از پسرفت بسکتبال و تیراندازی تا پیشرفت ژیمناستیک ، پینگ پنگ و ...
چه کسی این ورزش را نجات می دهد ؟!
*مو را از ماست کشیدن
دو هفته پیش وقتی پرونده نوزدهمین دوره بازی های آسیایی بسته شد در صفحه چشم انداز( سرمقاله) کیهان ورزشی نوشتیم : " حالا وقت مو را از ماست کشیدن است " یعنی با پایان یافتن مسابقات ، مهمترین و ضروری ترین کاری که آینده دور و نزدیک ورزش در گروی آن است ، بازبینی و تحلیل و ارزیابی همه جانبه این بازی ها ، خاصه کارنامه و عملکرد ورزشکاران و تیم های ورزشی کشورمان است. این بدیهی ترین و طبیعی ترین کاری است که بعد از هر رویدادی باید صورت بگیرد ، رویدادهای بزرگی مثل بازی های آسیایی که جای خود دارد و این کاری است که بدون شک، کشورهایی که در ورزش دنیا سری در میان سرها دارند و صاحب جایگاه بالایی هستند ، به آن همت می گمارند. یادمان می آید که چند روز مانده به پایان بازی ها وزیر محترم ورزش هم در گفت وگویی بر این موضوع تاکید کرد و گفت که بعد از پایان رقابت ها حتما در این باره اقدام می کنیم.
*جدی و کارشناسانه ، نه صوری و تشریفاتی
البته الان بعد از گذشت حدود سه هفته از پایان بازی ها هنوز خبری دقیق و رسمی مبنی بر تشکیل این جلسات و یا وعده تشکیل آنها نشنیده ایم، علی ایحال نومید نیستیم و امیدواریم این جلسات حیاتی و سرنوشت ساز به شکل کاملا کارشناسانه و جدی – و نه صوری و نمایشی - برگزار شده و نتایج مثبت حاصل از آن عاید ورزش مستعد کشورمان شود.
*جنبیدن پشه !
البته بحث " مو را از ماست کشیدن" اختصاصی به حالا و بازی های آسیایی ندارد . موضوع نظارت و ارزیابی و کنترل عملکردها و رفتارها ، یکی از اصول مدیریتی است که البته فقط به ورزش ربط ندارد . یک مدیر هر کی که هست و هرجا که هست ، باید بر حوزه مدیریتی و کاری خود اشراف و نظارت دقیق داشته باشد و به معنای واقعی مصداق آن شعر شاعر باشد که گفت:
گر بر سر خاشاک ، یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه ، عیان در نظر ماست!
*مجامع تا خرخره بدهکار !
متاسفانه بحث نظارت و بررسی و محاسبه و... در ورزش ما بسیار کمرنگ بوده و در این سال های اخیر کمرنگ تر هم شده است . بارها در مورد حاکمیت نوعی " ملوک الطوایفی " در کاروبار مدیریتی ورزش خود نوشته ایم. هرکسی که به شکل و شیوه های مختلف در مجمع رای می آورد و به صندلی ریاست فدراسیونی تکیه می زند، در واقع دیگر به حال خود رهاست و به هیچ احدالناسی پاسخگو نیست ، حتی به مجمع هم اهمیتی نداده و بعضا اجازه تشکیل آن را نمی دهد چون تعداد تعیین کننده ای از اعضای مجمع تا خرخره بدهکار رئیسی هستند که خودشان به او رای داده اند ، اما نه به خاطر لیاقت ها و توانایی هایش بلکه به دلیل سخاوتمندی و سبیل چرب کردن هایش !!
*ریشه مشکلات ورزش اینجاست
بسیاری از مشکلات و معضلات ورزش را هم که خوب بررسی و تحلیل کنیم می بینیم ریشه در این مساله یعنی فقدان بررسی و نظارت دارد. مثلا اگر می بینیم در ورزش ما فارغ از تعارفات و ظاهرسازی ها و وصله پینه کردن ها چیزی به نام " باشگاه " وجود ندارد و رشته هایی مثل فوتبال که حالا بیش از بیست سال است به زعم و ادعای خودش لیگ را " حرفه ای" اعلام کرده ، از بسیاری استانداردهای حرفه ای به دور است و در آن چیزی به نام باشگاه با تعریفی که دنیا از" باشگاه " دارد، دیده نمی شود، دلیلی ندارد به جز اینکه چیزی به نام ارزیابی و کنترل و نظارت در آن بی معناست.
*لیگ رو به عقب !
