PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۸۵۰۳۷
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۲

نشانه های امید در روزهای تلخ فوتبال ایران

نشانه های امید در روزهای تلخ فوتبال ایران


نتایج تلخ فوتبال
ناکامی تیم ملی فوتبال ایران در جام ملت های آسیا برای همه دوستداران ورزش - با آنها که ورزش را ازهر دریچه ای می بینند به جز ورزش! کاری نداریم - تلخ و ناخوشایند بود . شکست و حذف نماینده فوتبال کشورمان - سپاهان اصفهان - در مرحله حذفی جام باشگاه های آسیا در برابر حریف عربستانی آزاردهنده و موجب تاسف شد و باخت تیم شایسته و پرانگیزه فوتبال ساحلی در مرحله نیمه نهایی مسابقات جهانی مقابل حریف قدرتمندی به نام برزیل ناراحتی و افسوس دوستداران ورزش ایران را به همراه داشت . حتی فیفا با انتشار پستی به تحسین و ستایش تیم کشورمان پرداخت .
مایه و قدرت ذاتی فوتبال ایران
 آری ، همه این نتایج تلخ بود و موجب تاسف شد اما با وجود این تلخی و در بطن و متن این نتایج ناخوشایند، واقعیتی موجب خشنودی و امیدواری می شود و آن اینکه " فوتبال ایران با همه کمبودهایی که دارد، با همه جفاها و بی مهری هایی که از درون نسبت به آن می شود و با همه ضرباتی که به دست خودی و از پشت بر آن وارد می آید، ذاتا قدرتمند و غنی است." این واقعیت غیر قابل کتمان که حتی حریفان و رقیبان هم آن را تایید و بر آن صحه می گذارند، پیش از این بارها ثابت شده بود و برای آنها که از چم و خم این فوتبال آگاه هستند و بر دال و ذال آن وقوف دارند، هرگز حرف تازه و موضوع بکری نیست و امری ثابت شده و واقعیتی غیرقابل انکار است اما در فوتبال و ورزشی که خیلی از جاها کار دست کاردان و استخوان خرد کرده ها نیست  و اگر هم هست دخالت ها و اعمال نظرها و تحمیل ها و... اجازه کار درست را به آنها نمی دهد، باید این واقعیت و نظایر آن را مرتبا نوشت و تکرار کرد.
تیم ملی از حریف ، " سرتر " بود
تیم ملی فوتبال در حالی به فینال مسابقات و قهرمانی آسیا نرسید که همه دیدیم و دیدند که این تیم بازی را به برتری های تاکتیکی و قوت غیر قابل مهار حریف نیمه نهایی واگذار نکرد و تیم قطر حریفی کاملا قابل عبور بود. این در حالی است که همه از آنچه قطری ها در یکی دو دهه اخیر برای رشد و اعتلای فوتبال خود کرده و سرمایه گذاری و هزینه های سنگینی که در این راه محتمل شده و می شوند ، آگاه هستیم و نیازی  به تکرار مکررات نیست . با این حال ، به گواه نظرات کارشناسی و با توجه به آنچه که همه با دو چشم سر دیدیم، فوتبال ایران هنوز هم نسبت به حریفی که دو بار پیاپی قهرمان آسیا شده ، سرتر و برتر است و ...
رفتار مخرب با فوتبال
اما اگر آن نتیجه ناخوشایند به دست آمد بیش از آنکه دلیل اصلی را در سازوکار و توانایی های حریف جستجو کنیم ، باید در آنچه که در تیم ملی گذشت و به طور کلی در معامله ای که با فوتبال خود می کنیم ریشه یابی کنیم. تعارف نداریم . بارها به سهم خود نوشته ایم و همه آنهایی که به نوعی با فوتبال ایران و واقعیت های آن آشنا هستند می دانند که ما با فوتبال مستعد و بالقوه توانمند خود، خوب رفتار نمی کنیم. این " ما " که می گوئیم ، هرکسی را که دستی از دور و نزدیک بر آتش فوتبال دارد، شامل می شود ، از من و توی رسانه ای گرفته تا متولیان تیم ملی و مسئولان ورزش و فوتبال ولی در کمال افسوس و دریغ می بینیم فوتبال ایران بازهم اینقدر مایه دار و ذاتا قوی است که هنوز هم‌ جزو قدرت های اول آسیاست و ضعف های درونی- و نه فنی- مانع از آن می شود که جایگاه خود را احیا کند.
