شورش در " یوهان کرایوف آرنا "
بازی آژاکس و فاینورد به عنوان یکی از حساسترین مسابقات فوتبال هلند با صحنههایی عجیب و غریب و زشت مواجه شد و نیمهکاره ماند. درحالی که بازی در ورزشگاه خانگی آژاکس با برتری 3-0 فاینورد ادامه داشت، هواداران تیم میزبان با پرتاب تعداد زیادی وسایل آتشزا ادامه مسابقه را غیرممکن کردند. داور که ادامه بازی در این شرایط را قابل قبول نمیدانست آن را به صورت قطعی متوقف کرد تا بازیکنان دو تیم به رختکن رفته و ورزشگاه را ترک کنند. خشم هواداران آژاکس به حدی بود که آنها شروع به تخریب ورزشگاه خانگی تیم محبوبشان کردند و درگیریها به بیرون از استادیوم هم کشید. پلیس برای آرام کردن اوضاع در " یوهان کرویف آرنا " دست به پرتاب گاز اشک آور زد. منابع خبری هلندی میگویند شرایط در داخل و بیرون از استادیوم به کابوس شبیه شده بود. کانون هواداران آژاکس با انتشار بیانیهای از این اقدامات تبری جست و گفت آنچه اتفاق افتاد یک نقطه منفی در کارنامه باشگاه و هوادارانش است. آرنه اسلوت، سرمربی فاینورد، در صحبتهایی کوتاه به خبرنگاران گفت این اقدامات هواداران آژاکس به بیاعتبار شدن لیگ هلند منجر میشود. علیرضا جهانبخش، ستاره فاینورد، در این بازی حضور داشت و روی نیمکت نشسته بود. او به همراه بازیکنان این تیم به رختکن فرستاده شد. نیروهای پلیس و امنیتی رختکن آژاکس و به خصوص رختکن فاینورد را محاصره کرده بودند تا در صورت ورود هولیگانها به بازیکنان دو تیم آسیبی وارد نشود. جهانبخش و بازیکنان فاینورد مدتی طولانی در رختکن خود حبس بودند و البته بازیکنان آژاکس هم شرایطی مشابه را تجربه کردند. آرنه اسلوت، سرمربی فاینورد در صحبتهای خود گفت: "ما که در رختکن بودیم چیزی از اتفاقهایی که بیرون میافتاد نفهمیدیم. همانطور که میدانید هیچ هواداری از فاینورد اجازه نداشت وارد استادیوم شود و تنها چهار پنج نفر از هیات مدیره باشگاه در " ویآیپی " بودند. برای همین حداقل نگران هوادارانمان نبودیم ". اما جنجال به وجود آمده در بازی حساس فوتبال هلند میان آژاکس و فاینورد باعث شد تا نگاهی به جنجالی ترین مسابقات فوتبال در سراسر دنیا بیندازیم:
بوکاجونیورز- ریورپلاته
وقتی در سال 2004 نشریه «آبزرور» دیدار دو تیم «بوکاجونیورز» و «ریورپلاته»، را به عنوان یکی از 50 رقابت ورزشی که پیش از مرگ باید دید، معرفی کرد مطمئنا کسی از این موضوع تعجب نکرد. شاید بتوان گفت امروز این بازی دقیقترین و درستترین تعریف از یک جنگ تمام عیار در مستطیل سبز باشد. نبرد میلیونرهای ریورپلاته و گاوهای وحشی بوینوس آیرس که در آن خلاقیت، تکنیک و تعصب بر خیلی از نقشههای تاکتیکی میچربند و دریافت دو کارت قرمز در هر دیدار، آتشبازی هواداران و شعارهای توهینآمیز، اجزایی جداییناپذیر هستند. دلیل حساس بودن این بازی از رویارویی دو طبقه مختلف از یک شهر نشأت میگیرد. یک سو طبقه کارگر و مهاجران ایتالیایی شهر بوینوس آیرس که هواداران بوکاجونیورز هستند و سوی دیگر قشر مرفه و متمول این شهر که هواداران ریورپلاتهاند. درگیری هواداران دو تیم بارها به کشته و مجروح شدن دهها نفر منجر شده است اما فاجعه بارترین درگیری در سال 1968 بعد از یکی از دیدارهای دو تیم در مونومنتال رخ داد که در آن 71 هوادار کشته و 150 نفر زخمی شدند. بازی اخیر این دو تیم هم که دو پای فینال جام «لیبرتادورس » در پایان سال 2018 را تشکیل میدادند " فینال قرن " نامیده شد. دیداری که بازی رفت آن به میزبانی ریورپلاته برگزار شد اما به دلیل آشوب هواداران این تیم و حمله به اتوبوس بوکاجونیورز، بازی برگشت در سانتیاگو برنابئوی اسپانیا برگزار و ریورپلاته فاتح جام شد.
