گذرد پیش از آن هم نوشتیم که بنا به ضرورت هماهنگی بین سرمربی تیم ملی فوتبال و سرمربی تیم فوتبال امید به منظور تبادل بازیکنان و همسان سازی برنامه ها بهتر است فدراسیون فوتبال در انتخاب کادر فنی تیم امید از هماهنگی و نظر مشورت سرمربی تیم ملی بهره مند شود. این اتفاق خوشبختانه افتاد و در عمل مشاهده شد که موضوع هماهنگی بین سرمربی تیم ملی و تیم امید پس از سال ها اختلاف و مجادله جامه عمل به خود گرفت تا نه تنها تبادل بازیکن بین تیم ملی و تیم امید پیش از مسابقات فوتبال غرب آسیا محقق شود بلکه سرمربی تیم ملی فوتبال علی رغم درگیری هم زمان در مسابقات جام کافا از تماشای بازیهای تیم فوتبال امید در مسابقات غرب آسیا غافل نباشد و فراتر از آن در زمان تشکیل اردوی تیم فوتبال امید در ترکیه نیز در کنار تیم حاضر شده و از نزدیک به ارزیابی آخرین دیدار تدارکاتی این تیم با تیم الامارات مشغول شود . حضور پر رنگ امیر قلعه نوعی در کنار تیم فوتبال امید نه تنها روند تغییر نسل در فوتبال ملی را با کم ترین هزینه و اشتباه تسریع و تسهیل خواهد کرد، بلکه موجب افزایش انگیزه و اعتماد به نفس بازیکنان تیم فوتبال امید در مسابقات پیش رو نیز خواهد شد. نتیجه آن که هم تیم ملی از این هماهنگی بهره مند می گردد و هم تیم فوتبال امید . تیمی که اردوی تدارکاتی ترکیه را با انجام سه بازی تدارکاتی بدون باخت پشت سر گذاشت آن هم در حالی که مطابق پیش بینی با عدم همکاری باشگاه های بزرگ از برخی بازیکن های خوب خود محروم بود. با این وجود بازیکنان جدیدی مثل دانیال ایری در این سه آزمون ثابت کردند پر کردن جای خالی امین حزباوی پس از این اردو و انجام سه بازی دوستانه که دو بازی آن با پیروزی تیم ما همراه بود، امکان پذیرتر از قبل به نظر می رسد. هر چند مجددا تاکید می کنیم فدراسیون فوتبال نباید به سادگی از کنار بازیکنان خوب تیم امید و از موضوع عدم همراهی احتمالی باشگاه ها بگذرد. همچنین ضروری است اردوی تیم فوتبال امید هم زمان با تشکیل اردوی تیم ملی و در فیفا دی ها برقرار شود و با فرض حضور تیم فوتبال امید در مرحله نهایی مسابقات انتخابی المپیک هم زمان با تیم ملی برای بازی های دوستانه تیم امید نیز به خوبی برنامه ریزی شود. وقتی در کنار تیم ملی ، تیم امید ما نیز بازی های دوستانه خود را با تشکیل اردوهای آمادگی برگزار کند و این مسابقات از دید کادر فنی تیم ملی دور نماند. در نهایت تیم ملی در دو مسابقه جداگانه بازیکنان خود را بهتر خواهد شناخت در این صورت تیم ملی و تیم امید یک روح در دو بدن خواهند بود.

*مازیار مهرانی