محک زن
سیاسی کاری با چاشنی مظلوم نمایی !
هفته گذشته در همین صفحه با عنوان "چشم اسفندیار کور نشود!" به ضعف ها و شکاف های واضح در خط دفاع تیم امید اشاره کردیم و راجع به آن هشدار دادیم که مواظب باشید این ضعف کار دست ما ندهد! در مقاله هفته پیش به وضوح به چهار نکته مهم اشاره کردم و نوشتم 1) تغییر روش رضا عنایتی ضعف خط دفاعی ما را نسبت به مسابقات گزینشی ازبکستان بیشتر کرده است و این برای ما می تواند خطرناک باشد! 2) خط دفاعی تیم امید در "بازی های آسیایی هانگ ژو" هر چند در مقابل رقبای درجه دو گروهش محک جدی نخورد اما در آخرین بازی مقابل تیم امید مغولستان نشان داد تا چه اندازه روی بازی سرعتی و بازیکنان تند و تیز و تکنیکی شکننده است 3) میل وافر بازیکنان تکنیکی ما به حرکات اضافه و نمایشی با توپ در مقابل رقبایی چون : هنگ کنگ ، افغانستان ، ویتنام و مغولستان نباید مورد تمجید و توجه قرار گیرد ، بلکه این تکنیک باید در مسابقات سخت و دشوار با تیم هایی چون : ازبکستان ، ژاپن و کره جنوبی کارایی خود را نشان دهد 4) هر چند تیم فوتبال امید با کسب سرگروهی در مرحله اول ، قرعه و مسیر ساده تری را برای صعود احتمالی تا مرحله نیمه نهایی خواهد داشت اما کار اصلی برای کسب مدال و رفتن روی سکو از مرحله یک چهارم نهایی برای ما آغاز خواهد شد و اگر رضا عنایتی با همین سبک و شیوه بخواهد کار را از این مرحله به بعد نیز دنبال کند، بعید است که تیم امید به سرمنزل مقصود برسد! و در پایان نوشتم: اگر عنایتی را فردی بدانیم که از "یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود " و چشم اسفندیار تیم امید را می شناسد می توان امید داشت که این چشم در هانگ ژو کور نگردد ! اینک پس از حذف تلخ و قابل پیش بینی تیم امید می نویسم که : چشم اسفندیار در هانگ ژو کور شد چون کادر فنی به جای شناسایی و ترمیم ضعف های تیم امید به دنبال "نمایش و سیاسی کاری" بود . نمایش میل به بازی هجومی و سیاسی کاری با چاشنی مظلوم نمایی! در حالی که ما در بازی هجومی هم در حد یک تیم درجه اول آسیایی ظاهر نشدیم و طرح و برنامه خاصی برای گلزنی نداشتیم و دیدیم که در بازی مقابل یک تیم کاملا معمولی با سطحی به مراتب پائین تر از فوتبال ما به جز سه موقعیت قابل ملاحظه، در ایجاد فرصت های گلزنی موفق نبودیم! و حتی تعویض های دیر هنگام ما هم برای تغییر روند بازی نتیجه بخش نبود و بیشتر حکم تعویض برای خالی نبودن عریضه را داشت! به عنوان مثال اگر عنایتی می خواست از قابلیت مهاجم نوکی مانند آریا برزگر استفاده کند پس از حضور این بازیکن چه تغییری در نحوه حملات و برنامه های هجومی ما ایجاد شد؟ یا اگر سامان فلاح به بازی آمد ، قرار بود با حضور او فشار روی دروازه حریف افزایش یابد یا از دریافت گل های بیشتر جلوگیری شود ؟! وانگهی اگر سامان فلاح می توانست برای تیم امید بازی کند چرا از ابتدای بازی به میدان نیامد؟ آن هم در حالی که سرمربی تیم امید از وجود بازیکن سرزن شماره 9 هنگ کنگ اطلاع داشت. بازیکنی که همه ضربات سر را بالای سر مدافعان ما زد ! بازیکنی کاملا معمولی و بدون کیفیت های یک مهاجم خوب در سطح آسیا که به جز فیزیک بدنی نسبتا مناسب هیچ امتیاز خاص دیگری نداشت ! رضا عنایتی که با خوش اقبالی از قرعه مناسبی برای صعود به جمع چهار تیم برتر بازی های آسیایی برخوردار بود متاسفانه باز از عهده کار بر نیامد او عمدا مساله بازگشت سه بازیکن پرسپولیس را برای بازی با تیم الدحیل در چهارچوب مسابقات لیگ قهرمانان آسیا بزرگ کرد تا احتمالا بهانه ای برای ناکامی خود داشته باشد. در حالی که عملا حضور سلمانی و عمری تاثیری حیاتی در نتیجه نهایی بازی با هنگ کنگ نمی توانست داشته باشد، چرا که ابزار ما برای شکست هنگ کنگ کافی بود. اگر ما در تاشکند به یک تیم خوب به نام ازبکستان باختیم در هانگ ژو به تیم متوسط هنگ کنگ بازی را واگذار کردیم! تنها نقطه اشتراک هنگ کنگ و ازبکستان برای شکست تیم امید ما در شناخت قوی و آگاهی کامل حاصل از یک آنالیز دقیق خلاصه می شد. متاسفانه نتیجه این جار