PDF نسخه کامل مجله
پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - November 14 2024
کد خبر: ۸۴۲۸۹
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۴

هویت گمشده فوتبال پایتخت

هویت گمشده فوتبال پایتخت


فوتبال امروز در تهران هیچ شباهتی با گذشته اش ندارد. سکوهای خالی ، بازی های سرد حتی در روزهای گرم همه داشته های پایتخت از فوتبال است.

روزهایی را به یاد می آوریم که برای بازی های معمولی در تهران در ورزشگاه شیرودی جایی برای نشستن نبود و گاه ورزشگاه آزادی با هجوم تماشاگر در مقابل آنها احساس حقارت می کرد.

آن همه شور و شوق و این همه بی توجهی را باید چگونه معنی کرد؟ جز با یک مدیریت ناکارآمد امکان رقم زدن این حادثه وجود دارد؟

تهرانی که جمعیتی 10 تا 15 میلیون را در خود جای داده کجای فوتبال ایران است؟ استانی که به عنوان الگو به سایر استان ها درس می داد اکنون کجای کار فوتبال ماست؟ تهران امروز با چراغ خاموش فوتبالش گاهی نظاره گر استان هایی است که هنوز چرخ فوتبالشان بهتر از پایتخت می چرخد.

گفتنی از آنچه امروز نیست و یا اگر مقداری کمی هست را به نتیجه گیری در پایان بحث واگذار می کنیم. کمی به عقب تر بر می گردیم آن روزها که فوتبال در تهران شوق آفرین بود. با همه کمبودها تولید عشق و علاقه می کرد. فوتبالی که پولکی نبود و از دل زمین های خاکی هم شده ملی پوش به همه رده های سنی معرفی می کرد.

از کجا به کجا رسیدیم؟

نگاهی به جدول رده بندی فوتبال باشگاه های تهران در دهه شصت و هفتاد ما را با نگرانی و افسوس فراوان مواجه می کند. از بین 16 تیم حاضر در آن شاید امروز نام یکی دو باشگاه باقی مانده و سایر تیم ها اصلا وجود ندارند!

راه آهن، بانک ملی، دارایی، آرارات، تهرانجوان، هما، اکباتان، کیان، اقبال، بوتان، شاهین، نیروی زمینی، وحدت ، پاس و خیلی از تیم های دیگر...

این تیم ها نه در رده های پایین تر بلکه هیچ کجا حضور ندارند. هیچ مسئولی در ورزش هیچ زمانی از خود نپرسید این تیم ها کجا رفتند و فوتبال بدون آنها چه سرانجامی خواهد یافت. تیم های خلق الساعه به وجود آمدند و به همان سرعت هم از بین رفتند. چرا اگر بودجه ای بود به تیم های ریشه دار تعلق نگرفت. چرا بودجه های اغلب دولتی به تیم هایی تعلق گرفت که هیچ ریشه ای در فوتبال ما نداشتند؟

ریشه های باقیمانده...

شاید باورکردنی نباشد اما هنوز تیم های ریشه دار وجود دارند. آنهایی که عاشق در کنار این تیم ها بوده اند هنوز هم تمرینات پیشکسوتی را با پرداخت هزینه از جیب انجام می دهند تا کورسو امیدی برای بقای آنها وجود داشته باشد. این نام ها و به عبارت خارجی " برند" ها هنوز هم می توانند اعتبار و هویت گمشده و از دست رفته را به فوتبال پایتخت برگردانند. این کار همت و اراده طلب می کند. مردانی را می خواهد که اگر در گذشته وجود داشتند امروز از آنها هم اثری چندانی به چشم نمی آید.