سال ها می آید و می گذرد، اما لیگ مثلا حرفه ای ما از حیث کمی و کیفی ارتقاء پیدا نمی کند ، سهل است که عقب تر هم می رود ! نه تنها از مشکلاتش کاسته نمی شود که بر آن افزوده هم می شود. حرف های سرمربیان خارجی تیم های سپاهان و تراکتور سازی را بخوانید، خواهید دید که موید حرف های ماست.
*زدوبند به جای شایسته سالاری
یا اگر می بینیم در بعضی از جاها - و خاصه جایگاه های مهم - " شایسته سالاری " جای خود را به باندبازی و زدوبند داده است ، شایسته ها اغلب در رشته های مختلف کنار هستند و فرصت طلب ها و آویزان ها و... در وسط میدان دور برداشته و هرکاری دل شان می خواهد انجام می دهند، باز ریشه در این امر دارد و... البته از این مثال ها و نمونه ها فراوان است .
*اصلاح اساسی و همه جانبه در ورزش
در هرحال همانطور که بارها به سهم و نوبه خود نوشته ایم ورزش از هر نظر ، چه از حیث نظری و دیدگاهی که در باره آن وجود دارد و بر آن حاکم است، چه از حیث برنامه ریزی و آینده نگری و بالاخره چه از نظر مدیریت و امور اجرایی ، نیازمند یک بازنگری و اصلاح اساسی است. بارها نوشته ایم با سازوکار فعلی ، سقف و نهایت پرواز ورزش مستعد و بالقوه توانمند ما با اندکی بیش و کم همین جایی است که الان هست . اگر می خواهیم به این ورزش تکانی بدهیم، اگر مسئولان می خواهند توانایی بالقوه و پنهان این ورزش را به فعلیت درآورده و آشکار کنند و به مطالبات و انتظارات به حق و منطقی مردم و اهالی ورزش پاسخ مثبت دهند، باید برای آن طرحی نو دراندازند و راه و روش های فعلی را که بیشتر به ماستمالی و کار باری به هر جهت شبیه است، کنار بگذارند و راه تازه و شیوه های کارساز در پیش بگیرند.
*اگر قدر این استعدادها را بدانیم ...
در بازی های آسیایی که دو هفته پیش تمام شد، ورزش ایران جایگاه هفتم جدول مدال ها را به خود اختصاص داد . دیدیم که برای بعضی از رشته ها نتایجی چهره بست که سخت موجب امیدواری شد و بیش از هرچیز اثباتگر این سخن و ادعای همیشگی این مجله و بسیاری از کارشناسان ورزش شد که جوانان ما توان و استعداد رشد و پیشرفت در اکثر رشته ها را دارند. اگر قدر آنها دانسته شود، به آنها توجه جدی شود و مدیریت صحیح حاکم باشد ، ورزش ایران می تواند در این رشته ها نیز در مسیر پیشرفت بی وقفه و مداوم قرار بگیرد، اگر نه مثل رشته بسکتبال که در دوره های قبلی همین بازی ها یک تیم مطرح و حاضر در مرحله نهایی و صاحب یکی از مدال های سه گانه بود ، نه تنها راهی به جمع تیم های افتخارآفرین نخواهد داشت که با پسرفت آشکار که حکایت از درون آشفته و مدیریت نابسامان آن دارد، از آینده بدتر از این و نگران کننده خود خبر می دهد.
*دو نوبت شکایت به دادگاه !
مسئولان و مدیران ورزش باید این مسائل ، هشدارها و علامات را زیر نظر داشته باشند، جدی بگیرند و منفعل نباشند و دست روی دست نگذارند و کاری بکنند. کاری کنند که بسکتبال - که امثال کیهان ورزشی درباره وضع و حال آن به ویژه حوزه مدیریتی ، در این دو سال اخیر دلسوزانه و کارشناسانه بارها نوشته و هشدار داده اند – و نیز سایر رشته ها از این گردابی که به آن گرفتار آمده اند رهایی یابند و روش و مسیر رو به آبادی و موفقیت را در پیش بگیرند. جالب است که در واکنش به هشدارهای بی وقفه کیهان ورزشی، جز خود مدیران بسکتبال که در دو نوبت شکایت به دادگاه برده اند!!( و البته در هر دو مورد ، دادگاه حق را به این مجله داده است) از سوی هیچ مدیر و مقام وزارتی و نظارتی کوچکترین تحرک و اقدامی صورت نگرفته است! البته همین آقایان در ظاهر و پیش روی ما وهمکاران ما اندر فضایل تحلیل ها و سوابق و پاکی کیهان ورزشی سخن می رانند - که البته ممنون شان هستیم - اما توقع اصلی این است که به حرف ها و هشدارهای این مجله و سایر کارشناسان دلسوز، اگر آن را درست تشخیص می دهند، توجه کنند و به داد ورزش برسند.