و جنجال و اصطلاحا " ننه من غریبم در آوردن" از خود باختگی و تضعیف روحیه بازیکنان جوان ما بود. به نظر عنایتی برای یافتن شریک حذف تیم امید پیش دستی کرد آن هم در حالی که مسابقات لیگ برتر با همکاری باشگاه ها به خاطر تیم امید مدتها تعطیل شد! و اتفاقا همین تعطیلی موجب بروز به حق نارضایتی و به هم خوردن برنامه های فنی و آماده سازی تیم های حاضر در لیگ برتر شد! رضا عنایتی در حالی از فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس گلایه کرد که از همان ابتدا حضور سه بازیکن قرمز پوشان پایتخت در هانگ ژو مشروط به بازگشت مجدد آنها برای بازی با الدحیل شده بود! و قاعدتا این هماهنگی با اطلاع کامل رضا عنایتی از برنامه مسابقات پرسپولیس "نماینده فوتبال ما در لیگ قهرمانان فوتبال آسیا" و پس از رضایت و موافقت شفاهی او انجام شده بود! آخر آن که آیا از همین تعداد بازیکنان با کیفیت موجود در هانگ ژو که در اختیار کادر فنی تیم در بازی با هنگ کنگ بودند به خوبی و به درستی استفاده شد؟ به نظر انجام سه تعویض و حضور بازیکنان تازه نفس در دقیقه هشتاد و پنج بازی با هنگ کنگ خود گویای همه چیز می تواند باشد!
نقض غرض مدعی العموم فوتبال!
سخنان سید مناف هاشمی دبیرکل کمیته ملی المپیک در مورد فدراسیون فوتبال و تیم امید پیش از بازی این تیم در مرحله یک چهارم نهایی سراسر تناقض و حاکی از عدم تجربه کافی برای مدیریت و عهده داری مسئولیت مهم و سنگین دبیرکلی کمیته ملی المپیک بود! پستی که باید در اختیار افراد با تجربه ، خبره و استخوان خرد کرده ورزش و آشنا به دیپلماسی و زبان این حرفه جهان گیر قرار گیرد . پستی که مهم ترین وظایف و مسئولیت ها را در کمیته ملی المپیک بر عهده دارد . بنابراین فرد صاحب این پست باید دارای حداقل سطح بینش و بصیرت درحوزه کاری خویش باشد. واقعا جای سوال است که گلایه یا به تعبیر دیگری حمله به رئیس یک فدراسیون مستقل ورزشی در بحبوحه بازی های آسیایی چه معنی دارد؟ آن هم زمانی که هنوز ماموریت فدراسیون مورد نظر به اتمام نرسیده است ! مدیران و مسئولان گذشته ورزش با همه کاستی ها و ضعف های شان اندکی صبر و حوصله به خرج می دادند و بعد از اتمام مسابقات و یک رویداد مهم ورزشی در خصوص نتایج و عملکرد فدراسیون ها سخنان ضد و نقیض تحویل مخاطبان می دادند! نه در هنگام برگزاری مسابقات و حضور کاروان و اعضای تیم های ملی که سرپرستی و تولیت آن ها از قضا بر عهده همین فدراسیون های ورزشی است و این فدراسیون های ورزشی هستند که به عنوان بالاترین مرجع فنی یک رشته درست یا نادرست به حق یا ناحق مسئولیت دارند و در ازای این مسئولیت باید جوابگو هم باشند، همچنان که کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان نیز در قالب ستاد عالی بازی های آسیایی مسئول و متولی امور مربوط به تائید صلاحیت حضور یا عدم حضور فدراسیون ها و تیم های ملی شان هستند و همانگونه که در زمان پیروزی سینه سپر می کنند که: این درایت ما بود که فلان تیم موفق به گوانگ ژو اعزام شد، در زمان عدم موفقیت نیز باید پاسخ دهند ، به عنوان مثال اگر تیم فوتبال امید به زعم آن ها چهار سال به امان خدا رها شده ، کادر فنی ضعیفی داشته یا تدارک مناسبی ندیده پس چرا با اعزام آن موافقت شده است؟! ملاحظه می کنید که در این خطای محاسباتی کمیته ملی المپیک نمی تواند دست و دهان خود را بشوید و یک طرفه به فدراسیون حمله کند که کجا بودید و چه کردید؟ این حرف ها و این محاسبات باید قبل از اعزام بیان و مواضع کارشناسی روشن می شد! نه الان و نه توسط دبیر کمیته ملی المپیک به عنوان مدعی العموم ! سید مناف هاشمی در حالی صعود تیم فوتبال امید به جمع چهار تیم برتر آسیایی را معجزه و فاتحه تیم را پیش از بازی با تیم ضعیف و درجه دویی به نام هنگ کنگ خواند که ما با یک ترکیب یازده نفره درست و هدایت اصولی بازیکنان موجود به راحتی می توانستیم هنگ کنگ را مغلوب کنیم. دانستن این اطلاعات که هنگ کنگ غول فوتبال آسیا یا جهان نیست نه برای دبیر کمیته ملی المپیک بلکه حتی برای یک نوجوان آگاه به فوتبال هم کار سخت و دشوار و خارج از درک نبود! واقعا چگونه است که دبیر کل کمیته ملی المپیک فرقی بین فوتبال ژاپن و کره جنوبی با فوتبال کشوری چون هنگ کنگ قائل نیست؟ که پیروزی مقابل حریف همیشه مغلوب ما در فوتبال آسیا را معجزه می خواند و معتقد است که این کار ساده ای نخواهد بود ؟! به شخصه بعید می دانم که ایشان تا این اندازه از مرحله پرت باشند. شاید هدف دبیر کل کمیته ملی المپیک تصفیه حساب با فدراسیونی بوده که علی رغم قول و قرار های قبلی در انتخاب مدیر و سرپرست با کمیته ملی المپیک هماهنگ نبوده و حکم مدیر پیشنهادی آنها را صادر نکرده است . کافی است به ادبیات و جمله های بعدی وی دقت کنید: "تصور می کردم تاج به چین آمد تا به ما کمک کند اما وقتی آمد سه تن از بهترین بازیکنان ما رفتند! خواهش می کنم دولت ورود کند همانطور که در قطر برای تیم ملی بزرگسالان ورود کرد! باشگاه ها از کجا پول می گیرند سپاهان ، فولاد ، پرسپولیس و استقلال کجای کار هستند؟ فوتبال در ایران بیش از پنجاه میلیون هوادار دارد چرا باید رها شود؟! نمی دانم از چه کسی گلایه کنم اکنون زمان گلایه کردن نیست زیرا کاروان من آسیب می بیند!!" وقتی به ضد و نقیض بودن سخنان آقای دبیر کل اشاره می کنیم بی دلیل نیست چرا که گذشته از ماهیت غیر فنی برخی از سخنان وی در ادامه مصاحبه ادعایش را نقض کرده مثلا گفته : "ما بیشترین فوتبالیست را در منقطه داریم. هیچکس از این لحاظ نمیتواند با ما رقابت کند باشگاههای ما نیز خوب هستند و رنکینگ خوبی داریم. فدراسیون هم بانفوذ است و در آسیا جایگاه دارد." خب اگر ما بیشترین فوتبالیست را داریم و کسی نمی تواند با ما رقابت کند و این ها هم حاصل دسترنج همان باشگاه هایی هستند که شما به آنها حمله کردید و همراهی آنها را با تیم امید و نحوه درآمدزایی شان را زیر سوال بردید چگونه پیروزی مقابل هنگ کنگ شبیه معجزه می تواند باشد؟ یعنی فدراسیونی که با نفوذ است و در آسیا جایگاه دارد رئیسش به گوانگ ژو آمده تا بازیکنان تیم امید را ببرد و بعد شما بگوئید نمی دانم به چه کسی گلایه کنم دولت ورود کند ؟! آقای مناف هاشمی چطور نمی دانید دخالت مستقیم دولت در امور فدراسیون فوتبال مغایر قوانین فیفا است و موجب تعلیق می گردد؟ و مسئولان ورزش ما حداقل در ظاهر رعایت حدود می کنند . حال در مصاحبه ای که می تواند هزار و یک بهانه به دست دشمنان ما بدهد می فرمائید دولت ورود کند مثل جریان قطر ؟ در قطر کدام بازیکن را آوردند یا بردند ؟ دولت باید چه کند مربی عوض کند یا رئیس فدراسیون ؟ یا به باشگاهی که به کنفدراسیون فوتبال آسیا گفته اند دولتی نیست تا مجوز حضور در لیگ قهرمانان فوتبال آسیا را بگیرد تکلیف کند بازیکنان خود را برای همراهی تیم شان در بازی با الدحیل نگیرد؟ مگر در دوره ای که به عنوان معاونت توسعه و پشتیبانی وزارت ورزش و جوانان خدمت می کردید به استقلال و پرسپولیس بودجه دولتی تزریق می شد که امروز با کنایه می فرمائید باشگاه ها از کجا پول می گیرند ؟ خب شما روشن گری کنید و به میلیون ها هوادار سرخابی بفرمائید از کجا پول می گیرند؟ و چه کسانی از قانون منع پرداخت بودجه دولتی به باشگاه های حرفه ای تخلف کرده و می کنند ؟ حتی قیاس باشگاهی مانند فولاد خوزستان و سپاهان با پرسپولیس و استقلال قیاس مع الفارق و نشان دهنده اطلاعات اندک جنابعالی به عنوان دبیر کل کمیته ملی المپیک است. شما از همان هواداران مورد نظرتان سوال کنید که این باشگاه ها چگونه درآمدزایی می کنند ؟ البته اگر ندانید که مدیریت و مالکیت دولتی چه بر سر این دو باشگاه درآورده است و چگونه مایملک و امکانات دو باشگاه سال ها قبل مصادره شده ، و دست این دو برای دست یابی به حقوق حقه خود در فوتبال تا چه اندازه بسته است! حال بعد از این همه گلایه و کنایه می فرمائید : اکنون زمان گلایه کردن نیست کاروان من آسیب می بیند؟! آخر این که این کاروان جنابعالی نیست ! کاروان ورزش جمهوری اسلامی ایران است و منافع و مصالح ملی ما ایجاب می کرد این خودزنی ها را در حق کاروان ورزش کشور نمی کردید.
