محک زن
بیست و سه بار آزمون و خطا !
بیست و سومین دوره مسابقات لیگ برتر فوتبال درحالی آغاز می شود که متاسفانه اغلب باشگاه های حاضر در این رقابت ها باز هم نتوانستند به موقع و در زمان نقل و انتقالات بازیکنان مورد نظر خود را جذب کرده و تمرینات شان را با نفرات کامل برگزار کنند. عدم وصول مطالبات بازیکنان ، سفر سیاحتی یا زیارتی مدیران عامل باشگاه ها در زمان طلایی فصل نقل و انتقالات ! بلاتکلیف بودن وضعیت مالی و منابع درآمدی باشگاه ها، مرخصی طولانی مدت و بی موقع برخی از سرمربیان ، اعمال و رفتار غیرحرفه ای برخی باشگاه ها در بالا بردن بی رویه قیمت بازیکنان که منجر به گربه رقصانی برخی از آنها و در نهایت ضرر باشگاه های خواهان شد. تصویب و ابلاغ قوانین خلق الساعه در خصوص تعداد سهیمه بازیکنان بزرگسال که موجب سردرگمی سرمربیان برخی از باشگاه ها گردید . تغییر و بی ثباتی مدیران عامل باشگاه ها و در نهایت عدم ایجاد سازوکار مناسب برای فعالیت درحوزه فوتبال حرفه ای و باشگاه داری در کشور که خود عامل ایجاد یک تبعیض آشکار بین آنها و مانع از برقراری یک روند اصولی برای استفاده بهینه از برنامه آماده سازی پیش فصل در فوتبال لیگ برتر ما شد . همه دست به دست هم داد تا اغلب باشگاه های حاضر در مسابقات لیگ برتر قادر به اجرای کامل برنامه های کادر فنی خود نباشند. در نتیجه به طور طبیعی چند هفته طول خواهد کشید تا پس از شروع مسابقات لیگ برتر بازیکنان به شرایط ایده آل بدنی دست یابند. وقتی بازیکنان یک تیم تمرینات بدنسازی کافی و مناسبی پیش از آغاز فصل نداشته باشند ، عضلات ، تاندون ها و رباط های آنان آمادگی کمتری برای تحمل فشار را خواهد داشت ، در نتیجه این گروه از بازیکنان بیشتر در معرض خطر آسیب دیدگی قرار خواهند گرفت و مصدومیت بازیکنان به دلیل ناآمادگی برای فوتبال ما هزینه ساز خواهد بود . مادام که فوتبال حرفه ای ما در عمل از پیله تفکر و رفتارهای آماتور گونه خارج نشود، فوتبال لیگ برتر ما در مقام رقابت با لیگ های حرفه ای کشورهای رقیب در سطح منطقه و قاره آسیا حرفی برای گفتن نخواهد داشت و تا زمانی که بازیکنان ما در سطح رقابت های باشگاهی به لحاظ میزان آمادگی عقب تر از بازیکنان شاخص کشورهای پیشرو در قاره آسیا باشند نباید توقع داشته باشیم که در سطح ملی در تقابل با رقبای اصلی نتیجه مطلوبی حاصل شود. به ویژه که چون گذشته امکان تشکیل اردوهای آماده سازی بلند مدت برای تیم ملی فراهم نیست . گذشته از مشکلات مورد اشاره بحث عدم آمادگی برخی از ورزشگاه ها برای میزبانی مسابقات لیگ برتر به ما می گوید که : متاسفانه لیگ بیست و سوم هم بی عیب و نقص آغاز نخواهد شد!
لیگ حرفه ای با چالش های قدیم و جدیدش !