*پسرفت بسکتبال و پیشرفت ژیمناستیک ، پینگ پنگ و ...
باری، در همین بازی های آسیایی اگر رشته هایی مثل بسکتبال ،تکواندو و تیراندازی نتایج مطابق انتظار کسب نکرد اما در رشته هایی مانند شطرنج، پینگ پنگ، ژیمناستیک ، دوچرخه سواری و... اتفاقات مثبت و نتایج امیدوار کننده ای چهره بست که واقعا قابل تامل و بررسی است. این بررسی ها و تحلیل ها و بحث های کارشناسی از یکسو و آن کنترل ها و نظارت ها در ورزش ما باید با جدیت اعمال و انجام شود تا رشته هایی که درجا زدن و پسروی را شروع کرده اند، به موقع نجات پیدا کنند و اوضاع شان نه تنها بدتر از این نشود که به شکل مثبت و رو به جلو متحول شود. این " مو را از ماست کشیدن " ها باید با دقت و قاطعیت، همچنین بدون تعارف و رودربایستی درباره ورزش صورت پذیرد تا رشته هایی که علامت مثبت می دهند و امیدواری ایجاد می کنند به شکلی حسابی و کاملا برنامه ریزی شده در مسیر پیشرفت و شکوفا شدن استعدادها و آینده بهتر حرکت کنند.
*اندر حکایت کشتی و والیبال
اگر این اتفاقات در ورزش رخ ندهد و مسئولان خودشان را به دردسر و در آغوش اصلاح و مبارزه و دفع کردن موانع نیندازند، آن وقت نه تنها حال رشته های ذکر شده بهتر نمی شود بلکه حال نسبتا خوب رشته هایی مثل والیبال و حتی کشتی هم بد خواهد شد! اتفاقا این روزها و بعد از بازی های آسیایی حرف و نقل هایی درباره این دو رشته افتخارآفرین که نام ورزش کشورمان را در میادین بین المللی مطرح می کنند، شنیده می شود که بر مبنای دو محور مربیگری تیم ملی و مدیریت فدراسیون قرار گرفته است.
*ماجرای ریاست فدراسیون
با در نظرگرفتن نتایج و عملکرد دو تیم ملی والیبال و کشتی ( به ویژه آزاد) در رقابت های جهانی و آسیایی بحث ها و انتقاداتی در مورد توانایی مربیان تیم ملی مطرح شد که در والیبال به استعفا و کناره گیری آقای بهروز عطایی انجامید و در کشتی هم آقای دبیر ، رئیس فدراسبون قول بررسی عملکرد کادر فنی تیم ملی را داده است. علاوه بر این درهر دو رشته موفق و مطرح در کلاس جهانی ، بحث مدیریت فدراسیون هم وجود دارد . دوره مدیریت فدراسیون والیبال رو به اتمام است و حالا بحث بر سر این است که آیا مدیر فعلی( آقای داورزنی) که بیش از 40 سال سابقه کاری و شغلی دارد، از حیث قانونی می تواند برای انتخابات در پیش هم کاندیدا شود و به دوران تقریبا طولانی ریاست خود بر فدراسیون تداوم بخشد یا قانون بازنشستگی این اجازه را به ایشان نمی دهد و در انتخابات آینده فرد دیگری بر مسند ریاست فدراسیون خواهد نشست؟ در کشتی نیز بعد از اعتراضات صورت گرفته و بررسی های به عمل آمده از سوی دادگاه مجتمع قضایی( شهید صدر) انتخاباتی که چندماه پیش انجام گرفت و طی آن آقای علیرضا دبیر با رای اکثریت مجمع به ریاست فدراسیون رسید ، باطل اعلام شد و حال قرار است در آینده نزدیک انتخابات مجدد برگزار شود.