ذهنیت درگیر و روان پریشان
 در حالی که حریفانی مثل ژاپن، عربستان، کره، همین قطر و... دو سه دهه است که برای رشد و پیشرفت فوتبال خود برنامه ریزی و هزینه  کرده و سعی می کنند بهترین امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را به کار بگیرند، از مربیان و بازیکنان مطرح جهانی و اروپایی استفاده کنند و بر کیفیت و قوت لیگ خود بیفزایند و میزبان رقابت های مهم بین المللی و حتی جام جهانی شوند، فوتبال ایران تقریبا از همه اینها بی بهره است و بدتر از همه ، از آنچه که دارد - به دلیل مدیریت های ناصحیح - درست استفاده نمی کند و تقریبا همه ابزاری که باید در جهت تقویت آن به کار گرفته شود ، برای تضعیف و ضربه زدن به آن به کار می رود . تیم ما حداقل دو دوره پیاپی است که به جمع چهار تیم اول آسیا می رسد و حریفانی مدعی را در مراحل حساس شکست می دهد اما در آخرین لحظه " کم" می آورد ، آن هم نه در برابر حریفان، بلکه بیش از هرچیز و فراتر از مسائل دم دستی ( مثل ارنج و تعویض و شانس و داور و جو ورزشگاه و... ) در برابر خودش، ذهنیت (mentality) درگیرش و روان پریشان و بیمارش!
خود زنی و مفت بازی
 صریحا عرض می کنیم که تیم ملی در قطر باز خودزنی کرد، به خودش و کلیت این فوتبال بیمار باخت و مفت هم باخت . باید ریشه این خود زنی ها و مفت بازی ها را که در ذهن و روان این فوتبال است ،   کشف و واکاوی کرد. تا این کار نشود و این اتفاق نیفتد و کماکان در تحلیل شکست فوتبال ایران به دنبال مسائل دم دستی و کینه توزی و تصفیه حساب و تبرئه خود و مقصر قلمداد کردن دیگران باشیم و خلاصه به فکر درمان اساسی این فوتبال بیمار نباشیم ، ناکامی های آن در ادامه و در آینده باز هم تکرار خواهد شد، حتی اگر خود گواردیولا را هم بیاورید و ده برابر این هزینه های مفت و سرمایه بربادده کنید !
سپاهان می توانست ، چنانکه پرسپولیس هم می توانست
سپاهان ، تنها نماینده فوتبال ایران در مرحله حذفی رقابت های باشگاهی آسیا مقابل تیم پر مهره و بسیار گرانقیمت الهلال عربستان ، هم در بازی رفت در اصفهان و هم در بازی برگشت در ریاض با نتیجه مساوی 1-3 ( و در مجموع  6بر2) شکست خورد و از دور رقابت ها خارج شد تا امسال و این دوره هم فوتبال ایران ( بعد از 31 سال) شانسی برای تصاحب جام قهرمانی نداشته باشد. در اینکه تیم الهلال از حیث نفر و تاکتیک و انسجام ، برتر بود حرفی نیست اما همه دیدیم که این برتری در آن حد نبود که سپاهان یک حریف از پیش باخته باشد وهیچ شانسی برای پیروزی برای آن متصور نباشیم. سپاهان می توانست از پس الهلال برآید ، چنانکه پرسپولیس هم می توانست النصر با رونالدو و سایر اعوان و انصارش را - هم در خانه و هم خارج از خانه - شکست دهد و از گروه خود صعود کند اما...! و این یعنی همان نکته ای که در آغاز سخن آوردیم و گفتیم که در عین ناکامی ها ، فوتبال می تواند موجب خشنودی و امیدواری باشد.
