حدس رویایی یا تحلیلی واقعی؟!
در حالی که نیم فصل اول ( دور رفت ) لیگ برتر به پایان رسیده و در شرایطی که تیم ملی فوتبال ایران فردا در اولین بازی خود در جام ملت های آسیا به مصاف فلسطین خواهد رفت، هفته گذشته باز شاهد تغییراتی در دو تیم پرطرفدار و قدیمی فوتبال کشورمان بودیم. در استقلال این تغییرات در اعضای هیات مدیره رخ داد و در پرسپولیس ، با استعفای سرمربی این تیم و...قصد ورود به کم و کیف و جزئیات این جابجایی ها و آمد و رفت ها را نداریم و به اندازه وسع و در حد آگاهی خود در صفحات دیگر این کار را انجام داده ایم. در اینجا می خواهیم به این موضوع بپردازیم که این تغییرات پیاپی و تکراری چرا و با کدام هدف؟ و باز این سوال را مطرح کنیم که این تغییرات متوالی که موجب تزلزل مدیریتی و بی ثباتی در سازمان و تشکیلات این تیم ها می شود، تا کی و تا چند سال دیگر قرار است تکرار شود تا این دو تیم به ثبات و آرامش مدیریتی برسند؟ سابقه و تجربیات قبلی نشان می دهد که این تغییرات هیچکدام به تحول و بهبود ملموس حال و روز این دو تیم منجر نشده و تغییرات صورت گرفته ، هدف تحول نداشته بلکه خود تغییر ، هدف بوده است و به بیانی روشن تر تغییر ، صورت گرفته که صرفا تغییری صورت گرفته باشد ! هدف اصلی از تغییرات ، رفتن زید و آمدن عمرو بوده است ، نه اینکه با دست زدن به تغییرات از نقطه A به نقطهB برسیم و گامی فراتر برداریم . سال های سال است که این دو تیم با مشکلات تکراری و مسائل ثابت و لاینحل دست به گریبان هستند و تغییرات صورت گرفته ، نه تنها مشکلی را برطرف و مساله ای را حل نکرده ، که به کمیت و شدت آنها هم اضافه کرده است. در استقلال، فردی به عضویت هیات مدیره درآمده که غیرورزشی و از چهره های مطرح سیاسی و اقتصادی به حساب می آید. ایشان قبلا در دهه 70 و بخشی از دهه 80 حتی رئیس هیات مدیره استقلال بوده است . با توجه به جایگاه و موقعیت وی در بخش های غیر ورزشی ، گمان بعضی ها - از جمله ما - این است که این تغییری برای تغییر نیست و احتمالا تغییرات و اتفاقاتی دیگر در راه است ، تغییرات و اتفاقاتی که این بار به قصد سروسامان دادن قطعی به وضعیت تیم ( که می تواند باشگاه هم باشد) استقلال است و باز این تغییر به استقلال هم محدود نمی شود و احتمالا در آینده نزدیک کادر مدیریتی پرسپولیس هم دستخوش تغییراتی از این جنس خواهد شد و فردی یا افرادی شناخته شده و ذینفوذ وارد هیات مدیره می شوند که هدف اصلی و مهم آنها سروسامان دادن به وضعیت مالکیتی و مدیریتی این تیم است. آیا این فقط یک گمان رویایی و حدس خوش خیالانه است و در واقع کماکان قرار نیست در این دو تیم آب از آب تکان بخورد و در حال و روز ناخوشایند آنها تغییری ایجاد شود و یا اینکه تحلیلی واقع گرایانه است که معنی این تغییر و تغییرات احتمالی در راه را درست درک کرده است؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال کمی باید صبر کنیم اما پاسخ هرچه باشد ، واقعیت غیر قابل انکار این است که این دو تیم – و بلکه کلیت فوتبال و ورزش ما - به این گونه تغییرات هدفدار نیاز دارد. این بلاتکلیفی مالکیتی و بی ثباتی مدیریتی اصلا و از هیچ نظر به نفع این تیم ها و کلیت فوتبال ما نیست و هرچه هست عدم شفافیت و ابهام و بی اعتمادی میان مردم - که در چهره طرفداران این دو تیم و دوستداران ورزش تجلی می کند - و مدیران و سکانداران این تیم هاست. بالاتر اشاره شد که پرسپولیس با استعفای مربی این تیم از حیث مربیگری و مسائل فنی دستخوش تغییرات شده است. این در حالی است که از یک سو مربی مستعفی طی چند سال اخیر که هدایت فنی این تیم را برعهده گرفته است، کارنامه ای رضایت بخش داشته که بیش از هر کسی طرفداران این تیم بر مقبول بودن آن صحه می گذارند و از سوی دیگر ، همین مربی علت کناره گیری خود را مسائل مدیریتی و مشکلاتی که از این ناحیه گریبانگیر تیم شده، اعلام کرده است. این تازه ترین مثال و شاهدی است که به خوبی روشن می کند که مسئولان ذیربط و مدیران ورزش دیگر نباید بیش از این وقت را هدر دهند و سیاست روزمرگی و بی ثباتی بر کاروبار مدیریتی این تیم ها را کماکان تداوم بخشند . همانطور که گفته شد ادامه این وضع به نفع هر کسی باشد ، حتما به زیان این تیم ها و خیل هواداران و کلیت فوتبال ایران است. امیدواریم یکی از اصلی ترین اهداف آقای هاشمی ، وزیر محترم ورزش ، پایان دادن به وضعیت ابن دو تیم مردمی بوده و تغییرات مزبور گامی در جهت تحقق این هدف باشد.
همانطور که بارها نوشته ایم در ورزش و رشته هایی مثل فوتبال کارهای انجام نشده و مسائل حل نشده یکی، دو تا نیست و مشکل مالکیتی و مدیریتی دو تیم پرطرفدار، فقط یکی از آنها و البته از مهمترین آنهاست. موضوع " نظام باشگاه داری" نیز از جمله این کارهای بر زمین مانده و مسائل بلاتکلیف است که حتما برای ساختن و داشتن یک ورزش و فوتبال قوی، باید به شکل منطقی و شیوه های کارآمد، هرچه زودتر حل و فصل شود. این یک اصل مسلم و بی تردید است که در میادین رقابت و صحنه های بین المللی ورزش ، تیم ها و کشورهایی اقتدار خود را به رخ حریفان می کشند که کاروبار ورزش خود را عقلایی تر و علمی تر و مدبرانه تر سروسامان داده باشند و... در همین رقابت های جام ملت های آسیا خواهیم دید که بار دیگر این اصل ثابت خواهد شد و تیم هایی بر سکوهای افتخار قرار می گیرند که آن را بیشتر رعایت کرده باشند . ما نیز مثل هر ایرانی وطن دوست دیگری از صمیم قلب برای تیم ملی کشورمان آرزوی موفقیت و سرفرازی در میدان پیش رو را داریم و مطمئن هستیم که توانایی های ذاتی فوتبال ایران و غیرت وهنر بازیکنان تیم ملی آنقدر هست که قرار گرفتن بر روی بهترین سکوهای افتخار ، دور از دسترس نباشد ...
*سیدمحمدسعید مدنی