PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۸۱۷۵۶
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۹:۳۵

جایگاه "تحول گرایی" نزد مدیران ورزش

جایگاه

برای ایجاد اصلاحات اساسی و دست زدن به تحول  در ورزش باید بیش از هر چیز اراده ای همگانی  -که البته  بیشتر از هرجا در راس هرم ورزش و مدیریت کلان آن قابل لمس و مشاهده باشد- به میدان بیاید. این نکته را از آن جهت یادآور شدیم که به گمان بسیاری از کارشناسان - و از جمله این مجله قدیمی - برای اینکه داشته های بالقوه این ورزش شکوفا شده و به فعلیت درآید و ظرفیت غنی و داشته های سرشار و سرمایه های با ارزش و متنوع آن در ورطه روزمرگی و کار باری به هرجهت نفله نشود و بر باد نرود و صرف قرص کردن پایه ها و تقویت ساختار شود، نیاز به یک تحول  واقعی و اصلاحات انقلاب گونه دارد.  دست بر قضا همین هفته گذشته رئیس محترم جمهور نیز در دیدار با جمعی از مدیران و مسئولان دولت، به مساله تحول  اشاره و  صریحا تاکید کرد:" مدیرانی که تحول خواه نیستند ، باید برکنار شوند".  در این سخن آقای رئیسی هیچگونه استثنایی هم دیده نمی شود و همه مدیران( لااقل دولتی) از جمله مدیران ورزشی نیز مخاطب این سخن هشدارگونه و این حکم  صریح ایشان می شوند.
" تحول" یکی از ضرورت های غیر قابل انکار ورزش ماست و در این باره هر چقدر دست روی دست بگذاریم و امروز و فردا کنیم و اقدام نکنیم عمر ورزش خود را هدر داده و به جایی بیشتر از اینجا که حالا هستیم نخواهیم رسید. راستی آن است که کمیت ورزش ما در بخش ها و رده های مختلف از حیث مدیریت ، سخت لنگ می زند و این واقعیتی است که تقریبا درباره آن وفاق همگانی وجود دارد. در حوزه مدیریت کلان ورزش ما عناصری چون برنامه ریزی و آینده نگری، معنایی ندارد و فاقد جایگاه بایسته است. در عوض ، روزمرگی ، کار رفع تکلیفی و حداکثر، نتیجه گرایی دیمی و افراطی، نگاه و روش حاکم و غالب مدیریت ورزش ما بوده که فقط می خواهد امروز را به فردا برساند و باقی اش هم  بالاخره یک طوری می شود!
نکته عجیب و البته تاسف بار این است که در این باره فکری اساسی و اقدامی کارساز و موثر صورت نمی گیرد‌ . همه درد را می شناسیم و چاره کار را هم می دانیم و درباره آن به صراحت حرف هم می زنیم و مطلب هم می نویسیم، اما عملا هیچ اتفاقی نمی افتد و حتی تغییرات مدیریتی و رفت و آمد وزیران و  دولت ها هم در وضعیت ناخوشایند  جاری تغییری مثبت ایجاد نمی کند. بحث مدیریت در ورزش و درهر جا و امر دیگر اجتماعی موضوع بسیار مهم و سرنوشت سازی است و متاسفانه ما  آنطور که باید و شاید ، نه مقوله " مدیر" و نه موضوع " مدیریت" را جدی نگرفته ایم. به این معنی که از سویی در انتخاب مدیران ورزش خیلی جاها  بدون توجه به سرنوشت ورزش و خواسته ها و مطالبات جامعه ، صلاحیت ها و ضوابط - و در یک کلمه آنچه را که " شایسته سالاری" می نامند - جدی نگرفته ایم و در بسیاری از موارد، خط و باندبازی و جناح گرایی و فامیل بازی و عوامل مردود و مخربی مثل اینها نام و پست مدیران ما را تعیین می کند و به طور طبیعی خروجی و بازدهی اینطور مدیران هم معلوم است که چیست! از سوی دیگر، خیلی از اوقات هم عواملی چون دخالت ها و تحمیل ها و فشارها و مسائلی از این دست در کار مدیریت اخلال ایجاد می کند و موجب فرسایش و خنثی شدن تلاش مدیران می شود و آنها را علی رغم توانایی و اتگیزه، ناچار به کنار کشیدن و رفتن می کند.  نکته قابل ذکر دیگر این است که معضل مدیریتی که ورزش در سطوح مختلف ملی و باشگاهی و... با آن دست به گریبان است، ریشه در نوع بینش و نگرش ما درباره ورزش دارد که خودساخته است و هیج ربطی به خارج و توطئه بدخواهان خارجی  و استکبار و این مسائل ندارد . این مشکلی است که ریشه آن داخلی است و بیش از هر چیز به جدی نگرفتن ورزش از سوی متولیان رسمی مربوط می شود. اینکه اخیرا‌ ( وهمین هفته گذشته) شاهد تجمع هواداران تیم ها جلوی مجلس شورای اسلامی و وزارت ورزش و... هستیم و شعار" حیا کن، رها کن" زیاد به گوشمان می رسد، بیش از هر چیز به فهم درست و تحلیل منطقی تماشاگران  مربوط می شود که به درستی ریشه بسیاری از دردها و مشکلات را در عاملی به نام " مدیریت" می دانند،  مدیریت های عمدتا تحمیلی و سفارشی و متزلزل و بی ثبات و بدون برنامه که خواسته و ناخواسته به جای تقویت ورزش ملی، موجب  ضرر و ضعف و حذف و گاه تحقیر آن در عرصه های ملی و بین المللی می شوند. خلاصه کلام اینکه با این وضع و سازوکار مدیریتی حسابی در عرصه ورزش قافیه را به حریفان خواهیم باخت ، حریفانی که می بینیم و می شنویم بعضا در همین همسایگی ما برای راه انداختن و جان دادن به ورزش خود، حسابی دست به جیب  و به طور همه جانبه وارد عمل  شده اند.
در پایان بار دیگر از سر وظیفه - و نه سهم خواهی یا بدبینی یا ...  - تاکید می کنیم که اگر قرار است وضعیت ورزش بهبود پیدا کرده و در مسیر پاسخگویی به مطالبات منطقی و انتظارات مردم و جامعه حرکت کند، حتما باید درباره موضوع مدیر و مدیریت  و پست ها و مناصب  تجدید نظر شود و با انتخاب درست و عاقلانه، بر کارآمدی و توان مدیریتی بیفزاییم که نتیجه طبیعی و منطقی چنین عملی، شتاب دادن  به سرعت  حرکت ورزش مستعد و بالقوه توانمند ایران در مسیر پیشرفت و ارتقای جایگاه  آن  در آسیا و جهان خواهد بود .
* سیدمحمدسعید مدنی
پربازدید ها