*خون دل ها و هزینه ها
ما عجالتا و در این مقال با جزئیات امر کاری نداریم و نمی خواهیم ریز و درشت اتفاقات را تحلیل و بررسی کنیم. فقط می خواهیم با توجه به این کلیات و اتفاقات رخ داده درباره دو رشته موفق و روپای ورزش خودمان بنا بر وظیفه ای که داریم به سهم خود به مسئولان ورزش متذکر شویم که بر اینگونه مسائل باید اشراف داشته باشند و مثل خیلی از ماجراها و اتفاقات دیگر از کنار آن با بی خیالی وعدم توجه ، عبور نکنند. کشتی و علی الخصوص والیبال ایران به راحتی به این جایگاه بالا و بلند جهانی نرسیده اند، زحمت ها کشیده، عرق ها ریخته و خون دل ها خورده شده، به علاوه هزینه ها ، وقت و انرژی ها صرف آن شده و ... پس عقل سلیم و وجدان کاری و غیرت ملی و مسئولیتی ما می گوید باید در حفظ و پاسداشت این سرمایه ها و تقویت آنها به درستی و با دقت و درایت عمل کرد و اجازه نداد این رشته ها و کلیت ورزش قربانی تعارفات و رودربایستی ها و فرصت طلبی ها و منفعت جویی ها و باندبازی ها و آفات دیگری چون اینها شود. هم آقای محمد رضا داورزنی و هم آقای علیرضا دبیر الحق و الانصاف برای رشته های تحت ریاست خود زحمت کشیده و از میراث گرانبهای اسلاف خود پاسداری کرده اند، با همه اینها برای مصلحت و منفعت و آینده بهتر و درخشان تر والیبال و کشتی باید بزرگان قوم و مدیران ارشد ورزش " بهترین تصمیم" ها را اتخاذ کنند.
*شاهد از غیب رسید !
آقای یحیی گل محمدی ، سرمربی تیم پرسپولیس در مصاحبه قبل از بازی با حریف تاجیکستانی خود در رقابت های باشگاهی آسیا در کنار بحث های فنی و شرایط تیم خود و کیفیت تیم تاجیک، به نکته ای اشاره کرد که کاملا به بحث های این شماره ما - که محور آن رهابودگی ورزش و فقدان اصل نظارت و بازرسی و کنترل در آن است - مربوط می شود. در واقع حرف های آقا یحیی شاهد تازه ای بود برای اثبات حرف ما که از غیب رسید.
*تهدید رسانه های سمپاش
گل محمدی می گوید: " متاسفانه یک تیم رسانه ای وجود دارد که علیه تیم ما سمپاشی می کند و می خواهد فضای پرسپولیس را مسموم کند . همه ما می دانیم اینها کی هستند و..." و در آخر تهدید می کند که " اینها اگر دست از تخریب علیه پرسپولیس نکشند، در کنفرانس های مطبوعاتی این چنینی، همه را به اسم افشا خواهم کرد." البته حرف های سرمربی موفق تیم پرسپولیس خیلی صریح و روشن است و نیازی به توضیح و تفسیر ندارد . یک باند رسانه ای مخرب وجود دارد که به جای انجام وظیفه رسانه ای به دنبال کار و منفعت خودش بوده و احتمالا در قبال آن اجیر شده که تیم پرسپولیس را که یکی از نمایندگان فوتبال کشورمان در آسیا و صدرنشین فعلی لیگ است، تخریب و دچار حاشیه های ویرانگر کرده و مشکلات دیگری را بار این تیم کند. نوشتیم که انگیزه این باند رسانه ای سمپاشی یا باج خواهی مستقیم از پرسپولیس و دست اندرکارانش است و یا از طرف کسی و جایی در قبال دریافت دستمزد و جایزه ، برای این کار اجیر شده است ...
*وقتی نظارت و کنترل نباشد ...
حرف ما به این بهانه همان است که بالاتر ذکر شد. وقتی در ورزش اصلی به نام نظارت و کنترل فراموش یا کمرنگ شود، آن وقت باندهای اخلالگر و باجگیر به خود جرات و جسارت می دهند که برای تامین منافع نامشروع خود، بی ترس و واهمه بساط ارعاب و تهدید و تطمیع راه بیندازند.
*باباشمل های قلم به دست !
سال هاست دلسوزان ورزش می گویند - و ما هم می نویسیم - که شر این جریانات ناپاک و تخریبگر را از سر ورزش کوتاه کنید و بر کاروبار رسانه ها از هر نوع و شکلش نظارت داشته باشید تا از امکاناتی مثل رسانه در خدمت مصلحت ورزش، منافع ملی و انتظارات مردمی استفاده شود نه اینکه قلم و میکروفون رسانه ها به قمه و قداره ای تبدیل شود در دست باباشمل های باجگیر رخنه کرده در رسانه ها تا به جای کمک به حل مسائل ورزش با سمپاشی ها و برنامه ها و نوشته های مغرضانه، اختلاف و تفرقه بیندازند، نفرت پراکنی کنند ، ورزش را خراب نمایند و... اما متاسفانه این حرف وهشدارها هم مثل خیلی از هشدارهای دلسوزانه و تذکرات کارشناسانه و برادرانه از سوی آنهایی که باید و انتظار می رود، شنیده نمی شود و با بی اعتنایی از کنار آن رد می شوند و در نتیجه حال و روز ورزش می شود " این " که حالا هست...!
