محک زن
جایگاه "نکو" استقلال
استقلال با یک بازی اقتصادی مقابل سپاهان دیگر مدعی جدی قهرمانی لیگ برتر بالاترین هدف ممکن را زد . سه امتیاز ، حفظ اختلاف امتیاز با پرسپولیس ، عقب انداختن موقتی طلایی پوشان اصفهان از کورس رقابت ، زهر چشم گرفتن از رقیب دیرین پیش از شهرآورد تهران و ادامه صدرنشینی در لیگ برتر اما این جایگاه "نکو" چگونه برای استقلال حفظ شده است ؟ با نگاه به چهره های مصمم بازیکنان استقلال ، شور و حرارت و التهاب آنها برای پیروزی ، ارائه یک بازی فیزیکی ، درگیرانه و سخت گیرانه در تمام طول بازی ، میل و اشتیاق بی انتهای بازیکنان برای گلزنی ، چیدمان دقیق و صحیح بازیکنان کنار یکدیگر ، پوشش ، هم خوانی و بازی خوانی صحیح نفرات و جفت و چفت شدن شاکله تیمی تا امروز از استقلال تیمی ساخته که از شکست بیزار است و نمی خواهد جایگاهش را از دست بدهد. ما تا امروز از استقلال بازی های هجومی دیده بودیم . تیمی که با بهره گیری از دو هافبک کناری پیشرو، پا به توپ و تکنیکی که قدرت و خاصیت دفاعی دارند کناره های زمین را به خوبی در اختیار خود می گیرد. اما بازی درگیرانه ، فیزیکی و چنین هوشمندانه ای ندیده بودیم . در واقع نکونام روی دیگر سکه تیمش را به همه نشان داد. استقلال قادر است با تنگ کردن عرصه بر مهره های تکنیکی و ستاره های حریفش، از تیم پر قدرت و خطرناکی چون سپاهان یک تیم بی آزار و تسلیم شده بسازد! وقتی پنج هافبک مبارز و توجیه شده استقلال دو سه بار محکم روی پای بازیکنان تکنیکی و زهرداری چون حسین نژاد و احمد زاده رفتند و این دو یک نیمه بیشتر دوام نیاوردند و مصدوم زمین بازی را ترک کردند. وقتی بازیکن فیزیکی چون امید نورافکن با پرهیز از درگیری و جنگ تن به تن با هافبک های قلدر آبی پوش پرچم سفید را به دست گرفت و رضا اسدی در حاشیه امن خود ساخته منتظر فرصتی ماند که هرگز به دست نیامد و سرانجام وقتی اعرابی و مغانلو "سر به هوا" دو موقعیت عالی گلزنی را از دست دادند. این استقلال بود که با رهبری خوب سید حسین حسینی بیرق طلایی پوشان سپاهان را زمین انداخت و داغ حذف از آسیا را برای آنها تازه کرد! مشت های گره کرده روزبه چشمی بعد از اتمام بازی که با یک شوت از راه دور کار چند فانتزی باز را یک جا و یک ضرب انجام داد خود گویای ادعای ماست!
