PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳ - November 24 2024
کد خبر: ۸۴۱۵۸
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۲ - ۱۹:۰۴
زبان سرخ

وعده های دروغت ، کُشت ما را !

وعده های دروغت ، کُشت ما را !

گفت : شنیدی یارو اقرار کرده «بسکتبال ایران از جایگاه واقعی خودش فاصله گرفته» ؟

گفتم : چشم بسته غیب فرموده . معلومه ! فقط چرا یکی بهش جواب نداده که بابا جون ، به خاطر مدیریت امثال توئه که به این بدبختی رسیدیم .

گفت : اِ ! مگه این همونی نبود که وعده می داد «ما به فراتر از آسیا فکر می‌ کنیم و می خوایم به سطح جهانی برسیم»؟

گفتم : چرا خود خودش بود .

گفت : تازه این را هم گفته که «کشورهای چین، فیلیپین و ژاپن به خاطر جذب بازیکنای خارجی قدرتشون زیاد شده» !

گفتم : خب ، چه جالب ! یعنی این کشورها فقط به خاطر دو تابعیتی ها یا خارجیاشونه که این قدر پیشرفت کردن ؟!

گفت : تازه چند دقیقه بعدش گفته «بازیکنای دو تابعیتی ایرانی نمیتونن به تیم ملی مون کمک کنند» !

گفتم : ولمون کن بابا ، دیوونه مون کردی . میگن « پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد . هنگام بازگشت ، سرباز پیری را دید که با لباسی اندک نگهبانی می‌داد .از او پرسید: آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت: چرا ای پادشاه، اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم .پادشاه گفت: من الان داخل قصر می‌روم و می‌گویم که یکی از لباس‌های گرم مرا برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد .صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنار او کاغذی وجود داشت که بر روی آن با خطی ناخوانا نوشته بود: «ای پادشاه ، من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می‌کردم اما وعده دروغ تو ، مرا از پای درآورد!»

*کامران خطیبی


پربازدید ها
آخرین اخبار