سلتیک-گلاسکو رنجرز
دربی «گلاسکو» که به «اولد فریم» مشهور است، حدود 130 سال قدمت دارد؛ یعنی زمانی که بسیاری از باشگاههای بزرگ امروز در فوتبال جهان هنوز شکل نگرفته بودند. آنچه که این دیدار پرسابقه را بسیار حساس و حیثیتی کرده است به بیرون از زمین فوتبال برمیگردد و ریشهای مذهبی و ایدئولوژیک دارد ، اختلافی که به طور واضح در نماد هر دو باشگاه متبلور شده است. باشگاه «سلتیک» را مهاجران ایرلندی با مذهب کاتولیک پایهگذاری کردند و «گلاسکورنجرز» متعلق به جامعه سنتی پروتستانها بوده است. همین کافی است که این دیدار نه فقط یک دیدار ورزشی که دیداری کاملا ایدئولوژیک و حیثیتی باشد. درجه داغی این بازی به حدی بالاست که پیش از انجام آن از چند روز پیش درگیریها در گلاسکو آغاز و باعث خسارتهای بسیار زیادی میشود. به طور مثال در سال 2011 این دو تیم هفت بار در رقابتهای مختلف به مصاف هم رفتند که در مجموع 4/2 میلیون پوند به اموال عمومی شهر خسارت وارد شد. از دیگر جنجالهای بزرگ این دربی باید به اتفاقات سال 1909 اشاره کرد که بین هواداران دو تیم موجب آشوب و درگیری در زمین مسابقه شد، جایی که نزدیک به 9 هزار هوادار به زمین چمن وارد شدند، جای جای زمین به آتش کشیده شد، تورهای دروازه خاکستر شد و حدود 130 نفر راهی بیمارستان شدند.
گالاتاسرای-فنرباغچه
شعار افراطی معروفی بین هواداران دو تیم استانبولی وجود دارد که میگوید : " تنفرتان از باشگاه رقیب، همیشه باید قویتر از عشقتان به باشگاه خودی باشد". اختلاف این دو تیم هم به نبرد معروف طبقه غنی و طبقه فقیر بازمیگردد. جایی که دو طبقه اشراف و متمولین سمت اروپایی استانبول یعنی هواداران باشگاه «فنرباغچه» و طبقه پاییندست بخش آسیایی شهر یعنی هواداران «گالاتاسرای» به هم میرسند. پیشینه این دربی به 1909 میرسد و درگیریهای جدی آن از سال 1934 کلید خورده که مسابقه بین دو تیم به جنجال کشیده شد و از آن زمان تاکنون بدون توقف همواره با درگیریها و جنجالهای فراوان همراه بوده است. از درگیریهای تاریخی این بازی شاید بتوان به سال 2013 اشاره کرد که در جریان بازی این دو تیم شعارهای نژادپرستانه زیادی بین هواداران رد و بدل شد و در نهایت پس از بازی به اتفاقی انجامید که لکه سیاهی در تاریخ این دربی سنتی ثبت کرد. جایی که هوادار 19 ساله باشگاه فنرباغچه از طرف هواداران تیم حریف به ضرب چاقو کشته و نامش در تاریخ این دربی ماندگار شد. گذشت زمان هیچ چیز از حساسیت این بازی کم نکرده به طوری که حدود یک ماه قبل در جریان یکی دیگر از بازیهای این دو تیم، بازیکنان وسط زمین به کتککاری و درگیریهای شدید پرداختند.