ضعف های درونی ، حریف بزرگ فوتبال ایران
 درباره تیم ملی فوتبال و حریفان و رقیبانش بالاتر گفتیم و اینجا در مورد باشگاه های خود باز می گوئیم و تاکید می کنیم که علی رغم ناکامی و شکست تیم های باشگاهی  کشورمان در پیکارهای آسیایی، باز به توانایی ها و داشته ها و مایه های ذاتی فوتبال ایران امیدوار شدیم. ما برای این فوتبال کاری اساسی و درست و زیربنایی انجام نداده ایم و به روزمرگی و وقت گذرانی و حاشیه سازی و بحث های خود خواهانه و درگیری های مخرب و تحقیر و کوبیدن یکدیگر مشغولیم و دلال ها و انگل ها و فرصت طلب ها گریبان این فوتبال را رها نمی کند اما با این همه ، باشگاه های ما - که از بسیاری استانداردهای باشگاهی و اصول تیمداری دور و بی بهره  هستند - می توانند و شانس آن را دارند که در مصاف با حریفان گران قیمت و تا دندان مسلح پیروز میدان شوند و اگر نمی شوند و ناکام می مانند، نه صرفا به دلیل برتری و قدرت حریفان که به دلیل ضعف های درونی و عمدتا ذهنی و روانی است. پرسپولیس درست به همین دلیل بازی رفت را به النصر واگذار کرد ، وگرنه از نظر فنی چیزی نسبت به حریفی که از بازیکنان طراز اول اروپایی مثل رونالدو و... بهره می برد ، کم نداشت. پرسپولیس بازی را در خانه باخت ، در حالی که سخت تحت تاثیر ورود رونالدو و حواشی مربوط به آن قرار داشت . یک بار دیگر خوب است که آن بازی را ببینید تا درستی حرف ما بهتر اثبات شود. سپاهان که در هر دو بازی ابتدا پیش افتاد و در دور برگشت در خانه حریف و تماشاگران پرشمار آن بسیار بهتر بازی کرد و این توان و انگیزه را نشان داد که می تواند الهلال را در خانه خودش حذف کند، مثل دیدار رفت گرفتار اتفاقات ناخواسته شد و با اخراج مدافع میانی خود، بازی برده را در نهایت واگذار کرد.
بازگشت به دوران طلایی ، شدنی است
حرف اصلی و مهم ما در این مقال این است که درست است فوتبال ایران ، چه در رده باشگاهی و چه ملی، نتوانسته انتظارات علاقه مندان را برآورده کند اما در عین این ناکامی ها نشان داده  که توانایی بازگشت به دوران طلایی خود را در فوتبال آسیا دارد و این هدف وقتی محقق می شود که در دیدگاه و روش های حاکم بر فوتبال تجدید نظر اساسی به عمل آید و روش و رفتار خود را - به ویژه در ابعاد مدیریتی - تغییر دهیم. شک نداریم که در این صورت ، اهداف تحقق خواهد یافت و خیلی از اتفاقات ناخواسته و مفت بازی ها و خود زنی های ناخواسته دیگر تکرار و سد راه پیشروی این فوتبال نخواهد شد.
اگر این فوتبال ، درست مدیریت شود ...
