در تله این جریان های تفرقه افکن و«حرامخوار» نیفتند
«قیصر وار» در گذر آب منگل!
*حرفه ای ! و ژورنالیستی!!
از حدود دو دهه پیش که فضای ورزش ایران - خاصه رشته هایی مثل فوتبال - به وسیله جریانات ناپاک و منفعت جو و رسانه های زرد غوغا سالار به سمت آلودگی و درگیری و حرمت شکنی و تفرقه و نفرت پراکنی پیش رفت، از زمانی که بعضی گردانندگان رسانه ها به اسم کار " حرفه " ای! و " ژورنالیستی" !! از طریق دعوا انداختن میان بازیکنان این تیم با آن تیم، مربی آن تیم با این تیم ، به جان هم انداختن مدیران و بزرگترهای ورزش و... برای نشریات و برنامه های تلویزیونی خود تیراژ و بیننده دست وپا می کردند و نان حلال! سر سفره اهل و عیال شان می بردند - و هنوز هم در سایه فقدان نظارت و لاابالی گری رسانه ای و فرهنگی می برند - از زمانی که بازار انگ و تهمت و اتهام زنی و... در ورزش وبه ویژه فوتبال ما رونق گرفت، دلسوزان و کارشناسان برای آینده ورزش احساس نگرانی کرده و در این باره هشدار داده اند.
*تله جریانات حرامخوار
کیهان ورزشی نیز در این باره ساکت و آرام ننشسته و به گواه خوانندگان وفادار و به ویژه کمی قدیمی ترش در حد توان نه تنها با مطالب و نوشته ها و تحلیل های خود در مورد جلوگیری از شیوع و گسترش این آفت و نظایر آن به مسئولان هشدار داده ، بلکه از بزرگترها و دلسوزان و اهالی ورزش و فوتبال خواسته در تله این جریان های تفرقه افکن و " حرامخوار" نیفتند.
*فقط حاکمیت قانون
بارها نوشته ایم که این دعواها و درگیری ها و حرمت شکنی ها و هو وجنجال ها اصلا به نفع فوتبال و ورزش نیست و تنها کسی که از این اوضاع و تداوم آن متنفع می شود، همین جریانات و عناصری هستند که فضای ورزش را ناسالم و پر از بدبینی و شبهه کرده اند و بالاخره این را هم نوشته ایم که راه حل این مشکلات ساختگی، حاکمیت قانون است .
*ریش سپیدی و کدخدا منشی
نمی گوییم سبیل گرو گذاشتن و وساطت و ریش سپیدی و کدخدامنشی و... نباشد یا بی تاثیر است، اینها زمانی می توانند کارآیی داشته باشند که کمک حال قانون باشند ، نه اینکه جای آن عمل کنند. اگر بر کاروبار ورزش و رشته هایی مثل فوتبال قانون حاکم باشد - البته قانونی که جوهره و ذات آن عدالت است - آن وقت حساب کار دست همه می آید و در حد واندازه خود حرف می زنند و پا را از گلیم شان درازتر نمی کنند.
*قیصر وار ! در گذر آب منگل
وقتی قانون بر محیط و فضای ورزش حاکم باشد، آن هم قانونی که برای همه بوده و درباره همه صادق است و تبعیض و بند و بستی پشت آن پنهان نیست، آن وقت اگر مشکل و اختلاف و درگیری پیش بیاید، همه به قانون و مجریان و مراکز قانونی مراجعه می کنند تا تکلیف را مشخص کنند و حق را به حقدار بدهند. در آن صورت دیگر لازم نیست افراد برای احقاق حق، " قیصروار" ! در گذر آب منگل با دیگران دست به یقه شوند و بساط دعوا و درگیری لفظی و فیزیکی راه بیندازند.