لاتزیو- رم
زمانی که حزب فاشیست ایتالیا به رهبری «بنیتو موسولینی» تصمیم گرفت برای رقابت با تیمهای پرقدرت شمالی یک باشگاه بزرگ در شهر رم تشکیل بدهد، در ادامه دو باشگاه «لاتزیو» و «آ اس رم» سر برآوردند که جدال بیپایانی را در تاریخ فوتبال این شهر رقم زدند. این دربی از سال 1920 آغاز و به " دلاکاپیتال" معروف شد. نکته جالب این دو تیم داشتن یک ورزشگاه مشترک است؛ هواداران لاتزیو در جایگاه شمالی ورزشگاه موسوم به «کورانورد» و هواداران دو آتشه رم در جایگاه جنوبی ورزشگاه موسوم به «کورواسور» مستقر میشوند و درگیریهای خونین و آتشین بین این دو گروه در چنین تقابلی به اوج خود میرسد. هواداران لاتزیو همچنان به اعتقادات فاشیستی و نژادپرستانه علاقه زیادی دارند و هیچ تلاشی برای پنهان کردن آن نمیکنند به طوری که در دربی فصل 1999-1998، پارچهنوشتهای 50 متری به ورزشگاه بردند که روی آن نوشته شده بود " : آشوویتز شهر شماست و اجاق، خانههایتان» که خطاب به بازیکنان رنگین پوست شهر رم بود . مشهورترین درگیریهای ثبت شده در بازی این دو تیم در سال 1979 بود جایی که چشم یکی از هواداران لاتزیو در جریان بازی مجروح شد و سپس در اتفاقی باور نکردنی، به دست یکی از هواداران رم در یکی از خروجیهای ورزشگاه کشته شد و اولین مقتول رقابتهای فوتبال ایتالیا به علت خشونت لقب گرفت.
رئال مادرید - بارسا
تعجبی ندارد که خیل هواداران فوتبال اسپانیا بازی این دو تیم برایشان حکم یک جنگ داخلی را دارد. از گذشته یک طرف را اهالی منطقه «کاستیا» و طرف دیگر را جداییطلبان «کاتالان» که مخالفان ژنرال «فرانکو» بودند، تشکیل میدادند. کاتالانها که هنوز هم مخالفان حکومت مرکزی اسپانیا هستند، پرچم و سرودی جدا برای خود دارند و از هیچ فرصتی برای نواختن ساز جدایی به راحتی نمیگذرند. مردمی که شاید به نظر برسد زیر سلطه حاکمیت اسپانیا هستند اما تصمیم گرفتهاند حرفشان را توی زمین فوتبال بزنند. انگار آنها مستطیل سبز را برای انتقام انتخاب کردهاند. پس تعجبی ندارد که شعار «ما ازتون متنفریم» پرکاربردترین شعاری باشد که در این مصاف سنتی به زبانها میآید و اخراج بازیکنان داخل زمین و آشوب و درگیری بین هواداران از بخشهای همیشگی آن باشد اما شاید به عنوان یکی از جنجالیترین نمودهای این خشونت باید به سپتامبر 2002 اشاره کنیم. جایی که در ورزشگاه نیوکمپ، جو وحشتناکی از طرف بارساییها علیه بازیکنان رئال مادرید ایجاد شده بود و در طول 90 دقیقه پیوسته به آنها فحاشی شد. فحشهایی که البته بیشتر نثار «لوئیس فیگو» میشدند که در انتقالی جنجالی از بارسا به رئال رفته بود. خشنترین تصویر هم قطعا پرتاب کله بریده یک خوک بود که هنگام قرار گرفتن فیگو برای ارسال کرنر تصویری خشونتبار در جریان یک بازی فوتبال را به ثبت رساند.
