قهر آخر!
جا خالی دفاع آخر!
سرانجام پافشاری یحیی گل محمدی به قطع همکاری با باشگاه پرسپولیس نتیجه داد ،"قهر آخر" یحیی به مثابه "شام آخر" او با باشگاهی بود که با آن تقریبا به همه چیز در دوران فوتبالی خود رسید. شامی که بعد از متوقف شدن مقابل تیم مس رفسنجان "سرو" شد. یحیی که بعد از شکست مجدد سپاهان این بار مقابل "شمس آذر" بهترین بخت را داشت تا با عبور از تیم بحران زده مس رفسنجان "کابوس زرد" را کنار بزند و با "استقلال "هم در جدول رده بندی تنه به تنه بشود ،گویی بهانه ای یافت تا برای همیشه از پاسخ به این سوال که این فصل چه بر سر قهرمان پرافتخار لیگ برتر آمد فرار کند؟! دفاع آخر اسبق باهوش پرسپولیس و تیم ملی شاید به زعم خود به موقع "جا خالی" داد! اما این جا خالی به قیمت "باز" شدن "دروازه اعتبار" و سال ها فداکاری و زحمت وی در این باشگاه تمام خواهد شد! مدافع آخر "امید" آخر برای حفظ و حراست از دروازه "تعصب "و غیرت فوتبالیست هایی است که هنوز زخم های پیشانی و ابرو و سرهای شکسته ای که جلوی توپ و پای مهاجمان قرار می دادند را به یادگار دارند. به نسل سرطلایی ها و پا طلایی ها و مدافعان هولناک گذشته باز نمی گردیم. مدافعانی که در زمین بازی حتی به برادرشان هم رحم نمی کردند و به قول یکی از بزرگان فوتبال اگر در حین بازی کسی را هماورد خود نمی دیدند تا بزنند خود زنی می کردند! سیم خاردارهایی که مرزهای غیر قابل عبوری برای رقبا بودند. نسل بعدی فوتبال ما هم چنین مردانی کم نداشت. مردانی که در کار مربیگری نیز خود را آخرین سنگر و مرز غیر قابل عبور پنداشته و جا خالی دادن را در مرام و مسلک خود نمی دیدند. شاید بهترین "قاب" از دوران بازیگری یحیی، اشک های او بعد از گل پیروزی مقابل سبزپوشان ایرلند در آزادی باشد. گلی که به جهت حذف تیم ملی فوتبال ما تاریخ ساز نشد. اما آن اشک ها بعد از نود دقیقه جنگ شرافتمندانه و پرواز بلندی بر فراز دیوار سبز اروپایی ،کم از سر گذاشتن جلوی توپ حریفان نداشت. آن جا که یحیی تمام توان خود را گذاشت ، گامی پس ننهاد و تا آخرین ثانیه پیش از تمام شدن ماموریتش در این بازی جنگید ، تک گل تیمش را به ثمر رساند، سپس گریست!
قبول شکست و ناکامی
"داستان یحیی" با پرسپولیس شاید به درازا بکشد یا آغازی مجدد داشته باشد. هر چه شود یا هر چه باشد ، موفقیت های او به عنوان سرمربی در خاطره ها و در "حافظه تاریخ" ثبت و ضبط شده و فراموش شدنی نیست. حال تعبیر و تفسیر استعفاء و کناره گیری یحیی را اگر "جا خالی" نگذاریم و باور کنیم که او "برید" و نفس و نایی برای ادامه تلاش و اتمام ماموریتش نداشت باز هم تغییری در این واقعیت ایجاد نخواهد کرد که : "کناره گیری سرمربی در میانه فصل خود نوعی قبول شکست و ناکامی بوده و به باشگاه هم زیان خواهد رساند" و این واقعیت با هیچ منطق و توجیهی زیر سوال نخواهد رفت، چرا که وقتی "تیم" بنا به سلیقه سرمربی تا پایان فصل بسته می شود و عده ای از نفرات در لیست مازاد و فروش باشگاه قرار می گیرند و عده ای قرضی روانه تیم های رقیب می شوند و احتمالا گروهی از بازیکنان مورد نظر برای جذب در نیم فصل به مدیر باشگاه معرفی می شوند ، عملا سرنوشت تیم تا پایان فصل به وجود و حضور سرمربی گره خورده است! حال با کنار رفتن او ، تکلیف تیم بسته شده چه خواهد شد؟ کدام سرمربی مسئولیت تیمی که به عنوان "مدعی قهرمانی" وارد مسابقات شده و با فکر و نظر فرد دیگری جمع شده را برای رسیدن به چنین هدفی خواهد پذیرفت؟ فراموش نکنیم که این "یحیی" بود که عذر مهاجمان خارجی فصل گذشته خود به علاوه مهدی عبدی که به نظر یک سر و گردن بالاتر از "نبیل باهویی" بودند را خواست و او بود که سیامک نعمتی را از پرسپولیس دور کرد، آن هم در روزهایی که دانیال اسماعیلی فر با آن چه از او انتظار می رفت فرسنگ ها فاصله داشت و سعید صادقی نیز کلید "گل سازی" را گم کرده بود! می دانیم "یحیی" پرسپولیس را عادت به سبک خود داده است. سبکی مبتنی بر اصرار بر حفظ "توپی" که این فصل کمتر جلو می رفت و کم ترخطر آفرین می شد! حال این سوال مطرح است که :" آیا در نیم فصل باقی مانده از لیگ برتر زمان کافی برای کادر فنی جدید پرسپولیس به منظور تغییر این "عادت" و ایجاد تحول وجود خواهد داشت ؟ نوشتیم کادر فنی جدید چون وضعیت کادر فنی خارجی فعلی با سرمربی احتمالا خارجی جدید نامشخص خواهد بود! و چنانچه مرسوم است سرمربی مربیان مورد نظر خود را به باشگاه خواهد آورد.