دو هفته پیش وقتی پرونده نوزدهمین دوره بازی های آسیایی بسته شد در صفحه چشم انداز( سرمقاله) کیهان ورزشی نوشتیم : " حالا وقت مو را از ماست کشیدن است " یعنی با پایان یافتن مسابقات ، مهمترین و ضروری ترین کاری که آینده دور و نزدیک ورزش در گروی آن است ، بازبینی و تحلیل و ارزیابی همه جانبه این بازی ها ، خاصه کارنامه و عملکرد ورزشکاران و تیم های ورزشی کشورمان است. این بدیهی ترین و طبیعی ترین کاری است که بعد از هر رویدادی باید صورت بگیرد ، رویدادهای بزرگی مثل بازی های آسیایی که جای خود دارد و این کاری است که بدون شک، کشورهایی که در ورزش دنیا سری در میان سرها دارند و صاحب جایگاه بالایی هستند ، به آن همت می گمارند. یادمان می آید که چند روز مانده به پایان بازی ها وزیر محترم ورزش هم در گفت وگویی بر این موضوع تاکید کرد و گفت که بعد از پایان رقابت ها حتما در این باره اقدام می کنیم.
*جدی و کارشناسانه ، نه صوری و تشریفاتی
البته الان بعد از گذشت حدود سه هفته از پایان بازی ها هنوز خبری دقیق و رسمی مبنی بر تشکیل این جلسات و یا وعده تشکیل آنها نشنیده ایم، علی ایحال نومید نیستیم و امیدواریم این جلسات حیاتی و سرنوشت ساز به شکل کاملا کارشناسانه و جدی – و نه صوری و نمایشی - برگزار شده و نتایج مثبت حاصل از آن عاید ورزش مستعد کشورمان شود.
*جنبیدن پشه !
البته بحث " مو را از ماست کشیدن" اختصاصی به حالا و بازی های آسیایی ندارد . موضوع نظارت و ارزیابی و کنترل عملکردها و رفتارها ، یکی از اصول مدیریتی است که البته فقط به ورزش ربط ندارد . یک مدیر هر کی که هست و هرجا که هست ، باید بر حوزه مدیریتی و کاری خود اشراف و نظارت دقیق داشته باشد و به معنای واقعی مصداق آن شعر شاعر باشد که گفت:
گر بر سر خاشاک ، یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه ، عیان در نظر ماست!
*مجامع تا خرخره بدهکار !
متاسفانه بحث نظارت و بررسی و محاسبه و... در ورزش ما بسیار کمرنگ بوده و در این سال های اخیر کمرنگ تر هم شده است . بارها در مورد حاکمیت نوعی " ملوک الطوایفی " در کاروبار مدیریتی ورزش خود نوشته ایم. هرکسی که به شکل و شیوه های مختلف در مجمع رای می آورد و به صندلی ریاست فدراسیونی تکیه می زند، در واقع دیگر به حال خود رهاست و به هیچ احدالناسی پاسخگو نیست ، حتی به مجمع هم اهمیتی نداده و بعضا اجازه تشکیل آن را نمی دهد چون تعداد تعیین کننده ای از اعضای مجمع تا خرخره بدهکار رئیسی هستند که خودشان به او رای داده اند ، اما نه به خاطر لیاقت ها و توانایی هایش بلکه به دلیل سخاوتمندی و سبیل چرب کردن هایش !!
*ریشه مشکلات ورزش اینجاست
بسیاری از مشکلات و معضلات ورزش را هم که خوب بررسی و تحلیل کنیم می بینیم ریشه در این مساله یعنی فقدان بررسی و نظارت دارد. مثلا اگر می بینیم در ورزش ما فارغ از تعارفات و ظاهرسازی ها و وصله پینه کردن ها چیزی به نام " باشگاه " وجود ندارد و رشته هایی مثل فوتبال که حالا بیش از بیست سال است به زعم و ادعای خودش لیگ را " حرفه ای" اعلام کرده ، از بسیاری استانداردهای حرفه ای به دور است و در آن چیزی به نام باشگاه با تعریفی که دنیا از" باشگاه " دارد، دیده نمی شود، دلیلی ندارد به جز اینکه چیزی به نام ارزیابی و کنترل و نظارت در آن بی معناست.
*لیگ رو به عقب !
سال ها می آید و می گذرد، اما لیگ مثلا حرفه ای ما از حیث کمی و کیفی ارتقاء پیدا نمی کند ، سهل است که عقب تر هم می رود ! نه تنها از مشکلاتش کاسته نمی شود که بر آن افزوده هم می شود. حرف های سرمربیان خارجی تیم های سپاهان و تراکتور سازی را بخوانید، خواهید دید که موید حرف های ماست.
