زبان سرخ
پیله های پرواز
شک نداریم که همین چند روز پیش ، وقتی افاضت می فرمود : «کسانی می توانند انتقاد کنند که در کنار نسل طلایی حضور داشته و قهرمان آسیا شده اند ؛ خیلی هایی که وجاهت بین المللی ندارند ، نباید نقد کنند و... » ، در مخیله اش هم نمی گنجید که لَختی بعد ، ناب ترین های نسل طلایی ، یا از او اعلام برائت کرده یا چنان لیچارهایی بارش کنند که آن سرش ناپیدا باشد .
آقایان گمان می کردند که تبانی با برخی خبرنگاران و مشاوران در پوشش برخی اخبار خاص، دعوت از رسانههای دستچین شده و جهتبخشی به انعکاس مطالب ، می تواند آن ها را به سرمنزل مقصود برساند تا شرایط را آن طور که خودشان دوست دارند برای مخاطب ترسیم کنند ، اما زهی خیال باطل ...!
بارها هشدار داده ایم که این رویکرد فضای رسانهای مسموم بسکتبال و تغییر ماهیت آن ها از«وجدان بیدار» به «بله قربانگوی دغلکار» نه تنها دردی دوا نمی کند ، بلکه حکم مُسکنی را دارد که برای یک بیمار صعب العلاج تجویز می شود.
اگر از همان ابتدا به جای بی اعتنایی به نظرات و انتقادات سازنده کارشناسان غیروابسته ، عاشقان دلسوخته و کنشگران رسانه ای و پرهیز از اتخاذ رویکرد خصمانه و شکایت علیه خیرخواهان یا فشار از بالا جهت خاموش کردن صدای منتقدین ، به موقع و در زمان خودش اقدامات و اصلاحات لازم انجام می شد و این مرزبندی و دو قطبی سازی «خودی» و «غیر خودی» یا «نسل طلایی» و «مفرغی» صورت نمی گرفت، امروز در بسکتبال ایران شاهد چنین بلبشویی نبودیم چرا که تلخی آغازین نقد به شیرینی فرجامش می ارزد اما خود کرده را تدبیر نیست !
مهمترین آسیب این ارتباطات ناصحیح ، ایجاد فضای غبارآلود و مه گرفته در فضای بسکتبالی است تا با استعانت از تعابیر نخ نما شده ای چون تقویت کادر فنی ، تاریخ سازی ، تغییر نسل، جوانگرایی ، پوست اندازی و... اذهان را به سمت «کوچه علی چپ» هدایت کنند اما خوشبختانه انگار این پلتیک هم جواب نداده و هر روز شاهد آن هستیم که جامعه بسکتبال -خاصه نسل طلایی- با کنار گذاشتن مواضع انفعالی و ملاحظات ، پیله ها را شکافته و مسیر پروانه شدن را در پیش گرفته است ، البته متاسفانه هنوز هستند کسانی که سودای گرفتن یک پُست ، ولو دربانی یا مدیریت سرویس های یهداشتی فدراسیون بسکتبال را در سر پرورانده و علیرغم مشاهده همه ناکارآمدی ها و افتضاحات باز هم عافیت طلبی می کنند !
راستی این روزها که بازار دستمالی کردن واژه هایی مثل «تاریخ سازی» توسط عناصر وابسته و پروپاگاندای رسانه ای داغ است بد نیست بدانند که مدال نقره مهدی الفتی که اولین مدال تاریخ ژیمناستیک ایران در بازیهای آسیایی بود یا مدال برنز تیم ملی تنیس روی میز کشورمان که پس از 65 سال تکرار شد،«تاریخ سازی»محسوب می شود ، نه عنوان دومی در دسته دوم بسکتبال آسیا!
پی نوشت : عبید زاکانی می نویسد :
خری را پرسیدند: احوالت چون است؟
گفت: خوراکم کم و بارم زیاد است، اما مطیع و شاکرم.
گفتند: حقا که خری... !
آقایان گمان می کردند که تبانی با برخی خبرنگاران و مشاوران در پوشش برخی اخبار خاص، دعوت از رسانههای دستچین شده و جهتبخشی به انعکاس مطالب ، می تواند آن ها را به سرمنزل مقصود برساند تا شرایط را آن طور که خودشان دوست دارند برای مخاطب ترسیم کنند ، اما زهی خیال باطل ...!
بارها هشدار داده ایم که این رویکرد فضای رسانهای مسموم بسکتبال و تغییر ماهیت آن ها از«وجدان بیدار» به «بله قربانگوی دغلکار» نه تنها دردی دوا نمی کند ، بلکه حکم مُسکنی را دارد که برای یک بیمار صعب العلاج تجویز می شود.
اگر از همان ابتدا به جای بی اعتنایی به نظرات و انتقادات سازنده کارشناسان غیروابسته ، عاشقان دلسوخته و کنشگران رسانه ای و پرهیز از اتخاذ رویکرد خصمانه و شکایت علیه خیرخواهان یا فشار از بالا جهت خاموش کردن صدای منتقدین ، به موقع و در زمان خودش اقدامات و اصلاحات لازم انجام می شد و این مرزبندی و دو قطبی سازی «خودی» و «غیر خودی» یا «نسل طلایی» و «مفرغی» صورت نمی گرفت، امروز در بسکتبال ایران شاهد چنین بلبشویی نبودیم چرا که تلخی آغازین نقد به شیرینی فرجامش می ارزد اما خود کرده را تدبیر نیست !
مهمترین آسیب این ارتباطات ناصحیح ، ایجاد فضای غبارآلود و مه گرفته در فضای بسکتبالی است تا با استعانت از تعابیر نخ نما شده ای چون تقویت کادر فنی ، تاریخ سازی ، تغییر نسل، جوانگرایی ، پوست اندازی و... اذهان را به سمت «کوچه علی چپ» هدایت کنند اما خوشبختانه انگار این پلتیک هم جواب نداده و هر روز شاهد آن هستیم که جامعه بسکتبال -خاصه نسل طلایی- با کنار گذاشتن مواضع انفعالی و ملاحظات ، پیله ها را شکافته و مسیر پروانه شدن را در پیش گرفته است ، البته متاسفانه هنوز هستند کسانی که سودای گرفتن یک پُست ، ولو دربانی یا مدیریت سرویس های یهداشتی فدراسیون بسکتبال را در سر پرورانده و علیرغم مشاهده همه ناکارآمدی ها و افتضاحات باز هم عافیت طلبی می کنند !
راستی این روزها که بازار دستمالی کردن واژه هایی مثل «تاریخ سازی» توسط عناصر وابسته و پروپاگاندای رسانه ای داغ است بد نیست بدانند که مدال نقره مهدی الفتی که اولین مدال تاریخ ژیمناستیک ایران در بازیهای آسیایی بود یا مدال برنز تیم ملی تنیس روی میز کشورمان که پس از 65 سال تکرار شد،«تاریخ سازی»محسوب می شود ، نه عنوان دومی در دسته دوم بسکتبال آسیا!
پی نوشت : عبید زاکانی می نویسد :
خری را پرسیدند: احوالت چون است؟
گفت: خوراکم کم و بارم زیاد است، اما مطیع و شاکرم.
گفتند: حقا که خری... !
* کامران خطیبی
پربازدید ها
آخرین اخبار