در فاصله نه روز مانده تا شروع مسابقات فصل جدید لیگ برتر سازمان لیگ هشدار داد:باشگاه هایی که قرارداد های شان را در آن سازمان به ثبت نرسانده اند نمی توانند از "بازیکنان جدید" خود استفاده کنند . بنابراین در هفته نخست لیگ برتر آنها فقط مجاز به استفاده از چهارده بازیکن قدیمی و واجد شرایط خواهند بود و قراردادهای بازیکنان دیگر بعد از هفته نخست مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
ضمن اینکه از بین اعضای کادرفنی فقط قرارداد سرمربی، پزشک و مدیر تیم در هفته نخست ثبت خواهد شد . جالب آن که در زمان انتشار این خبر مشخص شده بود که پنجره نه تیم، یعنی بیش از نیمی از باشگاه های شرکت کننده در لیگ برتر به دلیل "بدهی" بسته است و در واقع این تیم ها اساسا نمی توانستند قرارداد خود را ثبت کنند! فراموش نکنید به جز پنجره بسته و موضوع بدهی در لیگ پیش رو موضوع نامه رسمی اعلام "سقف بودجه باشگاهها" نیز به شروط ثبت قراردادها اضافه شده بود. امری که در فوتبال عادت به انجام کار در لحظه آخر ما "قوز بالای قوز" محسوب می شد! در ابتدا شش باشگاه فرم پر شده سقف بودجه را به سازمان لیگ ارائه کردند و در ادامه چند باشگاه دیگر موفق به انجام دستورالعمل سازمان لیگ شدند! درحالی که سازمان لیگ از سقف بودجه اعلام شده توسط "باشگاه استقلال" که در واپسین زمان اعلام شده تنظیم و تکمیل گردیده بود ایراد گرفت و آن را به مدیر عامل باشگاه که در عین حال "مشاور" رئیس فدراسیون فوتبال نیز هست عودت داد! و طی نامه ای مصوبه هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال را در این خصوص یادآور شد ! درکنار این شرایط عجیب و به هم ریخته خبر اعتراض" باشگاه سپاهان" به مصوبه سقف بودجه و عدم ارسال فرم تکمیل شده "سقف بودجه" آن باشگاه به سازمان لیگ، نیز در رسانه ها مطرح گردید . خبری که پس از نشست سالانه صدور مجوز حرفه ای و سوال پیچ کردن منصورقنبر زاده توسط خبرنگاران منجر به انتشار نامه رسمی مورخ هشت مرداد ماه نایب رئیس دوم فدراسیون فوتبال ،خطاب به رئیس فدراسیون مبنی بر : عدم امکان رسیدگی به پیشنهادات ارائه شده در فصل جدید آن هم بدون اخذ مجوز از هیئت رئیسه فدراسیون شد تا موضوع" مخالفت با پیشنهاد "باشگاه سپاهان" که موفق ترین تیم در فصل نقل و انتقالات لیگ برتر ما نیز بود تداعی شود ! جالب آن که "مدیر عامل باشگاه سپاهان" خود عضو هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال ما است و او نیز چون مدیر عامل "باشگاه استقلال" از افراد معتمد رئیس فدراسیون و آگاه و مسلط به دستورالعمل های مصوب ابلاغی می باشد! حال چگونه "باشگاه استقلال" بیش از سقف مجاز و پیش بینی شده در دستورالعمل مورد اشاره "بودجه "خود را می بندد ؟ و "باشگاه سپاهان" نیز بر اساس اخبار منتشر شده در خبرگزاری های رسمی کشور پیشنهاد افزایش میزان سقف بودجه را پس از جذب بازیکنان مورد نظرش و در فاصله ای اندک تا برگزاری مسابقات لیگ برتر ارائه می کند ؟ موضوعی قابل بررسی به نظر می رسد . آیا مشاور رئیس فدراسیون و یا عضو هیئت رئیسه خدای نکرده اعتقادی به مصوبه و دستورالعمل سقف بودجه نداشتند ؟ یا باور آن ها نسبت به اجرای قوانین سست بوده است ؟! افرادی که قاعدتا به مراتب بیش از سایر ذی نفعان باید هماهنگ با سیاست های فدراسیون فوتبال ، سازمان لیگ و مصوبه هیئت محترم رئیسه آن عمل و رفتار کند!
تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم
انتشار نامه رسمی سرپرست سازمان لیگ به رئیس فدراسیون فوتبال به منظور تعیین تکلیف ورود بانوان به ورزشگاه حاوی دو نکته بسیار مهم است که باید به شکل جدی مورد توجه قرار گیرد. 1 - بی اعتباری مسابقات رسمی داخلی. 2 - ایجاد مشکلات برای تیم های ملی. این که اعتبار مسابقاتی با هزینه بالغ بر دو هزار و پانصد میلیارد تومان منوط به ورود بانوان به ورزشگاه ها باشد و این که عدم رفع و حل مشکلاتی که مانع از تحقق این الزام کنفدراسیون فوتبال آسیاست بتواند مشکلاتی برای تیم های ملی ما ایجاد کند. بیانگر ابعاد گسترده و فراگیر موضوع «ورود بانوان» به ورزشگاه های میزبان لیگ برتر است. نباید از نظر دور داشت که تیم های ملی نمادی از توانایی و اقتدار کشور ما مانند هر کشوردیگری هستند . تیم هایی که عامل ایجاد غرور و وحدت ملی هستند. تیم هایی که ناکامی و ناکارآمدی آنها موجب خوشنودی، مسرت و تبلیغات مسموم دشمنان و بدخواهان این مرز و بوم می گردد. بنابر این ایجاد هر نوع مشکلی برای تیم های ملی مساله و موضوعی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی عبورکرد. امروز رقیب اصلی ما در منطقه با اختصاص صد ها میلیون دلار فوتبال داخلی اش را به عنوان " قدرت نرم" و عامل توسعه و تقویت "دیپلماسی عمومی" نگاه می کند. طبیعی است که ما قادر به رقابت در چنین سطحی به لحاظ اقتصادی با عربستان سعودی نیستیم. همچنین می دانیم که ورزش هیچگاه اولویت اول و اصلی در کشورمان نبوده که بخواهیم بخش قابل توجهی از منابع مالی خود را به امر توسعه ورزش و در این مورد "فوتبال" اختصاص دهیم. با این وجود این توقع و انتظار به حق وجود دارد که با تغییر نگاه نسبت به مقوله ورزش به عنوان عاملی نشاط بخش که موجب جذب جوانان در کشور می گردد، تهدیدها را تبدیل به فرصت کنیم . فرصتی برای بازسازی فوتبال و تقویت زیر ساخت های مورد نیاز آن . فوتبالی که قابلیت موفقیت و سرافرازی را در قاره کهن آسیا دارد . رشته ای که با کم ترین هزینه در مقایسه با کشورهای منطقه و البته با مدیریتی صحیح می تواند مجددا آقایی کند و موجب سرافرازی گردد. این امر شدنی است چنانچه بخواهیم می توانیم.