*زدوبند به جای شایسته سالاری
یا اگر می بینیم در بعضی از جاها - و خاصه جایگاه های مهم - " شایسته سالاری " جای خود را به باندبازی و زدوبند داده است ، شایسته ها اغلب در رشته های مختلف کنار هستند و فرصت طلب ها و آویزان ها و... در وسط میدان دور برداشته و هرکاری دل شان می خواهد انجام می دهند، باز ریشه در این امر دارد و... البته از این مثال ها و نمونه ها فراوان است .
*اصلاح اساسی و همه جانبه در ورزش
در هرحال همانطور که بارها به سهم و نوبه خود نوشته ایم ورزش از هر نظر ، چه از حیث نظری و دیدگاهی که در باره آن وجود دارد و بر آن حاکم است، چه از حیث برنامه ریزی و آینده نگری و بالاخره چه از نظر مدیریت و امور اجرایی ، نیازمند یک بازنگری و اصلاح اساسی است. بارها نوشته ایم با سازوکار فعلی ، سقف و نهایت پرواز ورزش مستعد و بالقوه توانمند ما با اندکی بیش و کم همین جایی است که الان هست . اگر می خواهیم به این ورزش تکانی بدهیم، اگر مسئولان می خواهند توانایی بالقوه و پنهان این ورزش را به فعلیت درآورده و آشکار کنند و به مطالبات و انتظارات به حق و منطقی مردم و اهالی ورزش پاسخ مثبت دهند، باید برای آن طرحی نو دراندازند و راه و روش های فعلی را که بیشتر به ماستمالی و کار باری به هر جهت شبیه است، کنار بگذارند و راه تازه و شیوه های کارساز در پیش بگیرند.
*اگر قدر این استعدادها را بدانیم ...
در بازی های آسیایی که دو هفته پیش تمام شد، ورزش ایران جایگاه هفتم جدول مدال ها را به خود اختصاص داد . دیدیم که برای بعضی از رشته ها نتایجی چهره بست که سخت موجب امیدواری شد و بیش از هرچیز اثباتگر این سخن و ادعای همیشگی این مجله و بسیاری از کارشناسان ورزش شد که جوانان ما توان و استعداد رشد و پیشرفت در اکثر رشته ها را دارند. اگر قدر آنها دانسته شود، به آنها توجه جدی شود و مدیریت صحیح حاکم باشد ، ورزش ایران می تواند در این رشته ها نیز در مسیر پیشرفت بی وقفه و مداوم قرار بگیرد، اگر نه مثل رشته بسکتبال که در دوره های قبلی همین بازی ها یک تیم مطرح و حاضر در مرحله نهایی و صاحب یکی از مدال های سه گانه بود ، نه تنها راهی به جمع تیم های افتخارآفرین نخواهد داشت که با پسرفت آشکار که حکایت از درون آشفته و مدیریت نابسامان آن دارد، از آینده بدتر از این و نگران کننده خود خبر می دهد.
*دو نوبت شکایت به دادگاه !
مسئولان و مدیران ورزش باید این مسائل ، هشدارها و علامات را زیر نظر داشته باشند، جدی بگیرند و منفعل نباشند و دست روی دست نگذارند و کاری بکنند. کاری کنند که بسکتبال - که امثال کیهان ورزشی درباره وضع و حال آن به ویژه حوزه مدیریتی ، در این دو سال اخیر دلسوزانه و کارشناسانه بارها نوشته و هشدار داده اند – و نیز سایر رشته ها از این گردابی که به آن گرفتار آمده اند رهایی یابند و روش و مسیر رو به آبادی و موفقیت را در پیش بگیرند. جالب است که در واکنش به هشدارهای بی وقفه کیهان ورزشی، جز خود مدیران بسکتبال که در دو نوبت شکایت به دادگاه برده اند!!( و البته در هر دو مورد ، دادگاه حق را به این مجله داده است) از سوی هیچ مدیر و مقام وزارتی و نظارتی کوچکترین تحرک و اقدامی صورت نگرفته است! البته همین آقایان در ظاهر و پیش روی ما وهمکاران ما اندر فضایل تحلیل ها و سوابق و پاکی کیهان ورزشی سخن می رانند - که البته ممنون شان هستیم - اما توقع اصلی این است که به حرف ها و هشدارهای این مجله و سایر کارشناسان دلسوز، اگر آن را درست تشخیص می دهند، توجه کنند و به داد ورزش برسند.
