PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۸۵۱۳۸
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۴

80 سالگی "سپ"

نویر: دروازه بان برای تیم، مثل " بیمه عمر " است

مایر: درون دروازه، جای ترسیدن نیست


80 سالگی

اسطوره دروازه بانی بایرن مونیخ، سپ مایر، 80 ساله شد و برای جشن گرفتن این موضوع همراه با مانوئل نویر، دروازه بان فعلی مونیخی ها در مصاحبه ای با سایت باشگاه بایرن حضور پیدا کرد.

*سپ، وقتی زمین های فوتبال فعلی و تجهیزات و دستگاه های تمرینی فوتبال مدرن را می بینید، به فوتبال امروز حسادت می کنید؟

سپ مایر: من عادت داشتم که محوطه جریمه را خودم با پارو تمیز کنم. این یک چیز کاملا عادی بود. در زمستان، قسمت های یخ زده در برخی از نقاط، بسیار سخت و سفت می شدند. به این دلیل که در آن روزگار باشگاه بایرن مونیخ تیم هاکی روی یخ هم داشت، برخی از تجهیزات دروازه بان های هاکی را از آنها می گرفتم و در تمرینات استفاده می کردم.

مانوئل نویر: ولی کلاه محافظ به سر نمی کردید، اینطور نیست؟

مایر: نه و البته چوب هاکی هم در دست نمی گرفتم (می خندد). بیشتر محافظ های زانو و آرنج را مورد استفاده قرار می دادم. نکته مهم این بود که این تجهیزات واقعا سنگین بودند. وقتی در تمرینات خود را به اطراف دروازه پرت می کردم و بعد در بازی آنها را نمی پوشیدم، مانند پر احساس سبکی می کردم.

*مانو، چقدر با نحوه دروازه بانی مایر آشنا هستی؟

نویر: آنقدر سنی ندارم که همه بازی های او را دیده باشم ولی بسیاری از لحظات کلاسیک مهار توپ او را از روی کلیپ های نمایشی دیده ام. روش های آموزش دروازه بانی او هم برای من کاملا آشنا هستند. در کودکی کتابی داشتم که سپ شکل های مختلف تمرین را در آن ارائه کرده بود. در همه پیک نیک هایی که برای تعطیلات می رفتیم، این کتاب را به همراه داشتم و پدرم از روی آن آموزش های لازم را به من می داد. این کتاب ویژه کودکان نوشته شده و او اولین مراحل دروازه بانی را در آن آموزش داده بود. چطور به شکلی صحیح شیرجه بزنیم و باقی مسائل. لحظات خوشی را با این کتاب داشتم.

مایر: به عنوان مربی دروازه بان ها همیشه برای من مهم بود که تمرینات به اندازه ممکن، متنوع باشد. چرا که خودم تجربه چنین چیزی را در دوران ورزشی ام نداشتم. در آن موقع، سرمربی به من می گفت که نیم ساعت قبل از شروع معمول تمرین در زمین حضور داشته باشم یا اینکه نیم ساعت به انتهای تمرین اضافه می کرد. آن وقت به سراغ برنامه همیشگی می رفتم. دوی سرعت 100 متر، تمرینات آماده سازی بدنی و مواردی از این دست. بعدش کاملا داغانم می کردند.

نویر: شبیه هر چیزی هست ، غیر از مدرن بودن ...

مایر: درست است. برای یک ربع ساعت، فقط شیرجه به سمت راست، بعد به سمت چپ، ضربه، ضربه، بالا و پایین، 20 مرتبه یکی پس از دیگری. اصلا چیز خوبی نبود. وقتی با ژان ماری فاف در سال 1984 به عنوان مربی دروازه بان های بایرن و بعد در تیم ملی در سال 1988 کار می کردم، برایم مهم بود که تمرینات ، کسالت آور و خسته کننده نباشد و شوخی و سرگرمی هم داشته باشد. بهتر است که یک تمرین را پنج یا شش بار به صورت متمرکز انجام دهید تا اینکه 30 بار پشت سر هم اجرا کنید. در انتهای دوران مربیگری ام، 146 تمرین متفاوت در برنامه خود داشتم و اولیور کان حتی متوجه نمی شد که چه مدتی از تمرین گذشته است. پس از 90 دقیقه، با تعجب می پرسید چرا کار را متوقف کردیم. همچنین هرگز طرفدار سالن بدنسازی نبوده ام. برای تمرینات پیش فصل و هنگام مصدومیت خوب است ولی در طول فصل، نیاز به تمرینات کششی و پرشی دارید و بهترین روش برای انجام آن، در زمین مسابقه است.