*آتش بیاران معرکه
متاسفانه طی سال های اخیر شاهد هستیم که در اختلافات و مسائلی که میان تیم ها یا مربیان و ورزشکاران پیش می آید، آنها سعی می کنند با توهین و تهمت به یکدیگر از طریق رسانه هایی که آتش بیار معرکه هستند و از این راه تیراژ کسب می کنند و نان می خورند، به حساب یکدیگر برسند و کمتر دیده و شنیده ایم که دو طرف ماجرا از طریق مراجع قانونی، فدراسیون ، کمیته انضباطی و... پیگیر مشکل خود باشند.
*پیامدهای منفی درگیری تیم ها
در همین اختلافات اخیر میان دو تیم پرآوازه پایتخت و مربیان آنها - که اصلا معلوم نیست دقیقا بر سر چیست! - شاهد تکرار این رفتارهای مشابه هستیم و این جز چرب کردن سبیل عده ای که از طریق این درگیری ها و دعواها روزگار می گذرانند، عایدی دیگری برای ورزش و تیم ها و اهالی ورزش ندارد. اینطور درگیری ها و دیالوگ ها و بگومگوها جز اینکه به پرستیژ و سابقه آن باشگاه ها و شخصیت و کسوت آن مربیان آسیب وارد کند و پیامدها و تاثیرات ناخوشایند فرهنگی و اخلاقی برای جامعه و جوانان - و خاصه طرفداران دو تیم - داشته باشد، ثمری ندارد.
*فضای فوتبال را سالم کنید
در ورزش و علی الخصوص فوتبالی که " نتیجه گرایی" و " کمیت محوری" اصل همه اصل ها شده ، البته خیلی طبیعی است که کمتر کسی به پرستیژ و شخصیت و اینطور حرف ها توجه کند و به تذکرات و هشدارهای دلسوزان و کارشناسان وقعی نهد. ما هم انتظار نداریم که کسی تحت تاثیر نوشته خیرخواهانه ما قرار بگیرد اما به سهم خود وظیفه داریم بیش از هر کسی به مسئولان امر- آنهایی که با عمل قاطعانه به قانون و مقررات می توانند فضای سلامت و احترام و رعایت حرمت ها را بر فضا و محیط ورزش حاکم کنند - عرض کنیم که در اجرای قوانین و مقررات ، اولا ترس و مماشات را کنار بگذارید، ثانیا مردانی را در مسیر اجرای قانون به کار و خدمت بگمارید که خود ضعف و مساله ای نداشته و وابسته به این و آن رنگ و تیم و باند نباشند تا با حاکم شدن قانون ، ورزش و خاصه فوتبال ایران از این فضای آزاردهنده و پر از اهانت و توهین و بی حرمتی نجات پیدا کند و...
*تا دیرتر نشده ، بجنبید!
سخن آخر هم تاکید و هشدار به مسئولان امر و آنهایی که دستی بر آتش دارند، است که اگر این مسائل و تذکراتی را که تاکنون جدی نگرفته اند، بازهم از این به بعد جدی نگیرند و قانون و نظم و انضباط را بر کاروبار رشته هایی مثل فوتبال حاکم نکنند، باید منتظر اتفاقات تلخ و درگیری های رنگی تندتر و شدیدتر و فاجعه بارتر باشیم. پس تا دیرتر نشده ، بجنبید و جدی و قاطعانه هم بجنبید .
*لزوم جلسات کارشناسی
در شماره های اخیر- چه در این صفحه و چه در صفحات دیگر - از لزوم برپا کردن جلسات کارشناسی برای بررسی دقیق و ارزیابی همه جانبه ورزش ایران سخن گفتیم. اکنون فرصت مناسبی برای این کار است. اول از آن جهت که بازی های آسیایی به تازگی به پایان رسیده و ارزیابی کارنامه و عملکرد و دستاورد کاروان ورزش کشورمان لازم و ضروری است و این کاری است که همه کشورهایی که ورزش را جدی گرفته و بر مبنای برنامه و هدفگذاری پیش می روند، حتما انجام می دهند.