شما هم سرمربی همین فوتبال هستید
در خبرها آمد که یحیی گل محمدی در نشست خبری پیش از بازی با الدحیل در قطر در سخنانی بی ارتباط با بازی پرسپولیس و الدحیل بدون آن که سوالی در مورد لیگ برتر ، تعطیلی مسابقات و اردوی تدارکاتی تیم ملی در فیفا دی توسط خبرنگاران قطری مطرح گردد. هر چه در این موارد دل تنگش خواسته گفته و مخاطبان مات و مبهوت که بعد از آبروریزی وضعیت زمین چمن ورزشگاه آزادی که موجب مورد مضحکه و تمسخر قرار گرفتن فوتبال ما در عرصه رقابت های لیگ قهرمانان فوتبال آسیا شد و به اعتبار و آبروی فوتبال ما در فضای بین المللی فوتبال و ورزش لطمه زد، واقعا چه جای گلایه و انتقاد و ارائه اطلاعات از ضعف برنامه ریزی سازمان لیگ و بی برنامگی فوتبال ما به خبرنگاران قطری و نماینده های رسانه های ورزشی خارجی بود؟ کنفرانس مطبوعاتی پیش از بازی پرسپولیس و الحیل چه ارتباطی به موضوع درخواست لغو اردوی تیم ملی و صرف نظر از فیفا دی آبان ماه داشت که راجع به وضعیت تیم ملی هم داد سخن گفتید ؟ و به جای بیان سخنان روحیه و امید بخش به اعضای تیم و میلیون هوادار متعصب اش ، تو سری به" باشگاه و فوتبال " خودتان زدید و ظاهرا رسانه رسمی باشگاه هم با پوشش آن کارتان را مورد تائید قرار داده است ! می خواهید چه پیامی به مخاطبان سخنان تان در حاشیه خلیج فارس و کنفدراسیون فوتبال آسیا بدهید ؟ دوست دارید چه قضاوتی بکنند ؟ چه نتیجه ای می خواهید بگیرید ؟ این که ما نماینده فوتبالی عقب افتاده و بدبخت هستیم که خودمان را هم نمی توانیم اداره بکنیم؟ می خواهید حس ترحم و دلسوزی سران باشگاه الدحیل را فراهم کنید ؟ یا می خواهید از آنجا به مسئولان فدراسیون فوتبال نیشی بزنید ؟ شاید هم منظورتان آماده سازی ذهن هواداران برای خدای نکرده ناکامی احتمالی است ! به خبرنگاران قطری چه مربوط که آخرین بازی لیگ برتر را به یاد ندارید؟ آنها بازی نخست خانگی دوازده روز پیش تان را مقابل النصر هم دیده بودند و هم به یاد دارندیکی از ضعیف ترین بازی های خانگی پرسپولیس در مسابقات آسیایی ! بلی تعطیلی طولانی مدت لیگ برتر خوشایند و مورد تائید نیست ، اما آیا رفتار و گفتار شما به عنوان سرمربی تیم بزرگ و پرطرفدار آسیایی و نماینده اول فوتبال حرفه ای وطن تان پسندیده است و موجب افزایش غرور ملی می گردد ؟ آیا قلب و روح و فکر بازیکنان تان را سرشار از میل به پیروزی و ایجاد انگیزه برای شکست حریف و جبران اشتباهات فاحش تان در بازی با النصر می کند؟ و اگر چنین نیست چرا باید فوتبال خود را بیش از این در مقابل رسانه های خارجی خوار و خفیف و ذلیل بکنیم؟ یادتان باشد شما هم سرمربی همین فوتبال هستید و از یک کشور دیگر به آنجا نرفتید آقای گل محمدی ؟!