رافائل سیلوا نامی است که از کنار آن به سادگی نمی توان گذشت . در روزهایی که فوتبال ایران تقریبا خالی از مدافعان بلند قامت ، سرزن ، سخت گیر و از همه مهم تر "کم اشتباه" شده و اصطلاحا کف گیر فوتبال ملی برای انتخاب دو جفت مدافع میانی با استانداردهای فنی بالا در لیگ برتر به ته دیگ خورده ، تماشای بازی دلپذیر و بی نقص مدافع میانی برزیلی "استقلال" این حسرت را در دل دوست داران تیم ملی فوتبال کشور مضاعف می کند، که ای کاش ما در بازی با قطر در جام ملتهای آسیا یک "سیلوا "ی آهنی در قلب دفاع مان داشتیم ! مدافعی که نه روی هوا و نه روی زمین اجازه نفس کشیدن به مهاجمان و هافبک های تکنیکی که قصد گربه رقصانی و هنرنمایی و چشم بندی دارند ندهد! "سیلوا "فقط یک مدافع قلدر و سخت گیر نیست . او یک فوتبالیست حرفه ای ، خوش فکر و گلزن نیز هست . او در تیم الفیصلی عربستان نیز شش گل برای تیمش به ثمر رسانده بود. سیلوا برنده تمام عیار جنگ های هوایی بود به نحوی که از شهریار مغانلو که خود یک مهاجم بلند قامت و فیزیکی است در طول نود دقیقه بازی با سپاهان، کم ترین نشان را باقی گذاشته بود. اما اوج هنر نمایی او در دقیقه سی و شش بازی به چشم آمد وقتی که با پروازی بلند و ضربه سر تماشایی توپ را پشت محوطه جریمه سپاهان فرستاد و یزدانی را وادار کرد تا با ضربه سر شیرجه ای توپ را روی پای بازیکنی بفرستد که برای چنین فرصتی لحظه شماری می کرد! وی که در لیگ برتر دوره گذشته نیز از بهترین های مسابقات بود به راحتی قبل از شروع دوره جدید با استقلال فسخ کرد اما بازگشت و عقد قرارداد مجدد با وی خیال نکونام را بابت استحکام قلب خط دفاع کاملا راحت کرده است.
پرسپولیس و زمین لرزه های معروفش!
پرسپولیس "زلزله" لقبی بود که هواداران دو آتشه قدیمی با این" نوا" ورزشگاه را روی سرشان می گذاشتند . آن زمانی که امواج بی وقفه حملات سرخ پوشان پی در پی به دروازه حریفان می کوبید و آوای "حمله، حمله" تماشاگران، بازیکنان پا به توپ ، تکنیکی و سرعتی را با فرارهای مداوم شان به قلب دفاع رقبا می زد و اوج لذت و هیجان را به تماشاگران تزریق و هر حریفی را تسلیم می کرد . پرسپولیس در اوج قدرت و اقتدار قهرمانی مستمر و چند ساله اخیرش در لیگ برتر هم ، کمتر چنین حال و هوایی داشت ! پرسپولیس در این سال ها جایگاه قهرمانی خود را به لطف ثبات فنی ، قدرت باز پس گیری سریع و حفظ توپ مثال زدنی اش به خوبی و شایستگی حفظ کرده بود مضاف بر آن که پرسپولیس در طی این سال ها از استحکام مثال زدنی نیز در خط دفاعی بهره مند بود و به سادگی امتیاز از دست نمی داد. اما این پرسپولیس که در بازی با ذوب آهن دیدیم تیم دیگری بود. تیمی که حوصله پاس های عرضی و فخر فروشی برای حفظ توپ نداشت ! تیمی که با کم ترین تعداد ضربه به توپ و بیشترین سرعت ممکن ،توپ را به فضاهای خالی منطقه دفاعی حریف می فرستاد. تیمی که بازیکن فانتزی ، تکنیکی و بازی سازی چون "سروش رفیعی" نیز در آن وظایف دفاعی روزهای اوج "کمال کامیابی نیا "، "میلاد سرلک" ، حسین عبدی و ضیاء عربشاهی را هم انجام می داد! درست است که پرسپولیس فقط یک گل آن هم از روی نقطه پنالتی زد . درست است که موقعیت های متعددی را به سادگی از دست داد . اما نوع و نحوه بازی این تیم مقابل میزبانش در اصفهان بی شک یکی از بهترین نمایش های سال های اخیر در رقابت های داخلی