*شناخت و آگاهی ، مقدمه انجام مسئولیت
دوم آن که تغییراتی در سطح مدیریت ورزش صورت گرفته و وزیری بعد از تقریبا دو سال کار کردن، به دلایل مختلف - از بحث سلامتی جسمانی گرفته تا بعضی از ضعف ها و ناکارآمدی مدیریتی - جای خود را به وزیر جدید داده و حالا یکی از ضروری ترین کارهای وزیر جدید بررسی دقیق واقعیت های ورزش است تا بتواند بر مبنای شناخت و آگاهی بیشتر، به مسئولیت خود به بهترین وجه عمل کند و ایشان چقدر خوش اقبال است که آغاز دوره مدیریتی او با برگزاری و پایان بازی های آسیایی همراه و همزمان شده است.
*شرف عرض ملوکانه!
بازی های آسیایی نمایشگاه و ویترینی است که می توان از طریق آن ، فراتر از توضیحات و توجیهاتی که بیشتر به ماستمالی و ماله کشی شبیه است و بعضی عادت کرده اند که برای حفظ و تداوم وضع موجود - و در واقع منافع و جایگاه نامشروع خود - به شرف عرض ملوکانه! برسانند، با دو چشم سر و همچنین برپایی جلسات فنی و کارشناسی به بسیاری از واقعیات ورزش و ضعف ها و قوت های آن پی برد.
*المپیک در راه است
و بالاخره برپایی چنین جلساتی لازم و بلکه واجب است ، از آن رو که ما تا چند ماه دیگر بزرگترین و مهمترین میدان ورزشی جهان، یعنی المپیک را پیش رو داریم. بررسی دقیق وضعیت فعلی و همچنین کارنامه ورزش ایران در گوانگژو کمک می کند که در این شرایط سخت اقتصادی - که بخش هایی از مردم از پس برآوردن نیازهای بدیهی زندگی خود و خانواده شان برنمی آیند - کسانی با شیرین زبانی و چربزبانی و دادن قول و وعده های بیجا و واهی ، بساط سفر بعدی خود و انصار و اذناب خود را از کیسه بیت المال و جیب مردم ، جور و مهیا نکنند.
*ارزیابی بدون رودربایستی و بی تعارف
خوشبختانه شنیدیم که جلسات ارزیابی و کارشناسی شروع شده و وزیر و مسئولان بلندپایه ورزش و رئیس محترم کمیته ملی المپیک هم در این جلسات شرکت می کنند و یکایک رشته ها و فدراسیون های حاضر در بازی های آسیایی را با حضور مسئولان فدراسیون به محک نقد و تحلیل می کشانند. این جلسات تازه شروع شده و فعلا درباره کارکرد و خروجی آنها نمی توان ارزیابی دقیقی داشت ولی ما هم مثل همه علاقه مندان به ورزش و دوستداران این مرز و بوم پرگهر امیدواریم که اولا در این جلسات، بحث ها و موضوعات جدی و بی رودربایستی و با هدف شناسایی و حل مشکلات و مسائل ورزش صورت گیرد و ثانیا نتایج آن چنان باشد که به زودی تاثیرات ملموس و مثبت آن بر حال و روز ورزش آشکار شود.
*مشکل اصلی ورزش
بارها به سهم خود نوشته ایم و خیلی از کارشناسان دلسوز هم اینجا و آنجا گفته اند که وضعیت عمومی و کلی ورزش مطلوب و خوشایند نیست و با این روند و اوضاع و احوال نمی توان ظرفیت های نهان و قابلیت های بالقوه آن را آشکار کرد و به فعلیت درآورد. مشکل ورزش ما در وهله اول ، نه پول است که فکر کنیم با تزریق آن و مثلا تصویب و اجرای قانون اختصاص " یک درصد" درآمد حاصل از مالیات برای ورزش و... مشکلات حل می شود و نه فقدان نیروی انسانی و کمبود امکانات و تجهیزات لازم و... که همه اینها را در حد لازم داریم . مشکل اصلی ورزش ما چنانکه بارها گفته و نوشته ایم ضعف مدیریت و سوء تدبیر است .