تاج باید روی زانوی خودش بایستد!
مهدی تاج از قول رئیس دپارتمان
صدورمجوز حرفه ای گفت: "استفاده از سیستم کمک داور
ویدئویی امسال اجباری نیست، هر چند این یک ضرورت و قانون است که در نهایت باید
اجرایی شود" همانطور که موضوع حق پخش تلویزیونی به عنوان مطالبه و حق
مسلم فوتبال و باشگاه های درگیر در آن باید از طریق دولت و مجلس شورای اسلامی در
دستور کار قرار می گرفت تا این مشکل رفع گردد. رئیس فدراسیون فوتبال ضمن گلایه از
کمیسیون فرهنگی و وزارت ورزش و جوانان، تنها راه خروج از این بن بست را "کمیسیون تلفیق" دانست. او به این امید است
که حق پخش در "برنامه هفتم توسعه" دیده شود. این که مساله صدور مجوز فوتبال حرفه ای در آینده به موضوع
حق پخش تلویزیونی گره خواهد خورد و باید باشگاه ها با سازمان صدا و سیما قرارداد
داشته باشند را درکنار این واقعیت تلخ قرار دهید که در نشست سالانه مدیران باشگاهها و دپارتمان صدور مجوز حرفهایتنها
شش باشگاه از شانزده باشگاه حاضر در مسابقات لیگ برتر موفق به اخذ مجوز حرفه ای از
ای اف سی شدند! و ده
باشگاه از جمله استقلال تهران به دلیل تاخیر در پرداخت بدهی های خود نتوانستند مجوز
حرفه ای خود را از کنفدراسیون فوتبال آسیا دریافت کنند! از سوی دیگر موضوع احتمال
عدم پخش مستقیم مسابقات لیگ قهرمانان و جام ملتهای آسیا نیز به دلیل مشکل عدم
پرداخت حق پخش تلویزیونی در کشور توسط تاج مطرح شد. همچنین درخواست دریافت مبلغ دو
میلیون و سیصد هزار دلار برای دریافت تجهیزات و دستگاه هایی که پس از هماهنگی و
رایزنی با فیفا برای راه اندازی سیستم کمک داور ویدئویی در فوتبال ما مورد نیاز
است و طبق ادعا در همین خصوص نامه ای
از طریق حمید سجادی "وزیر ورزش و جوانان" به معاون اول "رئیس جمهور" ارسال شده است . حال این سوال مطرح است که : آیا وزیر مستعفی ورزش
که خود چشم انتظار نظر رئیس جمهور برای ماندن و رفتنش مانده است توانایی و اراده
لازم را برای پیگیری و انجام امور مهمی چون
: تامین منابع مالی مورد نیاز برای کمک به فوتبال درگیر با تحریم ، حل مساله "حق پخش" تلویزیونی از طریق مجاری قانونی ،
تعامل با نهاد های ذیربط به منظور هماهنگی و مساعدت جهت ورود بانوان به ورزشگاه ها
و تکمیل و توسعه زیرساخت های مورد نیاز لیگ برتر فوتبال را خواهد داشت؟ آیا وزیر
ورزش و جوانانی که از بدو فعالیتش در این سمت فاقد قدرت و نفوذ معنوی مورد نیاز "ورزش" در "کابینه دولت" و در صحن "مجلس شورای اسلامی" بوده می تواند گره ای از گره های فوتبال را به عنوان یکی از فدراسیون
های ورزشی کشور بگشاید؟ آیا با تعویق دو روزه مسابقات لیگ برتر مشکلات موجود مرتفع
خواهد شد؟ به نظر رئیس فدراسیون فوتبال بهتر است چشم امید به وزیر مستعفی ورزش و
جوانان ندوزد و تا زمان خارج شدن ورزش از این بلاتکلیفی روی زانوی خود بایستد!
* مازیار مهرانی