PDF نسخه کامل مجله
دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳ - December 23 2024
کد خبر: ۸۳۶۸۰
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۵
... در سوگ مدیری که اهل باج دادن نبود

مفتون «مشحون» !

مفتون «مشحون» !


علی رغم پارادایم خلقت که مو لای درزش نمی رود ، بازهم تصورات مخدوش اگزیستانسیالیستی ، باورهایی را پرو بال می دهد که مگر می شود بعضی از آدم ها ، حیات شان با ممات زایل شود؟ اما «چارلز بوکفسکی» جوابمان را به همین شیوایی کف دستمان می گذارد : «لعنتی مرگ همه جا حاضر است؛انسان، پرنده، چرنده، خزنده، حشرات وماهی ها ، هیچ کدام شانسی ندارند؛آخر بازی از اول به روشنی معلوم است و...»

خدابیامرزد محمود مشحون را . او هم در زمره افرادی قرار داشت که مرگشان پنداشتنی نبود اما اجل ، او را هم در کلبه «دونا» از «نا» انداخت تا به همه ما بفهماند که بیش از 82 سال «زیست» را در طرفه العینی «نیست» می کند !

به شخصه و برخلاف برخی که اتوریته ، اقتدار ، گردن کلفتی و قلدر مآبی او را مترادف با دیکتاتوری می دانستند ، معتقدم که در مملکت و فرهنگ ما فقط این نحوه کیاست است که امتحان خودش را پس داده ؛ تردید ندارم که اگر چنین طریقتی را در پیش نمی گرفت و قرتی بازی برخی از مدیران را پیشه می کرد هیچ وقت توانایی بالفعل درآوردن بالقوه هایی که انصافا از عهده اش خوب بر آمد را پیدا نمی کرد ، برای همین «مفتون» اسلوب «مشحون» بودم !

در مقاطع مختلف و برای بیش از دو دهه ، مهتری فدراسیون بسکتبال را بر عهده داشت و این قدر عناوین ریز و درشت استحصال کرد که بر هیچ دوست و دشمنی پوشیده نیست . برای برهه ای از زمان ما هم منتقد برخی از عملکردهای او بودیم اما الان و با روی کار آمدن مدیران تحمیلی و سفارش شده از بالا و پایین ، مثل خیلی از اهالی بسکتبال آه می کشیم و می گوییم : خدا پدر مشحون را بیامرزد !

مدیری که هرچند پسوند "سنتی" را به نامش می دوختند و مدرنیته را چماقی بر سرش می کردند تا او را تخطئه کنند ولی تا زمانی که نفسش ممدّ حیات و مفرّح ذات بود ، چون به کاری که می کرد اعتقاد داشت ، به تکنوکرات های پلاستیکی باج نمی داد . دشمنان مرده پرستش که حالا رنگ عوض کرده وداعیه دوستی پیدا کرده اند ، توان انتقاد که هیچ ، حتی تاب نگاه کردن در چشم هایش را هم نداشتند ، مبادا که در صورت رویارویی با او تُنبان شان را خیس کنند !

بگذار در پیام های تسلیت شان لفاظی کرده و القاب "سلطان" ، "اسطوره" ، "بزرگمرد" ، "معمار بسکتبال" و ... را با غلط های املایی و انشایی صادر کنند اما جمله یکی از مربیان که می گفت :«وقتی اسم محمود آقا تو خونمون میاد ، من و زن و بچم با هم تن و بدنمون میلرزه» مُدام در گوشمان است .

«محمود مشحون» با فلسفه «مشحونیسم» ، کم به بسکتبال و ورزش این مملکت خدمت نکرد و واجب کفایی است که به احترام او کلاه از سر برداریم ؛ کیست که نداند کُتش چقدر بر تن وارثین ناخلفش زار می زند و...

*کامران خطیبی

پربازدید ها