*" یک درصد" یا ده درصد ؟!
این درد را باید علاج کرد. تا ریشه های درد هم شناسایی نشده و چگونگی تصدی امور توسط مدیران ضعیف شناخته نشود، نمی توان برای آن چاره و علاجی اندیشید. تا مشکل اصلی ورزش حل نشود، بودجه فعلی را چند برابر و آن " یک درصد" را ده برابر و" ده درصد" هم کنید و... نه تنها دردی دوا نشده و مسائل و موانع ورزش از سر راه آن برداشته نمی شود که با هدر دادن پول و ریخت و پاش های اسراف گونه توسط مدیران بی تدبیر ، جریانات مخرب حریص تر و " هار تر" شده و بیش از حالا به پروپای ورزش می پیچند.
*لزوم اصلاحات عمیق در ورزش
این است که بارها نوشته و تاکید کرده ایم، امروز ورزش ما به یک اصلاح و تحول اساسی و انقلاب گونه سخت محتاج است و مدیران ارشدی که به تازگی سکان هدایت ورزش را به دست گرفته اند باید از نظرات کارشناسی و همین جلسات ارزیابی که در حال برگزاری است نهایت استفاده را ببرند و با توجه به نتایج این جلسات و بر پایه نظرات فنی و کارشناسی - نه نظرات پرت کارچاق کنی - بهترین تصمیمات را بگیرند. عزل و برکنار کردن قاطعانه و بی تعارف مدیران سفارشی و راه گم کرده و عوضی آمده که کارنامه و عملکردشان گواه همه چیز است و جایگزین کردن عناصرخوشنام کاربلد، می تواند یکی از اصلی ترین و مهمترین خروجی های این جلسات و ارزیابی ها باشد که بدون کوچکترین تردیدی بر حال و روز و روند حرکتی ورزش تاثیر مثبت خود را خواهد گذاشت.
از حدود دو دهه پیش که فضای ورزش ایران - خاصه رشته هایی مثل فوتبال - به وسیله جریانات ناپاک و منفعت جو و رسانه های زرد غوغا سالار به سمت آلودگی و درگیری و حرمت شکنی و تفرقه و نفرت پراکنی پیش رفت، از زمانی که بعضی گردانندگان رسانه ها به اسم کار " حرفه " ای! و " ژورنالیستی" !! از طریق دعوا انداختن میان بازیکنان این تیم با آن تیم، مربی آن تیم با این تیم ، به جان هم انداختن مدیران و بزرگترهای ورزش و... برای نشریات و برنامه های تلویزیونی خود تیراژ و بیننده دست وپا می کردند و نان حلال! سر سفره اهل و عیال شان می بردند - و هنوز هم در سایه فقدان نظارت و لاابالی گری رسانه ای و فرهنگی می برند - از زمانی که بازار انگ و تهمت و اتهام زنی و... در ورزش وبه ویژه فوتبال ما رونق گرفت، دلسوزان و کارشناسان برای آینده ورزش احساس نگرانی کرده و در این باره هشدار داده اند.
*تله جریانات حرامخوار
کیهان ورزشی نیز در این باره ساکت و آرام ننشسته و به گواه خوانندگان وفادار و به ویژه کمی قدیمی ترش در حد توان نه تنها با مطالب و نوشته ها و تحلیل های خود در مورد جلوگیری از شیوع و گسترش این آفت و نظایر آن به مسئولان هشدار داده ، بلکه از بزرگترها و دلسوزان و اهالی ورزش و فوتبال خواسته در تله این جریان های تفرقه افکن و " حرامخوار" نیفتند.