*مانو، فعالیت مبتکرانه سپ به عنوان مربی دروازه بان ها را چطور ارزیابی می کنی؟

نویر: این یک دستاورد به وسعت یک عمر است و هیچ تردیدی در این مورد وجود ندارد. وقتی با افرادی از نسل های دیگر صحبت می کنم، اولیور کان یا مربیان دروازه بانی خودم، سپ یک الگوی ورزشی برای همه محسوب می شود. او تمرینات دروازه بانی را هدفمند و مختص به این رشته کرد ، چیزی که مشخصا قبل از آن وجود نداشت.

*سپ، در طرف مقابل می گویند که مانوئل دروازه بانی مدرن را متحول ساخته است. نظر شما در این مورد پیست؟

مایر: مانوئل اولین دروازه بانی بود که حرکت کردن در زمین و مشارکت در روند بازی، برایش عادی بود. او همیشه در بطن ماجرا حضور دارد و این کار را به صورت کامل و بی نقص انجام می دهد. مطمئن هستم که اگر بایرن او را به عنوان یک مهاجم مرکزی مورد استفاده قرار می داد، به دلیل مهارت های تکنیکی که دارد، از عهده این کار به خوبی بر می آمد. می توانید به پای چپ یا راستش، پاس بدهید . تفاوتی وجود ندارد. من فقط با پای چپ خود می توانستم این کار را انجام دهم. دروازه بانان فعلی باید به اندازه سایر بازیکنان در زمین مسابقه، توانایی استفاده از هر دو پای خود را داشته باشند ، در غیر این صورت شانس باقی ماندن در بالاترین سطح را نخواهند داشت. در گذشته نیازی به این موضوع نبود چرا که همواره می توانستیم توپ را با دست برداریم، حتی وقتی که پاس رو به عقب داده می شد. شخصا معتقدم که برداشته شدن این قانون بسیار فوق العاده بوده است. اساسا بازی دروازه بان ها را تغییر داد و آنها مجبور شدند به شیوه کاملا متفاوتی بازی کنند. اکنون دروازه بان ها خیلی بیشتر از دوران من با سایر بازیکنان یکپارچه شده اند.

*اعتماد به نفس و روحیه چقدر در امر دروازه بانی مهم است؟

نویر: کاریزما برای یک دروازه بان حیاتی است. من آخرین نفرم، بیمه نامه عمر تیم، پس باید به حریف نشان دهم: بایست، نمی توانی از من بگذری! به عنوان یک دروازه بان، باید چنین درکی از خود داشته باشید. در غیر این صورت، جای شما درون دروازه نیست.

مایر: باید کاری کنید که رقیب به شما احترام بگذارد. اگر آنها بدانند که هیچ شانسی برای محک زدن شما، حتی از فاصله 20 متری وجود ندارد، روی هر حمله تفکری دوباره خواهند کرد. کاریزما حرف اول و آخر است و برای یک دروازه بان، جایی برای ترس وجود ندارد. وقتی از من همواره می پرسیدند که از کدام مهاجم می ترسی، پاسخ می دادم: هیچکدام. چرا که تنها مهاجمی که ترسناک بود، در تیم خود ما بازی می کرد؛ گرد مولر.

*اگر چه به عنوان دروازه بان وقتی توپ وارد دروازه می شود، همه تقصیرها به گردن شما می افتد.

نویر: من همیشه اوضاع را اندکی متفاوت می بینم. چرا که این مایر یا نویر نیستند که مقابل تیم های دیگر بازی می کنند، بلکه کل تیم ما با حریف بازی دارد. همه باید درگیرش شوند و برایش بجنگند.

مایر: عادت داشتم که بگویم هر گلی را که دریافت کرده ام، مهارنشدنی بوده است. مثل یک واکنش است، یک وضعیت پیشگیرانه. یکی باید توپ را از دست داده یا پاس اشتباهی ارسال کرده باشد. هیچ فردی حق نداشت تا دو یا سه روز بعد با من صحبت کند. دریافت گل خیلی عصبانی ام می کرد.

نویر: فقط انسان است که حس حفاظت را برای خود ایجاد می کند و دور خود حفاظ می کشد. خودم هم گاهی اوقات چنین احساسی دارم. ولی یاد گرفته ام که سریع تر ذهنم را خالی از این موارد کنم و اشتباه خود را بپذیرم. آن وقت است که می توانم جلو بروم. هرچند در جریان یک بازی، عادت کرده ام که اشتباهات منجر به دریافت گل را مرتکب نشوم و مدام به خودم بگویم که بازی صفر- صفر است. این ممانعت را تا پایان بازی حفظ می کنم و اجازه نمی دهم که هیچ شک و تردیدی به درونم رخنه کند.