بود. دو مدافع کناری، علی نعمتی و دانیال اسماعیلی فر در" اصفهان "طوری بازی کردند که گویا این آخرین فرصت آن ها برای ابراز وجود و اثبات شایستگی حضورشان در پرسپولیس است! در این بازی اعتماد به نفس گم شده به بازی مدافع راست سرخ پوشان بازگشته بود ، تا بعد از مدتها جناح راست پرسپولیس هم راه بیافتد. نعمتی در چپ یک لحظه آرام و قرار نداشت گاهی به عنوان گوش چپ و زمانی چون یک هافبک گریزپای کناری ظاهر می شد و چون "شهابی" ویران کننده به دفاع حریف می زد. اوج کار "نعمتی" زمانی بود که سر را "سپر" بلای دروازه کرد و اصطلاحا سر را جلوی توپی گذاشت که با استوک های محسن آذرباد ده ها بخیه برداشت! مسعود ریگی دیگر آن هافبک دفاعی خسته ، بی انگیزه و نا پیدا نبود او طوری بازی کرد که گویی دوباره در فوتبال حرفه ای اش متولد و متحول شده است . پاس های تک ضرب رو به جلو و چشم نواز هافبک های پرسپولیس به رهبری "امید عالیشا"ه فوق العاده بود و وقتی "اوستون اورونوف و عبدالکریم حسن" به بازی آمدند همه متوجه شدند که دلیل این همه انگیزه و هنرنمایی بازیکنان متحول شده پرسپولیس چه بوده است؟ با وجود سرعت فوق العاده و تکنیک منحصر به فرد "هافبک مهاجم" ازبک ، سانترهای خطرناک و مواج مدافع سیه چهره قطری که هر دو بازیکن چند پسته می توانند باشند. دیگر حاشیه امنی برای بازیکنان اشباع شده و مطمئن به حضور در ترکیب اصلی وجود ندارد! بازیکنان شایسته پرسپولیس که در "هفته های آخر" نیم فصل اول بی تفاوت بازی می کردند، اینک درگیر یک رقابت شرافتمندانه و جوانمردانه شده اند، که برای ماندن و بقای خود و تیم شان کاملا متفاوت بازی می کنند. صد البته در چنین تحولی از کنار نقش ، شخصیت و تصمیم های صحیح " اوسمار" به سادگی نمی توان گذشت.
ترس برادر مرگ است
پرسپولیس مدتها از نداشتن "بیرانوند" می ترسید و این ترس آنها را تا مرز مرگ پیش برده بود ! امر
طوری بر سرمربی و بازیکنان این تیم مشتبه شده بود که فکر می کردند نبود بیرانوند
پرسپولیس را خانه خراب می کند! شاید به همین دلیل صدای ضبط شده دروازه بان چهار
کارته خطاب به داور بازی به گوش رسید که
گفت : " پدر تیم
را در آوردی !" اما نه تنها این اتفاق در بازی با ذوب آهن نیفتاد بلکه پرسپولیس
با بازی خوب " امیر رضا رفیعی " موفق شد بعد از مدتها
دروازه اش را بسته نگه دارد ! شاید تعداد بسیار اندکی از کارشناسان در دل می
دانستند که چهار کارته شدن بیرانوند بهترین اتفاق ممکن برای پرسپولیس و مخصوصا خود
"علیرضا " است ! آنها می
دانستند که با وجود امیر رضا رفیعی بازیکنان پرسپولیس سخت گیرانه تر و مسئولانه تر
بازی می کنند. مدافعان در انجام وظایف شان کوتاهی نمی کنند . از ارسال پاس های
مداوم رو به عقب برای بازی سازی دروازه بان خبری نخواهد بود. دروازه بان پرسپولیس
با اعتماد به نفس آزار دهنده و بیش از حد توپ را زیر پایش نگه نمی دارد و سوهان به
روح تماشاگران و هواداران نخواهد کشید و از همه مهم تر دروازه بان جوان و جویای نامی که مدتهاست
پشت خط مانده با دریایی از انگیزه برای اثبات خود هنرنمایی خواهد کرد و علیرضا بیرانوند
را وادار به تجدید نظر و جدی گرفتن رقیب خود روی نیمکت خواهد نمود و همه این ها
ثمره حضور "رفیعی" سنگربان جوان و با استعدادی بود که با هوش ، شجاعت و تمرکز کافی از این میدان
سربلند بیرون آمد.
*مازیار مهرانی