*فقط حاکمیت قانون
بارها نوشته ایم که این دعواها و درگیری ها و حرمت شکنی ها و هو وجنجال ها اصلا به نفع فوتبال و ورزش نیست و تنها کسی که از این اوضاع و تداوم آن متنفع می شود، همین جریانات و عناصری هستند که فضای ورزش را ناسالم و پر از بدبینی و شبهه کرده اند و بالاخره این را هم نوشته ایم که راه حل این مشکلات ساختگی، حاکمیت قانون است .
*ریش سپیدی و کدخدا منشی
نمی گوییم سبیل گرو گذاشتن و وساطت و ریش سپیدی و کدخدامنشی و... نباشد یا بی تاثیر است، اینها زمانی می توانند کارآیی داشته باشند که کمک حال قانون باشند ، نه اینکه جای آن عمل کنند. اگر بر کاروبار ورزش و رشته هایی مثل فوتبال قانون حاکم باشد - البته قانونی که جوهره و ذات آن عدالت است - آن وقت حساب کار دست همه می آید و در حد واندازه خود حرف می زنند و پا را از گلیم شان درازتر نمی کنند.
*قیصر وار ! در گذر آب منگل
وقتی قانون بر محیط و فضای ورزش حاکم باشد، آن هم قانونی که برای همه بوده و درباره همه صادق است و تبعیض و بند و بستی پشت آن پنهان نیست، آن وقت اگر مشکل و اختلاف و درگیری پیش بیاید، همه به قانون و مجریان و مراکز قانونی مراجعه می کنند تا تکلیف را مشخص کنند و حق را به حقدار بدهند. در آن صورت دیگر لازم نیست افراد برای احقاق حق، " قیصروار" ! در گذر آب منگل با دیگران دست به یقه شوند و بساط دعوا و درگیری لفظی و فیزیکی راه بیندازند.
*آتش بیاران معرکه
متاسفانه طی سال های اخیر شاهد هستیم که در اختلافات و مسائلی که میان تیم ها یا مربیان و ورزشکاران پیش می آید، آنها سعی می کنند با توهین و تهمت به یکدیگر از طریق رسانه هایی که آتش بیار معرکه هستند و از این راه تیراژ کسب می کنند و نان می خورند، به حساب یکدیگر برسند و کمتر دیده و شنیده ایم که دو طرف ماجرا از طریق مراجع قانونی، فدراسیون ، کمیته انضباطی و... پیگیر مشکل خود باشند.
*پیامدهای منفی درگیری تیم ها
در همین اختلافات اخیر میان دو تیم پرآوازه پایتخت و مربیان آنها - که اصلا معلوم نیست دقیقا بر سر چیست! - شاهد تکرار این رفتارهای مشابه هستیم و این جز چرب کردن سبیل عده ای که از طریق این درگیری ها و دعواها روزگار می گذرانند، عایدی دیگری برای ورزش و تیم ها و اهالی ورزش ندارد. اینطور درگیری ها و دیالوگ ها و بگومگوها جز اینکه به پرستیژ و سابقه آن باشگاه ها و شخصیت و کسوت آن مربیان آسیب وارد کند و پیامدها و تاثیرات ناخوشایند فرهنگی و اخلاقی برای جامعه و جوانان - و خاصه طرفداران دو تیم - داشته باشد، ثمری ندارد.
*فضای فوتبال را سالم کنید
در ورزش و علی الخصوص فوتبالی که " نتیجه گرایی" و " کمیت محوری" اصل همه اصل ها شده ، البته خیلی طبیعی است که کمتر کسی به پرستیژ و شخصیت و اینطور حرف ها توجه کند و به تذکرات و هشدارهای دلسوزان و کارشناسان وقعی نهد. ما هم انتظار نداریم که کسی تحت تاثیر نوشته خیرخواهانه ما قرار بگیرد اما به سهم خود وظیفه داریم بیش از هر کسی به مسئولان امر- آنهایی که با عمل قاطعانه به قانون و مقررات می توانند فضای سلامت و احترام و رعایت حرمت ها را بر فضا و محیط ورزش حاکم کنند - عرض کنیم که در اجرای قوانین و مقررات ، اولا ترس و مماشات را کنار بگذارید، ثانیا مردانی را در مسیر اجرای قانون به کار و خدمت بگمارید که خود ضعف و مساله ای نداشته و وابسته به این و آن رنگ و تیم و باند نباشند تا با حاکم شدن قانون ، ورزش و خاصه فوتبال ایران از این فضای آزاردهنده و پر از اهانت و توهین و بی حرمتی نجات پیدا کند و...