فرار از "شرایط" نامطلوب یا ناتوانی در "تحول" ؟
یحیی این فصل عذر بازیکنانی که می توانستند در ایام سختی عصای دست او و پرسپولیس باشند را خواست ، همانطور که در گذشته عذر رامین رضائیان و رضا اسدی را خواسته بود! ستارگان این فصل از مسابقات لیگ برتر که به تنهایی حداقل نیمی از وزن امروز "سپاهان" هستند! رضا اسدی در همان فصلی که مغضوب یحیی هم بود هرگاه مورد اعتماد قرار گرفت و به ترکیب اصلی رسید برای سرخ پوشان موثر نشان داد و گلهای زیبا و حساسی به ثمر رساند. از همان گل هایی که بعدا برای تراکتور و سپاهان بیشتر به ثمر رساند. اما یحیی ظرفیت های بالای او را نمی دید یا نمی خواست ببیند! "یحیی" اسماعیلی فر را به رضائیان ترجیح داد، شاید به این دلیل که کنترل رامین سخت تر بود اما چرا "رامین" در تیم "مورایس" هیچ حاشیه ای ایجاد نکرد و بهترین بازی های عمر فوتبالی خود را ارائه داد؟ یحیی در پرسپولیس بازیکن جوانی به نام محمد عمری را رو کرد که خیلی زود درخشید اما چرا مهاجم ریز نقش پرسپولیس این فصل تبدیل به یک بازیکن تک رو ، خود خواه و مغرور شد بازیکنی که حاضر نبود به بازیکن هم دسته اش در موقعیت بهتر پاس بدهد؟ چرا یحیی نتوانست "عمری" را مجددا در مسیر درست قرار دهد؟ آیا این بخشی از همان راز اصلی "بن بست" تاکتیکی و کلاف سردرگم فنی پرسپولیس در فصل جاری نمی تواند باشد؟ وقتی یک سرمربی نمی تواند عنان اختیار یک بازیکن جوان را در دست بگیرد و او را چون خمیری آماده مجددا شکل دهد ، چگونه خواهد توانست همه اعضای یک تیم با احساسات ، تفکرات ، هیجانات و انگیزه های مختلف را یک دست ساخته و برای به بار نشستن برنامه های تاکتیکی خود آنها را یک پارچه سازد؟ آیا در افت بازیکنانی چون "گولسیانی "فرد دیگری به جز سرمربی را می توان مقصر قلمداد کرد؟ چرا یحیی از حفظ نتیجه در مسابقات حساس لیگ برتر عاجز بود و چگونه این تیم هفته ها مسلسل وار مرتکب اشتباهات مشابهی شد؟ چرا پرسپولیس حتی در مقابل تیم های ضعیف تر نمی توانست برتری خود را حفظ کند؟ همانطور که در آخرین بازی نیم فصل در مقابل مس رفسنجان نتوانست ؟! به نظر ناتوانی در کنترل شرایط فنی و عوامل حیاتی موفقیت یک تیم ، دلیل اصلی استعفا و کناره گیری گل محمدی از هدایت پرسپولیس است و اگر از واژه "خستگی" نیز بخواهیم برای "جمله سازی" استفاده کنیم، این خستگی به نظر ارتباط بیشتری به عدم امکان "تغییر و تحول" تیمی در پرسپولیس خواهد داشت تا خستگی ناشی از شرایط نامطلوب ! چون اگر بخواهیم دلیل استعفاء های پیاپی و کسل کننده و بازگشت مجدد گل محمدی را از دریچه شرایط نامطلوب نگاه کنیم ، باید به این نتیجه برسیم که تقریبا یحیی هیچ وقت از شرایط راضی نبوده یا به عبارت دیگر شرایط مطلوبی برای ادامه همکاری در باشگاه نمی دیده است!