پاریسنژرمن ـ مارسی؛ سیاست میچکد
در فوتبال فرانسه دربیهای چندان مطرح و حساس زیادی وجود ندارد و مهمترین دربی و البته نبرد لیگ فرانسه، تقابل 2 تیم از 2 شهر بسیار دور از هم است . تیم پاریسنژرمن در شهر پاریس قرار دارد و باشگاه مارسی هم در شهری به همین نام قرار گرفته و فاصله این 2 شهر مهم فرانسه با یکدیگر بیشاز 700 کیلومتر است. پاریسنژرمن با 10 قهرمانی در لوشامپیونه، پرافتخارترین و مارسی با 9 قهرمانی سومین تیم پرافتخار لیگ هستند و تقابل ایندو به جنگی تمامعیار در فرانسه تبدیل شده است. مارسی نسبت به پاریسنژرمن از قدمت بیشتری برخوردار بوده و تنها تیم فرانسوی فاتح لیگقهرمانان اروپاست و در سوی مقابل ، " پیاسجی " فقط یک نایبقهرمانی لیگ قهرمانان را در کارنامه دارد. این موضوع دست بالاتر را به مارسی داده است. سرمایهگذاریهای مالکان قطری در تیم پاریسی طی سالیان اخیر قدرت را به پاریسنژرمن داده و این در حالی است که اوایل دهه 90 مارسی تیم اول فرانسه و قدرت فوتبالی این کشور به حساب میآمد. دربی " لو کلاسیک " بهواسطه موقعیت جغرافیایی و خاستگاه 2 شهر پاریس و مارسی به دربی شمال و جنوب فرانسه هم معروف است و فاصله زیاد 2 شهر با هم به نقطه متمایزکننده این دربی از بیشتر دربیهای دیگر تبدیل شده است. نبرد پاریسنژرمن و مارسی همواره مملو از جنجالها، حواشی و اتفاقهای گوناگون بوده است. در هفته سوم فصل 2021-2020 تقابل این دو تیم که با برد یک بر صفر مارسی همراه شد، پنج اخراجی برجای گذاشت و حذف پاریسیها از جامحذفی این فصل بهدست مارسی هم چندان بیحاشیه نبود. " پیاسجی " و مارسی در فصل جاری لیگ فرانسه در رتبههای اول و دوم قرار دارند و باتوجه به اختلاف امتیازی ایجادشده، به نظر می رسد پاریسیها در این فصل هم قهرمان لیگ فرانسه شوند.
بوکاجونیورز- ریورپلاته
وقتی در سال 2004 نشریه «آبزرور» دیدار دو تیم «بوکاجونیورز» و «ریورپلاته»، را به عنوان یکی از 50 رقابت ورزشی که پیش از مرگ باید دید، معرفی کرد مطمئنا کسی از این موضوع تعجب نکرد. شاید بتوان گفت امروز این بازی دقیقترین و درستترین تعریف از یک جنگ تمام عیار در مستطیل سبز باشد. نبرد میلیونرهای ریورپلاته و گاوهای وحشی بوینوس آیرس که در آن خلاقیت، تکنیک و تعصب بر خیلی از نقشههای تاکتیکی میچربند و دریافت دو کارت قرمز در هر دیدار، آتشبازی هواداران و شعارهای توهینآمیز، اجزایی جداییناپذیر هستند. دلیل حساس بودن این بازی از رویارویی دو طبقه مختلف از یک شهر نشأت میگیرد. یک سو طبقه کارگر و مهاجران ایتالیایی شهر بوینوس آیرس که هواداران بوکاجونیورز هستند و سوی دیگر قشر مرفه و متمول این شهر که هواداران ریورپلاتهاند. درگیری هواداران دو تیم بارها به کشته و مجروح شدن دهها نفر منجر شده است اما فاجعه بارترین درگیری در سال 1968 بعد از یکی از دیدارهای دو تیم در مونومنتال رخ داد که در آن 71 هوادار کشته و 150 نفر زخمی شدند. بازی اخیر این دو تیم هم که دو پای فینال جام «لیبرتادورس » در پایان سال 2018 را تشکیل میدادند " فینال قرن " نامیده شد. دیداری که بازی رفت آن به میزبانی ریورپلاته برگزار شد اما به دلیل آشوب هواداران این تیم و حمله به اتوبوس بوکاجونیورز، بازی برگشت در سانتیاگو برنابئوی اسپانیا برگزار و ریورپلاته فاتح جام شد.
سلتیک-گلاسکو رنجرز
دربی «گلاسکو» که به «اولد فریم» مشهور است، حدود 130 سال قدمت دارد؛ یعنی زمانی که بسیاری از باشگاههای بزرگ امروز در فوتبال جهان هنوز شکل نگرفته بودند. آنچه که این دیدار پرسابقه را بسیار حساس و حیثیتی کرده است به بیرون از زمین فوتبال برمیگردد و ریشهای مذهبی و ایدئولوژیک دارد ، اختلافی که به طور واضح در نماد هر دو باشگاه متبلور شده است. باشگاه «سلتیک» را مهاجران ایرلندی با مذهب کاتولیک پایهگذاری کردند و «گلاسکورنجرز» متعلق به جامعه سنتی پروتستانها بوده است. همین کافی است که این دیدار نه فقط یک دیدار ورزشی که دیداری کاملا ایدئولوژیک و حیثیتی باشد. درجه داغی این بازی به حدی بالاست که پیش از انجام آن از چند روز پیش درگیریها در گلاسکو آغاز و باعث خسارتهای بسیار زیادی میشود. به طور مثال در سال 2011 این دو تیم هفت بار در رقابتهای مختلف به مصاف هم رفتند که در مجموع 4/2 میلیون پوند به اموال عمومی شهر خسارت وارد شد. از دیگر جنجالهای بزرگ این دربی باید به اتفاقات سال 1909 اشاره کرد که بین هواداران دو تیم موجب آشوب و درگیری در زمین مسابقه شد، جایی که نزدیک به 9 هزار هوادار به زمین چمن وارد شدند، جای جای زمین به آتش کشیده شد، تورهای دروازه خاکستر شد و حدود 130 نفر راهی بیمارستان شدند.