*تا دیرتر نشده ، بجنبید!
سخن آخر هم تاکید و هشدار به مسئولان امر و آنهایی که دستی بر آتش دارند، است که اگر این مسائل و تذکراتی را که تاکنون جدی نگرفته اند، بازهم از این به بعد جدی نگیرند و قانون و نظم و انضباط را بر کاروبار رشته هایی مثل فوتبال حاکم نکنند، باید منتظر اتفاقات تلخ و درگیری های رنگی تندتر و شدیدتر و فاجعه بارتر باشیم. پس تا دیرتر نشده ، بجنبید و جدی و قاطعانه هم بجنبید .
*لزوم جلسات کارشناسی
در شماره های اخیر- چه در این صفحه و چه در صفحات دیگر - از لزوم برپا کردن جلسات کارشناسی برای بررسی دقیق و ارزیابی همه جانبه ورزش ایران سخن گفتیم. اکنون فرصت مناسبی برای این کار است. اول از آن جهت که بازی های آسیایی به تازگی به پایان رسیده و ارزیابی کارنامه و عملکرد و دستاورد کاروان ورزش کشورمان لازم و ضروری است و این کاری است که همه کشورهایی که ورزش را جدی گرفته و بر مبنای برنامه و هدفگذاری پیش می روند، حتما انجام می دهند.
*شناخت و آگاهی ، مقدمه انجام مسئولیت
دوم آن که تغییراتی در سطح مدیریت ورزش صورت گرفته و وزیری بعد از تقریبا دو سال کار کردن، به دلایل مختلف - از بحث سلامتی جسمانی گرفته تا بعضی از ضعف ها و ناکارآمدی مدیریتی - جای خود را به وزیر جدید داده و حالا یکی از ضروری ترین کارهای وزیر جدید بررسی دقیق واقعیت های ورزش است تا بتواند بر مبنای شناخت و آگاهی بیشتر، به مسئولیت خود به بهترین وجه عمل کند و ایشان چقدر خوش اقبال است که آغاز دوره مدیریتی او با برگزاری و پایان بازی های آسیایی همراه و همزمان شده است.
*شرف عرض ملوکانه!
بازی های آسیایی نمایشگاه و ویترینی است که می توان از طریق آن ، فراتر از توضیحات و توجیهاتی که بیشتر به ماستمالی و ماله کشی شبیه است و بعضی عادت کرده اند که برای حفظ و تداوم وضع موجود - و در واقع منافع و جایگاه نامشروع خود - به شرف عرض ملوکانه! برسانند، با دو چشم سر و همچنین برپایی جلسات فنی و کارشناسی به بسیاری از واقعیات ورزش و ضعف ها و قوت های آن پی برد.
*المپیک در راه است
و بالاخره برپایی چنین جلساتی لازم و بلکه واجب است ، از آن رو که ما تا چند ماه دیگر بزرگترین و مهمترین میدان ورزشی جهان، یعنی المپیک را پیش رو داریم. بررسی دقیق وضعیت فعلی و همچنین کارنامه ورزش ایران در گوانگژو کمک می کند که در این شرایط سخت اقتصادی - که بخش هایی از مردم از پس برآوردن نیازهای بدیهی زندگی خود و خانواده شان برنمی آیند - کسانی با شیرین زبانی و چربزبانی و دادن قول و وعده های بیجا و واهی ، بساط سفر بعدی خود و انصار و اذناب خود را از کیسه بیت المال و جیب مردم ، جور و مهیا نکنند.