الگویی به نام فوتبال پایتخت

اگر امروز از فوتبال سوت و کور پایتخت حرف می زنیم نه به جهت جانبداری و علاقه به یک استان خاص بلکه نظر این است که الگویی برای سایر استان ها داشته باشیم. فوتبال تهران در گذشته موتوری محرک برای سایر استان ها هم بود. رقابت های قهرمانی کشور محل بروز استعدادها بود. تهران، اصفهان، خوزستان، گیلان، آذربایجان شرقی، خراسان، فارس، مازندران و... در چرخه رقابت چشمه جوشانی برای بروز استعدادها بودند. امروز همه این استان ها در حاشیه فوتبالی به نام لیگ از فعالیت استانی باز مانده اند تا سکوهای سرد و خالی را نظاره گر باشیم.

کذری به روزهای پر جنب و جوش

در دهه شصت و با خاموشی فوتبال باشگاهی به شکل "لیگ" مسابقات تهران عظمتی داشت. پرسپولیس و استقلال برای هر بازی شاهد حضور بیش از سی هزار و گاهی هفتاد تا هشتاد هزار تماشاگر بودند. ( اتفاقی که در لیگ برتر و مثلا حرفه ای امروز کمتر رخ می دهد(.

در کنار سرخابی ها همیشه تیم های مطرح و خوش تراشی بودند که حتی لقب " گربه سیاه" هم به خود گرفتند. سرخابی ها هر فصل بهترین بازیکنان تیم های رقیب را جذب می کردند و رقبا سال بعد با ستاره ای تازه باز هم حریف گلوگیری بودند. دو تیم پرطرفدار پایتخت ضمن خدمت با فوتبال استان گرمی بخش سکوها هم بودند.

گاهی سرخ ها، گاهی آبی ها و گاهی ...

اگرچه با مرور سابقه قهرمانی ها جام پایتخت بین دو راهی سرخابی دست به دست می شد اما این موفقیت در سایه تلاش و سختی بود. امتیازات با مشقت جمع می شد و چه بسا سایر تیم ها در این معادله نقشی مهم داشتند. تساوی و پیروزی مقابل هر رنگی به عنوان شگفتی ساز همراه می شد و رنگ مقابل را در آستانه قهرمانی قرار می داد.

حسن این رقابت سه جانبه حضور هوادارانی در ورزشگاه بود که با تیم رنگی مخالفت می کردند. وقتی پرسپولیس بازی داشت، تماشاگران استقلالی تیم رقیب را تشویق می کردند و هنگامی که استقلال در میدان بود سرخ ها تیم مقابل را به تلاشی بیشتر فرا می خواندند.

آخرین قهرمانی و خاموشی چراغ سه بازی با یک بلیت

تهران با این همه سابقه در فوتبال از زمانی که پرسپولیس و استقلال را از بدنه خود جدا دید رو به خاموشی گذاشت. سال 1370 برایفوتبال تهران آخرین روزهای پرشور را رقم زد. در چهارم بهمن ماه سال 1370 آخرین شهرآورد پایتخت تحت عنوان قهرمانی تهران شکل گرفت. دیداری که تکلیف قهرمانی را هم مشخص می کرد. این دیدار مثل اغلب بازی ها با تساوی همراه شد تا استقلال قهرمان شود. به این ترتیب پس از پنج دوره قهرمانی پرسپولیس آبی ها سد راه ششمین قهرمانی پیاپی سرخ ها شدند.

این دیدار آخرین قضاوت مرحوم محسن زمانی داور برجسته فوتبال تهران را به همراه داشت.

نکته جالب در این خصوص برگزاری سه دیدار پی در پی در یک روز در ورزشگاه آزادی بود. در فینال رقابت های جوانان تهران تیم ژندارمری با مربیگری غفور هاشمی بر تیم پرسپولیس غلبه کرد و قهرمان شد. تیم پاس با مربیگری فیروز کریمی با پیروزی مقابل بانک تجارت قهرمان جام حذفی تهران شد. استقلال و پرسپولیس هم با برگزاری دیدار پایانی تهران را به مقصد بازی های لیگ کشوری ترک کردند!