هفته گذشته در همین صفحه با عنوان "چشم اسفندیار کور نشود!" به ضعف ها و شکاف های واضح در خط دفاع تیم امید اشاره کردیم و راجع به آن هشدار دادیم که مواظب باشید این ضعف کار دست ما ندهد! در مقاله هفته پیش به وضوح به چهار نکته مهم اشاره کردم و نوشتم 1) تغییر روش رضا عنایتی ضعف خط دفاعی ما را نسبت به مسابقات گزینشی ازبکستان بیشتر کرده است و این برای ما می تواند خطرناک باشد! 2) خط دفاعی تیم امید در "بازی های آسیایی هانگ ژو" هر چند در مقابل رقبای درجه دو گروهش محک جدی نخورد اما در آخرین بازی مقابل تیم امید مغولستان نشان داد تا چه اندازه روی بازی سرعتی و بازیکنان تند و تیز و تکنیکی شکننده است 3) میل وافر بازیکنان تکنیکی ما به حرکات اضافه و نمایشی با توپ در مقابل رقبایی چون : هنگ کنگ ، افغانستان ، ویتنام و مغولستان نباید مورد تمجید و توجه قرار گیرد ، بلکه این تکنیک باید در مسابقات سخت و دشوار با تیم هایی چون : ازبکستان ، ژاپن و کره جنوبی کارایی خود را نشان دهد 4) هر چند تیم فوتبال امید با کسب سرگروهی در مرحله اول ، قرعه و مسیر ساده تری را برای صعود احتمالی تا مرحله نیمه نهایی خواهد داشت اما کار اصلی برای کسب مدال و رفتن روی سکو از مرحله یک چهارم نهایی برای ما آغاز خواهد شد و اگر رضا عنایتی با همین سبک و شیوه بخواهد کار را از این مرحله به بعد نیز دنبال کند، بعید است که تیم امید به سرمنزل مقصود برسد! و در پایان نوشتم: اگر عنایتی را فردی بدانیم که از "یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود " و چشم اسفندیار تیم امید را می شناسد می توان امید داشت که این چشم در هانگ ژو کور نگردد ! اینک پس از حذف تلخ و قابل پیش بینی تیم امید می نویسم که : چشم اسفندیار در هانگ ژو کور شد چون کادر فنی به جای شناسایی و ترمیم ضعف های تیم امید به دنبال "نمایش و سیاسی کاری" بود . نمایش میل به بازی هجومی و سیاسی کاری با چاشنی مظلوم نمایی! در حالی که ما در بازی هجومی هم در حد یک تیم درجه اول آسیایی ظاهر نشدیم و طرح و برنامه خاصی برای گلزنی نداشتیم و دیدیم که در بازی مقابل یک تیم کاملا معمولی با سطحی به مراتب پائین تر از فوتبال ما به جز سه موقعیت قابل ملاحظه، در ایجاد فرصت های گلزنی موفق نبودیم! و حتی تعویض های دیر هنگام ما هم برای تغییر روند بازی نتیجه بخش نبود و بیشتر حکم تعویض برای خالی نبودن عریضه را داشت! به عنوان مثال اگر عنایتی می خواست از قابلیت مهاجم نوکی مانند آریا برزگر استفاده کند پس از حضور این بازیکن چه تغییری در نحوه حملات و برنامه های هجومی ما ایجاد شد؟ یا اگر سامان فلاح به بازی آمد ، قرار بود با حضور او فشار روی دروازه حریف افزایش یابد یا از دریافت گل های بیشتر جلوگیری شود ؟! وانگهی اگر سامان فلاح می توانست برای تیم امید بازی کند چرا از ابتدای بازی به میدان نیامد؟ آن هم در حالی که سرمربی تیم امید از وجود بازیکن سرزن شماره 9 هنگ کنگ اطلاع داشت. بازیکنی که همه ضربات سر را بالای سر مدافعان ما زد ! بازیکنی کاملا معمولی و بدون کیفیت های یک مهاجم خوب در سطح آسیا که به جز فیزیک بدنی نسبتا مناسب هیچ امتیاز خاص دیگری نداشت ! رضا عنایتی که با خوش اقبالی از قرعه مناسبی برای صعود به جمع چهار تیم برتر بازی های آسیایی برخوردار بود متاسفانه باز از عهده کار بر نیامد او عمدا مساله بازگشت سه بازیکن پرسپولیس را برای بازی با تیم الدحیل در چهارچوب مسابقات لیگ قهرمانان آسیا بزرگ کرد تا احتمالا بهانه ای برای ناکامی خود داشته باشد. در حالی که عملا حضور سلمانی و عمری تاثیری حیاتی در نتیجه نهایی بازی با هنگ کنگ نمی توانست داشته باشد، چرا که ابزار ما برای شکست هنگ کنگ کافی بود. اگر ما در تاشکند به یک تیم خوب به نام ازبکستان باختیم در هانگ ژو به تیم متوسط هنگ کنگ بازی را واگذار کردیم! تنها نقطه اشتراک هنگ کنگ و ازبکستان برای شکست تیم امید ما در شناخت قوی و آگاهی کامل حاصل از یک آنالیز دقیق خلاصه می شد. متاسفانه نتیجه این جار و جنجال و اصطلاحا " ننه من