مایر: این شرایط مناسب و خوبی است. برای یک دروازه بان جای شک وجود ندارد. به این دلیل که وقتی نوبت به بازی های بسیار مهم می رسد، آمادگی دروازه بان 60 تا 80 درصد نتیجه را رقم خواهد زد. اگر به عنوان یک دروازه بان در فینال، روز خوبی داشته باشید، کفه ترازوی این نبرد به سمت شما سنگینی خواهد کرد. همین اتفاق برای من در فینال جام جهانی 1974 رخ داد. حتی پیشتر در مرحله نیمه نهایی مقابل لهستان هم این موضوع را تجربه کردم. برای مانوئل هم فینال لیگ قهرمانان مقابل پاری سن ژرمن در سال 2020 اینگونه بود. اگر می خواهید قهرمان لیگ قهرمانان شوید، نیاز به یک دروازه بان دارید که به خود اطمینان کامل دارد. تمام.

*سپ، به شکلی باورنکردنی در 442 بازی پیاپی بوندسلیگا حضور داشتید. این خسته کننده نبود که برای چند صدمین بار وارد ورزشگاه مشابهی می شدید و در ترکیب قرار می گرفتید؟

مایر: هرگز اطلاعی از این آمار نداشتم. تنها زمانی مطلع شدم که خبرنگاری به من گفت قصد دارد به دلیل چهارصدمین بازی پیاپی ام مصاحبه ای با من در ورزشگاه المپیک داشته باشد و از من عکس بگیرد. البته این موضوع را بعدها هم به خاطر آوردم ، زمانی که در یک تصادف جدی در سال 1979 حضور داشتم و به بهیارم در اتومبیل گفتم که باید آماده بازی در آخر هفته شوم تا رکوردم را افزایش دهم.

*این یعنی 13 سال پیاپی بازی کردن. مانو، برایت چه مفهومی دارد؟

نویر: در روزگار فعلی، کاملا غیر قابل تصور است که سپ چه کاری انجام داده است. من در سال 2011 وارد مونیخ شدم. پس درست همین زمان را در باشگاه بوده ام. هیچوقت دچار کشیدگی عضله یا سرماخوردگی نشدید یا اصلا نیاز به استراحت نداشتید؟

مایر: هرگز. فقط یک بار مصدوم شدم ، وقتی در سال 1965 در هامبورگ، اوه زیلر برای دریافت پاس با دنده های من برخورد کرد. چون آن موقع یار تعویضی نداشتیم، گرد مولر به جای من درون دروازه جای گرفت. من پشت سر او دراز کشیده بودم و در حال مداوا بودم و همزمان او را هدایت می کردم: "برو آنجا، برو آنجا!" چارلی دورفل چندین بار شانس خود را با ضربات آرام امتحان کرد ولی گرد مولر به عنوان مهاجم مرکزی می دانست که توپ ها کجا ارسال می شوند و با مشت آنها را دور می کرد. پزشک تیم به سرعت چند تزریق انجام داد و من دندان هایم را به هم فشردم و به بازی برگشتم.

*لقب سپ، "گربه ای از انچینگ" بود. مانو، چرا تو لقبی شبیه به این نداری؟ اصلا دوست داشتی چه لقبی داشته باشی؟ شاید "پنجه ای از تیگانزی"؟

نویر: به نظرم خوب است. امتحانش می کنم.

مایر: یا " کوسه ای از تیگانزی " ؛ به دلیل نحوه قاپیدن توپ. اما دوران ما قضیه متفاوت بود. "قیصر"، "بمب افکن"، "عقاب گیزینگ" و ... همه ما چنین لقب هایی داشتیم.

*دوست دارید مردم در موردتان چه بگویند؟

مایر: همیشه ما را به نیکی یاد خواهند کرد. من که تحت هر شرایطی (می خندد) و مانو هم همین طور. او مدتهاست که در تیم حضور دارد و به یک باواریایی اصیل تبدیل شده است.

نویر: فکر می کنم هر دوی ما مثال های خوبی هستیم برای اینکه نشان دهیم بایرن هرگز مشکل دروازه بانی نداشته است و دروازه بانان بزرگی در همه اعصار در این تیم حضور داشته اند. این باشگاه همواره پر از اسطوره ها بوده و خوشبختانه هر بار فرد جدیدی اضافه می شود و این یعنی باشگاه موفقی داریم.

*همین جا رسما شهروندی باواریا را به مانو اعطا کردی، سپ؟

مایر: اینطور به نظر می رسد. او مدتهاست که مستحق آن است. او واقعا " پنجه ای از تیگانزی " است.

*سیدمحمدطاهر شاهین

برچسب ها: سپ مایر ، مانوئل نویر