گالاتاسرای-فنرباغچه
شعار افراطی معروفی بین هواداران دو تیم استانبولی وجود دارد که میگوید : " تنفرتان از باشگاه رقیب، همیشه باید قویتر از عشقتان به باشگاه خودی باشد". اختلاف این دو تیم هم به نبرد معروف طبقه غنی و طبقه فقیر بازمیگردد. جایی که دو طبقه اشراف و متمولین سمت اروپایی استانبول یعنی هواداران باشگاه «فنرباغچه» و طبقه پاییندست بخش آسیایی شهر یعنی هواداران «گالاتاسرای» به هم میرسند. پیشینه این دربی به 1909 میرسد و درگیریهای جدی آن از سال 1934 کلید خورده که مسابقه بین دو تیم به جنجال کشیده شد و از آن زمان تاکنون بدون توقف همواره با درگیریها و جنجالهای فراوان همراه بوده است. از درگیریهای تاریخی این بازی شاید بتوان به سال 2013 اشاره کرد که در جریان بازی این دو تیم شعارهای نژادپرستانه زیادی بین هواداران رد و بدل شد و در نهایت پس از بازی به اتفاقی انجامید که لکه سیاهی در تاریخ این دربی سنتی ثبت کرد. جایی که هوادار 19 ساله باشگاه فنرباغچه از طرف هواداران تیم حریف به ضرب چاقو کشته و نامش در تاریخ این دربی ماندگار شد. گذشت زمان هیچ چیز از حساسیت این بازی کم نکرده به طوری که حدود یک ماه قبل در جریان یکی دیگر از بازیهای این دو تیم، بازیکنان وسط زمین به کتککاری و درگیریهای شدید پرداختند.
لاتزیو- رم
زمانی که حزب فاشیست ایتالیا به رهبری «بنیتو موسولینی» تصمیم گرفت برای رقابت با تیمهای پرقدرت شمالی یک باشگاه بزرگ در شهر رم تشکیل بدهد، در ادامه دو باشگاه «لاتزیو» و «آ اس رم» سر برآوردند که جدال بیپایانی را در تاریخ فوتبال این شهر رقم زدند. این دربی از سال 1920 آغاز و به " دلاکاپیتال" معروف شد. نکته جالب این دو تیم داشتن یک ورزشگاه مشترک است؛ هواداران لاتزیو در جایگاه شمالی ورزشگاه موسوم به «کورانورد» و هواداران دو آتشه رم در جایگاه جنوبی ورزشگاه موسوم به «کورواسور» مستقر میشوند و درگیریهای خونین و آتشین بین این دو گروه در چنین تقابلی به اوج خود میرسد. هواداران لاتزیو همچنان به اعتقادات فاشیستی و نژادپرستانه علاقه زیادی دارند و هیچ تلاشی برای پنهان کردن آن نمیکنند به طوری که در دربی فصل 1999-1998، پارچهنوشتهای 50 متری به ورزشگاه بردند که روی آن نوشته شده بود " : آشوویتز شهر شماست و اجاق، خانههایتان» که خطاب به بازیکنان رنگین پوست شهر رم بود . مشهورترین درگیریهای ثبت شده در بازی این دو تیم در سال 1979 بود جایی که چشم یکی از هواداران لاتزیو در جریان بازی مجروح شد و سپس در اتفاقی باور نکردنی، به دست یکی از هواداران رم در یکی از خروجیهای ورزشگاه کشته شد و اولین مقتول رقابتهای فوتبال ایتالیا به علت خشونت لقب گرفت.