غریبم در آوردن" از خود باختگی و تضعیف روحیه بازیکنان جوان ما بود. به نظر عنایتی برای یافتن شریک حذف تیم امید پیش دستی کرد آن هم در حالی که مسابقات لیگ برتر با همکاری باشگاه ها به خاطر تیم امید مدتها تعطیل شد! و اتفاقا همین تعطیلی موجب بروز به حق نارضایتی و به هم خوردن برنامه های فنی و آماده سازی تیم های حاضر در لیگ برتر شد! رضا عنایتی در حالی از فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس گلایه کرد که از همان ابتدا حضور سه بازیکن قرمز پوشان پایتخت در هانگ ژو مشروط به بازگشت مجدد آنها برای بازی با الدحیل شده بود! و قاعدتا این هماهنگی با اطلاع کامل رضا عنایتی از برنامه مسابقات پرسپولیس "نماینده فوتبال ما در لیگ قهرمانان فوتبال آسیا" و پس از رضایت و موافقت شفاهی او انجام شده بود! آخر آن که آیا از همین تعداد بازیکنان با کیفیت موجود در هانگ ژو که در اختیار کادر فنی تیم در بازی با هنگ کنگ بودند به خوبی و به درستی استفاده شد؟ به نظر انجام سه تعویض و حضور بازیکنان تازه نفس در دقیقه هشتاد و پنج بازی با هنگ کنگ خود گویای همه چیز می تواند باشد!
نقض غرض مدعی العموم فوتبال!
سخنان سید مناف هاشمی دبیرکل کمیته ملی المپیک در مورد فدراسیون فوتبال و تیم امید پیش از بازی این تیم در مرحله یک چهارم نهایی سراسر تناقض و حاکی از عدم تجربه کافی برای مدیریت و عهده داری مسئولیت مهم و سنگین دبیرکلی کمیته ملی المپیک بود! پستی که باید در اختیار افراد با تجربه ، خبره و استخوان خرد کرده ورزش و آشنا به دیپلماسی و زبان این حرفه جهان گیر قرار گیرد . پستی که مهم ترین وظایف و مسئولیت ها را در کمیته ملی المپیک بر عهده دارد . بنابراین فرد صاحب این پست باید دارای حداقل سطح بینش و بصیرت درحوزه کاری خویش باشد. واقعا جای سوال است که گلایه یا به تعبیر دیگری حمله به رئیس یک فدراسیون مستقل ورزشی در بحبوحه بازی های آسیایی چه معنی دارد؟ آن هم زمانی که هنوز ماموریت فدراسیون مورد نظر به اتمام نرسیده است ! مدیران و مسئولان گذشته ورزش با همه کاستی ها و ضعف های شان اندکی صبر و حوصله به خرج می دادند و بعد از اتمام مسابقات و یک رویداد مهم ورزشی در خصوص نتایج و عملکرد فدراسیون ها سخنان ضد و نقیض تحویل مخاطبان می دادند! نه در هنگام برگزاری مسابقات و حضور کاروان و اعضای تیم های ملی که سرپرستی و تولیت آن ها از قضا بر عهده همین فدراسیون های ورزشی است و این فدراسیون های ورزشی هستند که به عنوان بالاترین مرجع فنی یک رشته درست یا نادرست به حق یا ناحق مسئولیت دارند و در ازای این مسئولیت باید جوابگو هم باشند، همچنان که کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان نیز در قالب ستاد عالی بازی های آسیایی مسئول و متولی امور مربوط به تائید صلاحیت حضور یا عدم حضور فدراسیون ها و تیم های ملی شان هستند و همانگونه که در زمان پیروزی سینه سپر می کنند که: این درایت ما بود که فلان تیم موفق به گوانگ ژو اعزام شد، در زمان عدم موفقیت نیز باید پاسخ دهند ، به عنوان مثال اگر تیم فوتبال امید به زعم آن ها چهار سال به امان خدا رها شده ، کادر فنی ضعیفی داشته یا تدارک مناسبی ندیده پس چرا با اعزام آن موافقت شده است؟! ملاحظه می کنید که در این خطای محاسباتی کمیته ملی المپیک نمی تواند دست و دهان خود را بشوید و یک طرفه به فدراسیون حمله کند که کجا بودید و چه کردید؟ این حرف ها و این محاسبات باید قبل از اعزام بیان و مواضع کارشناسی روشن می شد! نه الان و نه توسط دبیر کمیته ملی المپیک به عنوان مدعی العموم ! سید مناف هاشمی در حالی صعود تیم فوتبال امید به جمع چهار تیم برتر آسیایی را معجزه و فاتحه تیم را پیش از بازی با تیم ضعیف و درجه دویی به نام هنگ کنگ خواند که ما با یک ترکیب یازده نفره درست و هدایت اصولی بازیکنان موجود به راحتی می توانستیم هنگ کنگ را مغلوب کنیم. دانستن این اطلاعات که هنگ کنگ غول فوتبال آسیا یا جهان نیست نه برای دبیر کمیته ملی المپیک بلکه حتی برای یک نوجوان آگاه به فوتبال هم کار سخت و دشوار و خارج از درک نبود! واقعا چگونه است که دبیر کل کمیته ملی المپیک فرقی بین فوتبال ژاپن و کره جنوبی با فوتبال کشوری چون هنگ کنگ قائل نیست؟ که پیروزی مقابل حریف همیشه مغلوب ما در فوتبال آسیا را معجزه می خواند و معتقد است که این کار ساده ای نخواهد بود ؟! به شخصه بعید می دانم که ایشان تا این اندازه از مرحله پرت باشند. شاید هدف دبیر کل کمیته ملی المپیک تصفیه حساب با فدراسیونی بوده که علی رغم قول و قرار های قبلی در انتخاب مدیر و سرپرست با کمیته ملی المپیک هماهنگ نبوده و حکم مدیر پیشنهادی آنها را صادر نکرده است . کافی است به ادبیات و جمله های بعدی وی دقت کنید: "تصور می کردم تاج به چین آمد تا به ما کمک کند اما وقتی آمد سه تن از بهترین بازیکنان ما رفتند! خواهش می کنم دولت ورود کند همانطور که در قطر برای تیم ملی بزرگسالان ورود کرد! باشگاه ها از کجا پول می گیرند سپاهان ، فولاد ، پرسپولیس و استقلال کجای کار هستند؟ فوتبال در ایران بیش از پنجاه میلیون هوادار دارد چرا باید رها شود؟! نمی دانم از چه کسی گلایه کنم اکنون زمان گلایه کردن نیست زیرا کاروان من آسیب می بیند!!" وقتی به ضد و نقیض بودن سخنان آقای دبیر کل اشاره می کنیم بی دلیل نیست چرا که گذشته از ماهیت غیر فنی برخی از سخنان وی در ادامه مصاحبه ادعایش را نقض کرده مثلا گفته : "ما بیشترین فوتبالیست را در منقطه داریم. هیچکس از این لحاظ نمیتواند با ما رقابت کند باشگاههای ما نیز خوب هستند و رنکینگ خوبی داریم. فدراسیون هم بانفوذ است و در آسیا جایگاه دارد." خب اگر ما بیشترین فوتبالیست را داریم و کسی نمی تواند با ما رقابت کند و این ها هم حاصل دسترنج همان باشگاه هایی هستند که شما به آنها حمله کردید و همراهی آنها را با تیم امید و نحوه درآمدزایی شان را زیر سوال بردید چگونه پیروزی مقابل هنگ کنگ شبیه معجزه می تواند باشد؟ یعنی فدراسیونی که با نفوذ است و در آسیا جایگاه دارد رئیسش به گوانگ ژو آمده تا بازیکنان تیم امید را ببرد و بعد شما بگوئید نمی دانم به چه کسی گلایه کنم دولت ورود کند ؟! آقای مناف هاشمی چطور نمی دانید دخالت مستقیم دولت در امور فدراسیون فوتبال مغایر قوانین فیفا است و موجب تعلیق می گردد؟ و مسئولان ورزش ما حداقل در ظاهر رعایت حدود می کنند . حال در مصاحبه ای که می تواند هزار و یک بهانه به دست دشمنان ما بدهد می فرمائید دولت ورود کند مثل جریان قطر ؟ در قطر کدام بازیکن را آوردند یا بردند ؟ دولت باید چه کند مربی عوض کند یا رئیس فدراسیون ؟ یا به باشگاهی که به کنفدراسیون فوتبال آسیا گفته اند دولتی نیست تا مجوز حضور در لیگ قهرمانان فوتبال آسیا را بگیرد تکلیف کند بازیکنان خود را برای همراهی تیم شان در بازی با الدحیل نگیرد؟ مگر در دوره ای که به عنوان معاونت توسعه و پشتیبانی وزارت ورزش و جوانان خدمت می کردید به استقلال و پرسپولیس بودجه دولتی تزریق می شد که امروز با کنایه می فرمائید باشگاه ها از کجا پول می گیرند ؟ خب شما روشن گری کنید و به میلیون ها هوادار سرخابی بفرمائید از کجا پول می گیرند؟ و چه کسانی از قانون منع پرداخت بودجه دولتی به باشگاه های حرفه ای تخلف کرده و می کنند ؟ حتی قیاس باشگاهی مانند فولاد خوزستان و سپاهان با پرسپولیس و استقلال قیاس مع الفارق و نشان دهنده اطلاعات اندک جنابعالی به عنوان دبیر کل کمیته ملی المپیک است. شما از همان هواداران مورد نظرتان سوال کنید که این باشگاه ها چگونه درآمدزایی می کنند ؟ البته اگر ندانید که مدیریت و مالکیت دولتی چه بر سر این دو باشگاه درآورده است و چگونه مایملک و امکانات دو باشگاه سال ها قبل مصادره شده ، و دست این دو برای دست یابی به حقوق حقه خود در فوتبال تا چه اندازه بسته است! حال بعد از این همه گلایه و کنایه می فرمائید : اکنون زمان گلایه کردن نیست کاروان من آسیب می بیند؟! آخر این که این کاروان جنابعالی نیست ! کاروان ورزش جمهوری اسلامی ایران است و منافع و مصالح ملی ما ایجاب می کرد این خودزنی ها را در حق کاروان ورزش کشور نمی کردید.