*ارزیابی بدون رودربایستی و بی تعارف
خوشبختانه شنیدیم که جلسات ارزیابی و کارشناسی شروع شده و وزیر و مسئولان بلندپایه ورزش و رئیس محترم کمیته ملی المپیک هم در این جلسات شرکت می کنند و یکایک رشته ها و فدراسیون های حاضر در بازی های آسیایی را با حضور مسئولان فدراسیون به محک نقد و تحلیل می کشانند. این جلسات تازه شروع شده و فعلا درباره کارکرد و خروجی آنها نمی توان ارزیابی دقیقی داشت ولی ما هم مثل همه علاقه مندان به ورزش و دوستداران این مرز و بوم پرگهر امیدواریم که اولا در این جلسات، بحث ها و موضوعات جدی و بی رودربایستی و با هدف شناسایی و حل مشکلات و مسائل ورزش صورت گیرد و ثانیا نتایج آن چنان باشد که به زودی تاثیرات ملموس و مثبت آن بر حال و روز ورزش آشکار شود.
*مشکل اصلی ورزش
بارها به سهم خود نوشته ایم و خیلی از کارشناسان دلسوز هم اینجا و آنجا گفته اند که وضعیت عمومی و کلی ورزش مطلوب و خوشایند نیست و با این روند و اوضاع و احوال نمی توان ظرفیت های نهان و قابلیت های بالقوه آن را آشکار کرد و به فعلیت درآورد. مشکل ورزش ما در وهله اول ، نه پول است که فکر کنیم با تزریق آن و مثلا تصویب و اجرای قانون اختصاص " یک درصد" درآمد حاصل از مالیات برای ورزش و... مشکلات حل می شود و نه فقدان نیروی انسانی و کمبود امکانات و تجهیزات لازم و... که همه اینها را در حد لازم داریم . مشکل اصلی ورزش ما چنانکه بارها گفته و نوشته ایم ضعف مدیریت و سوء تدبیر است .
*" یک درصد" یا ده درصد ؟!
این درد را باید علاج کرد. تا ریشه های درد هم شناسایی نشده و چگونگی تصدی امور توسط مدیران ضعیف شناخته نشود، نمی توان برای آن چاره و علاجی اندیشید. تا مشکل اصلی ورزش حل نشود، بودجه فعلی را چند برابر و آن " یک درصد" را ده برابر و" ده درصد" هم کنید و... نه تنها دردی دوا نشده و مسائل و موانع ورزش از سر راه آن برداشته نمی شود که با هدر دادن پول و ریخت و پاش های اسراف گونه توسط مدیران بی تدبیر ، جریانات مخرب حریص تر و " هار تر" شده و بیش از حالا به پروپای ورزش می پیچند.
*لزوم اصلاحات عمیق در ورزش
این است که بارها نوشته و تاکید کرده ایم، امروز ورزش ما به یک اصلاح و تحول اساسی و انقلاب گونه سخت محتاج است و مدیران ارشدی که به تازگی سکان هدایت ورزش را به دست گرفته اند باید از نظرات کارشناسی و همین جلسات ارزیابی که در حال برگزاری است نهایت استفاده را ببرند و با توجه به نتایج این جلسات و بر پایه نظرات فنی و کارشناسی - نه نظرات پرت کارچاق کنی - بهترین تصمیمات را بگیرند. عزل و برکنار کردن قاطعانه و بی تعارف مدیران سفارشی و راه گم کرده و عوضی آمده که کارنامه و عملکردشان گواه همه چیز است و جایگزین کردن عناصرخوشنام کاربلد، می تواند یکی از اصلی ترین و مهمترین خروجی های این جلسات و ارزیابی ها باشد که بدون کوچکترین تردیدی بر حال و روز و روند حرکتی ورزش تاثیر مثبت خود را خواهد گذاشت.
*سیدمحمدسعید مدنی
پربازدید ها
آخرین اخبار