رئال مادرید - بارسا
تعجبی ندارد که خیل هواداران فوتبال اسپانیا بازی این دو تیم برایشان حکم یک جنگ داخلی را دارد. از گذشته یک طرف را اهالی منطقه «کاستیا» و طرف دیگر را جداییطلبان «کاتالان» که مخالفان ژنرال «فرانکو» بودند، تشکیل میدادند. کاتالانها که هنوز هم مخالفان حکومت مرکزی اسپانیا هستند، پرچم و سرودی جدا برای خود دارند و از هیچ فرصتی برای نواختن ساز جدایی به راحتی نمیگذرند. مردمی که شاید به نظر برسد زیر سلطه حاکمیت اسپانیا هستند اما تصمیم گرفتهاند حرفشان را توی زمین فوتبال بزنند. انگار آنها مستطیل سبز را برای انتقام انتخاب کردهاند. پس تعجبی ندارد که شعار «ما ازتون متنفریم» پرکاربردترین شعاری باشد که در این مصاف سنتی به زبانها میآید و اخراج بازیکنان داخل زمین و آشوب و درگیری بین هواداران از بخشهای همیشگی آن باشد اما شاید به عنوان یکی از جنجالیترین نمودهای این خشونت باید به سپتامبر 2002 اشاره کنیم. جایی که در ورزشگاه نیوکمپ، جو وحشتناکی از طرف بارساییها علیه بازیکنان رئال مادرید ایجاد شده بود و در طول 90 دقیقه پیوسته به آنها فحاشی شد. فحشهایی که البته بیشتر نثار «لوئیس فیگو» میشدند که در انتقالی جنجالی از بارسا به رئال رفته بود. خشنترین تصویر هم قطعا پرتاب کله بریده یک خوک بود که هنگام قرار گرفتن فیگو برای ارسال کرنر تصویری خشونتبار در جریان یک بازی فوتبال را به ثبت رساند.
پاریسنژرمن ـ مارسی؛ سیاست میچکد
در فوتبال فرانسه دربیهای چندان مطرح و حساس زیادی وجود ندارد و مهمترین دربی و البته نبرد لیگ فرانسه، تقابل 2 تیم از 2 شهر بسیار دور از هم است . تیم پاریسنژرمن در شهر پاریس قرار دارد و باشگاه مارسی هم در شهری به همین نام قرار گرفته و فاصله این 2 شهر مهم فرانسه با یکدیگر بیشاز 700 کیلومتر است. پاریسنژرمن با 10 قهرمانی در لوشامپیونه، پرافتخارترین و مارسی با 9 قهرمانی سومین تیم پرافتخار لیگ هستند و تقابل ایندو به جنگی تمامعیار در فرانسه تبدیل شده است. مارسی نسبت به پاریسنژرمن از قدمت بیشتری برخوردار بوده و تنها تیم فرانسوی فاتح لیگقهرمانان اروپاست و در سوی مقابل ، " پیاسجی " فقط یک نایبقهرمانی لیگ قهرمانان را در کارنامه دارد. این موضوع دست بالاتر را به مارسی داده است. سرمایهگذاریهای مالکان قطری در تیم پاریسی طی سالیان اخیر قدرت را به پاریسنژرمن داده و این در حالی است که اوایل دهه 90 مارسی تیم اول فرانسه و قدرت فوتبالی این کشور به حساب میآمد. دربی " لو کلاسیک " بهواسطه موقعیت جغرافیایی و خاستگاه 2 شهر پاریس و مارسی به دربی شمال و جنوب فرانسه هم معروف است و فاصله زیاد 2 شهر با هم به نقطه متمایزکننده این دربی از بیشتر دربیهای دیگر تبدیل شده است. نبرد پاریسنژرمن و مارسی همواره مملو از جنجالها، حواشی و اتفاقهای گوناگون بوده است. در هفته سوم فصل 2021-2020 تقابل این دو تیم که با برد یک بر صفر مارسی همراه شد، پنج اخراجی برجای گذاشت و حذف پاریسیها از جامحذفی این فصل بهدست مارسی هم چندان بیحاشیه نبود. " پیاسجی " و مارسی در فصل جاری لیگ فرانسه در رتبههای اول و دوم قرار دارند و باتوجه به اختلاف امتیازی ایجادشده، به نظر می رسد پاریسیها در این فصل هم قهرمان لیگ فرانسه شوند.
* عرفان خماند