بهانه ای به نام مشکلات!
آخرین واکنش یحیی گل محمدی به دلایل جدایی اش از پرسپولیس با جمله :" امیدی برای حل مشکلات نداشتم " همراه بود. اما کیست که نداند "مشکلات باشگاه" حتی در سال های کسب مقام قهرمانی و سه گانه ای که نام یحیی را بلند آوازه کرد، هیچگاه به طور کامل حل نشده بود که یحیی تصور کند این فصل با تافته جدا بافته ای مواجه است! حال اجازه دهید تصور کنیم که در زمان قهرمانی های پیاپی پرسپولیس همه مشکلات باشگاه حل شده بود که یحیی ماند و این تیم را قهرمان کرد. با قبول این فرضیه می پرسیم : "پس چرا سرمربی مستعفی پرسپولیس حتی یک بار بابت حل مشکلات باشگاه از مدیران تشکر و قدردانی نکرد؟! آیا قهرمانی فقط متعلق به سرمربی و مشکلات فقط متعلق به مدیران باشگاه است؟ آیا مدیران هیچ سهمی در موفقیت ندارند و فقط باید جوابگوی مشکلات و ناکامی ها باشند تا سرمربیان در پر قو بخوابند و مدام قهر و ناز کنند؟! "چگونه زمانی که تیم قهرمان می شود او اشاره ای به حل مشکلات و تاثیر آن در قهرمانی تیم نمی کند اما وقتی احساس می کند امیدی به حل شدن مشکلات ندارد تیم را به امان خدا رها می کند؟ همچنین یحیی باید به این سوال نیز پاسخ دهد که :"چگونه در عین نا امیدی برای حل مشکلاتی که به زعم او مانع از نتیجه گیری تیمش می شود، در پایان هفته پانزدهم فقط دو امتیاز با صدرنشین لیگ برتر فاصله داشت؟ در هر حال "یحیی" وظیفه داشت اتفاقا در این شرایط بماند ، بازیکنانش را سر خط کند ، گوش متمردها را بکشد ، ضعف های فنی را مرتفع کند و با باور به تکرار افتخار و تزریق امید ، انگیزه و میل به پیروزی و قهرمانی ، روح تازه ای به کالبد تیم خود بدمد و آن را مجددا زنده کند. او باید بیاموزد در کنار انتقاد از همه ، اشتباهات خود را مانند هر سرمربی بزرگ دیگری بپذیرد، اشتباه در جذب برخی بازیکنان ، اشتباه در دفع برخی بازیکنان ، ضعف در حفظ نتیجه و عدم انجام تغییرات و تدابیر مناسب تاکتیکی ، برای جمع کردن امتیازهایی که با بی دقتی به راحتی از دست رفت. گل محمدی باید بپذیرد که یکی از مشکلات جدی پرسپولیس "عدم تمرکز" او بر مسائل فنی تیم بود . وقتی که او به زمین و زمان و حتی "آب و هوا" هم ایراد می گرفت و هنگامی که مدام دم از استعفاء و قطع همکاری با باشگاه می زد، چگونه می توانست روی مسائل فنی تیمش تمرکز کند؟ گل محمدی باید قبول کند قهر و آشتی های بی پایان او عامل موثرتری برای از دست دادن صدر جدول بودند تا اشتباهات داوری و مشکلاتی که امیدی به حل آن ها نداشت! گل محمدی باید بداند هیچ باشگاهی در دنیا بدون مشکل نیست اما یک کادر فنی حرفه ای همواره در کنار مدیران باشگاه قرار می گیرد نه در مقابل شان! یک گروه حرفه ای در فوتبال تلاش می کنند تا بر مشکلات فائق آیند و اگر نتوانستند هر کدام از اعضای گروه ، بدون عذر و بهانه در این مورد قبول مسئولیت می کنند. یحیی گل محمدی با کسب عنوان سوم در نیم فصل به کار خود با پرسپولیس پایان داد ، اما می توانست با ماندن تا پایان این رقابت ها آخرین مبارزه خود را با سربلندی و افتخار به سرانجام برساند .
*مازیار مهرانی