*پسرفت بسکتبال و پیشرفت ژیمناستیک ، پینگ پنگ و ...
باری، در همین بازی های آسیایی اگر رشته هایی مثل بسکتبال ،تکواندو و تیراندازی نتایج مطابق انتظار کسب نکرد اما در رشته هایی مانند شطرنج، پینگ پنگ، ژیمناستیک ، دوچرخه سواری و... اتفاقات مثبت و نتایج امیدوار کننده ای چهره بست که واقعا قابل تامل و بررسی است. این بررسی ها و تحلیل ها و بحث های کارشناسی از یکسو و آن کنترل ها و نظارت ها در ورزش ما باید با جدیت اعمال و انجام شود تا رشته هایی که درجا زدن و پسروی را شروع کرده اند، به موقع نجات پیدا کنند و اوضاع شان نه تنها بدتر از این نشود که به شکل مثبت و رو به جلو متحول شود. این " مو را از ماست کشیدن " ها باید با دقت و قاطعیت، همچنین بدون تعارف و رودربایستی درباره ورزش صورت پذیرد تا رشته هایی که علامت مثبت می دهند و امیدواری ایجاد می کنند به شکلی حسابی و کاملا برنامه ریزی شده در مسیر پیشرفت و شکوفا شدن استعدادها و آینده بهتر حرکت کنند.
*اندر حکایت کشتی و والیبال
اگر این اتفاقات در ورزش رخ ندهد و مسئولان خودشان را به دردسر و در آغوش اصلاح و مبارزه و دفع کردن موانع نیندازند، آن وقت نه تنها حال رشته های ذکر شده بهتر نمی شود بلکه حال نسبتا خوب رشته هایی مثل والیبال و حتی کشتی هم بد خواهد شد! اتفاقا این روزها و بعد از بازی های آسیایی حرف و نقل هایی درباره این دو رشته افتخارآفرین که نام ورزش کشورمان را در میادین بین المللی مطرح می کنند، شنیده می شود که بر مبنای دو محور مربیگری تیم ملی و مدیریت فدراسیون قرار گرفته است.
*ماجرای ریاست فدراسیون
با در نظرگرفتن نتایج و عملکرد دو تیم ملی والیبال و کشتی ( به ویژه آزاد) در رقابت های جهانی و آسیایی بحث ها و انتقاداتی در مورد توانایی مربیان تیم ملی مطرح شد که در والیبال به استعفا و کناره گیری آقای بهروز عطایی انجامید و در کشتی هم آقای دبیر ، رئیس فدراسبون قول بررسی عملکرد کادر فنی تیم ملی را داده است. علاوه بر این درهر دو رشته موفق و مطرح در کلاس جهانی ، بحث مدیریت فدراسیون هم وجود دارد . دوره مدیریت فدراسیون والیبال رو به اتمام است و حالا بحث بر سر این است که آیا مدیر فعلی( آقای داورزنی) که بیش از 40 سال سابقه کاری و شغلی دارد، از حیث قانونی می تواند برای انتخابات در پیش هم کاندیدا شود و به دوران تقریبا طولانی ریاست خود بر فدراسیون تداوم بخشد یا قانون بازنشستگی این اجازه را به ایشان نمی دهد و در انتخابات آینده فرد دیگری بر مسند ریاست فدراسیون خواهد نشست؟ در کشتی نیز بعد از اعتراضات صورت گرفته و بررسی های به عمل آمده از سوی دادگاه مجتمع قضایی( شهید صدر) انتخاباتی که چندماه پیش انجام گرفت و طی آن آقای علیرضا دبیر با رای اکثریت مجمع به ریاست فدراسیون رسید ، باطل اعلام شد و حال قرار است در آینده نزدیک انتخابات مجدد برگزار شود.