 فوتبال ایران با همه نقایص و ضعف ها و اشکالات و کم کاری ها و غلط کاری های موجود هنوز جزو صدرنشینان آسیاست، حالا تصور کنید که این فوتبال درست مدیریت شود، دست های مداخله گر کوتاه شود، سیاسی کاری ها به حداقل برسد، شایسته سالاری  ملاک واگذاری مسئولیت ها شود، اتاق های فکر واقعی با حضور افراد صاحب فکر و خوش نیت و صاحب تخصص تجربی یا علمی تشکیل شود، دست و پای دلالی و لمپنیسم قطع و جمع شود، برنامه ریزی جای روزمرگی را بگیرد، کیفیت فنی و فرهنگی لیگ ارتقا پیدا کند، به اصول و ارزش های اخلاقی و انضباطی کارساز-  نه در حرف ، بلکه به شکل واقعی - بیشتر بها داده شود، وضعیت دو تیم استقلال و پرسپولیس از حیث مالکیتی روشن شود و از نظر مدیریتی به ثبات و آرامش برسند، نظام باشگاهداری استاندارد شود و مسئولان انتقاد پذیر شوند و عاشق افکار و امیال خود و رفقا و باندشان نباشند، رسانه ها به جای اینکه بعضا لانه دلال ها و باجگیران شوند ، به وظایف حرفه ای و رسالت ملی خود عمل کنند و... آن وقت چه خواهد شد! الان هیچکدام از این کارها را نکرده، فوتبال ما جزو چهار تیم اول آسیاست و ناراحتیم که چرا قهرمان قاره کهن نشده ایم و افسوس می خوریم که چرا سپاهان در برابر یکی از قدرترین و گرانترین تیم ها حذف شده و ...
این پیام را دریابید
خوشحال و مفتخریم که تیم فوتبال ساحلی در رقابت های جهانی خوش درخشید و با قرار گرفتن بر سکوی سوم، جزو چهار تیم اول جهان به حساب می آید. این تیم فقط در نیمه نهایی برابر قهرمان رقابت ها ، برزیل، 2-3 شکست خورد ، در حالی که 2-0 پیش بود . مدتی پیش ، نوجوانان ما در رقابت های جهانی بسیار امیدوارکننده ظاهر شدند و... این نمونه های اخیر ، به ما پیام می دهد که فوتبال ما برای حرکت در مسیر بزرگی و افتخار، چیزی از دیگران کم و کسر ندارد . آنچه دیگران با ضرب پول و سرمایه گذاری های کلان و تبلیغات و ستارگان مطرح و... می خواهند به دست آورند، فوتبال ما ذاتا دارد و هیج نیازی ندارد که از دیگران تمنا کند. سخن را جمع کنیم  با تاکید بر این نکته که آنچه فوتبال ایران کم دارد و از ناحیه آن ضربه می خورد و میدان را در بزنگاه های حساس به حریفان وامی گذارد، " مدیریت" و باز هم " مدیریت " است و بقیه چیزها فرع آن قرار می گیرد.
مدیر نه ، سیستم مدیریتی!
وقتی هم می گوئیم " مدیر" ، منظورمان " فرد" نیست، سیستم و دیدگاه و روش مدیریتی است. این سیستم و روش باید اصلاح شود. این سیستم و روش است که اجازه نمی دهد کارها درست و در ریل منتهی به مقصد ، با شتاب لازم به طور روان و پیوسته پیش برود. تا این نقص بزرگ برطرف و" مدیریت فوتبال" اصلاح نشود، هیچ بعید نیست که در آینده، در عین قدرت و شایستگی باز هم میدان را به حریفان واگذار کنیم. خلاصه اینکه تا سیستم مدیریتی اصلاح نشود و هر کسی به بهانه ها و انگیزه های مختلف سیاسی و اقتصادی و... اجازه داشته باشد در کاروبار مدیریتی فوتبال دخالت و اعمال نظر کند، بهترین و کاربلدترین مدیران هم قادر نخواهند بود کاری بیش از چیزی که الان می شود، انجام دهند . بدون تعارف و اغراق ، فوتیال ما " می تواند" و عناصر این توانایی را در ذات خود دارد، به شرط آنکه از این داشته ها و توانایی ها به درستی و در مسیر منافع ملی و انتظارات مردمی استفاده شود.