از پایه ها تا پیشکسوتان

فوتبال تهران با خروج سرخابی ها و یکی دو تیم مطرح پایتخت هرگز مزه گرما و شور و شوق را حس نکرد. آنچه امروز کورسو امیدی باقی گذاشته رقابت های پایه و پیشکسوتان است. در ردهای پایه تلاش هایی صورت می گیرد و نفس های حقی هم وجود دارند اما فضای حاکم بر فوتبال تهران اجازه ارائه کاری سالم و بی دغدغه را نمی دهد. متولیان امر چه در گذشته و چه در حال با بهانه درآمدزایی نگاه مدیریتی درستی ندارند و احساس مسئولیت لازم را هم بروز نمی دهند. این فضای کاری باعث شده تا ارائه کار سالم در این بخش سخت و گاهی ناممکن شود. هزینه های بالای تیم داری و عدم حمایت لازم از سوی باشگاه ها مسیر سختی پیش روی علاقه مندان ایجاد کرده است. هیات فوتبال تهران هم به جای همراهی و ایجاد تسهیلات لازم با خرج تراشی کار را به جایی رسانده که متولیان امر به بهانه تامین همین هزینه ها دست به هر کاری بزنند. موضوع پرداخت هزینه از سوی بازیکنان و خانواده ها هم باعث شده تا فوتبال به عنوان رشته مورد علاقه قشر کم درآمد رفته رفته به عنوان یک کار " لوکس" منجصر به طبقه خاص شود.

پیشکسوتان چه می گویند؟

فوتبال تهران در بخش پیشکسوتان با تلاش هایی که صورت می گیرد شکلی قابل قبول تر از سایر بخش ها دارد اما گلایه پیشکسوتان نسبت به کار و بار فوتبال تهران همچنان پا برجاست. تقریبا در هر جمع پیشکسوتی نکته ای که بیشتر تکرار می شود افسوس گذشته و گرما و حرارت روزهای قبل است. یاد روزهایی که آنها با کمترین دریافتی و با سختی خود را در فوتبال مطرح کرده و در سطح بالایی بازی می کردند. با این که درآمد امروزی ها با گذشته ها متفاوت است اما گروهی هرگز آن روزها را با امروز عوض نمی کنند. روزهایی که در آن علاوه بر رقابت شاهد رفاقت های واقعی و احترام به پیشکسوت ها بود. هنوز هم همین گروه خو گرفته با مناسبات آن روزها با دیدن بزرگترها خودشان را جمع جور می کنند. شاید برای خیلی ها باور کردنی نباشد اما در بازی های پیشکسوتی آن که جوان تر باشد روی پا قدیمی ترها نمی رود چرا که اگر چنین کند با واکنش سخت دیگران مواجه خواهد شد.

بازگشت به روزهای خوب

هیات فوتبال تهران پس از سالها دچار تغییر مدیریتی شد. انتظارها این است که فوتبال پایتخت به روزهای بهتر نظر کند. تهران با این همه جمعیت باید حتی بدون حضور سرخابی ها شاهد بازی های گرم باشد. باید در کنار بازی ها شاهد حضور پرتعداد تماشاگر باشیم. باید برای دستیابی به این مهم تدبیری داشت. حتی می توان با نام پرسپولیس و استقلال در تهران تیمی فعال باشد تا ضمن گرمی بخشیدن به بازی های استانی پشتوانه ای برای تیم لیگ برتری باشند. نمونه این کار را در کارنامه گذشته داریم. سرخابی ها با داشتن تیم های هم خانواده با اسامی مشخص فضای هواداری را پدید آورده بودند. فضایی که امروز به شدت جای خالی آن را در فوتبال پایتخت حس می کنیم. باید امیدوار بود که با دوری از رخوت و سستی حاکم شاهد جمع شدن دوباره خانواده فوتبال در پایتخت باشیم. این همه علاقه مندی و همراهی که در بازی های پیشکسوتی مشاهده می شود نشان می دهد که ما سرمایه انسانی لازم را در این باره داریم. تنها باید امیدوار بود که مدیریت صحیح در فوتبال تهران را شاهد باشیم تا شایدباز هم سکوها حرارت لازم را به درون زمین انتقال دهند.

*بهمن اسدی

برچسب ها: فوتبال تهران