" رامین " و هزار راه رفته
برای رامین رضاییان خیلی راحت و بدون اغراق می توان نوشت که او مرد شکست نیست که اگر بود شاید در همان روزهایی که حواشی جدایی از پرسپولیسِ " پروفسور " بر سرش آوار شده بود شال و کلاه می کرد و از این فوتبال می رفت تا سرنوشت خیلی های دیگر نصیبش شود اما او خیال محو شدن نداشت. می خواست آنقدر بجنگد که به قله برسد. البته او بعدها افت و خیزهای دیگری را هم به چشم دید. آمد و رفت های او به اردوگاه سرخ، هر بار زنگ خطر را کنار گوشش به صدا درمی آورد اما ققنوس وار از دل خاکستر به بیرون می جهید و کاری بزرگ را رقم می زد.
اگر زندگی فوتبالی این ستاره را به دو بخش ملی و باشگاهی تقسیم کنیم مشخص می شود که بخش ملی ماجرا بر شقه باشگاهی آن می چربد.
حضور و درخشش در دو جام جهانی - که نقطه عطف آن برابر ولز و باز شدن پایش به گل در آن آوردگاه مهم بود - از این بازیکن یک چهره ماندگار در فوتبال ایران ساخت. ناگزیر اما باید به برخی از حواشی او اشاره کرد که شاید اگر در مقاطعی اسیر آن نمی شد به بازیکنی دست نیافتنی در این فوتبال مبدل می شد.
آن حواشی را ، هم خود او و هم فضای پیرامونش آب و تاب دادند اما وی به سلامت از آن " تونل وحشت " جست و به امروزی رسید که ستاره بی چون چرای زردهای اصفهانی و لیگ برتر نامیده می شود و برای درخششی دیگر در تیم ملی دورخیز کرده است. شاید موفقیت در جام ملت ها برای این بازیکن بیش از دیگر هم تیمی های ملی پوش وی اهمیت داشته باشد. قهرمانی در جام ملت های پیش رو می تواند چند ستاره فوتبال ایران را برای همیشه در ویترین فوتبال کشورمان قرار دهد که یکی از آنها همین رامین رضاییان است. لابد او هر شب خواب این ویترین را می بیند.
*حمید ترابپور