شما هم سرمربی همین فوتبال هستید
در خبرها آمد که یحیی گل محمدی در نشست خبری پیش از بازی با الدحیل در قطر در سخنانی بی ارتباط با بازی پرسپولیس و الدحیل بدون آن که سوالی در مورد لیگ برتر ، تعطیلی مسابقات و اردوی تدارکاتی تیم ملی در فیفا دی توسط خبرنگاران قطری مطرح گردد. هر چه در این موارد دل تنگش خواسته گفته و مخاطبان مات و مبهوت که بعد از آبروریزی وضعیت زمین چمن ورزشگاه آزادی که موجب مورد مضحکه و تمسخر قرار گرفتن فوتبال ما در عرصه رقابت های لیگ قهرمانان فوتبال آسیا شد و به اعتبار و آبروی فوتبال ما در فضای بین المللی فوتبال و ورزش لطمه زد، واقعا چه جای گلایه و انتقاد و ارائه اطلاعات از ضعف برنامه ریزی سازمان لیگ و بی برنامگی فوتبال ما به خبرنگاران قطری و نماینده های رسانه های ورزشی خارجی بود؟ کنفرانس مطبوعاتی پیش از بازی پرسپولیس و الحیل چه ارتباطی به موضوع درخواست لغو اردوی تیم ملی و صرف نظر از فیفا دی آبان ماه داشت که راجع به وضعیت تیم ملی هم داد سخن گفتید ؟ و به جای بیان سخنان روحیه و امید بخش به اعضای تیم و میلیون هوادار متعصب اش ، تو سری به" باشگاه و فوتبال " خودتان زدید و ظاهرا رسانه رسمی باشگاه هم با پوشش آن کارتان را مورد تائید قرار داده است ! می خواهید چه پیامی به مخاطبان سخنان تان در حاشیه خلیج فارس و کنفدراسیون فوتبال آسیا بدهید ؟ دوست دارید چه قضاوتی بکنند ؟ چه نتیجه ای می خواهید بگیرید ؟ این که ما نماینده فوتبالی عقب افتاده و بدبخت هستیم که خودمان را هم نمی توانیم اداره بکنیم؟ می خواهید حس ترحم و دلسوزی سران باشگاه الدحیل را فراهم کنید ؟ یا می خواهید از آنجا به مسئولان فدراسیون فوتبال نیشی بزنید ؟ شاید هم منظورتان آماده سازی ذهن هواداران برای خدای نکرده ناکامی احتمالی است ! به خبرنگاران قطری چه مربوط که آخرین بازی لیگ برتر را به یاد ندارید؟ آنها بازی نخست خانگی دوازده روز پیش تان را مقابل النصر هم دیده بودند و هم به یاد دارندیکی از ضعیف ترین بازی های خانگی پرسپولیس در مسابقات آسیایی ! بلی تعطیلی طولانی مدت لیگ برتر خوشایند و مورد تائید نیست ، اما آیا رفتار و گفتار شما به عنوان سرمربی تیم بزرگ و پرطرفدار آسیایی و نماینده اول فوتبال حرفه ای وطن تان پسندیده است و موجب افزایش غرور ملی می گردد ؟ آیا قلب و روح و فکر بازیکنان تان را سرشار از میل به پیروزی و ایجاد انگیزه برای شکست حریف و جبران اشتباهات فاحش تان در بازی با النصر می کند؟ و اگر چنین نیست چرا باید فوتبال خود را بیش از این در مقابل رسانه های خارجی خوار و خفیف و ذلیل بکنیم؟ یادتان باشد شما هم سرمربی همین فوتبال هستید و از یک کشور دیگر به آنجا نرفتید آقای گل محمدی ؟!
* مازیار مهرانی