عوامل آشکار و عوامل پنهان
جامعه شناسان و کارشناسان در بررسی و تحلیل مسائل و پدیده های اجتماعی همواره دو دسته عوامل را در نظر می گیرند که به زبان خودمانی می توان آنها را به عوامل آشکار و دم دستی و عوامل بعید و پنهان تقسیم کرد . ما هم اگر بخواهیم با این روش ، مسائل و رویدادهای ورزشی ، مثلا باخت تیم ملی و یا حذف سپاهان یا هر اتفاق دیگری را بررسی و تحلیل کنیم، باید دو دسته عوامل را مدنظر قرار دهیم . عواملی مثل آنچه بالاتر آمد می شود عوامل پنهان و بعید و عواملی مثل قرعه و داوری و مسائل فنی و آرایش و ارنج و تعویض ها و جو ورزشگاه و ... می شود عوامل آشکار و نزدیک. ما در هردو دسته این عوامل احتیاج به اصلاح داریم.
مغرضان و دلسوزان
 البته اصلاح مسائل پنهان و دورتر ، چون ریشه ای و ساختاری است  ، مهمتر است اما این به معنای آن نیست که از اصلاح عوامل نزدیکتر و دم دستی غافل باشیم . برای مثال کادر فنی تیم ‌ملی باید حتما عملکرد و کارنامه خود و تیم را بی رحمانه – و البته عالمانه و واقع نگرانه  - مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و هرگز در پی توجیه نقاط ضعف و خود را " گل بی خار "  جلوه دادن نباشد. ما شک نداریم که افراد و جریاناتی بیمار و مغرض هستند که از کاروبار تیم ملی انتقاد نمی کنند، بلکه  به دنبال انتقام و کینه توزی و تصفیه حساب هستند اما این جریانات و افراد همیشه بوده و همه جای دنیا هستند و اختصاصی به فوتبال ما ندارند، لیکن در کنار اینها افراد و کارشناسان دلسوزی هم هستند که از سر انجام وظیفه  درباره کاروبار تیم ملی، عملکرد کادر فنی و... انتقاد کرده و به قصد اصلاح امور پیشنهاد می دهند و اظهار نظر می کنند.
تیم ملی مال " همه" است
کادر فنی تیم ملی و علی الخصوص سرمربی آن همانقدر که باید چشم و گوش بر غرض ورزی یاوه گویان و باج خواهان و از مرحله پرت های اجیر شده ببندند ، باید به حرف ناصحان و دلسوزان و کارشناسان خوشنام گوش بسپارند و آنهایی را که منطقی و قابل اجرا می بینند، به کار گیرند. تیم ملی مال همه است . این تیم عزیزترین تیم مردم است و مال فرد و شخص و باند خاصی نیست. همه باید در ساختن تیم ملی کمک کنند . متولیان فوتبال و سرمربی تیم باید از نظرات درست همه استفاده کنند و عاشق افکار خودشان نباشند ، چرا که " عقل کل بازی " ، تاوان سخت و سنگینی را به دنبال دارد.
تیم ملی، نیازمند اصلاح
متاسفانه در چند اظهار نظر و یک مصاحبه تلویزیونی( که البته ما ندیدیم و چیزهایی درباره آن شنیدیم) آقای قلعه نویی،" انتقاد ناپذیر" نشان داده و حرف هایی را در توجیه عملکرد خود مطرح کرده است .  نظر ایشان محترم اما بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که تیم ملی مثل همه جای این فوتبال نیازمند تغییرات و اصلاحاتی است ، هم از نظر بازیکنان و هم از حیث کادر فنی و همکاران آقای سرمربی.
آقای سرمربی ، انتقاد پذیر باشد
امیدواریم سرمربی تیم ملی فوتبال که قرار شده کماکان به فعالیت خود ادامه دهد ، فرصت را غنیمت شمارد و فراتر از خودخواهی ها و منافع این و آن ، در جهت مصلحت تیم ملی، توقعات به حق دوستداران ناب فوتبال و بالاخره کارنامه خودش بیندیشد و بهترین تصمیمات را برای شکل دادن یک تیم قوی و پرانگیزه اتخاذ کند. ناگفته نماند تیمی هم که به قطر رفت ، با همه وجود جنگید و تلاش کرد و حتما زحمات مخلصانه آنها در تاریخ فوتبال ایران ثبت و ضبط خواهد شد...

*سیدمحمدسعید مدنی


پربازدید ها