*خون دل ها و هزینه ها
ما عجالتا و در این مقال با جزئیات امر کاری نداریم و نمی خواهیم ریز و درشت اتفاقات را تحلیل و بررسی کنیم. فقط می خواهیم با توجه به این کلیات و اتفاقات رخ داده درباره دو رشته موفق و روپای ورزش خودمان بنا بر وظیفه ای که داریم به سهم خود به مسئولان ورزش متذکر شویم که بر اینگونه مسائل باید اشراف داشته باشند و مثل خیلی از ماجراها و اتفاقات دیگر از کنار آن با بی خیالی وعدم توجه ، عبور نکنند. کشتی و علی الخصوص والیبال ایران به راحتی به این جایگاه بالا و بلند جهانی نرسیده اند، زحمت ها کشیده، عرق ها ریخته و خون دل ها خورده شده، به علاوه هزینه ها ، وقت و انرژی ها صرف آن شده و ... پس عقل سلیم و وجدان کاری و غیرت ملی و مسئولیتی ما می گوید باید در حفظ و پاسداشت این سرمایه ها و تقویت آنها به درستی و با دقت و درایت عمل کرد و اجازه نداد این رشته ها و کلیت ورزش قربانی تعارفات و رودربایستی ها و فرصت طلبی ها و منفعت جویی ها و باندبازی ها و آفات دیگری چون اینها شود. هم آقای محمد رضا داورزنی و هم آقای علیرضا دبیر الحق و الانصاف برای رشته های تحت ریاست خود زحمت کشیده و از میراث گرانبهای اسلاف خود پاسداری کرده اند، با همه اینها برای مصلحت و منفعت و آینده بهتر و درخشان تر والیبال و کشتی باید بزرگان قوم و مدیران ارشد ورزش " بهترین تصمیم" ها را اتخاذ کنند.
*شاهد از غیب رسید !
آقای یحیی گل محمدی ، سرمربی تیم پرسپولیس در مصاحبه قبل از بازی با حریف تاجیکستانی خود در رقابت های باشگاهی آسیا در کنار بحث های فنی و شرایط تیم خود و کیفیت تیم تاجیک، به نکته ای اشاره کرد که کاملا به بحث های این شماره ما - که محور آن رهابودگی ورزش و فقدان اصل نظارت و بازرسی و کنترل در آن است - مربوط می شود. در واقع حرف های آقا یحیی شاهد تازه ای بود برای اثبات حرف ما که از غیب رسید.
*تهدید رسانه های سمپاش
گل محمدی می گوید: " متاسفانه یک تیم رسانه ای وجود دارد که علیه تیم ما سمپاشی می کند و می خواهد فضای پرسپولیس را مسموم کند . همه ما می دانیم اینها کی هستند و..." و در آخر تهدید می کند که " اینها اگر دست از تخریب علیه پرسپولیس نکشند، در کنفرانس های مطبوعاتی این چنینی، همه را به اسم افشا خواهم کرد." البته حرف های سرمربی موفق تیم پرسپولیس خیلی صریح و روشن است و نیازی به توضیح و تفسیر ندارد . یک باند رسانه ای مخرب وجود دارد که به جای انجام وظیفه رسانه ای به دنبال کار و منفعت خودش بوده و احتمالا در قبال آن اجیر شده که تیم پرسپولیس را که یکی از نمایندگان فوتبال کشورمان در آسیا و صدرنشین فعلی لیگ است، تخریب و دچار حاشیه های ویرانگر کرده و مشکلات دیگری را بار این تیم کند. نوشتیم که انگیزه این باند رسانه ای سمپاشی یا باج خواهی مستقیم از پرسپولیس و دست اندرکارانش است و یا از طرف کسی و جایی در قبال دریافت دستمزد و جایزه ، برای این کار اجیر شده است ...
*وقتی نظارت و کنترل نباشد ...
حرف ما به این بهانه همان است که بالاتر ذکر شد. وقتی در ورزش اصلی به نام نظارت و کنترل فراموش یا کمرنگ شود، آن وقت باندهای اخلالگر و باجگیر به خود جرات و جسارت می دهند که برای تامین منافع نامشروع خود، بی ترس و واهمه بساط ارعاب و تهدید و تطمیع راه بیندازند.
*باباشمل های قلم به دست !
سال هاست دلسوزان ورزش می گویند - و ما هم می نویسیم - که شر این جریانات ناپاک و تخریبگر را از سر ورزش کوتاه کنید و بر کاروبار رسانه ها از هر نوع و شکلش نظارت داشته باشید تا از امکاناتی مثل رسانه در خدمت مصلحت ورزش، منافع ملی و انتظارات مردمی استفاده شود نه اینکه قلم و میکروفون رسانه ها به قمه و قداره ای تبدیل شود در دست باباشمل های باجگیر رخنه کرده در رسانه ها تا به جای کمک به حل مسائل ورزش با سمپاشی ها و برنامه ها و نوشته های مغرضانه، اختلاف و تفرقه بیندازند، نفرت پراکنی کنند ، ورزش را خراب نمایند و... اما متاسفانه این حرف وهشدارها هم مثل خیلی از هشدارهای دلسوزانه و تذکرات کارشناسانه و برادرانه از سوی آنهایی که باید و انتظار می رود، شنیده نمی شود و با بی اعتنایی از کنار آن رد می شوند و در نتیجه حال و روز ورزش می شود " این " که حالا هست...!
*سیدمحمدسعید مدنی
پربازدید ها
آخرین اخبار